فوتبال ایران
21963

جوانگرایی؛ وعدهای که فعلاً عملی نشده
بازگشت به گذشته با لیست پرحاشیه شهرزاد مظفر؟
به گزارش ایران ورزشی، تیم ملی فوتسال زنان ایران در سومین دوره جام ملتهای آسیا موفق شد، مقام سوم را از آن خود کند و به سهمیه جام جهانی دست یابد. با وجود اینکه صعود به جام جهانی یک موفقیت قابل توجه محسوب میشود، اما این نتیجه برای تیمی که پیشتر دو بار قهرمان آسیا شده بود، چندان رضایتبخش نیست.
واقعیت این است که فوتسال بانوان ایران در سالهای اخیر با افت محسوس عملکرد مواجه شده است. قهرمانیهای گذشته نهتنها تکرار نشد، بلکه کیفیت بازیها، انسجام تیمی و آمادگی بازیکنان نیز سیر نزولی داشته است. شاید برای همین بود که فدراسیون به سراغ شهرزاد مظفر رفت تا اوضاع تیم ملی فوتسال را سروسامان دهد.
در حالی که بسیاری از اهالی فوتسال انتظار داشتند با بازگشت شهرزاد مظفر به نیمکت تیم ملی فوتسال بانوان، شاهد آغاز دورانی تازه همراه با پوستاندازی و جوانگرایی باشیم، اما انتشار فهرست اردوی انتخابی تیم ملی همه را غافلگیر کرد. مظفر در نخستین گام خود، اسامی ۳۱بازیکن را به اردوی انتخابی فراخوانده که در میان آنها نهتنها رد پای ستارههای مغضوب دیده میشود، بلکه انتخابهایی صورت گرفته که به نظر میرسد بیشتر یادآور لیستهای عجیب و پرحاشیه گذشته هستند تا فهرستی برای ساختن آیندهای روشن.
شهرزاد مظفر، سرمربی تیم ملی فوتسال بانوان، فهرست ۳۱نفره بازیکنان دعوت شده به اردوی انتخابی تیم ملی را اعلام کرد؛ فهرستی که خیلی زود جنجالی شد. دلیل؟ بازگشت چهرههایی که در ماهها و حتی سالهای اخیر به دلایل مختلف از اردوها دور مانده بودند؛ ستارههایی که برخیشان در رسانهها لقب «مغضوب» گرفته بودند.
بازگشت این چهرهها در حالی اتفاق افتاده که انتظار میرفت با بازگشت مظفر به نیمکت تیم ملی، روندی تازه در فوتسال زنان ایران آغاز شود. بسیاری از کارشناسان و اهالی رسانه گمان میکردند که دورهای تازه از جوانگرایی و ساختن تیمی برای آینده در راه است. اما فهرست اعلامی چیز دیگری میگوید؛ ترکیبی تکراری، بازیکنانی با سن بالا و کمتوجهی آشکار به استعدادهای جوان.
انتظاری که از شهرزاد مظفر میرفت، ایجاد تحول بود؛ مربیای که تجربه بینالمللی دارد و سابقه قهرمانی در آسیا را در کارنامه دارد، حالا باید به سؤالات زیادی پاسخ دهد. چرا بهجای آغاز یک روند تدریجی برای جوانسازی تیم، دوباره به سراغ چهرههایی رفته که نهتنها از دوران اوج خود فاصله گرفتهاند بلکه برخی از آنها حتی در فصل گذشته نیز آماده و در فرم مناسب نبودند؟
در مسابقات اخیر، بازیکنان نسل طلایی فوتسال ایران- بجز فرزانه توسلی که همچنان یکی از ستونهای اصلی تیم بود- نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. فرشته کریمی، سارا شیربیگی و دیگر چهرههای شناختهشده تیم، آن فروغ گذشته را نداشتند. این موضوع البته تا حدی قابل توجیه است؛ مثلاً کریمی بهتازگی عمل جراحی داشته و طبیعی است که در چنین شرایطی نتواند در بالاترین سطح بازی کند. سایر بازیکنان نیز با مصدومیتهایی روبهرو بودند که روی عملکردشان تأثیر منفی گذاشت.
