اخبار
14076
محرمی:
ماجرای بیرانوند و پرسپولیس، قصه هزار و یک شب شده است
مجتبی محرمی پیشکسوت پرسپولیس گفت: بیرانوند گفته است به مدیران باشگاه پرسپولیس رشوه پنج میلیارد تومانی دادهام، او باید اسم ببرد نه اینکه فرار رو به جلو انجام دهد ضمن اینکه کسی که رشوه میدهد بیشتر مقصر است.
به گزارش ایران ورزشی و به نقل از ایرنا ، مجتبی محرمی یک نام ویژه و ماندگار در تاریخ باشگاه پرسپولیس است، فوتبالیستی که یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است، وی روزگاری پیراهن شماره ۸ پرسپولیس را میپوشید و خاطرات خوبی را از خودش در اذهان فوتبالدوستان باقی گذاشته است.
ستاره محبوب سالهای دور پرسپولیس در این مصاحبه حرفهای جذابی را بر زبان آورد.
اگر از مجتبی محرمی بپرسیم به پرسپولیس تا اینجای فصل چه نمرهای میدهد، پاسخش چیست؟
پرسپولیس تا اینجا نتایج بسیار خوبی در لیگ برتر گرفته است، قرمزها با یک بازی کمتر در رتبه دوم جدول هستند و اگر دیدار بعدی خود را با برتری پشت سر بگذارند صدرنشین میشوند.
اما در لیگ منتخب آسیا نتایج خوبی نگرفته است؟
این درست که پرسپولیس در این رقابتها فقط یک امتیاز گرفته است اما من نظرم مخالف نظر شما است.
چرا؟
اگر بگویید پرسپولیس در بازی مقابل پاختاکور ازبکستان خوب نبود قبول میکنم، پرسپولیس نه خوب بازی کرد و نه نتیجه گرفت اما در بازی با الاهلی عربستان پرسپولیس یک سروگردن از رقیب خود بالاتر بود. توپ و میدان در اختیار پرسپولیس بود و آنها به معنای کامل کلمه بدشانس بودند. پرسپولیس اگر همیشه مثل بازی با الاهلی عربستان باشد به راحتی به مراحل بالاتر صعود میکند.
نظرت درباره ماجرای علیرضا بیرانوند و باشگاه پرسپولیس چیست؟ به قصه هزار و یک شب تبدیل شده است.
من نمی دانم چه بگویم، نه تنها من بلکه همه پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس از این موضوع خسته شدهاند.
این بازیکن در تازهترین مصاحبه خود ادعا کرده به یکی از مدیران باشگاه پرسپولیس ۵ میلیارد تومان رشوه داده است.
باشگاه پرسپولیس که به این موضوع واکنش نشان داد و اعلام کرد که ایشان اگر هر مدرکی دارد افشاگری کند و بگوید به کدام مدیر پول داده است؟ رک و راست اسم ببرد، اینکه من مصاحبه یا فیلم منتشر میکنم که ۵ میلیارد تومان دادم که نشد حرف. اسم ببر، فیلم را منتشر کن، در هیات مدیره باشگاه پرسپولیس چندین نفر حضور دارند شما به کدام شخص رشوه دادی؟ این داستان بو دار است، او که باید اول و آخر اسم ببرد، این حرف فرار رو به جلو از سوی بیرانوند است و به نظر میرسد به دنبال این است که اختلاف بیندازد و حاشیه درست کند.
باز هم تاکید میکنم در هیات مدیره باشگاه پرسپولیس پنج نفر عضویت دارند و اگر حقیقت را میگوید انگشتش را به سمت آقای ایکس دراز کند و مستقیم بگوید من به او دادم، ضمن اینکه ...
ضمن اینکه چی؟
اگر این اتفاق هم افتاده باشد او خودش مرتکب خلاف شده است، کسی که رشوه میدهد بیشتر مقصر است. من برایتان مثال فوتبالی میزنم.
بفرمایید.
