گزارش
13144
به بهانه میزبانی استقلال در یک ورزشگاه ناآماده
معمـــــــای بــــــی برنامگـــــی!
فوتبال ایران به سبب فقدان ورزشگاههای مناسب برای برگزاری بازیهای داخلی و خارجی حال و روز خوشی را تجربه نمیکند. این وضعیت بیش ازآنکه نشأت گرفته از ضعفهای سختافزاری در فوتبال ایران باشد، نتیجه بیبرنامگی سران فوتبال ایران است.
حال شاید مسئولان در فدراسیون فوتبال خود را در ماجراهای به وجود آمده بیتقصیر جلوه دهند و طوری وانمود کنند که عدم رسیدگی به موقع و نگهداری ورزشگاهها چنین بساطی را به وجود آورده باشد، اما با کمی دوراندیشی و مدیریت میشد از به وجود آمدن وضعیت کنونی جلوگیری کرد. اینکه تصمیمگیران در رأس فوتبال ایران با برخی موانع برای برگزاری مسابقات مواجهاند و در سطوح بالا ملاحظاتی انجام میشود قابل توجه و تأمل است اما هر چه باشد با مدیریت و دوراندیشی میشد از به بار آمدن وضع کنونی جلوگیری کرد.
امروز در وضعیتی به سر میبریم که نه تنها از داشتن یک ورزشگاه آماده برای برگزاری بازیهای بینالمللی محروم شده، بلکه در شهر بزرگی همچون اصفهان نیز که یکی از قطبهای بزرگ فوتبال در ایران محسوب میشود نیز همین چالش وجود دارد و در جریان برگزاری بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل تیم ملی فوتبال قرقیزستان در مرحله انتخاب جام جهانی فوتبال در قاره آسیا کاستیهای موجود به وضوح به چشم آمد و روشن شد که چمن ورزشگاه فولادشهر اصفهان مدتها به حال خود رها شده است. عجبا که دیگر ورزشگاه بزرگ و مدرن این شهر؛ یعنی نقش جهان نیز آمادگی لازم برای برگزاری بازی تیم ملی فوتبال ایران را نداشت و به درستی مشخص نیست که چرا و به چه دلیل به یکباره همه ورزشگاههایی که میتوانند میزبان بازیهای بزرگ باشند، از چرخه استفاده خارج شدهاند.
این سؤال را باید مهدی تاج به عنوان متولی اول فوتبال ایران پاسخ دهد که دلیل این حجم از بیبرنامگیها و روزمرگیها چه بوده و چرا به یکباره چند ورزشگاه از فاز عملیاتی خود خارج شده و دیگر قابل استفاده نیستند؟ بدون شک از میانههای لیگ گذشته روشن بود که ورزشگاه آزادی قرار است مورد بازسازی اساسی قرار بگیرد و این طرح از مدتها قبل در دستور کارمدیران ارشد ورزش ایران بود؛ بنابراین سران تصمیمگیرنده در رأس فوتبال ایران از ماجرا آگاهی کامل داشتند و درهمان میانههای راه لیگ قبل باید در راستای آمادهسازی و تجهیز دیگر ورزشگاههای تهران اقدام میکردند.
برای مثال همین ورزشگاه شهدای قدس که استقلال اولین بازی آسیایی خود را در آن انجام داد، باید از مدتها قبل مورد بازسازی قرار میگرفت و اشکالات ریز و درشت آن با درایت تصمیمگیران برطرف میشد تا پایتخت دست کم یک ورزشگاه استاندارد برای میزبانی از تیمهای خارجی داشته باشد. هرچند که این پرسش همواره مطرح بوده که چرا و به چه دلیل ورزشگاه شهید شیرودی که در مرکز تهران قرار دارد، برای برگزاری بازیهای لیگ آماده نمیشود یا دست کم در اختیار بازیهای نمایندههای فوتبال تهران در لیگ یک قرار نمیگیرد تا به نوعی از فشار بیش از حد به دیگر ورزشگاهها کاسته شود. هرچند که ملاحظاتی برای برگزاری بازی در ورزشگاه شهید شیرودی وجود دارد اما پرواضح است که این ورزشگاه در صورت تجهیز به مانند سالهای نه چندان دور لااقل قابلیت استفاده در بازی تیمهای تهرانی حاضر در لیگ یک (آزادگان) را دارد اما این ورزشگاه بشدت مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفته تا همه نگاهها به ورزشگاه شهید دستگردی (پاس) تهران باشد که این ورزشگاه نیز به دلیل برخی ایرادات مورد تأیید کنفدراسیون فوتبال آسیا قرار نگرفته است و قابلیت میزبانی از بازی تیمهای پر هوادار را ندارد.
همه این موارد از ماهها قبل روشن و هویدا بود اما تصمیمگیران در فوتبال ایران بدون کمترین توجهی به عمق کاستیها کار بازسازی دیگر ورزشگاهها را در زمانی که باید استارت میخورد به حال خود رها کردند تا برگزاری بازیهای بزرگ با معمای بسیاری مواجه شود.
در واقع در نقطهای که باید از سوی تصمیمگیران ارشد فوتبال ایران به خوبی آیندهنگری میشد تا چنین وضعیتی به بار نیاید، پروژههای بازسازی متوقف ماند تا دست تهران و اصفهان به عنوان دو قطب مهم برگزاری مسابقات فوتبال برای برگزاری بازیهای بزرگ خالی بماند.
