
فوتبال زنان حمایت میشد، ۱۰ سال پیش به جام جهانی میرفت
خسرویار: آرزو داشتم سدشکن مسیر زنان ایرانی باشم
آمدم دوهفته بمانم، هفت سال پاگیر شدم
در دنیایی که مربیگری فوتبال هنوز در بسیاری از کشورها یک قلمرو مردانه است، زنان سدشکنی هستند که با شکست خطوط ممنوعه سرود توانایی زنان را در دنیا فریاد میزنند. کتایون خسرویار یکی از همین زنان است، تنها زن ایرانی و از معدود زنان خاورمیانه که مدرک A مربیگری FIFA را دارد. دختر ایرانی-امریکایی که به خاطر عشق به ایران خانه خود را رها کرد و بهترین سالهای جوانیاش را در راه کمک به فوتبال زنان سپری کرد. کسی که نه فقط بازیکن و مربی تیم ملی بود، بلکه معمار نسلی تازه از زنان فوتبالیست شد که به جای سکوت، پا به توپ دنبال رؤیاهای خود میدوند.
*تو در امریکا متولد شدی اما چه شد که تصمیم گرفتی فوتبال حرفهای را در ایران ادامه بدهی؟
من در امریکا به دنیا آمده و بزرگ شدم. زمانی که 5 ساله بودم پدرم من را به کلاس فوتبال فرستاد. از همان زمان بود که عاشق فوتبال شدم. مدرسهای که میرفتم علاوه بر درس تأکید زیادی روی ورزش داشت و در طول یکسال سه رشته یعنی فوتبال، هاکی چمن و دوومیدانی را با بهترین مربیان ایالت کار میکردم. در همان زمان در تیمی فوتبال بازی میکردم که بازیکنان زیادی به تیم ملی داد. زمانی که 17 سالم بود یک مقدار بیشتر درباره ایران و ایرانی بودنم یاد گرفتم، علاقه زیادی به ایران پیدا کردم و دوست داشتم زودتر به اینجا آمده و کشورم را ببینم. قبل از اینکه به ایران بیایم، فارسیام صفر بود و هیچ اطلاعاتی نداشتم. فقط میدانستم که خیلی دور است و از دیدگاه امریکاییها جای عجیبی است.
*سفرت دو هفتهای بود اما سالها ماندی. چه چیزی در ایران تو را پاگیر کرد؟
بالاخره تابستان سال 2005 قبل از آخرین سال مدرسهام به ایران آمدم، قرار بود دو هفته بیشتر در ایران نمانم و برای آخرین سال تحصیلم به امریکا برگردم چراکه بورسیه صددرصد دانشگاه شده بودم و قرار بود برای تیم ملی امریکا هم تست بدهم. همه چیز به بهترین شکل ممکن در امریکا منتظر من بود اما در آن دوهفته زندگی من عوض شد. ایران در آن مقطع فوتبال و ورزش بانوان نداشت و اوایل این موضوع خیلی توی ذوقم زد، همه چیز متفاوت بود و میخواستم به امریکا برگردم اما یک لیگ فوتسالی بود که من به آن وصل شده و خیلی از بازیکنان با من انگلیسی حرف میزدند. آنجا بود که خیلی به من کمک کردند تا با فرهنگ ایران آشنا شوم. همان موقع بود که متوجه شدم چقدر ایرانیها میهماننواز و دست و دلباز هستند.
*واکنشها به حضور یک دختر امریکایی در لیگ فوتسال چگونه بود؟
حضورم در آن لیگ خیلی سروصدا به پا کرد؛ همه جا میگفتند یک امریکایی هست که در ایران فوتبال بازی میکند. این موضوع به گوش رئیس فدراسیون و شهرزاد مظفر سرمربی تیم ملی رسید. آنجا به تیم ملی فوتسال که خیلی از این رشته در ابتدا خوشم نمیآمد دعوت شدم. ایران کمکم داشت روی خوشش را به من نشان میداد و من به صورت مداوم پروازم به امریکا را عقب میانداختم. بعد از چند هفته متوجه شدم که اولین تیم ملی فوتبال بعد از انقلاب اسلامی تشکیل خواهد شد و من هم میتوانم تست بدهم. بنابراین قرار شد تا آخر تابستان در ایران بمانم. برای تیم ملی انتخاب شدم و اولین تورنمنتی که اعزام شدیم، غرب آسیا بود. آنجا بود که فهمیدم فوتبال ایران میتواند تجربه خوبی برای من باشد. پس در حالی که میخواستم آخر تابستان به امریکا برگردم، تصمیم گرفتم در ایران بمانم و به مدرسه بینالمللی بروم.
