امیرمحمد سلطانپور

امیرمحمد سلطانپور

فوتبال جهان

10009
چرا فرانسه اینقدر بد است؟

چرا فرانسه اینقدر بد است؟

بعد از تساوی ۱-۱ فرانسه با لهستان در آخرین بازی دور گروهی، دیدیه دشان سرمربی آبی ها گفت: «در دور حذفی، تورنمنت جدیدی را شاهد خواهید بود، همیشه نمی توانید مسابقات را از دور گروهی آن متوجه شوید.»

او مسلماً به نکته خوبی اشاره دارد. در یورو ۲۰۱۶ پرتغال بدون کسب پیروزی در هیچکدام از بازی های دور گروهی خود در نهایت جام قهرمانی را بالای سر برد، یا هلند در یورو ۲۰۰۸ با رکورد ۱۰۰ درصد پیروزی و از دم تیغ گذراندن تیم هایی مثل ایتالیا، فرانسه و رومانی به یک چهارم نهایی صعود کرد اما در آنجا مقابل روسیه حذف شد. اما با این وجود، دور گروهی مشخص کننده خوبی از وضعیت کلی تیم ها در آستانه حضور در مرحله حذفی است، و جای شک و شبهه ای نیست که فرانسه در ثابت کردن خود به عنوان مدعی اصلی قهرمانی به شکل ناگواری ناتوان بوده است.

آبی ها در دور گروهی بد بودند، به اندازه انگلیس بد بودند. و اگر خوش شانس نبودند که سه شیرها آن بازی های حوصله سر بر را از خود نشان دهد، مسلماً مورد انتقاد شدیدتری قرار می گرفتند. چون فرانسه بر خلاف تیم تحت هدایت گرت ساوتگیت، حتی نتوانست در قسمت آسان تر جدول دور حذفی قرار گیرد.

همیشه این فرضیه برای تیم هایی که به هر نحو موفق به کسب موفقیت می شوند مطرح است که می توانند به دوران اوج بازگردند اما برای فرانسه هیچ تضمینی وجود ندارد که برای دومین دور پیاپی در بازی های یورو در مرحله یک شانزدهم نهایی حذف نشود. تیم دشان چندین مشکل بزرگ دارد که باید حل شود:

دفاع فرانسه راه را برای بروز اتفاقات باز می‌گذارد

همیشه عجیب بود که دشان چرا اینقدر طول داد تا به قرار دادن ویلیام سالیبا در قلب دفاع خود برسد. اما در عین حال تاکید او بر زوج کردن سالیبا با اوپامکانو خود جای سوال دارد. این اعتماد کور به مدافع پر اشتباه مقابل لهستان ضربه خود را زد و باعث شد با پنالتی که اوپامکانو داد فرانسه رتبه اول گروه را از دست بدهد. درست است که گزینه های دشان با مصدومیت لوکاس هرناندز و روی فرم نبودن کوتانه محدود است اما با حضور اوپامکانو همیشه این احساس وجود دارد که اتفاق بدی ممکن است در قلب دفاع آن ها پیش بیاید. اینکه حتی توخل در دفاع بایرن به کیم مین جائه و اریک دایر بالاتر از اوپامکانو اعتماد می کند خود نشان دهنده این قضیه است.

عدم آمادگی ربیو و شوآمنی در مرکز میدان

 با اینکه ربیو هنوز در توپ گیری خوب عمل می کند اما به هیچ عنوان آن بازیکن باکس تو باکسی نیست که مهره کلیدی فرانسه در رساندن آن ها به فینال جام جهانی ۲۰۲۲ بود. عدم اعتماد به نفس او در صحنه پاسش به گریزمان در بازی مقابل هلند جایی که خود باید شوت را میزد کاملا مشخص است. از طرف دیگر شوآمنی نیز به شکل واضحی هنوز نتوانسته بر عدم آمادگی خود بعد از مصدومیت هایش فائق بیاید. با اینکه آن ها کانته را در میانه میدان دارند که بهترین بازیکن فرانسه در این تورنمنت بوده اما به شکل واضحی وضعیت میانه میدان فرانسه درست نیست.

دوری گریزمان از دوران اوج

مسلماً گریزمان هم در خوب کار نکردن خط هافبک فرانسه نقش دارد. بازی او در گذشته همیشه پویا بود و به خوبی با خط هافبک ارتباط برقرار کرده و عقب می آمد و به طراحی بازی نیز کمک می کرد. اما در مسابقات امسال آن شور و انرژی را از او نمی بینیم، گریزمان در مقابل دروازه نیز توپ های زیادی را هدر می دهد. شاید خستگی مسابقات باشگاهی برای او که ۳۳ ساله است نقش دارد اما اگر فرانسه می خواهد در مقابل بلژیک شانسی داشته باشد باید گریزمان شبیه به دوران اوج خود بازی کند.

مشکلی تمام نشدنی به نام دمبله

شما چطور می توانید مشکلی به نام عثمان دمبله را در تیم خود حل کنید؟ احتمالاً نخواهید توانست، چون دیگر در ۲۷ سالگی زمانی نیست که بتوان تغییر بزرگی در یک بازیکن به وجود آورد. درست است که او همانگونه که در بازی مقابل لهستان نشان داد با سرعت بالای خود از جناحین خطرناک است اما بارها و بارها شاهد بودیم که توپ خود را بعد از دریبل یک بازیکن لو داده و نمی تواند به هم تیمی های خود پاس بدهد. شاید دشان وقتی به آمار ۴۷ از دست دادن توپ دمبله در سه بازی دور گروهی نگاه می کند احساس کند که وی بیشتر برای تیمش یک مشکل است تا اینکه بخواهد کمکی باشد. شاید زمان فرصت دادن به یک گزینه دیگر برای جناح راست فرا رسیده است.

با امباپه چه کنیم؟

مسلماً یکی از نشانه های ضعف فرانسه در مسابقات امسال این است که امباپه نتوانسته فرم واقعی خود را نشان دهد. البته عواملی در این بین تاثیرگذار بود مانند شکستن بینی او در بازی مقابل اتریش، جایی که مجبور شد در بازی مقابل هلند روی نیمکت بنشیند و بیشتر نشان داد که نبودنش چقدر برای فرانسه گران تمام می شود. یکی از سوالات اصلی در مورد امباپه این است که به وی در کجا باید بازی داد؟ حتی زمانی که دشان او را در نوک حمله فرانسه قرار می دهد اما بعد از مدتی می بینیم امباپه به جناحین متمایل شده است. مسلماً او دوست دارد در جلوی بهترین مدافع چپ هجومی جهان یعنی تئو هرناندز بازی کند اما اینکه شکل خط حمله فرانسه چگونه با این علاقه او تغییر کند تصمیمی است که دشان باید با احتیاط زیادی بگیرد.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های فوتبال جهان