فوتبال ایران
14338
جدایی سرالکس فرگوسن از منچستریونایتد
سود اقتصادی یا زیان فرهنگی
به گزارش ایران ورزشی منچستریونایتد در تاریخ فوتبال جاودانه شده و بخشی از آن را مدیون یک نفر است؛ سر الکس فرگوسن. اما در یک اقدام شگفتانگیز که مسیر جدید باشگاه زیر نظر شرکت اینئوس سر جیم راتکلیف را مشخص میکند، یونایتد تصمیم گرفته به همکاری با فرگوسن به عنوان سفیر باشگاه پایان دهد تا در هزینهها صرفهجویی شود. این تصمیم شاید عاقلانه به نظر برسد اما یک سؤال مطرح میشود: آیا قطع دستمزد سالانه 16/2 میلیون پوندی فرگوسن ارزش از بین رفتن جایگاه و اعتبار باشگاه را دارد؟
اینئوس یکی از اهداف خود را کاهش هزینههای باشگاه ترسیم کرده و اگرچه 16/2 میلیون پوند دستمزد سالانه فرگوسن در دنیای واقعی قابل توجه است اما از نظر فوتبالی و در مقایسه با درآمد سالانه 662 میلیون پوندی باشگاه ناچیز است. این تقریباً سه دهم درصد درآمد سالانه باشگاه است، چیزی معادل دستمزد دروازهبان سوم تیم.
از نظر اقتصادی صرف، نقش فرگوسن شاید چندان مهم نباشد و شاید ضرورتی نداشته باشد که یونایتد به خاطر خدمات او دستمزد بدهد وقتی منابع دیگری برای درآمد دارد. اما فقط نباید به اعداد نگاه کرد، موضوع میراث مطرح است. فرگوسن یک کارمند سابق باشگاه نیست، او معمار منچستریونایتد مدرن است، مرد پشت 13 قهرمانی لیگ برتر، دو قهرمانی لیگ قهرمانان و لحظات فراموش نشدنی بیشمار.
بیش از دو دهه، فرگوسن نهتنها مربی تیم بلکه نماد سلطه باشگاه بود. توانایی او در پرورش استعدادها و پیشرفت بازیکنانی مثل اریک کانتونا و کریستیانو رونالدو و تشکیل یک امپراطوری در تیمی که کاملاً متوسط شده بود، بینظیر است. قطع رابطه با او مثل بریدن از هویت باشگاه است.
نقش سفیری فرگوسن که عمدتاً سمبلیک است، یادآور گذشته پرماجرای باشگاه و ارتباط با موفقترین مقطع تاریخ باشگاه بود. موضوع فقط صرفهجویی در هزینهها نیست، از دست دادن کسی است که منچستریونایتد را ساخت و حالا دیگر در این باشگاه سمتی ندارد. هواداران به خاطر فرگوسن هوای باشگاه را دارند و از بین بردن این حلقه اتصال اول از همه دلایل بزرگی باشگاه را به فراموشی میسپارد.
به طور رسمی میگویند این تصمیم خیلی دوستانه گرفته شده و فرگوسن همچنان یک مدیر غیراجرایی میماند اما تبعات خوبی به دنبال ندارد. باشگاه هنوز نتوانسته هواداران را بعد از سالها ناکامی خوشحال کند و قطع رابطه با کسی که با سالهای باشکوه باشگاه گره خورده، پرخطر به نظر میرسد. شاید برداشت شود باشگاه بیشتر به خاطر مشکلات مالی به فکر کنار گذاشتن فرگوسن بوده، اما احتمالاً این اقدام به خاطر مشکلات با اریک تنهاخ هم میتواند باشد. 16/2 میلیون پوند صرفهجویی شده شاید خیلی راحت خرج شود، برای یک مربی دیگر یا یک خرید ناموفق. در فوتبال که میراث و اعتبار همچنان اهمیت بالایی دارد، کنار زدن فرگوسن با کوتاه فکری همراه بوده. آیا این مبلغ در جاهای دیگر، در بازیکنان یا ردههای مدیریتی قابل صرفهجویی نبود؟ از نظر فوتبالی حضور فرگوسن هنوز هم اثربخش بود.
