
لبه پرتگاه سقوط
چرا استقلال و پرسپولیس درآسیا مدعی نیستند؟
کشیده شدن سرنوشت صعود استقلال و پرسپولیس به عنوان دو نماینده فوتبال ایران در لیگ نخبگان یک هشدار جدی و بزرگ برای تصمیم گیران فوتبال ایران است. گرچه بعد از تساوی خانگی پرسپولیس و بالا رفتن احتمال حذف رقیب سنتی آبیها فضایی رقابتی میان هواداران این دو باشگاه به وجود آمد و شاهد کریهای مرسوم در فضای مجازی بودیم اما فارغ از این سطحینگریها باید به عمق فاجعهای که اکنون در فوتبال ایران در حال رقم خوردن است، پی برد و برای بهبود اوضاع برنامهریزی کرد.
واقعیت این است که فوتبال ایران در بخش باشگاهی با این دست فرمان آینده روشنی در قاره آسیا نخواهد داشت و در شرایطی که روزگاری حتی تقابل با این دو تیم بزرگ ایرانی برای دیگر تیمهای آسیا یک دستاورد بزرگ محسوب میشد، اکنون هم استقلال و هم پرسپولیس به باشگاههای معمولی بدل شدهاند که لقمه گلوگیری برای تیمهای مدعی غرب آسیا محسوب نمیشوند.
استقلال در بهترین حالت ممکن در عربستان مقابل الاهلی به تساوی میرسد و پرسپولیس مقابل تیم دوم النصر که جمعی از بازیکنان کم تجربه را دراختیار داشت، به برتری نمیرسد. شاید نتیجه پرسپولیس فضایی برای بازیهای مجازی میان هواداران ایجاد کند، اما به واقع وضعیت سرخابیها در لیگ نخبگان قابل تحمل نیست و اگر یکی از این دو تیم را صعود کرده به مرحله بعد بدانیم نیز دستاوردی برای فوتبال ایران محسوب نمیشود.
روزگاری علاقهمندان به فوتبال ایران تقابل استقلال و پرسپولیس در فینال آسیا را رویاپردازی میکردند، هرچند که بعدها برنامهریزی کنفدراسیون فوتبال آسیا به گونهای پیش رفت که حتماً یک تیم از غرب و یک تیم از شرق در فینال حاضر شوند اما اکنون حتی برخورد این دو تیم در مراحل حساس حذفی لیگ نخبگان آسیا نیز تبدیل به رؤیا شده و اوضاع به حدی اسفناک شده که حتی ممکن است با ادامه این روند تیمهای پرهوادار ایرانی تا مدتها حضور در آسیا را از کف بدهند.
استقلال و پرسپولیس به عنوان اعتبار سنتی فوتبال ایران در آسیا در لیگ نخبگان نتایج قابل قبولی را به دست نیاوردند و پرواضح است که برنامهریزان در فوتبال آسیا با اینکه روی سرمایه انسانی تیمهای ایرانی نظر مثبت دارند اما این نتایج را دلیلی بر کاهش تعداد نمایندههای فوتبال ایران در سالهای آتی برخواهند شمرد.
از طرفی سختافزار در فوتبال ایران وضعیت امیدبخشی ندارد و در همین فصل جاری تعدادی از بازیهای این دو تیم در کشور ثالث برگزار شد. گرچه وضعیت سیاسی ماههای گذشته در این تصمیم نیز نقش ایفا کرد اما وقتی استقلال در ورزشگاه پرایراد شهرقدس میزبانی از الغرافه را به عهده گرفت، روشن شد که عمق فاجعه در فوتبال ایران تا کجا پیش رفته و همین موضوع سبب شد برنامه ریزان در فوتبال آسیا میزبانی را از ایران سلب کنند.
