مصطفی زهرانی، استاد روابط بین الملل در گفت و گو با «ایران»:

توافق با ایران می تواند برگ برنده صد روز نخست ترامپ شود

سیاست

95038
string(841) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"662.5707213732661","_w":"1177.9035046635843","_y":"0","_x":"2.281998614875603","source":"\/news\/photo\/1404\/02\/02\/adecafb6301a5ac9b7021ffe9e1778ce.jpg","_pr_css":"display: block; width: 163.001px; height: 91.6883px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: translateX(-0.309974px) translateY(7.09099e-15px);"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" توافق با ایران می تواند برگ برنده صد روز نخست ترامپ شود

در حالی‌که فضای جهانی هنوز درگیر تردیدهاست، دو دور گفت‌وگوی غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در «مسقط» و «رم» با سرعتی فراتر از انتظار دنبال شده است؛ روندی که امیدها به دستیابی به تفاهمی در کوتاه‌مدت را پررنگ‌تر از نگاه‌های بدبینانه کرده است.

گروه دیپلماسی روزنامه ایران: چنانکه رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی هم چنین پیش بینی خوش بینانه ای داشته است. دکتر مصطفی زهرانی، استاد برجسته روابط بین‌الملل، در گفت‌وگو با «ایران» به تحلیل ابعاد پیدا و پنهان این روند دیپلماتیک پرداخته و چشم‌انداز آن را از منظر سیاست داخلی آمریکا و موقعیت منطقه‌ای ایران بررسی کرده است.

شکل‌گیری فضای سازنده و روبه جلو مذاکرات را   ذیل چه عواملی ارزیابی می‌کنید؟
درحال حاضر، در آمریکا چیزی به نام سیاست خارجی منسجم وجود ندارد؛ یعنی مکانیزمی که در آن تصمیم‌گیری‌ها به‌صورت کارشناسی‌شده انجام شود، نظریه‌های کارشناسی از پایین به بالا بررسی و در نهایت تصویب و اجرا شوند. به دلیل فقدان چنین فرآیندی، نقش افراد در تصمیم‌گیری‌ها بسیار پررنگ است. در این میان، یک عامل کلیدی تأثیرگذار به ترامپ و ویژگی‌های شخصیتی او بازمی‌گردد. او  ویژگی‌های برجسته‌ای دارد.

به ‌شدت خودشیفته است و تلاش دارد تصمیمات و رویدادها در سیاست خارجی صرفاً با تکیه بر خود او به نتیجه برسند. از نظر تئوریک، تا حدی از کیسینجر الهام می‌گیرد و هیچ‌گاه تمام برگ‌های خود را رو نمی‌کند. همچنین، بر اساس موازنه قدرت عمل می‌کند، همان‌طور که در روابطش با روسیه و نگاه جهانی‌اش به مسائل دیده می‌شود.

این ویژگی تا چه اندازه بر تصمیم‌گیری ترامپ درباره برجام و پرونده هسته‌ای ایران نقش دارد؟
بخشی از اقدامات ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش، با هدف جلوگیری از ثبت دستاوردهای تاریخی به نام باراک اوباما انجام شد؛ برای مثال، او با توافق هسته‌ای مشکلی نداشت، اما چون آن را مطالعه نکرده بود و نمی‌خواست موفقیتی به نام اوباما ثبت شود، بنابراین تصمیم به خروج از آن گرفت. حالا به نظر می‌رسد که او در پی ثبت دستاوردی بزرگ به نام خودش است؛ چیزی که بتواند جایگاهش را در تاریخ تثبیت کند.

در دوره اول حضور ترامپ در کاخ سفید، مسائل هویتی در جامعه آمریکا نقش مهمی ایفا می‌کردند. جامعه آمریکا در حال تحول بود و بحث‌هایی درباره تنوع نژادی و حضور یک رئیس‌جمهوری غیرسفیدپوست (اوباما) شدت گرفته بود. اوباما معتقد بود که با رفع موانع، می‌توان با ایران روابطی راهبردی برقرار کرد و حتی همکاری‌های بلندمدت را پیش برد. اما ترامپ دقیقاً برای جلوگیری از تحقق این چشم‌انداز وارد عمل شد و تلاش کرد تا دستاوردهای اوباما را کم‌رنگ کند.

بنابراین در چنین فضایی در زمینه پرونده هسته‌ای و مذاکره با ایران تا چه اندازه احتمال رسیدن ترامپ به توافق با ایران، وجود دارد؟
ترامپ اکنون رویکرد متفاوتی در پیش گرفته و معتقد است که حل مسأله ایران می‌تواند دستاوردی تاریخی برای او باشد. با توجه به اینکه بسیاری از طرح‌های بزرگ او در زمینه‌های دیگر به نتیجه نرسیده‌اند، حل موضوع ایران و بهبود روابط دوجانبه می‌تواند نام او را در تاریخ ماندگار کند. ترامپ به کارهای کارشناسی و برنامه‌ریزی‌های استراتژیک اعتقاد چندانی ندارد و شخصیتی عجول و نتیجه‌گرا دارد.

در شرایط کنونی، تحت فشار است تا در گزارش عملکرد ۱۰۰ روز اول ریاست ‌جمهوری‌اش دستاوردهای ملموسی ارائه دهد. به احتمال زیاد، او دوست دارد که موضوع ایران مهم‌‌ترین دستاوردش باشد، چرا که این مسأله می‌تواند توجه جهانی را به او جلب کند. از آنجا که فرآیند مشخصی برای سیاست خارجی در دولت او وجود ندارد، او به‌جای تکیه بر ساختارهای رسمی مانند وزارت خارجه، ترجیح می‌دهد از نمایندگان ویژه‌ای مثل ویتکاف برای پیشبرد امور استفاده کند. روابط دوستانه و مستقیم با این نماینده ویژه نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت مذاکرات خواهد داشت. تا این لحظه، نشانه‌ها حاکی از آن است که مذاکرات از طرف آمریکا، به‌ویژه با هدایت شخص ترامپ، با جدیت و انگیزه پیش می‌رود.

