ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفره پایتخت در هفته بیستوهفتم لیگ برتر فوتبال به تسخیر زنان در آمد
زنان برنده الکلاسیکوی ایرانی
ورزش
94787

عصر روز جمعه ۲۹ فروردینماه، ورزشگاه آزادی به تسخیر زنان سرخپوش درآمد. در آخرین روز هفته بیستوهفتم لیگ برتر فوتبال باشگاههای جام خلیج فارس و حساسترین بازی این هفته، سکوهای«آزادی» پر شد از صدای تشویق زنان.
این دومین مرتبه بود که زنان هوادار میتوانستند بلیت سکوهای جایگاه و روبهروی جایگاه را خریداری کنند و همین سبب شد نمای زیبایی از حضور زنان سرخپوش در سکوهای طبقه اول ورزشگاه آزادی، سوژه عکاسان شود؛ پیرو تخلفات هواداران دو تیم، به حکم کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، هواداران مرد پرسپولیس و سپاهان از حضور در ورزشگاه محروم شدند و تنها زنان توانستند در حساسترین بازی هفته بیستوهفتم لیگ برتر، از تیم محبوبشان حمایت کنند. دیدار دو تیم پرسپولیس تهران و سپاهان اصفهان، ساعت 18 روز جمعه و در چهارچوب هفته بیستوهفتم لیگ برتر فوتبال به میزبانی تیم پرسپولیس آغاز شد و در نهایت پس از 106 دقیقه، با پیروزی زردپوشان اصفهان به پایان رسید.
زنان؛ برنده مصاف «آزادی»
دقیقه 1:30، گل اول بازی با ضربه کمجان «محمدمهدی محبی» به دروازه پرسپولیس چسبید تا یکی از زودهنگامترین گلهای تاریخ رقابت این دو تیم به ثبت برسد. هواداران پرسپولیس بهتزده و هواداران کمتعداد سپاهان سر از پا نمیشناختند، اما این جو سنگین تنها یک دقیقه دوام پیدا کرد؛ زنان سرخپوش، پرحرارتتر از ثانیههای ابتدایی بازی، تشویقها را از سر گرفتند و شعار «ما گل میخوایم یالا» سکوها را پُر کرد.
جهنم سرخ سکوها البته حرارت چندانی نداشت؛ دقیقه 11:36 دروازه «الکسیس گندوز» با یک گل به خودی عجیب باز شد. «گئورگی گولسیانی» که پیش از این 2 گل به تیم سپاهان زده بود، اینبار با یک ضربه سر، تیم حریف را پیش انداخت و به این ترتیب در کمتر از 12 دقیقه، پرونده این رقابت بسته شد؛ اگرچه پرسپولیس آرایش هجومیتری به خود گرفت و موقعیتهای حساسی روی دروازه تیم حریف ایجاد کرد، اما سپاهان در این رقابت دست بالاتر را داشت و عملکرد خوب شاگردان «پاتریس کارترون» و البته سنگربانی بیحرف و حدیث «پیام نیازمند» مانع از آن شد که «جام» در تهران بماند.
اتفاق مهمتر اما نه داخل مستطیل سبز که روی سکوهای ورزشگاه افتاد؛ هزاران بانوی سرخپوش طرفدار تیم سرخپوشان پایتخت، با احتساب وقتهای تلف شده و وقفه بین دو نیمه، 121 دقیقه تیمی را تشویق کردند که نمایش خوبی از خود نشان نداد. زنان سرخپوش در حالی بدون خستگی تیم محبوبشان را تشویق میکردند که بسیاری از صاحبنظران معتقدند اگر این بازی تماشاگر مرد داشت، از اواسط نیمه دوم به بعد، باید شاهد فحاشی، شعارهای تند و اعتراضات خشونتبار میبودیم از اینرو پرواضح است اگر مردان تیم پرسپولیس برنده این رقابت نبودند، اما زنان هوادار پرسپولیس، برنده مصاف «آزادی» شدند.
داغ سرخ
رد آتش روی صورتش تازه است. در حالی که اشک در چشمانش حلقه بسته، به ضلع شرقی ورزشگاه خیره مانده است. (همان جا که به یک مخروبه شبیهتر است تا سکوهای بزرگترین استادیوم ورزشی ایران. بهرغم هزینه میلیاردی، هنوز ورزشگاه آزادی سر و سامان نگرفته و تعمیراتش ادامه دارد و بخشهای زیادی از سکوها غیرقابل استفاده است.)
