یادداشتی از سرویس فرهنگی روزنامه ایران؛

لطفا با سوگواری‌تان کاسبی نکنید!

جامعه

94576
string(781) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"607.5","_w":"1080","_y":"101.07398956975229","_x":"0","source":"\/news\/photo\/1404\/01\/30\/2f9cfc5c53691eb92edf179444d745a2.jpg","_pr_css":"display: block; width: 160px; height: 160px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: translateY(-14.9739px);"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" لطفا با سوگواری‌تان کاسبی نکنید!

اخیرا از رفتارهایی که یک کاربر فضای مجازی از خود در سوگ همسرش نشان داده این طور برداشت شده که او در حال تبدیل سوگواری به ابزاری برای جلب توجه و کسب سود است. در یادداشت زیر در این باره می‌خوانید

مریم شهبازی- خبرنگار فرهنگی روزنامه ایران: این روزها روایت‌های مختلفی از ماجرای فوت یک بلاگر لایف استایل در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود؛ یکی می‌گوید خانواده‌اش اعلام کرده‌اند که دچار ایست قلبی شده و در خواب فوت کرده، دیگری تأکید دارد او از نارسایی کبد رنج می‌برده و حتی فیلم‌هایی از روزهای بستری شدنش منتشر کرده‌اند. اما آنچه در این ماجرا بیش از دلیل فوت یا سوگواری خانوادگی موج‌ساز شده، انتشار لحظه‌به‌لحظه سوگواری مرد جوانی است که به عنوان شوهر فرد مرحوم ابراز غم خودش را در شبکه‌های اجتماعی تبدیل به محتوا کرده؛ از اشک ریختن پشت فرمان تا انداختن خود روی قبر عزیز از دست‌رفته و حتی سپردن دوربین به دیگران برای ثبت دقیق‌تر این صحنه‌ها!

به گزارش ایران آنلاین، به نظر نمی‌رسد مسأله اصلی در این میان، خود سوگواری باشد؛ چرا که سوگ یک فرآیند طبیعی و شخصی است که هرکسی به شیوه خود با آن مواجه می‌شود. مشکل جایی پدیدار می‌شود که مرز میان تجربه شخصی و سوءاستفاده از احساسات جمعی کاربران شکسته می‌شود. وقتی محتوایی با هدف تحریک احساسات منتشر می‌شود، تماشای عمومی این غم، تبدیل به ابزاری برای جمع‌آوری فالوئر و لایک بیشتر می‌شود. یعنی، درد و اندوهی که باید فرصتی برای التیام باشد، در نهایت به سود اقتصادی یا دیده شدن بیشتر ختم می‌شود. واقعیت این است که اساساً هر کنش نمایشی بویژه وقتی با عواطف انسانی گره می‌خورد در یک افراطی گری بیمارگونه به ضد خود تبدیل می‌شود. گرچه انکار رنج دیگری خود رنج بزرگیست اما وقتی سوگ را به سویه‌ای نمایشی تبدیل می‌کنیم، سوگواری را به امری سخیف بدل می‌سازیم و این خود بی‌احترامی به فرد از دست رفته است.

این رفتارها از منظر روانشناسان اجتماعی قابل بررسی است. «اروینگ گافمن» در کتاب «نمود خود در زندگی روزمره»اشاره می‌کند که کاربران شبکه‌های اجتماعی، اغلب از زندگی خود صحنه‌ای نمایشی می‌سازند و نقش‌هایی را بازی می‌کنند که برای مخاطبانشان جذاب است. حالا دیگر حتی غم و اندوه نیز تبدیل به محتوایی شده که باید به اشتراک گذاشته شود، هرچند که تبعات اجتماعی قابل‌تأملی در پی دارد؛ از جمله خدشه‌دار شدن معنای همدلی و همدردی واقعی، بویژه در دوره‌ای که به دلیل بحران‌های اقتصادی و اجتماعی، آستانه تحمل جمعی پایین‌تر از همیشه است.

در این میان، انتقاد کاربران به چنین رفتارهایی جای تأمل دارد. کاربری زیر یکی از همین پست‌ها نوشته: «عجیبه که در اون شرایط هم فکر فیلم گرفتن بودی.» دیگری به طعنه گفته: «خدا رحمتش کنه، اما فازت رو نمی‌فهمم! این چه کاریه؟» این واکنش‌ها خود گواهی بر مخالفت با تبدیل سوگواری به ابزاری برای جلب توجه و کسب سود است.

شاید بلاگرها یا تولیدکنندگان محتوا باید به مسئولیت اخلاقی خود در ‌این‌باره بیشتر فکر کنند. سوءاستفاده از احساسات کاربران، علاوه بر ایجاد بی‌اعتمادی، می‌تواند مشکلات عمیق‌تری مانند گسترش کج‌فهمی از سوگ حقیقی، کاهش حساسیت جمعی و حتی بحران‌های اخلاقی در فضای مجازی را ایجاد کند؛ مشابه آن‌چیزی که «ریچارد سنت» جامعه‌شناس در کتاب «سقوط انسان عمومی» نسبت به وقوع آنها هشدار داده است.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار جامعه