خط قرمز پررنگی به نام ایران
جمعه شب سیاهترین شب فوتبال ایران ثبت شد. زمانی که همه دیوارهای حرمت ریخت و پردههای احترام پاره شد. زمانی که همه به هم تاختند و با شجاعت تمام، یکدیگر را تهدید کردند که این، زشتترین وجه شجاعت بود.
فوتبال که همه آحاد و همه جوامع بشری را به هم پیوند میزند و دوستی میآفریند، به دلیل اداره غلط، وسیلهای برای دشمنی شده و چه چیز از این بدتر؟
حالا همه به جان هم افتادهاند و برای هم چنگ و دندان نشان میدهند. باور کنید فوتبال، ورزشی است که دنیا را زیر سایه خود گرفته چون قدرتی افسانهای برای ایجاد دوستی دارد. البته این ورزش جادویی میتواند وسیلهای برای دشمنی هم باشد؛ اما فقط ما هستیم که به جای دوستی، دشمنی را برگزیدیم که این از بیهنری ماست.
جمعه شب، همه رودرروی هم قرار گرفتند و شمشیر برای هم کشیدند و برای فوتبالدوستان و میهنپرستان واقعی، چه چیز از این عذابآورتر؟
اینک در فوتبال، خشم و خشونت کنترل نشده، حرف اول را میزند چون عقل، بازیگردان نیست. همه با هم قهر شدهاند چون احساس میکنند آزاد و بیحصار عمل میکنند.
ما که در جنگ 12 روزه، امتحانمان را به زیباترین شکل ممکن پس دادیم و یکدست شدیم، ما که در تمام روزهای بحرانی تاریخمان، هموطن را به اندازه جان دوست میداشتیم، چگونه به این صورت درآمدیم؟ در آن روزهای سخت برای وطن همه مسائل پیرامونی و کمارزش را کنار گذاشتیم و این بار هم میتوانیم. کاری نداریم که متولیان فوتبال به وظیفه سازمانی خود برای اداره صحیح فوتبال عمل نمیکنند و به همین دلیل هر فرد به خود اجازه اظهارنظر در هر حوزهای میدهد. ما خود باید این درد را درمان کنیم. روا نیست که به دلیل مدیران کارنابلد، به جان هم بیفتیم آن هم برای موضوعی که در برابر وطن و هموطن، بیارزش است. فوتبال ورزشی پرقدرت است؛ اما قدرتش در برابر خط قرمز پررنگی به نام وطن، رنگ میبازد. شمشیرها و سپرها را بیندازید. دشمن را اشتباه گرفتهاید.
انتهای پیام/