در کنار این مسائل سختافزاری که همواره فوتبال ایران را در عرصه بینالمللی به چالش کشیده، یارگیری تیمهای حاضر ایرانی در لیگ آسیا به گونهای نبوده که تصویری از یک تیم کاملاً مدعی پدید آید و استقلال و پرسپولیس غالباً با ضعفهای بسیاری از نظر بازیکن راهی میدانهای سخت آسیایی شدهاند. حال اینکه پرسپولیس سالها قبل موفق شد به فینال آسیا برود و در بازی پایانی حاضر شود، دلیلی بر نادیده انگاشتن این کاستیها نیست و جرقههای زودگذری از این دست را نباید مظنه واقعی آنچه زیر پوست باشگاهی در ایران میگذرد، قرار داد.
استقلال و پرسپولیس برای رقابت جدی با غولهای فوتبال آسیا نیازمند سازوکارمطلوبتری هستند و لازم است که بازیکنان بزرگی را برای ورود به این عرصه به خدمت بگیرند تا از قافله رقابت پس نمانند. بدون شک با این بنیه اقتصادی تیمهای ایرانی قادر به جذب رونالدو، نیمار، خوسلو و بسیاری از این نامها نخواهند بود اما همین که استقلال و پرسپولیس بتوانند بازیکنان شاخص خود را که برای کسب درآمد بیشتر راهی لیگهای خلیج فارس میشوند حفظ کنند، خود کفایت میکند تا لااقل این تیمها در عرصه آسیایی مقابل رقبا احساس حقارت نکنند و بتوانند از ظرفیتهای موجود فوتبال ایران بهره کافی ببرند. در واقع اگر بودجه مکفی وجود داشته باشید بسیاری از همین به اصطلاح لژیونرها در استقلال و پرسپولیس باقی خواهند ماند و به موفقیت این تیمها در رقابتهای برون مرزی کمک خواهند کرد تا اعتبار فوتبال باشگاهی در ایران بیش از این زیر سؤال نرود.
آنچه ضرورت دارد اینکه مدیران و تصمیمگیران در فوتبال ایران نیز پیرامون نتایجی که اخیراً رقم خورد یک ستاد ارزیابی تشکیل دهند تا شاید در سالهای آتی بتوانند با برنامهریزی مطلوبتر تیمهای بهتری را روانه مسابقات بینالمللی کنند. به هر حال کسب اعتبار فقط منوط به تیم ملی نیست و باید موفقیت در باشگاهها را نیز عمیقاً جدی گرفت وبرای آن برنامه بلندمدت داشت.
انتهای پیام/
واقعیت این است که فوتبال ایران در بخش باشگاهی با این دست فرمان آینده روشنی در قاره آسیا نخواهد داشت و در شرایطی که روزگاری حتی تقابل با این دو تیم بزرگ ایرانی برای دیگر تیمهای آسیا یک دستاورد بزرگ محسوب میشد، اکنون هم استقلال و هم پرسپولیس به باشگاههای معمولی بدل شدهاند که لقمه گلوگیری برای تیمهای مدعی غرب آسیا محسوب نمیشوند.
استقلال در بهترین حالت ممکن در عربستان مقابل الاهلی به تساوی میرسد و پرسپولیس مقابل تیم دوم النصر که جمعی از بازیکنان کم تجربه را دراختیار داشت، به برتری نمیرسد. شاید نتیجه پرسپولیس فضایی برای بازیهای مجازی میان هواداران ایجاد کند، اما به واقع وضعیت سرخابیها در لیگ نخبگان قابل تحمل نیست و اگر یکی از این دو تیم را صعود کرده به مرحله بعد بدانیم نیز دستاوردی برای فوتبال ایران محسوب نمیشود.
روزگاری علاقهمندان به فوتبال ایران تقابل استقلال و پرسپولیس در فینال آسیا را رویاپردازی میکردند، هرچند که بعدها برنامهریزی کنفدراسیون فوتبال آسیا به گونهای پیش رفت که حتماً یک تیم از غرب و یک تیم از شرق در فینال حاضر شوند اما اکنون حتی برخورد این دو تیم در مراحل حساس حذفی لیگ نخبگان آسیا نیز تبدیل به رؤیا شده و اوضاع به حدی اسفناک شده که حتی ممکن است با ادامه این روند تیمهای پرهوادار ایرانی تا مدتها حضور در آسیا را از کف بدهند.