نگاه «ساغر» به تل خاک آن سوی ورزشگاه است، اما ذهن او در لحظههایی سیر میکند که به همراه «صدف» تیم محبوبشان را تشویق میکردند. «ساغر قنبریان» و «صدف خالقی» از لیدرهای بانوان باشگاه پرسپولیس بودند که 17 آذرماه گذشته، در راه بازگشت از ورزشگاه شهر قدس دچار سانحه تصادف و سوختگی شدید شدند. متأسفانه صدف خالقی در اثر این سانحه جان خود را از دست داد و ساغر با سوختگی نزدیک به 50 درصد، روزهای بسیار سختی را گذراند.
از او در مورد تحلیلش تا دقیقه 45 بازی میپرسم و پاسخ میدهد:«تا الان که نتیجه لایق این همه حمایت نبود. فکر میکردم تیم پرقدرتتر بازی کند ولی اینطور نشد. این فصل که گذشت، ولی امیدوارم از فصل بعد فکر درست و حسابی به حال تیم کنند.»
اینطور که میگوید، از 4 سالگی پرسپولیسی شده و در طول سالهای گذشته 6 بار موهایش را به خاطر تیم محبوبش کوتاه کرده است. بعدتر هم به عنوان سرلیدر بارها و بارها در ورزشگاه حاضر شد تا اینکه آن تصادف لعنتی اتفاق افتاد و از آن پس به گفته خودش فقط یک هوادار ساده است؛ میگوید:«قبل از تصادف همه بازیها را در ورزشگاه میدیدم. با «صدف» از دل و جان تیم را تشویق میکردیم و به باقی هواداران هم انگیزه میدادیم. بارها و بارها پلههای «آزادی» را با او بالا و پایین رفتم و حالا هر جای ورزشگاه را که نگاه میکنم جای خالی صدف را حس میکنم. برای همین دل و دماغ کمتری برای ورزشگاه آمدن دارم. بعد از تصادف، با بازی تراکتور، این دومین بازی است که در ورزشگاه میبینم.»
اینکه هواداران پرسپولیس فارغ از هر سلیقه و اعتقادی، با یک هدف پا میکوبند و شعار میدهند، برای ساغر لذتبخشترین تجربه است. از او میخواهم چشمانش را ببندد و روزی را تصور کند که دیگر پرسپولیسی نیست. چند ثانیه هم طول نمیکشد و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر میشود، میگوید:«هیچ چیز، حتی آن تصادف لعنتی عشق به پرسپولیس را از من نگرفت و نخواهد گرفت. پرسپولیس و عشق به آن تعریفکردنی نیست، بلکه در وجود ما رشد میکند و این تیم تا سالهای سال برای من و امثال من در صدر خواهد ماند، برای همین است که همیشه میخوانیم؛ «بنویسید روی سنگ مزارم/ پرسپولیس شد همه دار و ندارم.» ما با پرچم تیم خاک خواهیم شد و قرار نیست این عشق از بین برود.»
اصفهانی پرسپولیسی
با لهجه شیرین اصفهانی صحبت میکند، اما نه در جایگاه طرفداران سپاهان، که در سکوی روبهروی جایگاه و در میان هواداران متعصب پرسپولیس نشسته است. در عین ناباوری از او میپرسم یعنی میخواهی بگویی هوادار تیم زادگاهت نیستی؟ و مصمم پاسخ میدهد:«معلومه که من یه پرسپولیسی دوآتیشه هستم.»
«نگار» اهل اصفهان است و صبح خیلی زود از همین شهر حرکت کرده تا خودش را به بازی ساعت 6 عصر برساند. از نتیجه بازی کلافه شده، اما حتی برای لحظهای دست از تشویق برنداشته است. با شور و هیجانی مثالزدنی شعار میدهد و در حالی که آرام و قرار ندارد، «علی علیپور» را به خاطر شوت کنترلنشدهاش سرزنش میکند. بین دو نیمه به سراغش میروم و میپرسم بازی سپاهان را هم با همین هیجان نگاه میکنی و در حالی که ابروهایش را درهم میکشد با قاطعیت میگوید:«هرگز. من فقط وقتی چند دقیقه از بازی سپاهان را نگاه میکنم که بخواهم مطمئن شوم بازی را باخته است. من از روزی که به دنیا آمدم پرسپولیسی هستم و تا روزی که روی این زمین زندگی کنم، پرسپولیسی میمانم. چه برنده باشد چه بازنده، برای من همیشه قهرمان است.»