*چه عاملی باعث شد خیلی زود از فوتبال خداحافظی کنی و سراغ مربیگری بروی؟
فوتبال ایران در حال تغییر بود. شهرزاد مظفر رفت و یک چینی سرمربی تیم ملی شد. بدنم خیلی خوب بود اما دیدم که در فوتبال ایران هنوز مربی زن ایرانی که مدرک بینالمللی معتبر داشته باشد، نداریم. بنابراین دوست داشتم که AFC با مربیان ایران آشنا شود. از 2005 تا 2012 در ایران فوتبال بازی کردم و بهیکباره سراغ مربیگری رفتم. من همزمان در دانشگاه انگلیس شیمی میخواندم و در حال رفت و برگشت بودم. بنابراین چون پیگیری درس و تمرینات تیم ملی به صورت همزمان سخت بود و از آنجایی که مربیگری برای آیندهام بهتر بود، تصمیم به خداحافظی از تیم ملی در سن کم گرفتم.
*تو اولین زن ایرانی دارای مدرک A مربیگری FIFA هستی. همچنین در خاورمیانه هم از این حیث جزو معدود زنان موفق هستی. فکر میکنی فعالیت تو در این زمینه تا چه اندازه سدها را برای مربیان زن ایرانی شکسته است؟
خیلی دوست داشتم سدشکنی کرده و نشان بدهم که یک زن میتواند در آسیا و خاورمیانه مدارک معتبر گرفته و مربی خوبی باشد. من در کلاسها عملکرد خیلی خوبی داشتم، FIFA و AFC هم وقتی اشتیاق من را دیدند، خیلی به تسریع پیشرفت من کمک کردند. این کلاسها خیلی سنگین بود چرا که 6 سال زندگیام هر 2 ماه به یک کشور مختلف برای آموزش میرفتم و ساعتهای زیادی درباره مسائل فنی، روانشناسی و تغذیه آموزش میدیدم. علاوه بر من، نیلوفر اردلان هم در حال آموزش در دوره پرولایسنس است. من و او با هم همقسم شدهایم که در این مسیر باقدرت پیش برویم تا راه را برای باقی زنان ایران که دوست دارند در این مسیر قدم بگذارند، باز کنیم.
*برسیم به اینکه سرمربی زیر 19 سالههای ایران شدی. خیلیها معتقدند تو دید تازهای به نسل جدید فوتبال ایران تزریق کرده و امید و جسارت تازهای به دختران فوتبالیست دادی.
من از 2010 به عنوان کمک مربی در تیم ملی زیر 14 سال کار خودم را شروع کردم. چندسال بعد کمک مربی زیر 16 سال، مربی بدنساز تیم ملی بزرگسالان و کمک مربی زیر 19 سالهها بودم و بعد از آن به عنوان سرمربی تیم ملی زیر 19 سال انتخاب شدم.
موقعی که سرمربی زیر 19 سال شدم با بعضی بازیکنان آشنا بودم. تجربیات من به عنوان کمک مربی در کنار مربیان عزیز ایرانی در سمت جدید خیلی کمک کرد. هدف اصلی من در آن مقطع این بود که فرهنگ اتحاد تیمی را که از امریکا با خود آورده بودم، به تیم تزریق کنم. یکی از نقاط ضعف فوتبال ایران کار گروهی بود. بازیکنان ما فوقالعاده هستند اما در کار تیمی کمی مشکل دارند. اینهایی که میگویید، بدون تجربیاتی که از کار کردن در کنار مربیان مختلف به دست آوردم، امکانپذیر نبود.
*تجربهات در فوتبال زنان ایران چطور بود؟
تجربه من به عنوان سرمربی تیم ملی زیر 19 سالهها فوقالعاده بود. کادری یکدست داشتم که از حسین عبدی تا شهبازی و باقی همه وظایف خود را به خوبی میدانستند. من هم انتقادپذیر بودم و همیشه در به روی همه باز بود که اگر نکتهای هست، به من بگویند. فدراسیون خیلی با ما همکاری کرد و به تورنمنتهای زیادی اعزام شدیم.
