سیدعلی بلندنظر

سیدعلی بلندنظر

اخبار

21416
عصر جدید رئال

پدیده جای اسطوره را می‌گیرد

عصر جدید رئال

رازی که همه از آن خبر داشتند، علنی شد و ژابی آلونسو اعلام کرد در پایان فصل از بایرلورکوزن جدا می‌شود. او با رفتن کارلو آنچلوتی، به عنوان مربی جدید رئال مادرید کارش را شروع می‌کند. این یک اتفاق بزرگ در باشگاه رئال است، رفتن یک مربی بزرگ و باسابقه که پرافتخارترین مربی تاریخ باشگاه است و آمدن یک پدیده دنیای مربیگری که رؤیاهای بزرگی در سر دارد. این پایان یک عصر و شروع جذاب یک دوره جدید است. لورکوزن به قولش وفادار ماند و همان‌طور که با مربی توافق کرده بود، با رفتن او در صورت دریافت پیشنهادی جذاب مخالفت نکرد.
 
کار بزرگ
مادرید خود را برای آینده به رهبری هافبک سابقش آماده می‌کند و رئیس باشگاه، فلورنتینو پرس، آلونسو را پاسخی بلندمدت برای تیم می‌داند. موفقیت این مربی 43 ساله در لورکوزن اعتبار او را بالا برد و رئال باور دارد که ژابی قدرت تاکتیکی و هوش هیجانی لازم برای رهبری این انتقال بزرگ را دارد. او فصل قبل لورکوزن را به نخستین قهرمانی تاریخش در بوندس‌لیگا رساند، بدون باخت و تیم را قهرمان جام حذفی کرد اما کار در رئال دنیای دیگری است.
او تیمی را در اختیار می‌گیرد که در مرحله‌ گذار است، باید میان حضور کیلیان امباپه و رهبری وینیسیوس جونیور تعادل برقرار کند. باید بازیکنان جوان و مستعدی مانند اندریک و آردا گولر را رشد دهد، بازیکنان پا به سن گذاشته را به تدریج کنار بگذارد و خیلی زود به جام برسد. باید حواسش باشد به هیأت مدیره‌ای که اثرگذاری فوری می‌خواهد، پایگاه هواداری که موفقیت سریع می‌طلبد و محیط رسانه‌ای که از روز اول استانداردهای غیرممکنی برایش تعریف می‌کند.
آلونسو بسیار توانا است اما در مادرید استعداد به تنهایی ضامن بقا نیست.
 
دوران باشکوه
آنچلوتی در دو دوره مربیگری رئال 15 جام برده، بیش از هر مربی دیگری، او یک تحول آرام و مطمئن را رهبری کرد. هویت و آرامش را به تیم آورد، با استایل خودش برنده شد بدون اینکه نیازی به فریادزدن باشد و نظم را به تیم برگرداند وقتی شرایط خوبی نداشت. حالا قرار است به تیم ملی برزیل برود و رئال آماده است با آلونسو یک شروع تازه را تجربه کند. وقتی آنچلوتی در سال 2021 و بعد از استعفای غیرمنتظره زین‌الدین زیدان به رئال مادرید برگشت، اوضاع تیم اصلاً خوب نبود.
بازسازی استادیوم در میانه راه بود، تیم کم‌نیرو بود و مسیر خاصی نداشت. آنچلوتی شرایط را مدیریت کرد و به رئال حیات بخشید. در فصل اول بعد از جدایی بازیکنان کلیدی، سرخیو راموس و رافائل واران، رئال قهرمان لالیگا و لیگ قهرمانان شد به اضافه سوپرجام اسپانیا که با توجه به محدودیت‌های ساختاری آن موقع کمتر کسی انتظار این همه موفقیت را داشت.
با توجه به مشکلات مالی ناشی از بازسازی استادیوم، نقاط کلیدی تیم اصلاح نشد اما با مدیریت منابع انسانی، میانه‌روی تاکتیکی و درخشش انفرادی بازیکنان، رئال موفق شد. بذر حاصلخیز موفقیت برای آینده هم در تیم کاشته شد و در فصل سوم، دوگانه لالیگا و لیگ قهرمانان تکرار شد با آنکه تغییرات بزرگی در تیم به وجود نیامد و جای ستاره‌ها به‌خصوص تونی کروس به درستی پر نشد. وقتی امباپه بالاخره از پاریس آمد، پرس فکر می‌کرد یک دوران باشکوه دیگر در حال شکل‌گیری است.
 
