حق برخورداری از انرژی هسته ای صلح آمیز در پرتو ماده ۴ «ان پی تی»

بهروز کمالوندی سخنگو و معاون امور بینالملل، حوزه حقوقی و مجلس سازمان انرژی اتمی، در یادداشتی نوشت: برنامه صلحآمیز هستهای ایران همواره در کانون توجهات تبعیضآمیز فضای بینالملل قرار داشته است. در حالی که ایران بر حق قانونی خود برای توسعه فناوری صلحآمیز هستهای تأکید دارد، برخی مقامات غربی از جمله روبیو، وزیر خارجه آمریکا و ترامپ، رئیسجمهور این کشور اخیراً با ادعاهای نادرست، این حق را زیر سؤال میبرند. این نوشتار با استناد به «معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای» (NPT) و نقد ادعاهای اخیر، به مواضع حقوقی و منطقی ایران میپردازد.
روزنامه ایران: تمام کشورها از جمله ایران طبق ماده 4 معاهده عدم اشاعه (NPT) از حق ذاتی و غیرقابل انکار برای توسعه فناوری هستهای در جهت اهداف صلحآمیز برخوردارند و کشورهای غربی باید به جای پیروی از معیارهای دوگانه و تضعیف بیشتر معاهده NPT، بر احترام به حقوق مصرح این معاهده تأکید نمایند.
بند یک ماده 4 نه تنها به تمامی کشورهای عضو اجازه میدهد که از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز استفاده کنند بلکه در بند 2 همین ماده[1] کشورهای دارای فناوری هستهای را نیز موظف به همکاری با دیگر کشورها برای انتقال دانش و فناوری هستهای میکند. استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای یکی از حقوق مسلم و غیرقابل انکار کشورهای عضو این معاهده است. بند یک ماده 4 این معاهده به وضوح بیان میکند که تمامی کشورهای عضو، بدون تبعیض از حق تحقیق، توسعه، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز برخوردارند. در این معاهده، هیچ تفکیکی بین بخشهای مختلف چرخه سوخت برای استفاده از انرژی هستهای صلحآمیز دیده نشده است. بنابراین، حق استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز، شامل تمامی مراحل چرخه سوخت هستهای از جمله غنیسازی اورانیوم میشود.
ایران به عنوان یکی از اعضای فعال NPT، از ابتدای عضویت خود همواره بر استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای تأکید کرده و تمامی فعالیتهای هستهای خود را تحت نظارتهای پادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داده و گزارشهای متعدد آژانس تأیید میکند که فعالیتهای غنیسازی ایران فاقد انحراف به سمت برنامه تسلیحاتی بوده و کاملاً در چهارچوب اهداف غیرنظامی (تولید برق، پزشکی و تحقیقات) انجام میشود. با این حال، برخی کشورها بویژه آمریکا همواره تلاش کردهاند این حق قانونی ایران را زیر سؤال ببرند. تلاشهای غیرقابل انکار ایران در زمینه انرژی هستهای صلحآمیز نه تنها منشأ خیر و برکت برای مردمان سرزمین خودش است بلکه شامل تمام جهانیان که این دستاوردها به آنان برسد نیز میشود.
به عقیده آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مدیرکل آن، دستاوردهای انرژی هستهای ایران موجب شتابدهی استفاده صلحآمیز از این انرژی در سطح منطقه شده است. ایران با تولید بیش از ۵۰ نوع رادیودارو، توانسته نیازهای داخلی را تأمین کرده و در درمان بیماران نقش مؤثری ایفا کند. این رادیوداروها سالانه به بیش از یک میلیون بیمار کمک میکنند.
همچنین، تولید محصولاتی مانند کرم پوستی «رنیوم-۱۸۸» برای درمان سرطانهای پوستی، ایران را در زمره کشورهای پیشرو در این زمینه قرار داده است. ایران با دستیابی به فناوری تولید آب سنگین و انواع دوتره، نه تنها نیازهای داخلی را برطرف کرده بلکه امکان صادرات این مواد استراتژیک را نیز فراهم آورده است. این دستاورد میتواند به کشورهای دیگر در توسعه برنامههای صلحآمیز هستهای کمک کند. ایران با ساخت زنجیره کامل غنیسازی اورانیوم و تولید سوخت هستهای، به خودکفایی در این حوزه دست یافته است.
