فوتبال جهان
17519
خامس رودریگس نماد تفاوت فوتبال ملی و باشگاهی
تو به آخر خط رسیدهای...
هفته پیش رایو وایکانو، خامس رودریگس را آزاد کرد. دیگر جایی برای ماندن نبود. در چهارماه و نیم او تنها 136 دقیقه در لالیگا بازی کرد و فقط یک بار در ترکیب اصلی بود. خامس حالا 33 سال دارد. از سال 2021 که از اورتون رفت، تنها در 37 بازی لیگ در ترکیب اصلی بوده و فقط 10 گل زده. این ششمین فصل پیاپی است که به عنوان بازیکن آزاد جدا میشود، بعد از رئال مادرید در قطر، یونان و برزیل بازی کرد و آخرین تیمش هم در رده دوازدهم لالیگا قرار دارد. به نظر میرسد دوران فوتبالش به آخر رسیده.
بهترین بازیکن تورنمنت
اما در سه سال و نیم بعد از آخرین بازیاش برای اورتون، رودریگس 32 بازی برای کلمبیا انجام داده. درست است، غالباً برای یک بازی کامل دوام نمیآورد اما شاخصهای دیگری هم برای افت وجود دارد. در تابستان گذشته که کلمبیا به فینال کوپا امریکا رسید، او بهترین بازیکن تورنمنت شد. دوران حرفهای او دو مسیر موازی را طی میکند. در سطح باشگاهی ستارهای رو به افول است، بازیکنی که هرگز نتوانست از پتانسیلش به طور کامل استفاده کند. اما در سطح ملی با آنکه به اواخر دوران فوتبالش رسیده، همچنان میدرخشد.
خیلی از بازیکنان علاقهای به فوتبال ملی ندارند اما به نظر میرسد برای خامس فوتبال باشگاهی ابزار رسیدن به یک هدف است، راهی برای داشتن دستمزد و بهره بردن از امکانات تمرینی تراز اول برای اینکه بتواند آمادگی حضور در ترکیب تیم ملی کلمبیا را داشته باشد. به نظر میرسد او بازیکنی است که در زمان مناسب حضور ندارد.
یک بازیساز عالی
تصور کنید اگر رودیگس به جای سال 1991 در سال 1961 به دنیا آمده بود. میتوانست یکی از بازیسازهای درجه یک اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 باشد که دو یا سه مهاجم اطرافشان را به خوبی تغذیه میکردند و از حمایت خط میانی مستحکمی برخوردار بودند. کسی انتظار نداشت که برگردند و دنبال توپ بدوند و پرس کنند، میتوانست یکی مثل ریکاردو بوکینی، دراگان استویکوویچ یا تئوفیل آبگا باشد. اینها درست اما باید برای بازی در تیم ملی کلمبیا با کارلوس والدراما رقابت میکرد یعنی همان زمانی که مربی بزرگ کلمبیا، فرانسیسکو ماتورانا تفسیر شخصیاش از پرسینگ هلندی را در تیم کشورش معرفی میکرد.
تفاوتهای فوتبال ملی و باشگاهی رو به افزایش است، نه فقط از جهت فلسفه فوتبالی و اطلاعات پیچیده و سبک پرسینگ بلکه از همه مهمتر از نظر جذابیت. در فوتبال ملی هنوز سیستمها حاکم مطلق نشدهاند، هنوز افراد میتوانند بدرخشند، دنیایی است که بازیکنان قهرمان میشوند نه مدیران اجرایی و ورزشی و مربی ضربات ایستگاهی، دنیایی که لیونل مسی هنوز میتواند یک تنه جام جهانی را ببرد و به آرزویش برسد.
مثل مسی
حتی در کوپا امریکا، خامس به عنوان یک شماره 10 کلاسیک عمل نمیکرد. در سمت راست بود، به وسط زمین میآمد پشت سر جان کوردوبا و لوییس دیاس در حالی که دانیل مونیوس از دفاع راست به بازی عرض میداد تا بازی فینال که محروم بود و تیمش باخت. سه هافبک پرتحرک و جسور هم از خامس حمایت میکردند اما مثل مسی در جام جهانی، همین کافی بود.
نه اینکه رودریگس اصلاً درگیر کارهای دفاعی نمیشود؛ در این تورنمنت 9 مداخله و تکل داشت -که 9 تا از مسی بیشتر است- اما در این باره قابل اعتماد نیست و تلاشش برای یافتن فضایی که نقاط ضعف خط دفاعی حریف را آشکار کند، به این معنا است که نمیتواند چندان با مدافع کناری رقیب سرشاخ شود.
