روایت میدانی از ون کافه های سیار پایتخت که در متن زیست شبانه قرار گرفتهاند؛
کسبوکار خوشمزه در گستره شهر
جامعه
100220

به اعتقاد برخی از مردم ونکافههای رنگارنگ یادآور سبکی نو از اغذیه فروشیهای نوستالژیک است که خیابانها و راستههای خاکستری تهران را از خمودگی درآوردهاند.
نیلوفر منصوری - ایران آنلاین: تا چند دهه پیش، طعم خیابان در تهران را باید در میان چرخهای طافی جستوجو میکردیم. گاریهایی ساده و رنگی که زمستانها بوی باقالی داغ و لبوی بخار گرفته ازآنها بلند میشد و بهار چاقاله بادامهایشان زیر نور آفتاب برق میزد. اما تهران مدرن، چرخها را برقی کرده و طافیها را تبدیل به ونهای شکیل و جذابی کرده که شبها کنار خیابان، جایی را برای مکث، معاشرت و مزهکردن زندگی فراهم میکنند. در هر راسته و خیابانی که باشند دور و برشان شلوغ است و پاتوقی برای دورهمیهای دوستانه یا خانوادگی. به اعتقاد برخی از مردم ونکافههای رنگارنگ یادآور سبکی نو از اغذیه فروشیهای نوستالژیک است که خیابانها و راستههای خاکستری تهران را از خمودگی درآوردهاند. از دیگر دلایل محبوبیت این کافههای سیار این است که مردم فارغ از هزینههای بالای رستورانهای شیک و گرانقیمت، با صرف هزینههای کمتر، غذای مورد علاقهشان را میل کنند.
مثل خیابان لشکرآباد در اهواز که به فلافلهایش شهرت دارد. اولین خیابانی که در تهران بهطور رسمی با نام خیابان غذا افتتاح شد، خیابان سیتیر در قلب تهران بزرگ بود. این راسته هرچند با استقبال چشمگیر شهروندان مواجه شد، اما به دلیل داشتن آثار میراث فراوان و همجواری با بیمارستانی در همان حوالی با چالشهای شهر فراوان مواجه و پس از مدتی برچیده شد. مدتی بعد با استقرار رستورانهای سیار و ونکافهها در برخی از خیابانهای تهران، سعی شد تجربه موفق خیابان غذا در سیتیر و باب همایون تکرار شود که چندان موفقیتآمیز نبود. حالا تقریباً در هر فضایی که امکان استقرار کافههای سیار باشد تعداد کمی ونکافه یا رستوران ساکن شدهاند.
بوی انواع غذا در خیابان پیچیده است و با تاریکی شب بر جمعیت افزوده میشود. هر دکه مشتری خاص خودش را دارد و برای خرید غذا جلوی آن صف کشیدهاند. اکثر جمعیتی که در این راستهها حضور دارند از وضعیت بهداشت و کیفیت دکهها رضایت دارند و تعداد زیادی هم چندمین باری است که برای خرید غذا اینجا آمدهاند. یکی از آنها که در انتظار آماده شدن سفارشاش بود به «ایران» میگوید: «غذاهای این دکه عالی است. تقریباً بیشتر دکههای اینجا را امتحان کردهام اما من و خانوادهام از اینجا خرید میکنیم. خانه ما همین نزدیکیهاست و شبهایی که میهمان داریم و یا غذایی برای شام نداریم از اینجا خرید میکنیم.»
یکی دیگر از مشتریها بعد از سفارش غذا با تأیید صحبتهای دوستاش میگوید:« اینگونه فضاها برای معاشرتهای دوستانه و خانوادگی خیلی خوب است. اگر قرار باشد با خانواده یا دوستان به رستورانی برای شام برویم، قطعاً اینجا را انتخاب میکنم. تازه الان اول شب هست. کمی که هوا تاریکتر و خنکتر شود شلوغتر هم میشود.»