*پس در آن مقطع برخلاف الان بازیهای تدارکاتی به راه بود؟
در آن مقطع این شکلی نبود و هر روز از این مسابقه به آن مسابقه میرفتیم و هر بازی بهتر از قبل میشدیم. خوشبختانه تیم هم از نظر فنی و روانی در حال تکامل بود و به جای خوبی رسیده بود.
*فوتبال زنان ایران را کجای راه میبینی؟
تا آخر زندگی به این موضوع باور دارم که بازیکنان زن فوتبال ایران از نظر تاکتیکی و فنی چیزی از دنیا کم ندارند. اما متأسفانه ما هنوز برنامهریزی مدون و بلند مدتی نداریم که بگوییم 5 سال دیگر باید به این نقطه برسیم وگرنه این عشق و تعصب بازیکنان ایرانی به فوتبال را کمتر جایی در دنیا دیدهام. اگر سرمایهگذاری صحیح و برنامهریزی درستی در فوتبال زنان انجام شده بود، تیم ملی ما 10 سال پیش میتوانست به جام جهانی برود.
*چه شد که به امریکا برگشتی، از شرایط راضی نبودی یا یک تصمیم شخصی بود؟
من از 2005 تا 2012 ایران بودم، زندگی در ایران تجربه فوقالعادهای بود. اما وقتش بود که به خانه دیگرم برگردم تا تجربیات جدیدی به دست بیاورم. در آن مقطع یکی از بهترین تیمهای امریکا به من پیشنهاد سرمربیگری در آکادمی این باشگاه و کمک مربی برای تیم لیگشان را داد. فکر کردم وقتش رسیده که به امریکا بروم تا تجربیات تازهای کسب کنم که اگر قرار شد به ایران برگردم بهتر و تواناتر از قبل برگردم که به فوتبال زنان کمک بیشتری کنم.
*در این سالها چه چیزی پیشرفت فوتبال زنان را کند کرده است؟
در این 20 سال که فوتبال زنان در ایران راه افتاد، استقبال خوبی شد و بازیکنان زیادی مشتاق بازی در تیمهای مختلف و تیم ملی بودهاند. ایران پتانسیل بالایی دارد. فکر میکنم یکی از مشکلات فوتبال زنان این است که بازیکنان همدوره من که تمرینات سختی را پشت سرگذاشتند و تجربیات خوبی داشته در مربیگری حضور ندارند. فکر میکنم نیاز است علاوه بر مربیان خوبی که داریم، همنسلیهای من هم وارد عرصه شده و کار را در دست بگیرند. از طرفی کمبود بازیهای تدارکاتی و بینالمللی میتواند سرعت پیشرفت فوتبال زنان را آهسته کند. باید یاد بگیریم که از هر بازی نکات تاکتیکی را در بیاوریم و همچنین باید در سیستم آموزشی مربیان مسأله آنالیز حرفهایتر شود. ما بازیکنان بسیار خوبی داریم و باید بدانیم که با این گنج چگونه رفتار کنیم.
* چند روز پیش شایعاتی مبنی بر احتمال قبول سرمربیگری تیم خاتون بم توسط شما شنیده شد. شایعه بازگشت به ایران شما را شوکه نکرد؟
خیلی عجیب بود. کسی از مسئولان این باشگاه با من صحبتی نکرده است. اخیراً پیشنهاداتی از لیگ ایران داشتم که برگردم و مجدداً کار کنم اما خاتون هیچ پیشنهادی به من نداد و از شنیدن این خبر شوکه شدم.
*در حال حاضر در امریکا به چه کاری مشغول هستی؟
من اینجا آکادمی دارم و مربی یک تیم باشگاهی خوب هستم. فعالیت من در زمینه تکنولوژی ورزشی است و سعی میکنم نرمافزاری برای بازیکنان طراحی کنم که با استفاده ازهوش مصنوعی به بازیکنان کمک کنم که در زمان مصدومیت، دوران نقاهتشان سریعتر سپری شده و زودتر به زمین مسابقه برگردند.
*اگر شرایط فراهم باشد مجدداً به ایران برمیگردی؟
صد درصد.