ماجرای بیرانوند مثل این است که من در تیم فوتبالی سمت داشته باشم و قبل از بازی بروم و به داور رشوه بدهم که به نفع تیم من سوت بزند. آیا فقط داور که رشوه گرفته مقصر است؟ به طور حتم پای من هم گیر خواهد بود که چرا به داور رشوه دادم، قانون میآید و میگوید شما اشتباه کردید که رفتید و به داور پیشنهاد پول دادی، اینطور نیست که از خلاف من به سادگی بگذرند، الان هم بیرانوند خودش مقصر است و نمیتواند بگوید نقشی نداشته است. یک زمانی ما فوتبال بازی میکردیم نه پولی بود و نه این حاشیهها، به عشق پرسپولیبس به زمین میرفتیم، شما میدانید بالاترین رقمی که من از باشگاه پرسپولیس گرفتم چقدر بود؟
چقدر؟
من زمان مهندس امیر عابدینی با باشگاه پرسپولیس قرارداد ۱ میلیون و نیمی بستم که بیشترین رقم قرارداد من با این باشگاه در تمام سالهای بازیگریام بود. ۱ میلیون و نیم هم وام ازدواج گرفتم که هر ماه از قراردادم کسر میشد.
الان بازیکنان قرارداد میبندند هیچی، در قراردادهایشان آبشن هم میگذارند...
به خوب نکته خوبی اشاره کردید، این آبشنهای قرارداد خنده دار است، دروازهبان بند قرارداد میگذارد اگر کلین شیت کنم فلان قدر باید هر بازی بگیرم، هافبک میگوید اگر پاس گل بدهم فلان قدر بدهید و برای مهاجم نیز آبشن گل زدن میگذارند، جمع کنید این کارها را ، گلر وظیفهاش این است که گل نخورد، مگه قرارداد میبندد که گل بخورد که بابان کلیت شیت پول بگیرد، هافبک اگر پاس گل ندهد یا مهاجم اگر گل نزند چه کاری باید انجام دهد؟
بد نیست یک خاطره برایتان تعریف کنم، مجید نامجو مطلق یکی از بهترین و تکنیکی ترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است، بازیکنی که عالی بود، نامجو مطلق با پرسپولیس تمام کرد و یک موتور گرفت ، علی پروین وقتی فهمید گفت برو، من اگر بخواهم موتور بدهم باید به ناصر محمدخانی چند موتور بدهم، به درخشان، پیوس، محرمی و بقیه چی؟ الان فوتبال خراب شده است.
اگر مجتبی محرمی الان فوتبال بازی میکرد چقدر باید میگرفت، با رقمهایی که بازیکنان امروزی میگیرند باید بابت هر فصل ۱۰۰ میلیارد میگرفتی؟
من هیچی، عابدزاده، ناصر محمدخانی، فرشاد پیوس چقدر باید میگرفتند؟
محرمی چطور سر از پرسپولیس در آورد، آن روزها را به خاطر داری؟
از روزی که فوتبال را شروع کردم به خاطر دارم، الان وقتی این جمله را گفتم تمام آن خاطرات مثل یک فیلم از جلوی چشمانم رژه رفت، به سالها پیش بر گشتم، خیلی سال قبل ، بچه نازی آباد هستم و همه میدانند همه پسرهای نازی آباد عاشق فوتبال هستند.
آنجا یک زمین خاکی وجود داشت به نام میلان، خیلی از بازیکنان بزرگ فوتبال ایران از زمین میلان استارت زدند، من هم یک روز رفتم به زمین میلان، آن روزها مربیای داشتیم به اسم عباس پناهی که زحمت زیادی کشید و بازیکنانی نظیر من، جمشید شاهمحمدی، سعید عزیزیان و عباس آقایی را معرفی کرد.
