فارن افرز/ دلار ممکن است ضعیف شده باشد، اما همچنان در صدر است
جهان
100791

قدرت قابل توجه اقتصاد ایالات متحده نسبت به سایر اقتصادهای بزرگ، به افزایش تقریباً ده درصدی ارزش دلار در پاییز ۲۰۲۴ کمک کرد. اقتصاد و بازار کار تا قبل و بعد از مراسم تحلیف دونالد ترامپ همچنان عملکرد خوبی داشتند. و تورم به تدریج به سمت هدف فدرال رزرو یعنی حدود دو درصد کاهش یافت. این در حالی است که ایالات متحده تلاش میکند تا جایگاه خود به عنوان پناهگاهی برای سرمایهگذاری بینالمللی تثبیت کند.
آرزو نوروزجم خبرنگار جهان ایران آنلاین: فارن افرز نوشت: از زمان روی کار آمدن ترامپ، او در میان سرمایهگذاران داخلی و خارجی تردید ایجاد کرده است. اعلام «روز آزادی» او در دوم آوریل مبنی بر اعمال تعرفههای سراسری بر همه شرکای تجاری ایالات متحده، تجارت جهانی را مختل و بازارهای مالی را آشفته کرد.
اگرچه کاخ سفید برخی از این تعرفهها را از سطوح اولیه بسیار بالا متوقف یا کاهش داده است، اما این کار آسیب زیادی نیز به اقتصاد ایالات متحده وارد کرده است. عدم قطعیتی که تعرفهها در تجارت بینالمللی ایجاد کردهاند، به چشمانداز رشد برای بقیه سال جاری آسیب رسانده است. این امر به ویژه برای ایالات متحده صادق است، زیرا تعرفهها تقریباً بر تمام تجارت ایالات متحده تأثیر میگذارند. در نتیجه، احتمال بیشتری وجود دارد که دولت فدرال مجبور شود نرخ بهره را در اواخر امسال برای حمایت از اقتصاد کاهش دهد. این به نوبه خود باعث شده است که ارزش دلار تقریباً به سطح سپتامبر 2024 خود، قبل از افزایش ده درصدی آن، بازگردد.
پس از اعلام تعرفههای ترامپ، واکنشها متفاوت بود. به نظر میرسید سرمایهگذاران وحشتزده، نه خزانهداری ایالات متحده یا سایر داراییهای دلاری، بلکه جایگزینهایی مانند اوراق قرضه دولتی ژاپن و طلا را ترجیح میدهند. برخلاف سایر آشفتگیهای اخیر، نرخ بهره بلندمدت ایالات متحده، به ویژه بازده اوراق قرضه ده ساله خزانهداری که به عنوان معیاری برای خودرو، وام مسکن و وامهای تجاری در ایالات متحده عمل میکند، افزایش یافت. علاوه بر این، ارزش دلار در برابر سایر ارزها - که در طول آشفتگیهای گذشته بازارهای مالی ایالات متحده پایدار بود - کاهش یافت.
تأثیر سیاستهای ترامپ بر دلار
ترامپ با سیاستهای اقتصادی خود، نه تنها قدرت دلار در بازارهای ارز خارجی، بلکه چارچوب نهادی که زیربنای سلطه بلندمدت این ارز است را نیز به خطر انداخته است. چنین شرایطی نشان میدهد که مطمئناً برای دلار که بیش از یک قرن به عنوان ارز غالب در صدور فاکتور، پرداخت و ذخیره بر امور مالی بینالمللی تسلط داشته، حسابرسی در راه است. اینکه ترامپ ایده جلب همکاری سایر کشورها برای تضعیف دلار - در تلاشی آرزومندانه برای افزایش صادرات ایالات متحده - را مطرح کرده است، تنها بر این خطر تأکید میکند.