*این همه عشق و علاقه به ایران از کجا میآید؟
وقتی زندگی در ایران را تجربه کردم، دیدم که این کشور با تصویری که از آن منتشر میشود فرق دارد. همتیمیهای من تأثیر بسیار خوبی روی من گذاشتند و آن زمان که هیچ چیزی از ایران نمیدانستم خیلی به من کمک کردند و نگذاشتند کسی یک دختر دورگه امریکایی را اذیت کند. اولین باری که با پیراهن تیم ملی ایران به زمین مسابقه رفتم به معنای واقعی حس تعصب و عشق عمیقی داشتم. هرچقدر هم که در امریکا به دنیا آمده باشم و آن را دوست بدارم اما حس میکنم رگههای من از ایران است و خیلی این کشور را دوست دارم.
*فوتبال ایران را هم دنبال میکنید؟
تیم ملی، استقلال، پرسپولیس و تراکتور را دنبال میکنم و خیلی ناراحت هستم که نمایندهای از ایران در جام باشگاههای جهان که الان در اینجا برگزار میشود، حضور ندارد.
*لیگ برتر زنان را چه؟
بعد از اتفاقی که برای ملیکا محمدی افتاد، خیلی کمتر فوتبال زنان ایران را دنبال کردم. من او را خیلی دوست داشتم و این دختر کاری کرد که مدتی از فوتبال کلاً جدا شوم.
*زندگی ملیکا خیلی شبیه تو بود، او هم امریکا را رها کرد و به ایران آمد.
من و ملیکا همیشه در تماس بودیم. یک تیم خیلی خوب در لیگ امریکا به او پیشنهاد بازی داده بود و من خیلی تلاش کردم که برگردد اما او اصرار داشت که در ایران مانده و برای خاتون بم بازی کند.
*وقتی خبر درگذشتش را شنیدی، چه حس و حالی پیدا کردی؟
من فقط با اولین پرواز به ایران آمدم. او رفت و بخشی از روح ما را کشت. ملیکا دختر شایسته و فوقالعاده باهوشی بود. مهمتر از هر چیز قلب پاکی داشت و غم او تا آخر عمر با ما خواهد بود.
*شنیدهام به زنانی که علاقه شدیدی به فوتبال دارند اما نمیتوانند فعالیت کنند، کمک زیادی میکنی.
در این چند سال روی کمک به تیمهایی که شرایطشان ضعیف است، تمرکز کردهام. کسانی هستند که حتی توپ فوتبال ندارند و من سعی میکنم برایشان بفرستم. برای مثال به کمپ تیم ملی افغانستان که به خاطر شرایط کشورشان به پرتغال آمده و اینجا فوتبال بازی میکنند، سر میزنم. با سرمربی تیم ملی فلسطین در ارتباط هستم و برنامهریزی تمریناتشان را انجام میدهم. همچنین بازیکنان زن زیادی در امریکای لاتین و بولیوی هستند که به رغم تمایل زیاد شرایط فوتبال بازی کردن را ندارند، من به آنها کمک میکنم که بتوانند علاقهشان را دنبال کنند. من دوست دارم فوتبال برای همه باشد.
*این کارها چقدر حالت را بهتر میکند؟
اگر انجام ندهم غمگین میشوم. علاوه بر این باید مدام فوتبال بازی کرده و نگاه کنم تا حالم خوب شود.
*جام باشگاههای جهان الان در امریکا در حال برگزاری است، طرفدار کدام تیم هستی؟
من طرفدار چلسی و رئال مادرید هستم.
*از بین این دو تیم دوست داری کدام تیم قهرمان شود؟
بین این دو نمیتوانم یکی را انتخاب کنم و امیدوارم هر دو به فینال برسند.
*پیامی برای دختران فوتبالیست ایران داری؟
بازیکنان ایران چیزی کم ندارند. کشورهای زیادی رفتم و این موضوع را با یقین میگویم.
آینده فوتبال زنان دست نسل جدید است و امیدوارم با جسارت این مسیر را دنبال کرده و پیشرفت فوتبال زنان را مسجل کنند. این نسل بیشک میتواند دست به کار جدیدی زده و برای اولین بار به المپیک یا حتی جام جهانی صعود کند، فقط باید حمایت شوند تا این اتفاق بیفتد.
انتهای پیام/