اما مسأله اصلی این نیست که چرا این بازیکنان افت کردند، بلکه این است که چرا جایگزینی برای آنها وجود ندارد. چرا نسل جدیدی در راه نیست تا بهتدریج جای خالی ستارههای قدیمی را پر کند؟
البته نمیتوان از ضعف ساختار پایهای فوتسال زنان ایران چشم پوشید. سالهاست کارشناسان و فعالان این رشته از نبود برنامه مشخص برای شناسایی و پرورش استعدادهای جوان گلایه دارند. تیم ملی باید پشتوانه داشته باشد؛ چیزی که در سالهای گذشته با وجود تیمهای پایه فعال، تا حدی وجود داشت اما امروز بهوضوح از بین رفته است.
با این حال، باز هم این انتظار وجود داشت که با بازگشت چهرهای مانند شهرزاد مظفر، حرکتی تازه در مسیر تغییرات آغاز شود؛ حرکتی که حداقل با جوانگرایی یا جسارت در انتخابها همراه باشد. آنچه بیش از همه ناامیدکننده به نظر میرسد، تکرار تصمیمهایی است که در گذشته هم نتیجهبخش نبودند. فهرست جدید تیم ملی، بیشتر از آنکه نویدبخش آیندهای روشن باشد، بازتابی از یک دایره بسته است که در آن ستارههای قدیمی هنوز مهمترین گزینهها محسوب میشوند؛ حتی اگر دیگر درخشان نباشند.
آنچه مسلم است، تیم ملی فوتسال بانوان برای موفقیت در جام جهانی و حتی تداوم حضور در سطح اول آسیا، نیازمند تحولی جدی در نگاه، ساختار و برنامهریزی است. نگاه از بالا به پایین، بدون رسیدگی به پایهها، فقط میتواند موفقیتهایی مقطعی ایجاد کند. زمان آن رسیده که مسئولان فدراسیون، کادر فنی و حتی رسانهها به این مسأله با نگاهی جدیتر توجه کنند. آینده از همین امروز ساخته میشود و تکرار اشتباهات گذشته، تنها فاصله ما را با قلههای آسیا و جهان بیشتر خواهد کرد.
انتهای پیام/
واقعیت این است که فوتسال بانوان ایران در سالهای اخیر با افت محسوس عملکرد مواجه شده است. قهرمانیهای گذشته نهتنها تکرار نشد، بلکه کیفیت بازیها، انسجام تیمی و آمادگی بازیکنان نیز سیر نزولی داشته است. شاید برای همین بود که فدراسیون به سراغ شهرزاد مظفر رفت تا اوضاع تیم ملی فوتسال را سروسامان دهد.
در حالی که بسیاری از اهالی فوتسال انتظار داشتند با بازگشت شهرزاد مظفر به نیمکت تیم ملی فوتسال بانوان، شاهد آغاز دورانی تازه همراه با پوستاندازی و جوانگرایی باشیم، اما انتشار فهرست اردوی انتخابی تیم ملی همه را غافلگیر کرد. مظفر در نخستین گام خود، اسامی ۳۱بازیکن را به اردوی انتخابی فراخوانده که در میان آنها نهتنها رد پای ستارههای مغضوب دیده میشود، بلکه انتخابهایی صورت گرفته که به نظر میرسد بیشتر یادآور لیستهای عجیب و پرحاشیه گذشته هستند تا فهرستی برای ساختن آیندهای روشن.
شهرزاد مظفر، سرمربی تیم ملی فوتسال بانوان، فهرست ۳۱نفره بازیکنان دعوت شده به اردوی انتخابی تیم ملی را اعلام کرد؛ فهرستی که خیلی زود جنجالی شد. دلیل؟ بازگشت چهرههایی که در ماهها و حتی سالهای اخیر به دلایل مختلف از اردوها دور مانده بودند؛ ستارههایی که برخیشان در رسانهها لقب «مغضوب» گرفته بودند.