این موفقیت میتواند الگویی برای کشورهای در حال توسعه باشد که به دنبال استقلال در تأمین انرژی هستند. استفاده از انرژی هستهای در تولید برق، موجب صرفهجویی در مصرف سوختهای فسیلی و کاهش تولید گازهای گلخانهای شده است. دستیابی به فناوریهایی مانند ارتباط امن کوانتومی در فضای آزاد و تولید دستگاههای آشکارساز هستهای، نشاندهنده پیشرفتهای ایران در زمینه فناوریهای نوین است.
این دستاوردها میتوانند به همکاریهای علمی و فنی با سایر کشورها نیز منجر شوند. ایران اعلام کرده است که آماده به اشتراکگذاری دستاوردهای هستهای خود با سایر کشورهاست. این رویکرد میتواند به تقویت همکاریهای بینالمللی در زمینه انرژی هستهای صلحآمیز منجر شود.
این دستاوردها نشاندهنده تعهد ایران به استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و نقش مثبت آن در جامعه بینالملل و منطقه است. با ادامه این روند، میتوان انتظار داشت که ایران به عنوان یکی از کشورهای پیشرو در زمینه فناوری هستهای صلحآمیز شناخته شود. هرگونه تلاش برای محدود کردن حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، نقض آشکار حقوق بینالملل و اصول معاهده NPT محسوب میشود.
ادعای برخی مقامات غربی در گذشته که اخیراً نیز توسط رئیسجمهوری آمریکا مطرح شده مبنی بر اینکه ایران به دلیل داشتن منابع غنی نفت و گاز نیازی به انرژی هستهای ندارد، از اساس با اصول حقوق بینالملل و مفاد NPT مغایرت دارد. انرژی هستهای بهعنوان یکی از منابع انرژی پاک و پایدار، نه تنها به کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی کمک میکند، بلکه میتواند نقش مهمی در توسعه پایدار و ارتقای صنعت و فناوری کشور ایفا کند.
منابع فسیلی پایانپذیر است در حالی که انرژی هستهای به دلیل پاک بودن و سازگاری با اهداف محیط زیستی برای کشوری مانند ایران اهمیت دارد. به علاوه تأمین پایدار برق مستلزم تنوع در منابع تولیدی میباشد.
براساس سه مدل شناخته شده[2] آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حداقل میزان برق هستهای ایران میبایست بین 8 تا 14 درصد باشد.
در هیچ قسمتی از اسناد حقوقی (معاهده NPT و موافقتنامه پادمان جامع) به محدودیت در زمینه غنیسازی اورانیوم اشاره نشده است. در رد ادعای مقامات آمریکایی بویژه آقای روبیو وزیر خارجه این کشور مبنی بر اینکه ایران باید به جای غنیسازی، مواد غنیشده مورد نیاز را به کشور وارد کند باید به این نکته اشاره کرد که کشورهای ژاپن، کره جنوبی، برزیل، آرژانتین و هلند که دارای سلاح هستهای نیستند نیز برنامه غنیسازی اورانیوم دارند و ژاپن به تنهایی دارای ظرفیت 1500 تن واحد کار جداسازی (SWU) در طول سال میباشد و کره جنوبی نیز در سالهای گذشته غنیسازی اورانیوم تا 77 درصد را تجربه کرده است.
