محمد قراگزلو

محمد قراگزلو

اخبار

25514
افسوس برای آن دقایق امیدوارکننده

ترس از ضدحمله و دوری از گل بعد از شش بازی

افسوس برای آن دقایق امیدوارکننده

پرسپولیس در شرایطی پا به دربی گذاشت که با برد در دو بازی قبلی مقابل استقلال خوزستان و شمس‌آذر با سرمربیگری اوسمار شرایط روانی مناسبی داشت. همچنین با اینکه باکیچ در نهایت به این بازی نرسید اما اسکواد سرخ‌ها تقریباً کامل بود تا جایی که اوسمار مجبور شد برای ترکیب یازده نفره نیمکت 6بازیکن دیگر غیر از باکیچ را بیرون بگذارد.
همچنین باید این نکته را در نظر داشت که پرسپولیس در شش بازی قبلی خود در لیگ برتر همواره به گل رسیده بود. آخرین باری که پرسپولیس در یک بازی گل نزد به مسابقه هفته پنجم و دیدار مقابل ملوان برمی‌گردد که تلاش تیم هاشمیان نتیجه‌ای نداشت. از آن به بعد سرخ‌ها شش بازی گل زده بودند حتی در روزی که مقابل خیبر شکست خوردند.
با وجود این باید پذیرفت که پرسپولیس مقابل استقلال شانس بزرگی برای گلزنی نداشت و در دقایقی که می‌توانست به گل برتری دست یابد از برتری خود به نحو مطلوبی استفاده نکرد. سرخ‌ها تا دقیقه25 مسابقه حاکم مطلق میدان بوده و تا قبل از دقیقه10 سه شوت به دروازه حریف زده بودند اما ضربات نهایی اورونوف (دو بار) و علیپور دقت و شدت لازم را نداشت.
 به عبارت ساده‌تر باید گفت پرسپولیس در این دقایق طولایی قدر برتری کامل خود نسبت به حریف را ندانست و بهره‌ای از آن نبرد. در آن دقایق هم استقلال پیش نمی‌آمد و عقب نشسته بود هم پرسپولیس با پرس‌های میانه زمین خیلی خوب توپ می‌گرفت و با کمترین ضربه توپ به حوالی هجده قدم حریف می‌رسید. اینجا بود که باید نیروهای خلاق تیم اوسمار وارد کار می‌شدند اما انگار روز آنها نبود یا خیلی خوب از سوی استقلالی‌ها مهار شده بودند.
اورونوف که در نیمه نخست آزادی عمل بیشتری داشت زیاد از حد راحت بازی می‌کرد و ضربات آخرش شبیه ضرباتی نبود که به قصد گلزنی زده می‌شود. عمری بیشتر دنبال حمل توپ انفرادی بود و به‌سختی در کارهای ترکیبی شرکت می‌کرد. عالیشاه که مثل بازی با شمس‌آذر فرم خوبی نداشت و به غیر از یکی دو پاس پشت دفاع خوب در نیمه اول کار مثبتی انجام نداد. علیپور هم در فضایی بسیار وسیع فقط دوندگی داشت و بعضاً با شرکت در کارهای ترکیبی سعی در خلق موقعیت داشت و خودش فقط یک بار در موقعیتی نصف و نیمه قرار گرفت. سروش رفیعی هم بیشتر درگیر توپگیری‌های میانه میدان بود و آن‌قدر به هجده قدم حریف نزدیک نمی‌شد که پاس خلاقانه‌ای داده یا مثل بازی‌های قبلی ضربه نهایی را بزند.
نکته مهم درباره تیم اوسمار اینجاست که پرسپولیس در دقایق برتری‌اش حلقه محاصره را سنگین نکرد. آنها هم می‌خواستند بالا بازی نکنند هم توپ را در اختیار داشته باشند و موقعیت بسازند در حالی که غیر از آن سه موقعیت ده دقیقه ابتدایی دیگر موفق نشدند، چراکه خبری از تداوم حملات و فشار روی خط دفاع آبی‌ها نبود.
پرسپولیس از ترس ضدحملات استقلال حتی در زمان برتری هم تیم محتاطی به نظر می‌رسید و مشخص بود همه حواس‌شان هست که ضربه اضافه‌ای به توپ نزنند یا آن‌قدر درگیر هیجان مسابقه نشوند که اسیر ضدحمله حریف شده و گل بخورند. در چنین شرایطی مدافعان میانی پرسپولیس در همان منطقه یک‌سوم دفاعی مشغول بازی‌سازی می‌شدند و بالا نمی‌آمدند و بالطبع فاصله خطوط تیم آنقدر به هم نزدیک نبود که استقلال را به عقب رانده و برای دقایقی در زمین خودش محبوس کند.
پرسپولیس قصد داشت با کشاندن استقلال به زمین خودش از فضای پشت دفاع این تیم استفاده کرده یا با کارهای ترکیبی از یک جناح (جناح چپ خودش با حضور میلاد محمدی و اورونوف) موقعیت‌سازی کند اما این برای بازی کردن خط دفاع آبی‌ها و به اشتباه انداختن بازیکنان این تیم کافی نبود.
شاید لازم بود که پرسپولیس در همان دقایق بی‌محاباتر و پرفشارتر بازی کند و مثلاً برای ده دقیقه حریف را تحت فشار قرار داده و از ارورهای خط دفاعی ‌استقلال برای رسیدن به گل برتری استفاده کرده و سپس استراتژی مسابقه را به‌گونه‌ای بچیند که از فضای پشت دفاع حریف استفاده کند اما جسارت انجام چنین کاری از سوی کادرفنی به بازیکنان داده نشد.
واقعیت این است که پرسپولیس حدود سی دقیقه اول بازی و 15دقیقه آخر مسابقه تیم برتر میدان بود و می‌توان گفت، یک نیمه دست بالا را داشت اما از این برتری به اندازه کافی بهره نبرد.
 
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های اخبار