راز ماندگاری طراحی خودروهای دهه ۶۰ و ۷۰؛ چرا هنوز هم جذاباند؟
بازار
97685

در دورانی که خودروها بیش از حد به هم شبیه شدهاند و طراحیها رنگ یکنواختی به خود گرفتهاند، هنوز هم نام خودروهای دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در ذهن علاقهمندان با احترام برده میشود.
ایران آنلاین: در دورانی که خودروها بیش از حد به هم شبیه شدهاند و طراحیها رنگ یکنواختی به خود گرفتهاند، هنوز هم نام خودروهای دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در ذهن علاقهمندان با احترام برده میشود. اما چه عواملی باعث شده طراحیهای آن دوران تا این حد ماندگار، محبوب و الهامبخش باقی بمانند؟ نگاهی داریم به دلایل این جذابیت بیزمان.
به گزارش پدال، خودروسازان هر روز در پی عرضهی خودروهایی نوآورانه و متمایز برای جذب مشتریان هستند و برجستگی طراحی، یکی از اصلیترین ابزارهای فروش به شمار میرود. ویژگیهای شاخص یک خودرو معمولاً شامل عملکرد فنی، امکانات رفاهی، سامانههای کمکراننده و بدون تردید طراحی ظاهری آن است. با این حال، امروزه بسیاری از مشتریان گلایه دارند که خودروهای مختلف بیش از حد شبیه به یکدیگر شدهاند؛ تا جایی که ممکن است دو سدان از دو برند متفاوت، حس خاصی را در ذهن بیننده برنیانگیزند.
اما نیم قرن پیش شرایط به گونهای دیگر بود. در آن زمان، هر خودرو شخصیت خاص خود را داشت. کافی بود مشتری وارد نمایشگاه شود تا بلافاصله مجذوب یک مدل خاص شود؛ فرایند متقاعد کردن او برای خرید، بیشتر جنبهی تشریفاتی پیدا میکرد. طراحی خودروهای دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی بهقدری موفق و کامل بود که نسخههای بهروزرسانیشدهی آنها (فیسلیفت) تا دههی ۱۹۹۰ نیز تولید میشدند.
در دههی ۹۰ میلادی، چراغهای کشیده توسط خودروسازان ژاپنی و کرهای به صنعت خودرو معرفی شد و از آن زمان، نوعی همگرایی در طراحی خودروها بهوجود آمد که مسیر تولید انبوه توسط شرکتهای بزرگ را شکل داد.
در آن دوران، طراحی خودروها بر پایهی نوعی شخصیسازی انجام میشد. طراحان بهجای تمرکز صرف بر یک ردهی سنی یا بازار هدف کلی، فردی با یک تیپ شخصیتی خاص را مد نظر قرار میدادند و طراحی خودرو را مطابق با سبک زندگی و ویژگیهای اخلاقی همان فرد انجام میدادند. به عنوان مثال، ممکن بود مهندس طراح، یک مرد مجرد و کارمند را تصور کند که زمان فراغتش را با دوستانش میگذراند و با توجه به نیازهای چنین فردی، یک سدان را طراحی کند. نتیجهی چنین نگاهی میتوانست خودرویی مانند شورولت چِوِل (Chevrolet Chevelle) باشد که بیش از یک دهه روی خط تولید باقی ماند.
تبلیغ چنین خودرویی نیز بسیار ساده بود: کافی بود خودرو برای مخاطبانی با سبک زندگی مشابه تبلیغ شود. مشتریان بهراحتی خود را پشت فرمان آن تصور میکردند و آن را میخریدند. طبیعی است که رضایتمندی نیز در این مدل فروش بیشتر بود.
در آن سالها، طراحی خودروها بدون محدودیتهای ناشی از پلتفرم صورت میگرفت و در واقع، این پلتفرم بود که با طراحی هماهنگ میشد. اما امروزه طراحی خودروها عمدتاً بر اساس پلتفرمهای مشترک صورت میگیرد؛ بهگونهای که بسیاری از ابعاد بدنه و ویژگیهای فنی از پیش تعیین شدهاند و طراح فقط میتواند فضاهای خالی را پُر کند. نتیجهی چنین فرآیندی، خودروهایی با ظاهری مشابه و فاقد جذابیت بصری چشمگیر است.
در حالی که تمرکز خودروسازان به سمت افزودن آپشنها و سیستمهای مکانیزه معطوف شده، نبود ویژگیهای ظاهری منحصربهفرد باعث دشواری فروش و رقابت پیچیدهتر میان برندها شده است. با این حال، با توسعهی پلتفرمهای ماژولار و کاهش محدودیتهای طراحی، میتوان به بازگشت طراحیهای ماندگار در صنعت خودرو امیدوار بود.
در همین راستا، برخی شرکتها خودروهای برقی جدیدی را بر پایهی طراحیهای موفق قدیمی ارائه کردهاند. برای نمونه، شرکت رنو خودروی R17 برقی را با الهام از مدل کلاسیک رنو ۱۷ دههی ۱۹۷۰ طراحی و تولید کرده است.
انتهای پیام/