شایان ذکر است که ایران، غنیسازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد را برای تأمین سوخت مورد نیاز راکتورهای خود به خصوص پیشران و نیز تارگتهای مورد نیاز برای تولید رادیودارو که نقش حیاتی در تولید ایزوتوپهای پزشکی در تشخیص و درمان بیماریهای سرطان و قلبی دارند، انجام میدهد. این سطح از غنیسازی به مراتب پایینتر از الگوی جهانی کشورهای غیردارنده سلاح هستهای مانند ژاپن و هلند است که اورانیوم را در سطوح بالا برای مصارف مشابه غنیسازی میکنند و طرح ادعای انحصار غنیسازی برای کشورهای دارنده سلاح هستهای (NWS) مغایر با اصل عدم تبعیض مندرج در معاهده NPT است. بر اساس اطلاعات مندرج در کتابخانه ملی پزشکی آمریکا «در حال حاضر بین ۹۵ تا ۹۸ درصد از مولیبدن-۹۹ جهان با استفاده از اورانیوم غنیشده با غنای بالا (HEU) تولید میشود»[1]. از طرفی برنامه تولید پیشرانهای دریایی که از جانب ایران سالها پیش به آژانس ارائه شده است نیازمند تولید سوخت با غناهای متفاوت (پایین، متوسط و بالا) میباشد.
مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا، در اظهاراتی مدعی شد که ایران تنها کشور غیرهستهای است که به غنیسازی اورانیوم میپردازد. این ادعا نه تنها نادرست، بلکه نشاندهنده بیاطلاعی از واقعیتهای بینالمللی است. دهها کشور غیرهستهای بدون داشتن سلاح اتمی، برنامههای غنیسازی یا چرخه سوخت هستهای را دنبال میکنند. برای نمونه: ژاپن دارای مؤسسه غنیسازی در راکاشو است که اورانیوم را تا سطح ۵ درصد غنی میکند. این کشور با وجود تجربه بمباران اتمی، مؤسسه غنیسازی دارد. این حق غنیسازی را حتی تحت بخش 123 از قانون انرژی اتمی آمریکا که مطابق با آن کشورها را در صورت بستن چنین تفاهمی با آمریکا از هرگونه حق غنیسازی و بازفرآوری سوخت هستهای منع میکند، به دست آورده است. این خود نمونهای از سیاست دوگانه آمریکا در قبال کشورها برای حق استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است. ژاپن فناوری تمام بخشهای یک چرخه سوخت بسته از غنیسازی تا بازفرآوری سوخت مصرف شده را در اختیار دارد.
آلمان به عنوان بخشی از کنسرسیوم یورودیف در فرانسه و هلند، در غنیسازی اورانیوم مشارکت دارد. این کشور همچنین از فناوری سانتریفیوژهای پیشرفته برای تأمین سوخت نیروگاههای خود استفاده میکند.
برزیل در حال توسعه غنیسازی اورانیوم برای نیروگاههای خود است. برنامه غنیسازی این کشور در رزندِه متمرکز است و هدف آن تأمین سوخت نیروگاههای هستهای خودخوانده مانند آنگرا است.
هلند میزبان بخشی از تأسیسات یورنکو است که اورانیوم را برای مصرف کشورهای اروپایی غنی میکند.
آرژانتین دارای مؤسسات غنیسازی در پیلکانیئو است و برنامه هستهای خود را برای مصارف پزشکی و انرژی پیش میبرد. این کشور در دهه ۱۹۸۰ از برنامه تسلیحات هستهای خود انصراف داد.
آفریقای جنوبی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ برنامهای برای غنیسازی اورانیوم داشت که به تولید اورانیوم با غنای بالا (HEU) منجر شد. این کشور در حال حاضر بهطور فعال اورانیوم را غنیسازی نمیکند، اما برنامههایی برای بازگشت به این حوزه دارد. در سالهای اخیر، شرکت آمریکایی TerraPower با شرکت ASP Isotopes آفریقای جنوبی توافقنامهای امضا کردهاند تا یک مؤسسه غنیسازی اورانیوم با غنای بالا در آفریقای جنوبی احداث کنند. این مؤسسه قرار است از فناوری لیزری پیشرفته برای غنیسازی اورانیوم استفاده و سوخت مورد نیاز راکتورهای نسل جدید را تأمین کند.
