پانتولیگ یک نمونه از این برنامههایی است که با توسل به جذابیتهای ظاهری مجری سلبریتی آن، قصد دارد که مخاطب قابل توجهی جذب کند. مخاطبی که به احتمال زیاد جنس مونث و کمسن جامعه را شامل میشود.
بیشک تهیه برنامههای پرمخاطب و جذاب هزینه بسیار زیادی دارد. هزینهای که راحتطلبی برخی تولیدکنندهها باعث شده که به جای صرف آن در جهت بهبود کیفیت برنامههای تولیدی، صرف استفاده از چهرههایی شود که بدون هیچ مهارتی تنها متکی به جذابیتهای ظاهریشان هستد.
پانتولیگ یک مسابقه تلویزیونی با تهیهکنندگی جواد فرحانی و اجرای محمدرضا گلزار است که از ۵ بهمن ماه مصادف با ولادت حضرت علی(ع) و روز پدر از شبکه سه سیما شروع به پخش کرد. این برنامه ترکیبی از پانتومیم، بخشهایی شبیه به بیست سوالی و سوالات عمومی است.
گلزار در پانتولیگ همان گلزاری است که در آینه بغل، رحمان ۱۴۰۰، گیسو، ساخت ایران، فیلم عروسیاش و... وجود داشت. همان تصویر ثابت و یکنواختی که مردم از محمدرضا گلزار در ذهن دارند را میتوان در پانتولیگ نیز مشاهده کرد.
همزمانی پخش این برنامه با ولادت حضرت علی(ع)، ملزم به گرامیداشت این روز مبارک در این مسابقه است. به گونهای که مجری برنامه، در ثانیههای ابتدایی پخش، این روز را در یک جمله کوتاه، در بیحسترین و خشکترین حالت ممکن ادا کند و تمام.
شباهت این مسابقه با بخش «ادابازی» خندوانه، باعث میشود که از نظر کیفی این دو برنامه را با هم مقایسه کرد؛ از دکور برنامه گرفته تا قوانین بازی. غالب رنگهای به کار رفته در دکور مسابقه پانتولیگ تیره است که این تیرگی هیچ سنخیتی با نوع مسابقه که با محوریت ایجاد سرگرمی و انتقال شادی است ندارد. قوانین حاکم بر بازی روال ثابتی ندارد و در یک مسابقه به بازیکنان آسان گرفته میشود و در یک مسابقه بسیار سخت گرفته میشود. برخی قوانین کلی نیز با قوانین همگانی پانتومیم سنخیت ندارد.
به هر حال پانتولیگ را میتوان مانند یکی از دهها برنامههای تولیدی صداوسیما دانست که اسیر یک روال یکنواخت، تکراری و معمولی شده که تنها وجه متفاوت آن، گلزاری است که میتوان به آن امیدوار بود که مخاطبان هوادار خود را جذب این برنامه کند.