عقربههای ساعت ۹ شب را نشان میدهند و هر لحظه به تعداد مشتریها اضافه میشود. آنها بعد از احوالپرسی با صاحب ون به سمت پیادهرو مجاور پارک میروند و در میز و صندلیهای فانتزی که چیده شده است، مستقر میشوند. برای خیلیها یک ون، یک دستگاه قهوهساز و چراغهای زرد کمرنگ ممکن است کافی باشد تا فکر کنند ونکافهداری آسان است. اما شاهین، آشپزی که بعد از ۷ سال شاگردی حالا صاحب یک ونکافه پرمشتری در غرب تهران است، نظر دیگری دارد. میگوید: «برای من، این کار رؤیای استقلال بود. اجاره مغازه سرسامآور بود. با یک بررسی ساده دیدم میشود با هزینه کمتر و فضای کمتر مشتری بیشتری داشت. برای این کار نیازی به خرید یا اجاره فضای ثابت نیست و میتوان با سرمایهای محدود فعالیت خود را آغاز کرد. نیازی به دکوراسیون عجیب و غریب کافههای شهر با هزینههای گزاف هم نیست. با توجه بهاینکه هزینههای کافههای سیار نسبت به کافههای ثابت به مراتب کمتر است، قیمت تمام شده خدمات هم کمتر و در نتیجه سرویس مناسبتری به مشتری ارائه میشود.»
او با بیان اینکه این شغل در کنار مزایا، چالشهای خودش را دارد، میافزاید: «به دلیل سه ماهه بودن مجوز قانونی، شغل ما از امنیت شغلی پایینی برخورداراست. در برخی مناطق ممکن است محدودیتهایی برای فعالیت کافه سیار وجود داشته باشد. محدودیت فضای کار نیز یکی دیگر از موانع است؛ فضای کوچک وسیله نقلیه نیازمند برنامهریزی دقیق برای سازماندهی تجهیزات و مواد اولیه است. وابستگی به شرایط جوی مانند بارش باران، سرما یا گرمای شدید، میتواند حضور مشتریان را کاهش دهد و بر فروش تأثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر به دلیل مجوز سه ماهه، تلاشی که در این مدت برای جذب مشتری و رونق کسب و کار انجام شده، ممکن است با تمدید نشدن مجوز بعدی و رفتن به مکان دیگری، بیثمر شود.»
این فروشنده سیار از دیگر معایب این کار را تصمیمات عجیب مدیران شهرداری میداند و میگوید: «در راسته خیابان ستارخان که پاتوق اغذیه فروشهاست به دلیل حضور پت خانگی در یکی از مغازهها، وزارت بهداشت فقط آن مغازهدار را مجازات کرد و آسیب و صدمهای به مغازهداران دیگر وارد نشد اما در این راسته اگر از کسی خطایی سر بزند، گریبانگیر همه میشود و با خطای فروشندهای، بخصوص اگر مجوز فعالیت نداشته باشد، تمام ونکافههای فعال در راسته مجازات میشوند.»
کافهای برای همه شهر
در نقطه دیگری از پایتخت، تعداد زیادی مرد و زن کنار یک ون که شبیه فضاپیمای قرمز رنگ است ایستاده و منتظر سفارش غذا هستند. از صحبتهایشان متوجه شدم بسیاری از آنها مشتریان ثابت هستند که هرازگاهی بهاینجا میآیند، یکی از آنها میگوید: «قیمتهای این فست فودی سیار مناسب است اما اگر زیاد هم بگیرد نوش جانش چون ارزشش را دارد.» شاگرد فروشنده جوان ۲۰ سالهای است که از نوجوانی به پخت غذا و کافهداری علاقهمند بوده است. حمید دلیل اینکه تصمیم گرفته تا در یک کافه سیار فعالیت کند را علاقه به معاشرت و ارتباط با مردم میداند. از نوجوانی علاقه زیادی به قهوه داشته و آشنایی با یک باریستا او را با دنیای قهوه بیشتر آشنا میکند. فعالیتهای جزئی در چند کافه کوچک و در نهایت آشنایی با آقای رسولزاده، صاحب ونکافه فضایی او را به اینجا میآورد. او میگوید: «دلیل انتخاب من برای ونکافه سیار، قرارگرفتن در کنار مردم در نقاط مختلف است. برایم جذاب است که ماشینی که برای رفتوآمد است به یک آشپزخانه یا کافه تبدیل شده و لوکیشنها و راستههای جدید و مختلف شهر را میتوان با آن تجربه کرد. قرارگرفتن در کنار آدمهای مختلف، زمینه آشنایی با دوستان و افراد جدید است.»