فعالیتهای هستهای این کشورها نه تنها موجب تحریم یا فشار بینالمللی نشده، بلکه در مواردی با حمایت غرب نیز همراه است. برای نمونه: ژاپن و آلمان با وجود غنیسازی، از متحدان استراتژیک آمریکا هستند و برنامههایشان مشمول انتقاد نمیشود. برزیل و آرژانتین در حالی به توسعه فناوری هستهای میپردازند که سازمانهای بینالمللی همکاریهای فنی با آنها را گسترش دادهاند. این در حالی است که ایران با وجود پایبندی به NPT و پذیرش بازرسیهای بیسابقه آژانس، همواره تحت شدیدترین تحریمها قرار گرفته است. این دوگانگی، نشاندهنده نقض اصل «عدم تبعیض» در حقوق بینالملل است.
چرایی سیاست دوگانه در عمل
1- همپیمانی سیاسی: کشورهایی مانند آلمان و ژاپن در بلوک غرب جای دارند؛ بنابراین فعالیتهای هستهای آنها «مشروع» تلقی میشود.
2- انحصار فناوری: قدرتهای هستهای میخواهند انحصار چرخه سوخت را در دست داشته باشند. از این رو، توسعه فناوری توسط کشورهای مستقل مانند ایران را برنمیتابند.
3- بازی امنیتی: غنیسازی ایران بهانه تاریخی غرب برای اعمال فشار و محدود کردن نقش کشور ما در منطقه بوده است.
پاسخ به اظهارات بیمبنای ترامپ
در مورد عدم نیاز ایران به انرژی هستهای
به دلیل داشتن منابع عظیم نفت
رئیسجمهوری آمریکا اخیراً گفته است «شما که نفت دارید، انرژی اتمی میخواهید چهکار؟» هر چند این یک ادعای کهنه است که قبلاً پاسخ داده شده، لیکن باید گفت حق تعیین شده درNPT درخصوص دسترسی به انرژی صلحآمیز هستهای، مشروط به فقدان منابع دیگر نشده است. به عنوان نمونه کشورهای صادرکننده نفت مانند امارات متحده عربی (دارای ۴ رآکتور فعال) و عربستان سعودی (با هدف ساخت ۱۶ رآکتور) به رغم داشتن منابع عظیم نفتی، استفاده و توسعه انرژی هستهای را در برنامه خود دارند. همه کشورها حق دارند در راستای تنوعبخشی به سبد انرژی خود با هدف کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، توسعه انرژی پاک و پاسخگویی به نیاز روزافزون برق، از حق قانونی توسعه نیروگاههای هستهای بهرهمند شوند.
ادعای ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، مبنی بر اینکه «ایران با داشتن منابع عظیم نفت، نیازی به انرژی هستهای ندارد!»، نهتنها پایه علمی و حقوقی ندارد بلکه نشاندهنده نادیده گرفتن عمدی اصول بنیادین حاکم بر حقوق بینالملل و توسعه پایدار است. این اظهارات سطحی او با چند اشکال اساسی روبهروست:
1- نفت ماده اولیه صنعت پتروشیمی است و نه سوخت داخلی
ایران چهارمین ذخایر نفت جهان را دارد، اما صادرات نفت منبع اصلی درآمد ارزی و بودجه ملی محسوب میشود. استفاده از نفت برای تولید برق داخلی به معنای سوزاندن ثروت ملی و کاهش توان صادراتی کشور است. نفت و گاز ماده اولیه صنعت پتروشیمی است که از این ماده بیش از 2 هزار محصول استراتژیک تولید میشود. لازم به ذکر است یکی از استدلالهای مؤسسه استانفورد آمریکا که بیش از 50 سال پیش نیاز تولید برق هستهای ایران را برای یک دوره 20 ساله به میزان 23 هزار مگاوات اعلام کرده بود همین موضوع استراتژیک دانستن منابع فسیلی برای تولید محصولات پتروشیمی بود. کشورهای نفتخیزی مانند عربستان سعودی، امارات و کویت نیز با وجود در اختیار داشتن منابع عظیم فسیلی، برنامههای هستهای خود را البته با حمایت غرب پیش میبرند. در حال حاضر امارات با داشتن 4 نیروگاه اتمی 1250 مگاواتی که با همکاری کره جنوبی ساخته شده است سالانه 5 هزار مگاوات برق خود را از طریق نیروگاههای اتمی تأمین میکند.
