فوتبال ایران
16225
هویت بخشی به تیم امید
تیم «ب» ایران را از تیم امید تشکل دهید
فوتبال ایران درهیچ رده سنی به اندازه تیم امید ناکامی تجربه نکرده است. وقتی بعد از 20 سال غیبت در صعود به جام جهانی، توانستیم با عبور از استرالیا به جام جهانی 1998 فرانسه صعود کنیم، بار دیگر به این باور رسیدیم که در رده بزرگسالان(ملی) هنوز جزو ظرفیتهای بزرگ قاره کهن محسوب میشویم.
تیم ملی فوتبال ایران در واقع سالها قبل طلسم ناکامیهای خود را شکست و بعد از آن نیز پی درپی درجامهای جهانی حضور یافت تا روشن شود که فوتبال ایران در رده ملی(بزرگسالان) از سایه بیرون آمده و دیگر آن تیم بحرانزده و از پیش بازنده قاره کهن در برابر مدعیان سنتی نیست.
در ردههای نوجوانان و جوانان نیز فوتبال ایران با وجود حواشی متعددی که به سبب برخی بیبرنامگیها تحمل کرد، اما صعودهای مکرری به جامهای جهانی داشت و در این 5 دهه که تیم امید راهی المپیک نشد، تیمهای پایه بیش و کم موفقیتهایی را در سطح قاره و حتی در جامهای جهانی داشتهاند اما کامیابی در رده امید تبدیل به یک رؤیا شده و متولیان فوتبال ایران در این دهههای طولانی هیچ گاه موفق به حل مسأله پیچیده تیم امید نشدهاند.
شگفتآور است که بخش بسیاری از موفقیتهایی که در تیم ملی بزرگسالان به دست آمده حاصل دسترنج همان بازیکنانی بوده که وقتی در قالب تیم امید به میدانهای آسیایی رفتهاند به موفقیتی نرسیدهاند و همواره این پرسش کلیدی مطرح است که چرا بازیکنانی که در رده تیم ملی بزرگسالان با درخشش قابل توجه نگاهها را به سمت و سوی خود جلب کردهاند، قادر نبودند در تیم امید موفقیتی را به دست آورند؟!
شاید کلید حل این سؤال ریشه در نوع برنامهریزیهایی داشته باشد که در همه این سالها از نظرها مغفول مانده است. در این 5 دهه ناکامی نگاهی دم دستی و گذرا به تیمهای امید موجب شده سازماندهی و آمادهسازی این تیمها چندان جدی گرفته نشود و منطبق بر اصول تیمسازی جلو نرود.
چندی پیش یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال پیشنهاد تشکیل تیم «ب» ایران را از همین بازیکنان تیم امید داد. این پیشنهاد شاید در نگاه اول خام به نظر بیاید اما با برنامهریزی صحیح میتواند شاهراه فوتبال ایران برای رسیدن به اهداف خود در حوزه تیم امید باشد.
وقتی تیم «ب» ایران را بازیکنان رده سنی امید تشکیل دهند علاوه بر اینکه نوع نگاه رسانهای به این تیم متفاوت خواهد بود، برنامهریزی برای برگزاری بازیهای تدارکاتی نیز جدیتر انجام خواهد شد. آنچه در همه اینسالها به پیکره تیم امید ایران لطمه وارد کرده همین دو موضوع به ظاهر ساده بوده است: نخست نگاه رسانهای و دیگری برگزاری بازیهای تدارکاتی.
این دو موضوع مهم اگر به طور جدی مورد عنایت و توجه قرار بگیرد، تیم امید ایران از سایه رخوت خلاص خواهد شد و در مسیر درست آمادهسازی قرار خواهد گرفت.
حال اینکه مجاب کردن باشگاهها به همکاری تنگاتنگ با این تیم و ایضاً انتخاب بموقع سرمربی تیم امید نیز در بالابردن درجه اهمیت این تیم چه اندازه نقش خواهد داشت، خود قابل تأمل است اما باید دریافت که در کنار همه این موارد باید به لحاظ تأمین بودجه نیز تفاوتهای بیشتری با گذشته قائل بود تا مربیان برای فعالیت در این حوزه بیشتر ترغیب شوند و گزینههای ایدهآلتری در این قاب قرار بگیرند تا فوتبال در این رده تحولات چشمگیری را تجربه کند.
تیم امید ایران یک مسأله همیشگی در فوتبال ایران بوده اما با همین چند اقدام به ظاهر ساده میتواند نگاهها را نسبت به این تیم تغییر داد و فضای متفاوتی ایجاد کرد چرا که به زعم بسیاری از کارشناسان تقویت تیم امید به منزله یک پشتوانهسازی عمیق برای تیم بزرگسالان است کما اینکه همین حالا میبینیم بازیکنانی همچون جهانبخش، آزمون، چشمی، حردانی، پورعلی گنجی، بیرانوند و... از همین تیم امید به تیم بزرگسالان رسیدهاند.