آنچه شب گذشته در شهر قدس تهران رقم خورد و آبیهای پایتخت در ورزشگاه ناآماده شهدای قدس میزبان تیم الغرافه بودند درواقع نشان داد که فوتبال ایران همچنان در بخش تصمیمگیری و زمانبندی با مشکلات عدیده و بزرگی مواجه است و جا دارد که در این راستا رویکرد تازهای بر فوتبال ایران حاکم شود تا احتمالاً دیگر شاهد این حجم از بیبرنامگیها نباشیم و به یکباره همه ورزشگاهها از ریل خارج نشوند.
انتهای پیام/
امروز در وضعیتی به سر میبریم که نه تنها از داشتن یک ورزشگاه آماده برای برگزاری بازیهای بینالمللی محروم شده، بلکه در شهر بزرگی همچون اصفهان نیز که یکی از قطبهای بزرگ فوتبال در ایران محسوب میشود نیز همین چالش وجود دارد و در جریان برگزاری بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل تیم ملی فوتبال قرقیزستان در مرحله انتخاب جام جهانی فوتبال در قاره آسیا کاستیهای موجود به وضوح به چشم آمد و روشن شد که چمن ورزشگاه فولادشهر اصفهان مدتها به حال خود رها شده است. عجبا که دیگر ورزشگاه بزرگ و مدرن این شهر؛ یعنی نقش جهان نیز آمادگی لازم برای برگزاری بازی تیم ملی فوتبال ایران را نداشت و به درستی مشخص نیست که چرا و به چه دلیل به یکباره همه ورزشگاههایی که میتوانند میزبان بازیهای بزرگ باشند، از چرخه استفاده خارج شدهاند.
این سؤال را باید مهدی تاج به عنوان متولی اول فوتبال ایران پاسخ دهد که دلیل این حجم از بیبرنامگیها و روزمرگیها چه بوده و چرا به یکباره چند ورزشگاه از فاز عملیاتی خود خارج شده و دیگر قابل استفاده نیستند؟ بدون شک از میانههای لیگ گذشته روشن بود که ورزشگاه آزادی قرار است مورد بازسازی اساسی قرار بگیرد و این طرح از مدتها قبل در دستور کارمدیران ارشد ورزش ایران بود؛ بنابراین سران تصمیمگیرنده در رأس فوتبال ایران از ماجرا آگاهی کامل داشتند و درهمان میانههای راه لیگ قبل باید در راستای آمادهسازی و تجهیز دیگر ورزشگاههای تهران اقدام میکردند.
برای مثال همین ورزشگاه شهدای قدس که استقلال اولین بازی آسیایی خود را در آن انجام داد، باید از مدتها قبل مورد بازسازی قرار میگرفت و اشکالات ریز و درشت آن با درایت تصمیمگیران برطرف میشد تا پایتخت دست کم یک ورزشگاه استاندارد برای میزبانی از تیمهای خارجی داشته باشد. هرچند که این پرسش همواره مطرح بوده که چرا و به چه دلیل ورزشگاه شهید شیرودی که در مرکز تهران قرار دارد، برای برگزاری بازیهای لیگ آماده نمیشود یا دست کم در اختیار بازیهای نمایندههای فوتبال تهران در لیگ یک قرار نمیگیرد تا به نوعی از فشار بیش از حد به دیگر ورزشگاهها کاسته شود. هرچند که ملاحظاتی برای برگزاری بازی در ورزشگاه شهید شیرودی وجود دارد اما پرواضح است که این ورزشگاه در صورت تجهیز به مانند سالهای نه چندان دور لااقل قابلیت استفاده در بازی تیمهای تهرانی حاضر در لیگ یک (آزادگان) را دارد اما این ورزشگاه بشدت مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفته تا همه نگاهها به ورزشگاه شهید دستگردی (پاس) تهران باشد که این ورزشگاه نیز به دلیل برخی ایرادات مورد تأیید کنفدراسیون فوتبال آسیا قرار نگرفته است و قابلیت میزبانی از بازی تیمهای پر هوادار را ندارد.
همه این موارد از ماهها قبل روشن و هویدا بود اما تصمیمگیران در فوتبال ایران بدون کمترین توجهی به عمق کاستیها کار بازسازی دیگر ورزشگاهها را در زمانی که باید استارت میخورد به حال خود رها کردند تا برگزاری بازیهای بزرگ با معمای بسیاری مواجه شود.
در واقع در نقطهای که باید از سوی تصمیمگیران ارشد فوتبال ایران به خوبی آیندهنگری میشد تا چنین وضعیتی به بار نیاید، پروژههای بازسازی متوقف ماند تا دست تهران و اصفهان به عنوان دو قطب مهم برگزاری مسابقات فوتبال برای برگزاری بازیهای بزرگ خالی بماند.
آنچه شب گذشته در شهر قدس تهران رقم خورد و آبیهای پایتخت در ورزشگاه ناآماده شهدای قدس میزبان تیم الغرافه بودند درواقع نشان داد که فوتبال ایران همچنان در بخش تصمیمگیری و زمانبندی با مشکلات عدیده و بزرگی مواجه است و جا دارد که در این راستا رویکرد تازهای بر فوتبال ایران حاکم شود تا احتمالاً دیگر شاهد این حجم از بیبرنامگیها نباشیم و به یکباره همه ورزشگاهها از ریل خارج نشوند.
انتهای پیام/