2- الزامات محیطزیستی و موافقتنامه پاریس
انرژی هستهای به عنوان منبع کم کربن، نقشی کلیدی در کاهش انتشار گازهای گلخانهای دارد. بر اساس موافقتنامه پاریس، کشورها موظفند سهم انرژیهای پاک را افزایش دهند. ایران نیز در راستای این مأموریت، به دنبال افزایش سهم انرژی هستهای در تأمین انرژی برق خود به اندازه 20 هزارمگاوات است.
ایران با داشتن آلودگی هوای شدید در کلانشهرها، نیازمند جایگزینی نیروگاههای گازی و دیزلی با انرژی پاک هستهای است.
3- فناوری هستهای؛ موتور محرکه پیشرفت علمی
دسترسی به فناوری هستهای تنها به تولید انرژی محدود نمیشود؛ پزشکی هستهای (تولید رادیوداروها)، کشاورزی پیشرفته و صنایع نوین، از دستاوردهای توسعه این فناوری است. اگر قصد ترامپ این است که ایران برای درمان بیماران سرطانی نیز به واردات رادیوداروها وابسته بماند، چنین چیزی هرگز روی نخواهد داد.
4- انرژی هستهای؛ پایه امنیت انرژی در جهان ناپایدار
قیمت نفت و گاز به عنوان انرژیهای پایانپذیر و موقت بشدت تحت تأثیر عوامل ژئوپلیتیک (مانند جنگها، تحریمها و اختلافات منطقهای) قرار دارد. انرژی هستهای با هزینه عملیاتی پایدار و پیشبینی شده، کشورها را از تلاطمات بازار بینیاز میکند. نمونه موفق: فرانسه با تأمین 75 درصد برق خود از انرژی هستهای، کمترین وابستگی را به گاز روسیه دارد و در بحران انرژی اروپا کمتر آسیب دید.
کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی که منابع فسیلی محدودی دارند، با توسعه نیروگاههای هستهای، وابستگی خود به واردات نفت و گاز را تا حد چشمگیری کاهش دادهاند. برخلاف انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشید و باد که به شرایط آب و هوایی وابستهاند، نیروگاههای هستهای قادرند ۲۴ ساعته و در تمام فصول برق پایدار تولید کنند؛ این ویژگی، انرژی هستهای را به عنوان منبع «بار پایه» ایدهآل معرفی میکند.
پرسش کلیدی: چرا توسعه انرژی هستهای برای این کشورها «مشروع» و برای ایران «تهدید» است؟ پاسخ روشن است: سیاستزدگی و نقض حقوق بینالملل توسط غرب.
سخن پایانی: انرژی هستهای، نماد استقلال و پیشرفت
ادعاهای ترامپ نه بر اساس واقعیتهای علمی، بلکه بر مبنای سیاستهای خصمانه و دوگانه آمریکا علیه ایران شکل گرفته است. ایران با تکیه بر دانش بومی و همکاری با نهادهای بینالمللی، ثابت کرده است که انرژی هستهای را نه برای تسلیحات، بلکه برای توسعه پایدار، سلامت عمومی و تقویت اقتصاد ملی دنبال میکند. مشخص است که جامعه جهانی روایتهای یکجانبه را نمیپذیرد و بر اساس اسناد حقوقی، قضاوت کرده و به آن دسته از گزارشهای مستند و بیطرفانه آژانس رجوع خواهد کرد که نشاندهنده بیشترین شفافیت ایران براساس تعداد بازرسیهاست.
انرژی هستهای برای کشوری به پهناوری و تمدن ایران با داشتن هزاران متخصص و دانشمند در این حوزه، حقی مسلم است و ملت ایران اجازه نخواهد داد هیچ کس این حق مسلم را به زورگوییهای سیاسی گره بزند.
انتهای پیام/