از همان روزها دفاع چپ بودی؟
نه، جثه کوچکی داشتم، برای همین وقتی میخواستیم فوتبال بازی کنیم میگفتند تو درون دروازه قرار بگیر، من در آن روزها همه پست فوتبال بازی میکردم، بعد دیگر به شاهین رفتم. در شاهین اول مهاجم بودم، آن موقع که شاهین بودم مهدی دینورزاده دفاع چپ بازی میکرد، محمدرضا شکورزاده دفاع راست بود، در یکی از مسابقات شکورزاده دچار مصدومیت شد،سرمربی تیم تصمیم گرفت که مهدی دینورزاده به دفاع راست برود و من در پست دفاع چپ به میدان رفتم، آن بازی خیلی خوب بازی کردم ، همه از بازی من تعریف و تمجید کردند، دیگر همان شد و دیگر شدم دفاع چپ ثابت تیم، طوری شده بود که همه فکر میکردند من از ابتدا چپپا بودم.
عملکرد خوبم در شاهین باعث شد تا علی آقا پروین خوشش بیاید و پیشنهاد حضور در پرسپولیس را داد، تماس گرفتند و رفتم منزل ایشان قرارداد بستم.
روز قراردادت را به خاطر داری؟
وقتی برای قرارداد با پرسپولیس به منزل علی پروین رفتم نادر محمدخانی حضور داشت، علی پروین به او گفت قرارداد امضا کن، نادر گفت باشگاه پیام ۳۰۰ هزار تومان پیشنهاد داده است! علی پروین گفت ما از این پولها نداریم و شما میتوانید به پیام بروید. علی آقا رو کرد به من و گفت تو چی مجتبی؟!
چه پاسخی دادید.
گفتم هرچه شما بگویید، من عاشق پرسپولیس هستم و دنبال پول نیستم. وقتی رفتم سر تمرین پرسپولیس با بازیکنان بزرگی روبرو شدم که اسم آنها را تریلی هم نمیکشید. هر کدام از آنها برای من الگویی بودند که آرزویم بود کنار آنها بازی کنم.
کار کردن با علی پروین چطور بود؟
عالی
هیچ وقت جواب علی پروین را ندادی؟
نه، او استاد و بزرگ من بود، من هیچ وقت به مربی و بزرگتر خودم بی احترامی نکردم، هر چه او میگفت فقط چشم میگفتم.
او عصبانی میشد کسی جلودارش نبود؟
علی پروین خصوصیات رفتاری خاص خودش را داشت، این طورها هم نبود، علی آقا هر کسی را بیشتر دوست داشت بیشتر از او انتقاد میکرد.
از شما بیشتر انتقاد میکرد؟
یک بازی داشتیم پرسپولیس باخت، همه میگفتند اگر محمد پنجعلی در زمین حضور نداشت پرسپولیس بیشتر گل میخورد، پروین در رختکن گفت موجی (مجتبی) اگر تو خوب بودی نمیباختیم ،من هم گفتم من آن چیزی که میتوانستم انجام دادم.
اولین باری که برای پرسپولیس بازی کردی را به خاطر داری؟
مگر میشود آن روز به یاد ماندنی و خاطره انگیز را فراموش کنم، دربی بود، باران تندی میبارید، من نیمکت نشین بودم، مرحوم فریبرز مرادی مصدوم شد و به عنوان بازیکن جانشین به زمین میرفتم، بازی به ضربات پنالتی کشیده شد و اولین پنالتی را من زدم.
استرس نداشتی؟
اگر بگویم استرس نداشتم دروغ گفتهام، ۱۲۰ هزار نفر در ورزشگاه آزادی حاضر بودند و در آن شرایط پنالتی زدن سخت است، چه برسد به اینکه بازیکن جوان باشی، وقتی میخواستم توپ را بکارم به جمیعت نگاه کردم و گفتم خدایا مرا شرمنده نکن، پشت توپ ایستادم و به راحتی دروازه سعید عزیزیان را باز کردم.
