چرا نمیتوانیم مجمع باشگاههای بزرگ را برگزار کنیم؟
این روزها با پذیرش استعفای علی نظری جویباری همه به دنبال اسامی نامزدهای مدیرعامل باشگاه استقلال هستند تا مدیرعامل بعدی باشگاه را پیشبینی کنند.
نگاهی به شیوه انتخاب مدیرعامل باشگاه در کشورهای صاحب فوتبال به ما میگوید چقدر از فوتبال روز دنیا عقب هستیم.
باشگاهی مانند رئال مادرید مدیرعامل خود را از مجمع و هیأت مدیره برمیگزیند. کاندیدای مدیرعاملی باید 20 درصد هزینه فصل قبل باشگاه را به عنوان تضمین در اختیار باشگاه بگذارد تا تصمیمهای او به زیان باشگاه منجر نشود.
در بارسلونا، سهامداران در مجمعی بزرگ، مدیرعامل را انتخاب میکنند که او هم باید چنین تضمینی بدهد.
در کنار این تضامین، قانون فیرپلی مالی اروپا هم هست که باشگاهها را به «سوددهی» وادار میکند.
هیچ یک از این موارد را در شیوه باشگاهداری فوتبال ایران مشاهده نمیکنید. مدیران باشگاهها با نامهای از سوی «افراد» انتخاب میشوند و با نامه استعفای خودشان یا نامه برکناری از سوی همان «افراد» میروند. در این بین هر تصمیمی گرفته باشند که منجر به ضرر و زیان باشگاه شده باشد، میماند برای مدیر بعدی که باید خسارتها را از جیبی غیر از جیب خودش پرداخت کند.
زیان انباشته این گونه تولید میشود چون ما اجازه میدهیم ضرر تصمیمهای فردی را «حساب مالی جامعه» پرداخت کند.
کاش میشد در فوتبال باشگاهی ایران هم قوانینی وضع کرد که مانند آنها مدیر انتخاب کنیم تا در یک فرایند حرفهای، مدیر تاوان تصمیمها و انتخابهای غلط خود را بپردازد و تابع سیستم فیرپلی مالی باشد تا باشگاههای ما از بنگاههای 100 درصد زیانده، به مجموعههایی سودده تبدیل شوند.
انتهای پیام/
نگاهی به شیوه انتخاب مدیرعامل باشگاه در کشورهای صاحب فوتبال به ما میگوید چقدر از فوتبال روز دنیا عقب هستیم.
باشگاهی مانند رئال مادرید مدیرعامل خود را از مجمع و هیأت مدیره برمیگزیند. کاندیدای مدیرعاملی باید 20 درصد هزینه فصل قبل باشگاه را به عنوان تضمین در اختیار باشگاه بگذارد تا تصمیمهای او به زیان باشگاه منجر نشود.
در بارسلونا، سهامداران در مجمعی بزرگ، مدیرعامل را انتخاب میکنند که او هم باید چنین تضمینی بدهد.
در کنار این تضامین، قانون فیرپلی مالی اروپا هم هست که باشگاهها را به «سوددهی» وادار میکند.
هیچ یک از این موارد را در شیوه باشگاهداری فوتبال ایران مشاهده نمیکنید. مدیران باشگاهها با نامهای از سوی «افراد» انتخاب میشوند و با نامه استعفای خودشان یا نامه برکناری از سوی همان «افراد» میروند. در این بین هر تصمیمی گرفته باشند که منجر به ضرر و زیان باشگاه شده باشد، میماند برای مدیر بعدی که باید خسارتها را از جیبی غیر از جیب خودش پرداخت کند.
زیان انباشته این گونه تولید میشود چون ما اجازه میدهیم ضرر تصمیمهای فردی را «حساب مالی جامعه» پرداخت کند.
کاش میشد در فوتبال باشگاهی ایران هم قوانینی وضع کرد که مانند آنها مدیر انتخاب کنیم تا در یک فرایند حرفهای، مدیر تاوان تصمیمها و انتخابهای غلط خود را بپردازد و تابع سیستم فیرپلی مالی باشد تا باشگاههای ما از بنگاههای 100 درصد زیانده، به مجموعههایی سودده تبدیل شوند.
انتهای پیام/