بنابراین باید سلسله اقداماتی انجام داد که این قبیل بازیکنان پیش از آنکه در تیم ملی بزرگسالان(تیم ملی) صاحب موفقیت و اعتبار شوند، در تیم امید نیز منشأ تحولات بوده و طلسم ناکامی در رسیدن به المپیک را برای همیشه از پیکره فوتبال ایران دور کنند.
انتهای پیام/
تیم ملی فوتبال ایران در واقع سالها قبل طلسم ناکامیهای خود را شکست و بعد از آن نیز پی درپی درجامهای جهانی حضور یافت تا روشن شود که فوتبال ایران در رده ملی(بزرگسالان) از سایه بیرون آمده و دیگر آن تیم بحرانزده و از پیش بازنده قاره کهن در برابر مدعیان سنتی نیست.
در ردههای نوجوانان و جوانان نیز فوتبال ایران با وجود حواشی متعددی که به سبب برخی بیبرنامگیها تحمل کرد، اما صعودهای مکرری به جامهای جهانی داشت و در این 5 دهه که تیم امید راهی المپیک نشد، تیمهای پایه بیش و کم موفقیتهایی را در سطح قاره و حتی در جامهای جهانی داشتهاند اما کامیابی در رده امید تبدیل به یک رؤیا شده و متولیان فوتبال ایران در این دهههای طولانی هیچ گاه موفق به حل مسأله پیچیده تیم امید نشدهاند.
شگفتآور است که بخش بسیاری از موفقیتهایی که در تیم ملی بزرگسالان به دست آمده حاصل دسترنج همان بازیکنانی بوده که وقتی در قالب تیم امید به میدانهای آسیایی رفتهاند به موفقیتی نرسیدهاند و همواره این پرسش کلیدی مطرح است که چرا بازیکنانی که در رده تیم ملی بزرگسالان با درخشش قابل توجه نگاهها را به سمت و سوی خود جلب کردهاند، قادر نبودند در تیم امید موفقیتی را به دست آورند؟!
شاید کلید حل این سؤال ریشه در نوع برنامهریزیهایی داشته باشد که در همه این سالها از نظرها مغفول مانده است. در این 5 دهه ناکامی نگاهی دم دستی و گذرا به تیمهای امید موجب شده سازماندهی و آمادهسازی این تیمها چندان جدی گرفته نشود و منطبق بر اصول تیمسازی جلو نرود.
چندی پیش یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال پیشنهاد تشکیل تیم «ب» ایران را از همین بازیکنان تیم امید داد. این پیشنهاد شاید در نگاه اول خام به نظر بیاید اما با برنامهریزی صحیح میتواند شاهراه فوتبال ایران برای رسیدن به اهداف خود در حوزه تیم امید باشد.
وقتی تیم «ب» ایران را بازیکنان رده سنی امید تشکیل دهند علاوه بر اینکه نوع نگاه رسانهای به این تیم متفاوت خواهد بود، برنامهریزی برای برگزاری بازیهای تدارکاتی نیز جدیتر انجام خواهد شد. آنچه در همه اینسالها به پیکره تیم امید ایران لطمه وارد کرده همین دو موضوع به ظاهر ساده بوده است: نخست نگاه رسانهای و دیگری برگزاری بازیهای تدارکاتی.
این دو موضوع مهم اگر به طور جدی مورد عنایت و توجه قرار بگیرد، تیم امید ایران از سایه رخوت خلاص خواهد شد و در مسیر درست آمادهسازی قرار خواهد گرفت.
حال اینکه مجاب کردن باشگاهها به همکاری تنگاتنگ با این تیم و ایضاً انتخاب بموقع سرمربی تیم امید نیز در بالابردن درجه اهمیت این تیم چه اندازه نقش خواهد داشت، خود قابل تأمل است اما باید دریافت که در کنار همه این موارد باید به لحاظ تأمین بودجه نیز تفاوتهای بیشتری با گذشته قائل بود تا مربیان برای فعالیت در این حوزه بیشتر ترغیب شوند و گزینههای ایدهآلتری در این قاب قرار بگیرند تا فوتبال در این رده تحولات چشمگیری را تجربه کند.
تیم امید ایران یک مسأله همیشگی در فوتبال ایران بوده اما با همین چند اقدام به ظاهر ساده میتواند نگاهها را نسبت به این تیم تغییر داد و فضای متفاوتی ایجاد کرد چرا که به زعم بسیاری از کارشناسان تقویت تیم امید به منزله یک پشتوانهسازی عمیق برای تیم بزرگسالان است کما اینکه همین حالا میبینیم بازیکنانی همچون جهانبخش، آزمون، چشمی، حردانی، پورعلی گنجی، بیرانوند و... از همین تیم امید به تیم بزرگسالان رسیدهاند.
بنابراین باید سلسله اقداماتی انجام داد که این قبیل بازیکنان پیش از آنکه در تیم ملی بزرگسالان(تیم ملی) صاحب موفقیت و اعتبار شوند، در تیم امید نیز منشأ تحولات بوده و طلسم ناکامی در رسیدن به المپیک را برای همیشه از پیکره فوتبال ایران دور کنند.
انتهای پیام/