هواخواهی زنانه
اتفاقی که در رویارویی شاگردان «اسماعیل کارتال» و «پاتریس کارترون» قابل چشمپوشی نبود، مصدومیتهای بازیکنان سپاهان بود؛هرچند دقیقه یکبار، یکی از زردپوشان روی زمین میافتاد و کادر پزشکی وارد میشد. این تنها دلیلی بود که زنان هوادار پرسپولیس بازیکنان سپاهان را خطاب قرار میدادند. درغیر اینصورت آنها در تمام طول بازی فقط سعی داشتند با شعارهای امیدبخش روحیه تیم را حفظ کنند.
«پرسپولیس عشق کودکیهای من است و حالا که 59 ساله هستم این عشق همچنان در وجودم شعلهوراست.» این جملههای بانویی است که روسری قرمز به سر دارد و در یکسال اخیر تمام بازیهای پرسپولیس را از نزدیک و در ورزشگاه تماشا کرده است. از او در مورد واکنش اطرافیان نسبت به علاقهاش به پرسپولیس میپرسم و جواب میدهد: «خیلیها به من میگویند تو دیوانه شدی و من هیچ جوابی برای آنها ندارم جز یک جمله: «من تازه عاقل شدم» .از نظر من پرسپولیس قهرمان بود و قهرمان خواهد ماند. شاید یک لیگ عقب بماند، اما هیچ وقت بازنده نبوده و ما هواداران هیچ وقت پشت این تیم محبوب را خالی نمیکنیم.»
شبیه همین جملهها را مادری به زبان میآورد که سر تا پا قرمز پوشیده و دختر و پسر خردسالش این طرف و آن طرفش ایستادهاند و یکصدا پرسپولیس را تشویق میکنند، میگوید: «از کودکی روی شانههای پدرم بازی را میدیدم. کمی که بزرگتر شدم و امکان حضور در ورزشگاه نداشتم تحت هر شرایطی بازیها را از تلویزیون نگاه میکردم تا وقتی که اجازه ورود زنان صادر شد. از آن زمان تا همین امروز تمام بازیها را در سرما و گرما در ورزشگاه دیدم. هر برنامهای داشته باشم تغییر میدهم ولی بازی پرسپولیس را از دست نمیدهم. همین الان هم از نتیجه حالم بد است، اما هیچ وقت پرسپولیس با اصالت و بزرگ را رها نمیکنم.»
÷او که به گفته خودش پرسپولیسی بودن همسرش شرط او برای ازدواج بود، از خانواده پرسپولیسیاش میگوید که هر روز اخبار این تیم را با جزئیات دنبال میکنند؛ «بازی پرسپولیس آنقدربرای من و خانوادهام مهم است که همین حالا با اینکه در پروسه اسبابکشی بودیم همسرم در خانه ماند تا کارها را سرو سامان بدهد و من و دختر و پسرم آمدیم تا دراین فرصت هواداری متفاوت جا نمانیم.» بالغ بر 23 هزار تماشاگر زن که در ورزشگاه حضور دارند، چه آنها که پرسپولیس را تشویق میکنند چه آنها که طرفدار سپاهانند، دیدگاهی مشابه دارند. آنها شرایط سخت حضور در ورزشگاه، امکانات ضعیف استادیوم و تمام کاستیهای آن را به جان خریدهاند تا ساعاتی را در حمایت از تیم محبوبشان فریاد بزنند. این فریادها حتی زمانی که بازی با سوت «موعود بنیادیفر» به پایان رسید همچنان ادامه داشت. زنان زردپوش تیم محبوبشان را که در بازی بازگشت و خارج از خانه پیروز این رقابت حساس شد تشویق میکردند و زنان سرخپوش درحالی که با این نتیجه، پرسپولیس تنها در صورت وقوع معجزه قهرمان فصل خواهد شد، مدیرعامل باشگاه را دلیل اصلی ناکامی این فصل تیمشان میدانستند.
انتهای پیام/