تَرک‌های آشکار
ترک‌های بزرگی در تیم شکل گرفته بود، نه فقط از نظر تاکتیکی بلکه درون رختکن. پشت درهای بسته نارضایتی‌ها در مورد آماده‌سازی جسمانی و دیسیپلین به وجود آمد و پرس که همواره خود را درگیر مسائل ریز تیم می‌کند، ناراحتی‌اش را آشکار کرد. از بخش مدیران اظهارات توهین‌آمیزی شنیده شد، درباره ضعف دفاعی ستاره‌های تیم، با وجود آنکه مربی با آنها جلسه گذاشت تا رویه‌شان را تغییر دهند ضمن اینکه شیوه مدیریت پدیده‌های مستعد تیم مورد انتقاد قرار گرفت. گفتند در استفاده از گولر زیادی احتیاط می‌کند و شاید اندریک زیر نظر او نتواند پیشرفت کند. این تنش‌ها به مرحله انفجار نرسید اما دائمی بود. شش ماه قبل مدیریت باشگاه به این نتیجه رسید که آنچلوتی به مسائل باشگاه توجهی ندارد و ایده در پیش گرفتن یک مسیر جدید شکل گرفت. تیم در زمین انسجام نداشت و رختکن دچار اختلاف شده بود. بازیکنان کلیدی به آنچلوتی گوش نمی‌دادند و بقیه روش کار او را نمی‌پسندیدند. شاید بی‌ثبات‌کننده‌ترین اتفاق رختکن رقابت میان وینیسیوس و امباپه بود که هر دو می‌خواستند چهره شاخص تیم باشند. درگیری ظاهری صورت نگرفت اما در زمین مشخص می‌شد. در لحظات مهم به هم نگاه نمی‌کردند، تنش میان این دو برای همه آشکار بود. آنچلوتی که در مدیریت بازیکنان بزرگ شهرت دارد، ناتوان شده و اعتراف کرد باید یکی از سخت‌ترین رختکن‌ها را مدیریت کند. او احساس می‌کرد بیش از این شایسته حمایت باشگاه است، در ژانویه خواستار جذب کایل واکر برای دفاع راست شد تا جای خالی دو مصدوم تیم، دنی کارواخال و ادر میلیتائو پر شود اما نپذیرفتند. مربی 65 ساله اما مثل همیشه مؤدبانه رفتار کرد و بارها گفت، «من در مادرید می‌مانم تا وقتی باشگاه من را نخواهد». این برای هواداران، نشان وفاداری بود اما به پرس فشار می‌آورد.
 
  برنامه مشخص
حالا فصل به آخر رسیده و مربیگری برزیل کار بعدی او است. مذاکرات با کنفدراسیون فوتبال برزیل در لندن و مادرید انجام شده. برزیل در میانه مقدماتی جام جهانی 2026 امیدوار است هرچه زودتر کار با کارلتو را آغاز کند اما او بر تعهدش به رئال پایبند است. مسأله مالی هم هست، باشگاه نمی‌خواهد پول تا پایان قرارداد او در سال 2026 را بدهد و آنچلوتی می‌خواهد باشگاه به او اجازه رفتن بدهد تا پولش را کامل بگیرد. به هر حال برنامه مشخص است، فصل را به پایان برسانند و اگر مسأله مالی حل شد، به فرد دیگری اجازه دهند در جام جهانی باشگاه‌ها روی نیمکت تیم بنشیند؛ شاید سانتیاگو سولاری، یکی از تصمیم‌گیران باشگاه و بازیکن سابق تیم. بعد باشگاه و مربی فصل جدیدی را آغاز می‌کنند و می‌توانند موفق باشند اگر همه چیز سر جای خود باشد.
یکی از زیرمجموعه‌های جذاب این ماجرا، آینده داویده آنچلوتی است. او در کنار پدرش اعتبار کسب کرده و از پاری‌سن‌ژرمن تا بایرن مونیخ، ناپولی، اورتون و حالا رئال کنار او بوده. داویده مورد توجه تیم‌های تاپ اروپا قرار گرفته و شاید وقتش رسیده داستان خودش را بسازد. او می‌خواهد مستقل شود و این مثل خیلی از اتفاقات نیمکت رئال دیر یا زود رخ می‌دهد.
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های اخبار