اخبار
15507
پاشنه آشیل امیر
نمایش شاگردان امیر قلعهنویی برابر کره شمالی برای چندمینبار در ماههای اخیر نشان داد تیم ملی فوتبال ایران برخلاف فضاسازی حامیان سرمربی تیم ملی دچار ایرادهای فراوان است که اگر به درستی چارهجویی نشود، قطعاً در آیندهای نه چندان دور بابت آن به سختی تنبیه خواهیم شد.
ایرادهای فنی تیم ملی تنها به یک بازی خلاصه نمیشود بلکه سلسله اشتباهات تاکتیکی و تصمیمگیریهای نادرست فنی تیم ملی را به منطقهای سوق داده که با تلنگری کوچک بحرانی بزرگ به بار میآید تا هواداران تیم ملی لحظات کابوسواری را تجربه کنند.
نمونه بارز این اتفاق را میتوان در جریان بازی ایران-کره شمالی پس از اخراج شجاع خلیلزاده به عینه مشاهده کرد.
بلبشو در سیستم فنی تیم ملی به قدری اوج گرفته که حالا امیر قلعهنویی به عنوان مرد شماره یک نیمکت تیم ملی هم به عملکرد نامناسب تیمش اعتراف میکند و به صراحت میگوید: «ممکن بود بابت این عملکرد تنبیه سختی شویم!»
اما اعتراف امیر به تنهایی راه چاره برای بهبود اوضاع نیست.
تیم ملی در شرایط کنونی نیاز به تحولی بزرگ در ساختار فنی و اسکواد تیمی دارد. قلعهنویی برای برونرفت از مخمصه کنونی باید سیستم سنتی را کنار بگذارد و به سمت مدرنیته گام بردارد. در فوتبال مدرن امروز بازیکن پا به سن گذاشته جایی ندارد، بلکه برای موفقیت باید سراغ جوانهای تازهنفس رفت!
اصرار بیش از حد قلعهنویی برای دعوت از بازیکنانی که با دوران اوج خود فاصله بسیار دارند، بیانگر این حقیقت است که سرمربی تیم ملی صرفاً به دنبال نتیجهگرایی در فوتبال ملی است؛ موضوعی که میتواند او را به لبه پرتگاه ببرد و مسبب سقوط همیشگی او در فوتبال ملی شود.
اما پاشنه آشیل تیم ملی، تنها حضور بازیکنان پیر و سالخورده در ترکیب تیم ملی نیست؛ اعضای کادرفنی تیم ملی نیز تأثیرگذاری لازم در فرایند فنی را ندارند. در حالی که مأموریت ذاتی آنها ارائه راهکارهای بهموقع برای برونرفت از بنبستهای تاکتیکی است اما نیمکتنشینان تیم ملی ترجیح میدهند منویات قلعهنویی را تمام و کمال اجرا کنند تا گزندی به جایگاه آنها وارد نشود.
مرور رفتار دستیاران قلعهنویی در بازی برابر کره شمالی بویژه نیمه دوم که تیم ملی تحت فشار شدید حریف قرار گرفته بود، نشان میدهد آنها نهتنها در روند تاکتیکی تیم تأثیرگذار نیستند بلکه بیشتر به عنوان یک ببیننده بدون کوچکترین واکنشی روی نیمکت بازی را تماشا
میکنند.
قلعهنویی اگر به دنبال ایجاد تحول است، بایستی دو معضل جدی در تیم ملی را در کمترین زمان برطرف سازد، در غیر این صورت این دو عامل نهتنها باعث تزلزل در جایگاه او خواهد شد، بلکه در گذر زمان باعث سقوط او نیز خواهد شد.
انتهای پیام/
نمونه بارز این اتفاق را میتوان در جریان بازی ایران-کره شمالی پس از اخراج شجاع خلیلزاده به عینه مشاهده کرد.
بلبشو در سیستم فنی تیم ملی به قدری اوج گرفته که حالا امیر قلعهنویی به عنوان مرد شماره یک نیمکت تیم ملی هم به عملکرد نامناسب تیمش اعتراف میکند و به صراحت میگوید: «ممکن بود بابت این عملکرد تنبیه سختی شویم!»
اما اعتراف امیر به تنهایی راه چاره برای بهبود اوضاع نیست.
تیم ملی در شرایط کنونی نیاز به تحولی بزرگ در ساختار فنی و اسکواد تیمی دارد. قلعهنویی برای برونرفت از مخمصه کنونی باید سیستم سنتی را کنار بگذارد و به سمت مدرنیته گام بردارد. در فوتبال مدرن امروز بازیکن پا به سن گذاشته جایی ندارد، بلکه برای موفقیت باید سراغ جوانهای تازهنفس رفت!
اصرار بیش از حد قلعهنویی برای دعوت از بازیکنانی که با دوران اوج خود فاصله بسیار دارند، بیانگر این حقیقت است که سرمربی تیم ملی صرفاً به دنبال نتیجهگرایی در فوتبال ملی است؛ موضوعی که میتواند او را به لبه پرتگاه ببرد و مسبب سقوط همیشگی او در فوتبال ملی شود.
اما پاشنه آشیل تیم ملی، تنها حضور بازیکنان پیر و سالخورده در ترکیب تیم ملی نیست؛ اعضای کادرفنی تیم ملی نیز تأثیرگذاری لازم در فرایند فنی را ندارند. در حالی که مأموریت ذاتی آنها ارائه راهکارهای بهموقع برای برونرفت از بنبستهای تاکتیکی است اما نیمکتنشینان تیم ملی ترجیح میدهند منویات قلعهنویی را تمام و کمال اجرا کنند تا گزندی به جایگاه آنها وارد نشود.
مرور رفتار دستیاران قلعهنویی در بازی برابر کره شمالی بویژه نیمه دوم که تیم ملی تحت فشار شدید حریف قرار گرفته بود، نشان میدهد آنها نهتنها در روند تاکتیکی تیم تأثیرگذار نیستند بلکه بیشتر به عنوان یک ببیننده بدون کوچکترین واکنشی روی نیمکت بازی را تماشا
میکنند.
قلعهنویی اگر به دنبال ایجاد تحول است، بایستی دو معضل جدی در تیم ملی را در کمترین زمان برطرف سازد، در غیر این صورت این دو عامل نهتنها باعث تزلزل در جایگاه او خواهد شد، بلکه در گذر زمان باعث سقوط او نیز خواهد شد.
انتهای پیام/