باید توجه داشت چالشهای مالی امروز یونایتد ریشه در آمدن گلیزرها به باشگاه دارد که فرگوسن از ابتدا با آن مخالف بود. به هر حال این تصمیم گرفته شده و باید دید قطع همکاری با فرگوسن میتواند به یونایتد برای بازگشت به روزهای موفقیت که در زمان او برای باشگاه عادی شده بود، کمک کند یا تهمانده اعتبار باشگاه را از بین میبرد.
انتهای پیام/
اینئوس یکی از اهداف خود را کاهش هزینههای باشگاه ترسیم کرده و اگرچه 16/2 میلیون پوند دستمزد سالانه فرگوسن در دنیای واقعی قابل توجه است اما از نظر فوتبالی و در مقایسه با درآمد سالانه 662 میلیون پوندی باشگاه ناچیز است. این تقریباً سه دهم درصد درآمد سالانه باشگاه است، چیزی معادل دستمزد دروازهبان سوم تیم.
از نظر اقتصادی صرف، نقش فرگوسن شاید چندان مهم نباشد و شاید ضرورتی نداشته باشد که یونایتد به خاطر خدمات او دستمزد بدهد وقتی منابع دیگری برای درآمد دارد. اما فقط نباید به اعداد نگاه کرد، موضوع میراث مطرح است. فرگوسن یک کارمند سابق باشگاه نیست، او معمار منچستریونایتد مدرن است، مرد پشت 13 قهرمانی لیگ برتر، دو قهرمانی لیگ قهرمانان و لحظات فراموش نشدنی بیشمار.
بیش از دو دهه، فرگوسن نهتنها مربی تیم بلکه نماد سلطه باشگاه بود. توانایی او در پرورش استعدادها و پیشرفت بازیکنانی مثل اریک کانتونا و کریستیانو رونالدو و تشکیل یک امپراطوری در تیمی که کاملاً متوسط شده بود، بینظیر است. قطع رابطه با او مثل بریدن از هویت باشگاه است.
نقش سفیری فرگوسن که عمدتاً سمبلیک است، یادآور گذشته پرماجرای باشگاه و ارتباط با موفقترین مقطع تاریخ باشگاه بود. موضوع فقط صرفهجویی در هزینهها نیست، از دست دادن کسی است که منچستریونایتد را ساخت و حالا دیگر در این باشگاه سمتی ندارد. هواداران به خاطر فرگوسن هوای باشگاه را دارند و از بین بردن این حلقه اتصال اول از همه دلایل بزرگی باشگاه را به فراموشی میسپارد.
به طور رسمی میگویند این تصمیم خیلی دوستانه گرفته شده و فرگوسن همچنان یک مدیر غیراجرایی میماند اما تبعات خوبی به دنبال ندارد. باشگاه هنوز نتوانسته هواداران را بعد از سالها ناکامی خوشحال کند و قطع رابطه با کسی که با سالهای باشکوه باشگاه گره خورده، پرخطر به نظر میرسد. شاید برداشت شود باشگاه بیشتر به خاطر مشکلات مالی به فکر کنار گذاشتن فرگوسن بوده، اما احتمالاً این اقدام به خاطر مشکلات با اریک تنهاخ هم میتواند باشد. 16/2 میلیون پوند صرفهجویی شده شاید خیلی راحت خرج شود، برای یک مربی دیگر یا یک خرید ناموفق. در فوتبال که میراث و اعتبار همچنان اهمیت بالایی دارد، کنار زدن فرگوسن با کوتاه فکری همراه بوده. آیا این مبلغ در جاهای دیگر، در بازیکنان یا ردههای مدیریتی قابل صرفهجویی نبود؟ از نظر فوتبالی حضور فرگوسن هنوز هم اثربخش بود.
باید توجه داشت چالشهای مالی امروز یونایتد ریشه در آمدن گلیزرها به باشگاه دارد که فرگوسن از ابتدا با آن مخالف بود. به هر حال این تصمیم گرفته شده و باید دید قطع همکاری با فرگوسن میتواند به یونایتد برای بازگشت به روزهای موفقیت که در زمان او برای باشگاه عادی شده بود، کمک کند یا تهمانده اعتبار باشگاه را از بین میبرد.
انتهای پیام/