بازگشت این چهرهها در حالی اتفاق افتاده که انتظار میرفت با بازگشت مظفر به نیمکت تیم ملی، روندی تازه در فوتسال زنان ایران آغاز شود. بسیاری از کارشناسان و اهالی رسانه گمان میکردند که دورهای تازه از جوانگرایی و ساختن تیمی برای آینده در راه است. اما فهرست اعلامی چیز دیگری میگوید؛ ترکیبی تکراری، بازیکنانی با سن بالا و کمتوجهی آشکار به استعدادهای جوان.
انتظاری که از شهرزاد مظفر میرفت، ایجاد تحول بود؛ مربیای که تجربه بینالمللی دارد و سابقه قهرمانی در آسیا را در کارنامه دارد، حالا باید به سؤالات زیادی پاسخ دهد. چرا بهجای آغاز یک روند تدریجی برای جوانسازی تیم، دوباره به سراغ چهرههایی رفته که نهتنها از دوران اوج خود فاصله گرفتهاند بلکه برخی از آنها حتی در فصل گذشته نیز آماده و در فرم مناسب نبودند؟
در مسابقات اخیر، بازیکنان نسل طلایی فوتسال ایران- بجز فرزانه توسلی که همچنان یکی از ستونهای اصلی تیم بود- نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. فرشته کریمی، سارا شیربیگی و دیگر چهرههای شناختهشده تیم، آن فروغ گذشته را نداشتند. این موضوع البته تا حدی قابل توجیه است؛ مثلاً کریمی بهتازگی عمل جراحی داشته و طبیعی است که در چنین شرایطی نتواند در بالاترین سطح بازی کند. سایر بازیکنان نیز با مصدومیتهایی روبهرو بودند که روی عملکردشان تأثیر منفی گذاشت.
اما مسأله اصلی این نیست که چرا این بازیکنان افت کردند، بلکه این است که چرا جایگزینی برای آنها وجود ندارد. چرا نسل جدیدی در راه نیست تا بهتدریج جای خالی ستارههای قدیمی را پر کند؟
البته نمیتوان از ضعف ساختار پایهای فوتسال زنان ایران چشم پوشید. سالهاست کارشناسان و فعالان این رشته از نبود برنامه مشخص برای شناسایی و پرورش استعدادهای جوان گلایه دارند. تیم ملی باید پشتوانه داشته باشد؛ چیزی که در سالهای گذشته با وجود تیمهای پایه فعال، تا حدی وجود داشت اما امروز بهوضوح از بین رفته است.
با این حال، باز هم این انتظار وجود داشت که با بازگشت چهرهای مانند شهرزاد مظفر، حرکتی تازه در مسیر تغییرات آغاز شود؛ حرکتی که حداقل با جوانگرایی یا جسارت در انتخابها همراه باشد. آنچه بیش از همه ناامیدکننده به نظر میرسد، تکرار تصمیمهایی است که در گذشته هم نتیجهبخش نبودند. فهرست جدید تیم ملی، بیشتر از آنکه نویدبخش آیندهای روشن باشد، بازتابی از یک دایره بسته است که در آن ستارههای قدیمی هنوز مهمترین گزینهها محسوب میشوند؛ حتی اگر دیگر درخشان نباشند.
آنچه مسلم است، تیم ملی فوتسال بانوان برای موفقیت در جام جهانی و حتی تداوم حضور در سطح اول آسیا، نیازمند تحولی جدی در نگاه، ساختار و برنامهریزی است. نگاه از بالا به پایین، بدون رسیدگی به پایهها، فقط میتواند موفقیتهایی مقطعی ایجاد کند. زمان آن رسیده که مسئولان فدراسیون، کادر فنی و حتی رسانهها به این مسأله با نگاهی جدیتر توجه کنند. آینده از همین امروز ساخته میشود و تکرار اشتباهات گذشته، تنها فاصله ما را با قلههای آسیا و جهان بیشتر خواهد کرد.
انتهای پیام/