
کاپیتانها و پیروانی یادشان رفت؟
هیچکس از لشکر هفتاد هزار نفره تشکر نکرد!
بعد از مدتها روز باشکوهی در ورزشگاه آزادی و در یک مسابقه بینالمللی رقم خورد و پرسپولیس در حضور هزاران هوادار مرد و زن خود میزبان النصر عربستان بود.
به گزارش ایران ورزشی، شرایط سکوهای ورزشگاه آزادی در شب سرد روزهای آخر بهمن ماه قابل توصیف نیست اما غیر از جایگاههای اطراف تونل و طبقه فوقانیاش کل سکوها پر بود تا حوالی دقیقه 70 روی اسکوربورد ورزشگاه اعلام شود 70350 نفر تماشاگر در ورزشگاه آزادی حضور دارند که میتواند یک رکورد در مرحله اول لیگ نخبگان آسیا باشد.
با وجود این رکوردشکنی تماشاگرانی که قبل و حین بازی مدام به خویشتنداری دعوت شدند در دو سه صحنه اعمالی مرتکب شدند که میتواند جرایمی برای باشگاه پرسپولیس به همراه داشته باشد.
اول اینکه اواخر نیمه اول یک بطری آب معدنی به طرف بازیکن النصر که برای نواختن کرنر رفته بود، پرتاب شد؛ دوم انفجار یک نارنجک دستی بین دو نیمه، سوم روشن کردن یک فشفشه قرمز رنگ و دودزا در اواخر مسابقه و سرآخر انفجار یک نارنجک دستی دیگر بعد از پایان مسابقه.
جدا از این چهار مورد که البته امیدواریم به خاطر زمانبندی دقیق هواداران در ثبت آنها جرایم باشگاه محبوبشان زیاد نشود، همه چیز در ورزشگاه آزادی فوقالعاده بود؛ آنقدر که استفانو پیولی بارها در صحبتهایش از این اتمسفر تمجید کرد و حتی برای زمین چمن هم لفظ «عالی» را به کار برد.
در چنین شرایطی اما برعکس تمام بازیهای بزرگ دنیا و تیمهای پرطرفدار، در پایان مسابقه هیچکدام از بازیکنان پرسپولیس از تماشاگران پرتعدادی که در آن هوای سرد ساعتها روی سکو بودند و زحمت و هزینههای رفت و آمد را به جان خریدند، تشکر و قدردانی نکرد.
معمولاً پرسپولیسیها در روزهای برد سراغ هوادارانشان میروند و جشن و تشویق ایسلندی هم شکل میگیرد اما این روال باید در روزهای تلخ هم به هر قیمتی ادامه داشته باشد و حتی شده به صورت یکطرفه از سوی اعضای تیم اعمال شود.
معمولاً افشین پیروانی یا کاپیتانها، بازیکنان دیگر را مجبور به تشکر از هواداران خود میکنند اما اینبار در شرایطی که عالیشاه مشغول مصاحبه مقابل استند ایافسی بود، بقیه نفرات مات و مبهوت در میانه زمین مشغول خوش و بش پایانی با تیم حریف بودند و بعد از آن هیچکس سراغ هواداران نرفت و سکوها بدون اینکه تقدیری ببیند، خالی شد.
در آن دقایق گنگ و تلخ، محمد خدابندهلو دستانش را روی سرش گذاشته بود و بازیکن جوانی به مهری به خاطر از دست رفتن موقعیت پایانی دلداری میداد. سروش هم جزو آخرین نفراتی بود که هاج و واج سکوها را نگاه میکرد و غصه میخورد. سروش البته با بازوبند کاپیتانی در زمان ترک زمین برای چند هوادار دست زد و این رفتار از سوی عالیشاه هم تکرار شد اما تیم پرسپولیس هیچ تشکری از این لشکر بامعرفت هفتاد هزار نفری نکرد.
انتهای پیام/
با وجود این رکوردشکنی تماشاگرانی که قبل و حین بازی مدام به خویشتنداری دعوت شدند در دو سه صحنه اعمالی مرتکب شدند که میتواند جرایمی برای باشگاه پرسپولیس به همراه داشته باشد.
اول اینکه اواخر نیمه اول یک بطری آب معدنی به طرف بازیکن النصر که برای نواختن کرنر رفته بود، پرتاب شد؛ دوم انفجار یک نارنجک دستی بین دو نیمه، سوم روشن کردن یک فشفشه قرمز رنگ و دودزا در اواخر مسابقه و سرآخر انفجار یک نارنجک دستی دیگر بعد از پایان مسابقه.
جدا از این چهار مورد که البته امیدواریم به خاطر زمانبندی دقیق هواداران در ثبت آنها جرایم باشگاه محبوبشان زیاد نشود، همه چیز در ورزشگاه آزادی فوقالعاده بود؛ آنقدر که استفانو پیولی بارها در صحبتهایش از این اتمسفر تمجید کرد و حتی برای زمین چمن هم لفظ «عالی» را به کار برد.
در چنین شرایطی اما برعکس تمام بازیهای بزرگ دنیا و تیمهای پرطرفدار، در پایان مسابقه هیچکدام از بازیکنان پرسپولیس از تماشاگران پرتعدادی که در آن هوای سرد ساعتها روی سکو بودند و زحمت و هزینههای رفت و آمد را به جان خریدند، تشکر و قدردانی نکرد.
معمولاً پرسپولیسیها در روزهای برد سراغ هوادارانشان میروند و جشن و تشویق ایسلندی هم شکل میگیرد اما این روال باید در روزهای تلخ هم به هر قیمتی ادامه داشته باشد و حتی شده به صورت یکطرفه از سوی اعضای تیم اعمال شود.
معمولاً افشین پیروانی یا کاپیتانها، بازیکنان دیگر را مجبور به تشکر از هواداران خود میکنند اما اینبار در شرایطی که عالیشاه مشغول مصاحبه مقابل استند ایافسی بود، بقیه نفرات مات و مبهوت در میانه زمین مشغول خوش و بش پایانی با تیم حریف بودند و بعد از آن هیچکس سراغ هواداران نرفت و سکوها بدون اینکه تقدیری ببیند، خالی شد.
در آن دقایق گنگ و تلخ، محمد خدابندهلو دستانش را روی سرش گذاشته بود و بازیکن جوانی به مهری به خاطر از دست رفتن موقعیت پایانی دلداری میداد. سروش هم جزو آخرین نفراتی بود که هاج و واج سکوها را نگاه میکرد و غصه میخورد. سروش البته با بازوبند کاپیتانی در زمان ترک زمین برای چند هوادار دست زد و این رفتار از سوی عالیشاه هم تکرار شد اما تیم پرسپولیس هیچ تشکری از این لشکر بامعرفت هفتاد هزار نفری نکرد.
انتهای پیام/