تبعیت اوسمار از فرمول خوشبختی در فوتبال ایران
گل نخور، بالاخره گل میزنی!
پرسپولیس با بردهای حداقلی به خواسته خود رسیده و حالا مدیرعامل جدید این باشگاه با ذکر این نکته که تیمش از 6 بازی 16 امتیاز گرفته، این مسأله را خار چشم دشمنان دانسته و میگوید برخی طاقت دیدن این پیشرفت را ندارند و برای سرخها حاشیه میسازند.
با این وجود آنچه از دل این آمار جالب توجه در کسب حداکثر امتیازها مورد توجه قرار میگیرد، روند مثبت خط دفاعی سرخهاست. تیمی که در 9 بازی ابتدایی (8 مسابقه تحت هدایت هاشمیان و یک دیدار تحت هدایت باقری) 6 گل خورده بود، در 6 بازی اخیر لیگ برتریاش تنها یک بار گل خورده است. در مقطع نخست پرسپولیس دو گل مقابل فولاد و خیبر (گل اول) را از روی ضربات ایستگاهی و4 گل دیگر مقابل خیبر (گل دوم)، تراکتور، گل گهر و فجرسپاسی را در جریان بازی دریافت کرده است. همچنین در دوره اوسمار، پرسپولیس تنها یک گل دریافت کرده که آن یک گل نیز(دیدار با شمسآذر) از روی ضربه ایستگاهی (کرنر) بوده است.
متعاقب این آمار جالب توجه تیم پرسپولیس با 7 گل خورده بعد از سپاهان دارای بهترین خط دفاعی نیمفصل اول لیگ بوده و اگر تیم نویدکیا در بازی عقبافتاده مقابل استقلال گلی دریافت نکند، این ترتیب حفظ خواهد شد.
با این وجود دواسبه شدن کورس قهرمانی سپاهان و پرسپولیس در پایان نیمفصل اول یک نکته مهم و اساسی دیگر را ثابت میکند و آن اینکه هر تیمی صاحب بهترین خط دفاعی باشد و خیلی کم گل دریافت کند شانس بیشتری برای قهرمانی لیگ برتر خواهد داشت. این فرمولی است که قبلتر در این رقابتها ثابت شده و همین تیم پرسپولیس در چند قهرمانیاش صاحب بهترین خط دفاع (از حیث تعداد گل خورده) بوده است. حتی در فصلی که استقلال با فرهاد مجیدی قهرمان شد نیز خط دفاع این تیم کمترین گل دریافتی را داشت.
در لیگ برتر فوتبال ایران ثابت شده در هر مسابقه چنانچه خط دفاع و دروازه استحکام لازم را داشته و گلی دریافت نکند بالاخره با کمک بازیکنان خلاق تهاجمی حداقل به یک گل رسیده و اینطوری سه امتیازهای لازم را جمع میکند. مسیری که در صورت ثبات و تداومش میتواند منجر به قهرمانی شود. این فرمولی است که نویدکیا همین حالا در سپاهان از آن تبعیت میکند و اتفاقاً اوسمار نیز به آن روی آورده است.
اوسمار البته برای نیمفصل دوم نوید فوتبال تهاجمی را داده و شاید با ارائه مدل بازی ریسکیتر تعداد گلهای خورده تیمش بیشتر شود اما آنچه در شش بازی تحت هدایت او اتفاق افتاد تقلید از یک فرمول موفق از پیش امتحان شده بود که نشان میدهد حتی یک مربی خارجی وارداتی از کشوری که به فوتبال تهاجمی معروف است دنبال ساختارشکنی نیست و ابایی از تکرار و تبعیت از فرمولهای موفق فصول گذشته که منجر به موفقیت مربیانی مثل گل محمدی، مجیدی و برانکو شده، ندارد.
انتهای پیام/
با این وجود آنچه از دل این آمار جالب توجه در کسب حداکثر امتیازها مورد توجه قرار میگیرد، روند مثبت خط دفاعی سرخهاست. تیمی که در 9 بازی ابتدایی (8 مسابقه تحت هدایت هاشمیان و یک دیدار تحت هدایت باقری) 6 گل خورده بود، در 6 بازی اخیر لیگ برتریاش تنها یک بار گل خورده است. در مقطع نخست پرسپولیس دو گل مقابل فولاد و خیبر (گل اول) را از روی ضربات ایستگاهی و4 گل دیگر مقابل خیبر (گل دوم)، تراکتور، گل گهر و فجرسپاسی را در جریان بازی دریافت کرده است. همچنین در دوره اوسمار، پرسپولیس تنها یک گل دریافت کرده که آن یک گل نیز(دیدار با شمسآذر) از روی ضربه ایستگاهی (کرنر) بوده است.
متعاقب این آمار جالب توجه تیم پرسپولیس با 7 گل خورده بعد از سپاهان دارای بهترین خط دفاعی نیمفصل اول لیگ بوده و اگر تیم نویدکیا در بازی عقبافتاده مقابل استقلال گلی دریافت نکند، این ترتیب حفظ خواهد شد.
با این وجود دواسبه شدن کورس قهرمانی سپاهان و پرسپولیس در پایان نیمفصل اول یک نکته مهم و اساسی دیگر را ثابت میکند و آن اینکه هر تیمی صاحب بهترین خط دفاعی باشد و خیلی کم گل دریافت کند شانس بیشتری برای قهرمانی لیگ برتر خواهد داشت. این فرمولی است که قبلتر در این رقابتها ثابت شده و همین تیم پرسپولیس در چند قهرمانیاش صاحب بهترین خط دفاع (از حیث تعداد گل خورده) بوده است. حتی در فصلی که استقلال با فرهاد مجیدی قهرمان شد نیز خط دفاع این تیم کمترین گل دریافتی را داشت.
در لیگ برتر فوتبال ایران ثابت شده در هر مسابقه چنانچه خط دفاع و دروازه استحکام لازم را داشته و گلی دریافت نکند بالاخره با کمک بازیکنان خلاق تهاجمی حداقل به یک گل رسیده و اینطوری سه امتیازهای لازم را جمع میکند. مسیری که در صورت ثبات و تداومش میتواند منجر به قهرمانی شود. این فرمولی است که نویدکیا همین حالا در سپاهان از آن تبعیت میکند و اتفاقاً اوسمار نیز به آن روی آورده است.
اوسمار البته برای نیمفصل دوم نوید فوتبال تهاجمی را داده و شاید با ارائه مدل بازی ریسکیتر تعداد گلهای خورده تیمش بیشتر شود اما آنچه در شش بازی تحت هدایت او اتفاق افتاد تقلید از یک فرمول موفق از پیش امتحان شده بود که نشان میدهد حتی یک مربی خارجی وارداتی از کشوری که به فوتبال تهاجمی معروف است دنبال ساختارشکنی نیست و ابایی از تکرار و تبعیت از فرمولهای موفق فصول گذشته که منجر به موفقیت مربیانی مثل گل محمدی، مجیدی و برانکو شده، ندارد.
انتهای پیام/