با توجه به وجود مخالفت‌های داخلی و خارجی با ترامپ درباره نوع مواجهه با ایران، فضای شکل گرفته برای دیپلماسی میان ایران و آمریکا تا چه اندازه متأثر از این  مخالفت ها  خواهد شد؟
عوامل متعددی می‌توانند بر روند مذاکرات جاری تأثیر بگذارند، از جمله مواضع اسرائیل دراین زمینه بسیار پررنگ است. نکته قابل توجه این است که ترامپ در دوره‌های قبلی امتیازات فراوانی به اسرائیل اعطا کرده، اما در موضوع هسته‌ای ایران، به نظر نمی‌رسد که تمایلی به تشدید تنش یا آغاز درگیری جدیدی در منطقه داشته باشد. او به بنیامین نتانیاهو به صراحت اعلام کرده که در صورت وقوع هرگونه درگیری، مسئولیت آن برعهده اسرائیل است و آمریکا حامی چنین اقدامی نخواهد بود. این موضع نشان‌دهنده تلاش آمریکا برای حفظ ثبات منطقه‌ای در عین پیشبرد اهدافش است.
در مجموع، شرایط کنونی به سمت پیشرفت مذاکرات پیش می‌رود، اما نتیجه نهایی به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله رویکرد ایران در این مذاکرات. اگر ایران با نگاهی مثبت و مبتنی بر کاستن از تنش ها به این موضوع ورود کند که تا حالا هم اینچنین بوده، می‌تواند وزنه را به نفع خود سنگین‌تر کند. این رویکرد به ایران امکان می‌دهد تا در معادله قدرت در داخل آمریکا تأثیرگذار باشد و مذاکرات هسته‌ای را به سمت نتایج سریع‌تر و مطلوب‌تر برای خود هدایت کند.

آیا اختلاف نظرها در موضوعات محتوایی مذاکره از جمله بحث «تضمین» می‌تواند چالشی جدی در مسیر توافق باشد؟
مسائل محتوایی مورد اختلاف اگرچه از نظر تاکتیکی می‌توانند گره‌هایی در مذاکرات ایجاد کنند، اما بعید است که به توقف کامل گفت‌وگوها منجر شوند. در حال حاضر، هیچ فرد یا نهادی نمی‌تواند در برابر تصمیمات دولت ترامپ مانع‌تراشی کند. او مانند یک تصمیم‌گیر مطلق عمل می‌کند و تمام قدرت تصمیم‌گیری در دستان او متمرکز شده است. این تمرکز قدرت، همراه با سرعت کنونی مذاکرات، به نفع هر دو طرف است. از طرفی چون قرار است این توافق به نام خود او تمام شود، احتمال پایبندی‌اش به مفاد این توافق زیاد است.
پیش‌بینی می‌شود که در کوتاه‌مدت، مذاکرات در فضایی مثبت و سازنده پیش برود. در همین راستا مواضع ضد و نقیضی که گاه از سوی برخی مقامات آمریکایی، مانند وزیر خارجه، یا حتی از سوی کشورهای اروپایی مطرح می‌شود، عمدتاً جنبه تاکتیکی دارند و نباید بیش از حد جدی گرفته شوند. حتی در زمان اوباما نیز مذاکرات با مواضع تندی آغاز شد. او ابتدا اعلام کرد که هیچ غنی‌سازی در ایران نباید وجود داشته باشد و حتی آرزو کرد که آخرین پیچ و مهره‌های تأسیسات هسته‌ای ایران را از این کشور خارج کند. اما در عمل، مذاکرات به نتیجه‌ای متفاوت منجر شد.

تیم مذاکراتی کنونی نیز ممکن است در ظاهر مواضع متفاوتی مطرح کند، اما آنچه روی میز مذاکرات رخ می‌دهد، معمولاً با این اظهارات عمومی تفاوت دارد. با توجه به تمرکز اصلی بر شخصیت و تصمیمات ترامپ، فضای کنونی نشان‌دهنده حرکت به سمت مذاکراتی نتیجه‌بخش است. ایران نیز با درس‌هایی که از تجربه برجام آموخته، رویکردی پخته‌تر در پیش گرفته و همزمان با مذاکرات جهانی، به تقویت روابط منطقه‌ای خود پرداخته است.

برای مثال، سفر وزیر دفاع عربستان به تهران نشان‌دهنده تغییر پارادایم در روابط دو کشور و تمایل به همکاری‌های سازنده است. این تلاش‌های دیپلماتیک، چه در سطح جهانی و چه در سطح منطقه‌ای، می‌توانند به ایران کمک کنند تا در مذاکرات هسته‌ای جایگاه قوی‌تری داشته باشد. در نهایت، اگرچه چالش‌هایی در مسیر مذاکرات وجود دارد، اما انگیزه بالای ترامپ برای ثبت یک دستاورد تاریخی، همراه با نیاز ایران به دستیابی به توافقی پایدار، می‌تواند این گفت‌وگوها را به نتیجه‌ای مثبت برساند. سرعت و جهت‌گیری کنونی مذاکرات، همراه با حمایت‌هایی مانند اظهارات گروسی، نویدبخش پیشرفتی قابل‌توجه در آینده نزدیک است.

ایران آنلاین
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار سیاست