پرسپولیس – استقلال؛ جمعه ساعت ۱۵:۳۰
به دربی خوش برگشتید
Bem-vindo de volta ao derby
این یک مسابقه تاریخی است اما طی یک سال اخیر بخش پررنگی از این وجه تاریخی بودنش زیر سؤال رفته. چرا؟ چون تهران ورزشگاهی مناسب برای میزبانی از این مسابقه بزرگ ندارد. بخش اعظم و مهم که باعث شکوه و عظمت دربی میشد حضور انبوه تماشاگران و تقابل آنها با یکدیگر در مسابقهای بود که در نهایت سالی دو بار برگزار میشود. قبلتر اینگونه بود که میدانستیم حتی اگر هر دو تیم آبی و قرمز تهران در اوج نباشند سالی دو بار ورزشگاه آزادی پر میشود و بالاخره روز فوتبال فراخواهد رسید اما حالا چه؟ از این دربی چه مانده جز حساسیت جدولی و تنشهای مجازی؟
زمانی نه چندان دور هواداران دو تیم از ساعتها قبل از برگزاری دربی به ورزشگاه آزادی میرفتند و جدا از شعارهایی که یکی دو ساعت قبل از بازی شروع میشد، یک همنشینی عجیب و غریب بین کلونی آبی و قرمز در مسیرهای منتهی به استادیوم یا داخل کاسه ورزشگاه شکل میگرفت. جالب اینجا بود که فدراسیون فوتبال یا نهادهای برگزارکننده برای سرگرمی این تماشاگران از ساعتها قبل برنامههایی فرهنگی ورزشی تدارک میدیدند تا حوصله آنها سر نرود. خیلی از این تماشاگران هم با زیرانداز، پتو و انواع و اقسام خوراکی به ورزشگاه میآمدند و در مجموع شرایط به گونهای بود که انگار یک فستیوال بزرگ فوتبالی قرار است برگزار شود و اعضای مذکر خانواده یک روز خودشان را برای این رویداد جذاب و هیجانانگیز خالی میکردند.
از آن روزها گذشتیم و گذشتیم تا الان که مجبوریم دربی را 280 کیلومتر آن طرفتر از تهران برگزار کنیم. اینکه دیگر همه تماشاگران مرد نیستند و بخشی از آن شعارهای زشت کاسته میشود خیلی عالی است اما ابهت و شکوه دربی تا حد زیادی از بین رفته است چون قرار است فقط برای 8600 تماشاگر بلیت فروخته شود و حتی اگر سه چهار هزار نفر بدون بلیت وارد ورزشگاه شوند یک دربی 12 هزار نفری را میبینیم. یعنی یک دهم روزی که ورزشگاه آزادی در سال 1362 یک روز خاطره انگیز را تجربه کرد و با وجود باخت پرسپولیس خون از دماغ کسی نیامد.
حال و هوای دربی دیگر آن حال و هوای گذشته نیست اما حداقل این امیدواری وجود دارد که داخل مستطیل سبز یک فوتبال فوقالعاده ببینیم. فوتبالی در حد و سطح مهمترین تیمهای فوتبال ایران. تیمهایی که فصل را خوب شروع نکردند اما هر چه جلوتر آمدیم شرایط فنیشان بهتر شد.
به سبب همین پیشرفت فنی انتظار میرود فوتبالی که دو تیم ارائه میدهند تاکتیکی اما کم احتیاط، باجسارت و تهاجمی باشد. فوتبالی که حتی اگر تیمی بازنده شد هواداران آن تیم سرشان را بالا بگیرند و از نحوه و مدل بازی تیم محبوبشان تعریف کرده و نگاهشان رو به جلو باشد.
برای این منظور میتوان روی دو مربی خارجی که نفر اول فنی هر تیم محسوب میشوند حساب ویژهای باز کرد. ساپینتو و اوسمار هر دو اتمسفر این مسابقه بزرگ را تجربه کرده و دوباره به دربی برگشتهاند. هر دو نفر مربیان جسور و جاهطلبی هستند و در زمره مربیان محتاط قرار نمیگیرند اما در نقطه مقابل این هراس هم وجود دارد که با تجربه حضور در این مسابقه تاریخی حواسشان به نباختن بیشتر از بردن به هر قیمتی و با ارائه فوتبال ریسکی باشد.
دربی بعدازظهر جمعه جدال تیمهای اول و دوم جدول است و همین میتواند به اندازه کافی حساسش کند کمااینکه از حیث تاریخی نیز آنقدر نکته جورواجور وجود دارد که به حساسیت این مسابقه دامن بزند.