تیم جور او را میکشد و اگرچه در فوتبال باشگاهی هم غیرممکن نیست اما در فضای ملی کنارآمدن با یک بازیکن ناکارآمد در دفاع بسیار آسانتر است. این فصل در رایو، رودریگس چهار تکل و مداخله داشت که کمتر از بازی مرحله گروهی کوپا مقابل برزیل است. برای همین جز کلمبیاییها همه او را استعدادی میدانند که به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفت. گل او به اروگوئه از فاصله بیست و چندمتری در یک هشتم نهایی جام جهانی 2014 یکی از زیباترین گلهای تاریخ این رقابتها است.
رودریگس آن موقع 22 سال داشت و برای موناکو بازی میکرد. همان موقع سه قهرمانی لیگ با پورتو داشت و الهامبخش بانفیلد برای تنها قهرمانیاش در آرژانتین بود. در آن جام جهانی کفش طلا را برد و به نظر میرسید یک ستاره فوقالعاده در حال طلوع است. آن تابستان به رئال مادرید رفت اما نتوانست اعتماد رافائل بنیتس و بعد زینالدین زیدان را جلب کند و بعد از آن دیگر مثل قبل نشد.
آخر خط
وقتی در سال 2020 به اورتون رفت، تصور میشد انتقال خوبی باشد، چه کسی بازیکنی با این کیفیت را نمیخواهد؟ اگر تیمی قرار نیست قهرمان شود حداقل از فوتبالش لذت ببرد و در چهار پنج بازی ابتدایی همینطور بود. در برد 5 بر 2 مقابل وست برومویچ گل زد و در برد 4 بر 2 برابر برایتون دو گل زد. بعد افت شروع شد، بازیکنی متوسط و پایینتر از آن که هزینه بسیار زیادی برای باشگاه داشت. شاید در یک باشگاه منسجمتر با تیم هماهنگی که اطرافش بودند، اتفاقات دیگری میافتاد اما این بحث یک دهه است که ادامه دارد، او تیمی میخواهد که برایش ساخته شده باشد و اگر کلمبیا میتواند، تیمهای باشگاهی نمیتوانند. رودریگس به آخر دوران حرفهای خود رسیده اما امیدواریم بتواند 18 ماه دیگر خودش را آماده نگه دارد تا یک بار دیگر در لباس کلمبیا در عرصهای که برایش بهترین است، یعنی جام جهانی فرصت درخشش داشته باشد.
انتهای پیام/
بهترین بازیکن تورنمنت
اما در سه سال و نیم بعد از آخرین بازیاش برای اورتون، رودریگس 32 بازی برای کلمبیا انجام داده. درست است، غالباً برای یک بازی کامل دوام نمیآورد اما شاخصهای دیگری هم برای افت وجود دارد. در تابستان گذشته که کلمبیا به فینال کوپا امریکا رسید، او بهترین بازیکن تورنمنت شد. دوران حرفهای او دو مسیر موازی را طی میکند. در سطح باشگاهی ستارهای رو به افول است، بازیکنی که هرگز نتوانست از پتانسیلش به طور کامل استفاده کند. اما در سطح ملی با آنکه به اواخر دوران فوتبالش رسیده، همچنان میدرخشد.
خیلی از بازیکنان علاقهای به فوتبال ملی ندارند اما به نظر میرسد برای خامس فوتبال باشگاهی ابزار رسیدن به یک هدف است، راهی برای داشتن دستمزد و بهره بردن از امکانات تمرینی تراز اول برای اینکه بتواند آمادگی حضور در ترکیب تیم ملی کلمبیا را داشته باشد. به نظر میرسد او بازیکنی است که در زمان مناسب حضور ندارد.
یک بازیساز عالی
تصور کنید اگر رودیگس به جای سال 1991 در سال 1961 به دنیا آمده بود. میتوانست یکی از بازیسازهای درجه یک اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 باشد که دو یا سه مهاجم اطرافشان را به خوبی تغذیه میکردند و از حمایت خط میانی مستحکمی برخوردار بودند. کسی انتظار نداشت که برگردند و دنبال توپ بدوند و پرس کنند، میتوانست یکی مثل ریکاردو بوکینی، دراگان استویکوویچ یا تئوفیل آبگا باشد. اینها درست اما باید برای بازی در تیم ملی کلمبیا با کارلوس والدراما رقابت میکرد یعنی همان زمانی که مربی بزرگ کلمبیا، فرانسیسکو ماتورانا تفسیر شخصیاش از پرسینگ هلندی را در تیم کشورش معرفی میکرد.