استقلال و پرسپولیس به عنوان اعتبار سنتی فوتبال ایران در آسیا در لیگ نخبگان نتایج قابل قبولی را به دست نیاوردند و پرواضح است که برنامهریزان در فوتبال آسیا با اینکه روی سرمایه انسانی تیمهای ایرانی نظر مثبت دارند اما این نتایج را دلیلی بر کاهش تعداد نمایندههای فوتبال ایران در سالهای آتی برخواهند شمرد.
از طرفی سختافزار در فوتبال ایران وضعیت امیدبخشی ندارد و در همین فصل جاری تعدادی از بازیهای این دو تیم در کشور ثالث برگزار شد. گرچه وضعیت سیاسی ماههای گذشته در این تصمیم نیز نقش ایفا کرد اما وقتی استقلال در ورزشگاه پرایراد شهرقدس میزبانی از الغرافه را به عهده گرفت، روشن شد که عمق فاجعه در فوتبال ایران تا کجا پیش رفته و همین موضوع سبب شد برنامه ریزان در فوتبال آسیا میزبانی را از ایران سلب کنند.
در کنار این مسائل سختافزاری که همواره فوتبال ایران را در عرصه بینالمللی به چالش کشیده، یارگیری تیمهای حاضر ایرانی در لیگ آسیا به گونهای نبوده که تصویری از یک تیم کاملاً مدعی پدید آید و استقلال و پرسپولیس غالباً با ضعفهای بسیاری از نظر بازیکن راهی میدانهای سخت آسیایی شدهاند. حال اینکه پرسپولیس سالها قبل موفق شد به فینال آسیا برود و در بازی پایانی حاضر شود، دلیلی بر نادیده انگاشتن این کاستیها نیست و جرقههای زودگذری از این دست را نباید مظنه واقعی آنچه زیر پوست باشگاهی در ایران میگذرد، قرار داد.
استقلال و پرسپولیس برای رقابت جدی با غولهای فوتبال آسیا نیازمند سازوکارمطلوبتری هستند و لازم است که بازیکنان بزرگی را برای ورود به این عرصه به خدمت بگیرند تا از قافله رقابت پس نمانند. بدون شک با این بنیه اقتصادی تیمهای ایرانی قادر به جذب رونالدو، نیمار، خوسلو و بسیاری از این نامها نخواهند بود اما همین که استقلال و پرسپولیس بتوانند بازیکنان شاخص خود را که برای کسب درآمد بیشتر راهی لیگهای خلیج فارس میشوند حفظ کنند، خود کفایت میکند تا لااقل این تیمها در عرصه آسیایی مقابل رقبا احساس حقارت نکنند و بتوانند از ظرفیتهای موجود فوتبال ایران بهره کافی ببرند. در واقع اگر بودجه مکفی وجود داشته باشید بسیاری از همین به اصطلاح لژیونرها در استقلال و پرسپولیس باقی خواهند ماند و به موفقیت این تیمها در رقابتهای برون مرزی کمک خواهند کرد تا اعتبار فوتبال باشگاهی در ایران بیش از این زیر سؤال نرود.
آنچه ضرورت دارد اینکه مدیران و تصمیمگیران در فوتبال ایران نیز پیرامون نتایجی که اخیراً رقم خورد یک ستاد ارزیابی تشکیل دهند تا شاید در سالهای آتی بتوانند با برنامهریزی مطلوبتر تیمهای بهتری را روانه مسابقات بینالمللی کنند. به هر حال کسب اعتبار فقط منوط به تیم ملی نیست و باید موفقیت در باشگاهها را نیز عمیقاً جدی گرفت وبرای آن برنامه بلندمدت داشت.
انتهای پیام/