در جبهه استقلال غیبت احتمالی یکی دو بازیکن مثل منیر الحدادی و مهران احمدی میتواند شرایط تیم ساپینتو را تحت تأثیر قرار دهد و در سوی مقابل پرسپولیس هم بدون باکیچ و شاید بیفوما با تمام قدرت وارد این میدان نشود. به هر حال بعد از سوت پایان فرد خوشحال حداقل برای قهرمانی نیم فصل گام بزرگی برخواهد داشت و این شاید کمترین دستاورد از برد در مسابقهای باشد که حتی با 12-10 هزار تماشاگر هم نزدیک به یک هفته همه رسانهها را مشغول خودش میکند و کری خوانیها در فضای مجازی اوج میگیرد.
انتهای پیام/
زمانی نه چندان دور هواداران دو تیم از ساعتها قبل از برگزاری دربی به ورزشگاه آزادی میرفتند و جدا از شعارهایی که یکی دو ساعت قبل از بازی شروع میشد، یک همنشینی عجیب و غریب بین کلونی آبی و قرمز در مسیرهای منتهی به استادیوم یا داخل کاسه ورزشگاه شکل میگرفت. جالب اینجا بود که فدراسیون فوتبال یا نهادهای برگزارکننده برای سرگرمی این تماشاگران از ساعتها قبل برنامههایی فرهنگی ورزشی تدارک میدیدند تا حوصله آنها سر نرود. خیلی از این تماشاگران هم با زیرانداز، پتو و انواع و اقسام خوراکی به ورزشگاه میآمدند و در مجموع شرایط به گونهای بود که انگار یک فستیوال بزرگ فوتبالی قرار است برگزار شود و اعضای مذکر خانواده یک روز خودشان را برای این رویداد جذاب و هیجانانگیز خالی میکردند.
از آن روزها گذشتیم و گذشتیم تا الان که مجبوریم دربی را 280 کیلومتر آن طرفتر از تهران برگزار کنیم. اینکه دیگر همه تماشاگران مرد نیستند و بخشی از آن شعارهای زشت کاسته میشود خیلی عالی است اما ابهت و شکوه دربی تا حد زیادی از بین رفته است چون قرار است فقط برای 8600 تماشاگر بلیت فروخته شود و حتی اگر سه چهار هزار نفر بدون بلیت وارد ورزشگاه شوند یک دربی 12 هزار نفری را میبینیم. یعنی یک دهم روزی که ورزشگاه آزادی در سال 1362 یک روز خاطره انگیز را تجربه کرد و با وجود باخت پرسپولیس خون از دماغ کسی نیامد.
حال و هوای دربی دیگر آن حال و هوای گذشته نیست اما حداقل این امیدواری وجود دارد که داخل مستطیل سبز یک فوتبال فوقالعاده ببینیم. فوتبالی در حد و سطح مهمترین تیمهای فوتبال ایران. تیمهایی که فصل را خوب شروع نکردند اما هر چه جلوتر آمدیم شرایط فنیشان بهتر شد.
به سبب همین پیشرفت فنی انتظار میرود فوتبالی که دو تیم ارائه میدهند تاکتیکی اما کم احتیاط، باجسارت و تهاجمی باشد. فوتبالی که حتی اگر تیمی بازنده شد هواداران آن تیم سرشان را بالا بگیرند و از نحوه و مدل بازی تیم محبوبشان تعریف کرده و نگاهشان رو به جلو باشد.
برای این منظور میتوان روی دو مربی خارجی که نفر اول فنی هر تیم محسوب میشوند حساب ویژهای باز کرد. ساپینتو و اوسمار هر دو اتمسفر این مسابقه بزرگ را تجربه کرده و دوباره به دربی برگشتهاند. هر دو نفر مربیان جسور و جاهطلبی هستند و در زمره مربیان محتاط قرار نمیگیرند اما در نقطه مقابل این هراس هم وجود دارد که با تجربه حضور در این مسابقه تاریخی حواسشان به نباختن بیشتر از بردن به هر قیمتی و با ارائه فوتبال ریسکی باشد.
دربی بعدازظهر جمعه جدال تیمهای اول و دوم جدول است و همین میتواند به اندازه کافی حساسش کند کمااینکه از حیث تاریخی نیز آنقدر نکته جورواجور وجود دارد که به حساسیت این مسابقه دامن بزند.
در جبهه استقلال غیبت احتمالی یکی دو بازیکن مثل منیر الحدادی و مهران احمدی میتواند شرایط تیم ساپینتو را تحت تأثیر قرار دهد و در سوی مقابل پرسپولیس هم بدون باکیچ و شاید بیفوما با تمام قدرت وارد این میدان نشود. به هر حال بعد از سوت پایان فرد خوشحال حداقل برای قهرمانی نیم فصل گام بزرگی برخواهد داشت و این شاید کمترین دستاورد از برد در مسابقهای باشد که حتی با 12-10 هزار تماشاگر هم نزدیک به یک هفته همه رسانهها را مشغول خودش میکند و کری خوانیها در فضای مجازی اوج میگیرد.
انتهای پیام/