شیما از دیگر فعالان کافههای سیار است که ونکافهاش در اطراف ورزشگاه شهید کشوری مستقر است. او که مشغول حساب و کتاب مشتریان در زیر نورهای رنگارنگ و دود آتش جگرهای به سیخ کشیده است، میگوید: «بیش از ۵ سال است که در این خیابان فعالیت میکنم. ونکافههای دیگری هم در کنار کافه سیار ما وجود داشتند که اکنون در راستههای دیگر مشغول به کار هستند.» او درخصوص نحوه دریافت مجوز فعالیت میگوید: «بر اساس استانداردهای شهرداری، ابتدا باید خودرو یا وسیلهای که از آن به عنوان ونکافه یا کیوسک سیار استفاده میکنیم مشخص باشد. در مرحله دوم درخواست مجوز فعالیت از شرکت مشاغل سیار و بیکانون است. پس از بررسی وسیله نقلیه و امکانات آن، نقطه و لوکیشنی با در نظر گرفتن حجم ترافیک و نظافت با صلاحدید مسئول مربوطه ارائه میشود.»
اما اجاره این راستهها چقدر و درآمدشان چطور است؟ یکی دیگر از فروشندگان دراین باره میگوید: «در قراردادی که سه ماهه منعقد میشود، اجاره بها مشخص میشود. نرخ اجاره بها براساس میزان متراژی است که شهرداری در اختیار ونکافهها قرار میدهد. مثلاً در ۱۵ متر مربع که سال گذشته اجاره ماهیانه ۱۶ میلیون بود امسال ۲۲ میلیون است. به عبارتی امسال برای مجوز سه ماهه باید حدود ۶۷ میلیون با ارزش افزوده اجاره پرداخت کنیم.»
به گفته پیمان اگر ونکافهداران، در این مدت مشکل و شکایتی نداشته باشند قرارداد آنها برای یک دوره سه ماهه دیگر تمدید میشود اما اگر خلافی مرتکب شده و نامه اخطار از شهرداری دریافت کرده باشند، تمدید نمیشود و از ادامه روند فعالیت کسب و کار آنها جلوگیری میشود. در شهرک غرب ۱۳ ونکافه مجوزدار وجود دارد که در نقاط مختلف پراکنده هستند. اما در منطقه یک تهران به دلیل برخی تخلفات، فرمانداری کل شمیرانات، فعالیت اینگونه ونکافهها را ممنوع اعلام کرده و به همین جهت بار آن بیشتر بر دوش مناطق ۲، ۴و ۵ است.
این فعال فروشنده اغذیه در ادامه میگوید: «با توجه به لوکیشن تأیید شده باید دراین مدت همان جا فعالیت کنیم. حتی نمیتوانیم به آن طرف خیابان هم برویم اما گاهی پیش میآید که شرکتهای خیلی بزرگی که مراسم برگزار میکنند از ما دعوت میکنند تا با استقرار در مکانی که مشخص میکنند از میهمانها پذیرایی کنیم. برخی از دوستان استقبال میکنند و برخی دیگر به دلیل سختی جابهجایی ماشین امتناع میکنند.» ونکافهها شاید تا اطلاع ثانوی بخش موقتی از منظره شهری باشند، اما روح تازهای در خیابانهای شبزده دمیدهاند. جایی میان رستورانهای پرزرقوبرق و ساندویچیهای قدیمی. مکانی برای ایستادن، خندیدن، حرفزدن، غذا خوردن و قهوهنوشیدن. گاهی، همین توقفهای کوتاه کنار یک ون داغ و خوشنور، دل آدم را از زندگی سیراب میکند.
انتهای پیام/