امیرمحمد سلطانپور

امیرمحمد سلطانپور

فوتبال جهان

9576
تکرار کابوس زوج جرارد-لمپارد با دیدن بلینگام-فودن!

تکرار کابوس زوج جرارد-لمپارد با دیدن بلینگام-فودن!

دغدغه ها پیرامون شکل بازی گرفتن از زوج جود بلینگام و فیل فودن در میانه زمین برای تیم ملی انگلیس ما را به شدت به یاد عدم موفقیت یک زوج بزرگ دیگر یعنی جرارد و لمپارد در جمع سه شیرها می اندازد.

به نظر می رسد گرت ساوتگیت سرمربی انگلیس در همان دامی افتاده است که سرمربیان سابق سه شیرها نیز دچار آن بودند، یعنی به سراغ جا کردن ستاره ها در ترکیب به جای رسیدن به کارآمدترین ترکیب ممکن!

تورنمنت های بزرگ در بسیاری از زمان ها برای انگلیس و هواداران آن، حس دژاوو را زنده می کند. در ابتدا جو زیادی پیرامون بازیکنمان بزرگی وجود دارد که در باشگاه هایشان درخشیده اند و حالا قرار است در کنار هم در تیم ملی یک ترکیب عالی را بسازند. بعد از آن یک شروع ناامید کننده، خشم هواداران و در نهایت حذف از تورنمنت اتفاقی است که بارها برای سه شیرها تکرار شده است. اما تیم های گرت ساوتگیت تفاوت داشتند. آن حس خود بزرگ بینی گذشته دیده نمی شد برای همین هم بود که در جام جهانی قبل و در یورو ۲۰۲۰ هواداران از دیدن این تیم بیشتر از گذشته لذت بردند. اما بعد از گذشت دو بازی در یورو ۲۰۰۴ و پیروزی ضعیف مقابل صربستان و تساوی حوصله سر بر مقابل دانمارک دوباره همان روزهای بد قدیم را برای هواداران زنده کرده است.

ساوتگیت مقصر اصلی این اوضاع نابسامان تیم است، چون مثل مربیان قدیمی سه شیرها تلاش می کند تا جایی که امکان دارد ستاره به داخل تیم وارد کند و نگاه نکند آن ها چگونه در کنار هم جواب می دهند.

نداشتن گزینه مناسب در بال چپ، بسیاری از تیم های ملی انگلیس در گذشته را اسیر کرده بود. بعد از ظهور رحیم استرلینگ و حضور جانشینانی مثل جک گریلیش و مارکوس رشفورد شرایط در این حوزه برای سه شیرها بهتر شد. اما با کنار رفتن کامل استرلینگ و دعوت نشدن از گریلیش و رشفورد، حالا تنها گزینه های ساوتگیت برای چپ ابرچی ازه و آنتونی گوردون است و با اینکه این دو، فصل خوبی را در باشگاه های خود سپری کرده اند اما نداشتن تجربه ملی می تواند نقطه ضعف باشد. اما با این وجود هم به نظر این دو، گزینه بهتری نسبت به زوج فودن-بلینگام در پشت سر هری کین هستند.

دغدغه ای که ساوتگیت با آن روبرو شده، همان دردسری است که اسون گوران اریکسن با جرارد و لمپارد، بهترین هافبک های آن نسل انگلیس با آن دست به گریبان بود. سبک بازی آن دو به قدری شبیه به یکدیگر بود که نمی توانستند در کنار هم به میدان بروند. اریکسن این دو را در یورو ۲۰۰۴ در کنار یکدیگر بازی داد، و بدون استفاده از هافبک تدافعی، پل اسکولز را در جناح چپ به کار گرفت، تصمیمی که باعث شد هافبک طراز اول منچستریونایتد قبل از ۳۰ سالگی از بازی های ملی خداحافظی کند. انگلیس در یک چهارم نهایی به دست پرتغال از مسابقات کنار رفت و همین سرنوشت برای جام جهانی ۲۰۰۶ نیز تکرار شد.

جیمی کرگر مدافع سابق انگلیس که در ضربات پنالتی در آن مسابقه مقابل پرتغال پنالتی از دست داد با تشبیه زوج جرارد-لمپارد به فودن-بلینگام می گوید: «بزرگترین انتقادی که از این تیم انگلیس می توانم انجام دهم این است که من را یاد تیمی می اندازد که خودم در آن بازی می کردم. این دو بازی به ما یادآوری کرد که برای هر بازی باید بهترین تیم و نه بهترین بازیکنان را انتخاب کنیم. ساوتگیت درگیر مشکلی شده که تمامی مربیان انگلیس از ۱۹۶۶ درگیر آن بوده اند. او گروهی از بازیکنان خلاق و با استعداد را در اختیار دارد که در باشگاه خود عالی کار می کنند و وسوسه می شوید که همه آن ها را به گونه ای در کنار یکدیگر در ترکیب جا دهید. در زمان من در رختکن به اطراف نگاه می کردیم و می دیدیم که وین رونی، اوون، لمپارد، جرارد و اسکولز نشسته اند و با خود می گفتیم اگر کاری بکنیم که بازی آن ها بگیرد، هر تیمی را شکست دهیم. اتفاقی که هیچوقت نیفتاد. این تصمیم که روی نام بازیکنان بزرگ در حساس ترین مسابقات حذفی تورنمنت خط کشیده شود هیچوقت گرفته نشد.»

ساوتگیت هم به نظر می رسد نمی تواند فودن یا حتی الکساندر آرنولد را کنار بگذارد، اما اگر نمی خواهد به سرنوشت مربیان قبلی انگلیس دچار شود باید تصمیم سختی برای بازی با اسلوونی و مراحل حذفی بگیرد.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های فوتبال جهان