بهترین بازیای که برای پرسپولیس به نمایش گذاشتی کدام بازی بود؟
با جرات میتوانم بگویم من در تمام بازیها بهترین عملکرد را داشتم و از این بابت به خودم افتخار میکنم. اما بازی با الهلال عربستان را یک جور دیگر دوست دارم، بازی با الهلال عربستان، مرداد ماه سال ۱۳۷۰، در مرحله نیمه نهایی جام در جام باشگاههای آسیا به مصاف الهلال عربستان رفتیم.
بازی رفت در ریاض به تساوی بدون گل رسیده بود و پرسپولیس برای رسیدن به فینال باید در تهران الهلال را حذف می کرد. یک بر صفر با گل مرتضی کرمانی مقدم برنده شدیم و من بهترین بازی عمرم را به نمایش گذاشتم، خیلی خوب بازی کردم.
بهترین مهاجمی که با او روبرو شدید چه کسی بود؟
ناصر محمدخانی، او در تاریخ فوتبال ایران بی نظیر بود، من در شاهین بودم و با پرسپولیس بازی داشتیم، او خیلی مرا اذیت میکرد، در یک صحنه آمد مرا دریبل کند طوری از پشت وی را زدم که نتوانست از زمین بلند شود، رفتم بالای سرش و گفتم دیگر نبینم بخواهی مرا دریبل کن.
واکنش ناصرمحمدخانی چه بود؟
بنده خدا سرش را پایان انداخت و حرفی نزد، صدا از دیوار در میآید از ناصر نه، او الان بهترین دوست فوتبالی من است.
قبول داری به حق خودت در فوتبال نرسیدی؟
نه.
چرا، میتوانستی خیلی بیشتر از این پیشرفت کنی؟
من به افتخار و محبوبیت در این فوتبال رسیدم که برایم دنیایی ارزش دارد، همینکه در کوچه و خیابان قدم میزنم و یک جوان ۱۶ ساله که وقتی فوتبال را کنار گذاشتم هنوز به دنیا نیامده بود میگوید پدرم گفته است تو بهترین چپپای تاریخ هستی برایم کافی است.
ولی با آن استعدادی که داشتید میتوانستید به جایگاههای بالاتری برسید؟
اگر منظورتان این است که میتوانستم در تیمهای اروپایی بازی کنم آن زمان جنگ بود و شرایط به گونهای نبود که چنین اتفاقی بیفتد، من در فوتبال به قهرمانی، شهرت، محبوبیت، افتخار و خیلی چیزهای دیگر رسیدم، همین الان وقتی میگویم مشکل دارم، هواداری میگوید شماره کارت بده، وقتی میگویم کلیهام درد میکند ۱۰۰ نفر زنگ میزنند و میگویند کلیههایمان را به تو میدهیم، اینها عزت و افتخاری است که خدا به من داده است و نباید ناشکری کنم.
اگر آن همه محروم نمیشدی شاید اتفاقات بهتری برایت در زندگی میافتاد؟
من محرومیت داشتم و طولانی هم بود اما هر وقت که از محرومیت بر میگشتم بهتر از قبل بودم. روزی بازی داشتیم، استانکو سرمربی پرسپولیس بود، تازه محرومیت من به پایان رسیده بود و بیرون نشسته بودم، استانکو در رختکن رو باز کرد به بازیکنان و گفت چند گل دیگر بزنید تا مجتبی محرمی را به زمین بیاورم، من به او گفتم وقتی پرسپولیس جلو هست نمیخواهد مرا به زمین بیاورید وقتی عقب هستید این کار را انجام دهید. بازی بعد با پاس بازی داشتیم یک بر یک شد گل پرسپولیس را من زدم، دیدار بعد به صنعت نفت آبادان گل زدم، سومین بازی بعد از پایان محرومیتم مقابل برق شیراز بود که دروازه این تیم را هم گشودم، من اگر محروم میشدم میرفتم بیشتر از قبل تمرین میکردم، این طور نبود که در خانه بشینم و دنبال خوشگذرانی و تفریح بروم.
انتهای پیام/