تفاوتهای فوتبال ملی و باشگاهی رو به افزایش است، نه فقط از جهت فلسفه فوتبالی و اطلاعات پیچیده و سبک پرسینگ بلکه از همه مهمتر از نظر جذابیت. در فوتبال ملی هنوز سیستمها حاکم مطلق نشدهاند، هنوز افراد میتوانند بدرخشند، دنیایی است که بازیکنان قهرمان میشوند نه مدیران اجرایی و ورزشی و مربی ضربات ایستگاهی، دنیایی که لیونل مسی هنوز میتواند یک تنه جام جهانی را ببرد و به آرزویش برسد.
مثل مسی
حتی در کوپا امریکا، خامس به عنوان یک شماره 10 کلاسیک عمل نمیکرد. در سمت راست بود، به وسط زمین میآمد پشت سر جان کوردوبا و لوییس دیاس در حالی که دانیل مونیوس از دفاع راست به بازی عرض میداد تا بازی فینال که محروم بود و تیمش باخت. سه هافبک پرتحرک و جسور هم از خامس حمایت میکردند اما مثل مسی در جام جهانی، همین کافی بود.
نه اینکه رودریگس اصلاً درگیر کارهای دفاعی نمیشود؛ در این تورنمنت 9 مداخله و تکل داشت -که 9 تا از مسی بیشتر است- اما در این باره قابل اعتماد نیست و تلاشش برای یافتن فضایی که نقاط ضعف خط دفاعی حریف را آشکار کند، به این معنا است که نمیتواند چندان با مدافع کناری رقیب سرشاخ شود.
تیم جور او را میکشد و اگرچه در فوتبال باشگاهی هم غیرممکن نیست اما در فضای ملی کنارآمدن با یک بازیکن ناکارآمد در دفاع بسیار آسانتر است. این فصل در رایو، رودریگس چهار تکل و مداخله داشت که کمتر از بازی مرحله گروهی کوپا مقابل برزیل است. برای همین جز کلمبیاییها همه او را استعدادی میدانند که به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفت. گل او به اروگوئه از فاصله بیست و چندمتری در یک هشتم نهایی جام جهانی 2014 یکی از زیباترین گلهای تاریخ این رقابتها است.
رودریگس آن موقع 22 سال داشت و برای موناکو بازی میکرد. همان موقع سه قهرمانی لیگ با پورتو داشت و الهامبخش بانفیلد برای تنها قهرمانیاش در آرژانتین بود. در آن جام جهانی کفش طلا را برد و به نظر میرسید یک ستاره فوقالعاده در حال طلوع است. آن تابستان به رئال مادرید رفت اما نتوانست اعتماد رافائل بنیتس و بعد زینالدین زیدان را جلب کند و بعد از آن دیگر مثل قبل نشد.
آخر خط
وقتی در سال 2020 به اورتون رفت، تصور میشد انتقال خوبی باشد، چه کسی بازیکنی با این کیفیت را نمیخواهد؟ اگر تیمی قرار نیست قهرمان شود حداقل از فوتبالش لذت ببرد و در چهار پنج بازی ابتدایی همینطور بود. در برد 5 بر 2 مقابل وست برومویچ گل زد و در برد 4 بر 2 برابر برایتون دو گل زد. بعد افت شروع شد، بازیکنی متوسط و پایینتر از آن که هزینه بسیار زیادی برای باشگاه داشت. شاید در یک باشگاه منسجمتر با تیم هماهنگی که اطرافش بودند، اتفاقات دیگری میافتاد اما این بحث یک دهه است که ادامه دارد، او تیمی میخواهد که برایش ساخته شده باشد و اگر کلمبیا میتواند، تیمهای باشگاهی نمیتوانند. رودریگس به آخر دوران حرفهای خود رسیده اما امیدواریم بتواند 18 ماه دیگر خودش را آماده نگه دارد تا یک بار دیگر در لباس کلمبیا در عرصهای که برایش بهترین است، یعنی جام جهانی فرصت درخشش داشته باشد.
انتهای پیام/