با این حال، سقوط دلار، چشماندازی که مدتهاست متحدان و دشمنان ایالات متحده را به طور یکسان هیجانزده کرده است، بعید است، اگر سایر کشورها از فرصت برای جایگزینی آن استفاده نکنند. به نظر میرسد که آنها برای انجام این کار آماده نیستند. علیرغم تضعیف موقعیت اقتصادی ایالات متحده توسط ترامپ، داراییهای سرمایهگذاری در سایر اقتصادهای بزرگ، از جمله چین، ژاپن و منطقه یورو، نسبت به داراییهای ایالات متحده جذابیت کمتری دارند.
در برخی موارد، چشمانداز رشد اقتصادی ضعیفتر این کشورها، داراییهای آنها را کمتر جذاب کرده است. از نظر سرمایهگذاران، چین نیز به دلیل محدودیت تحرک سرمایه به داخل و خارج از کشور و عدم استقلال بانک مرکزی چین، با مشکل مواجه است. در همین حال، آشفتگی سیاسی خود اروپا، سوالاتی را در مورد ثبات منطقه یورو مطرح میکند.
جایگاه دلار آمریکا در صدر نظام پولی جهان هرگز تا این حد متزلزل نبوده است. خوشبختانه برای ایالات متحده - و متاسفانه برای منتقدان دلار - به نظر میرسد هیچ رقیبی به اندازه کافی قوی نیست که بتواند جایگاه آن را به زیر بکشد.
اگرچه تغییرات تکنولوژیکی که به پیوند سیستمهای پرداخت کشورهای مختلف با یکدیگر کمک میکنند و همچنین تمایل سرمایهگذاران جهانی به تنوعبخشی، ممکن است نقش دلار را به عنوان ارز پرداخت برای معاملات بینالمللی از بین ببرد، تاکنون شواهد کمی مبنی بر وقوع این امر وجود دارد. دلار همچنان برتری گستردهای نسبت به سایر ارزها دارد.
با این حال، این برتری در حال کاهش است. تاریخ نشان میدهد که نیروهایی که میتوانند تغییر شدیدی در قدرت نسبی مالی و ارزی یک کشور ایجاد کنند، میتوانند به مرور زمان انباشته شوند و تغییر نهایی به سرعت رخ دهد. آسیبی را که ترامپ به چارچوب نهادی ایالات متحده وارد میکند.
عدم وجود رقیب قدرتمند برای دلار
با توجه به شکنندگی سایر ارزهای ذخیره و تقاضای عظیم برای داراییهای مالی امن در زمان آشفتگی اقتصادی و مالی، نوشتن آگهی ترحیم برای سلطه دلار هنوز زود است. بازار اوراق قرضه دولتی ژاپن مطمئناً عمیق است و به طور گسترده به عنوان بازاری امن در نظر گرفته میشود، همانطور که بازارهای اوراق قرضه در برخی از اقتصادهای اصلی منطقه یورو، مانند اتریش، فرانسه، آلمان و هلند، نیز همینطور هستند. اما هر یک از این جایگزینها با چشمانداز رشد ضعیف یا سیاستهای داخلی آشفته مواجه هستند.
اقتصاد چین بالاخره باید با شکنندگیهای داخلی خود نیز کنار بیاید. فروپاشی بازارهای املاک این کشور همچنان باعث ایجاد تنش میشود. خطرات مالی ناشی از مدل رشد آن، که با وابستگی شدید به سرمایهگذاری ناکارآمد تأمین مالی شده توسط اعتبار بانکی مشخص میشود، برای سرمایهگذاران آشکار شده است. چین همچنین همچنان قادر به کنار آمدن با شبح تورم منفی ناشی از پیشی گرفتن ظرفیت تولید آن از تقاضای مصرفکننده داخلی برای محصولاتش در سالهای اخیر نیست. اعتماد خانوارها و مشاغل خصوصی به سیاستها و مدیریت اقتصادی دولت از بین رفته است. و چین به دلیل چارچوب نهادی ضعیف خود، به سختی اعتماد سرمایهگذاران خارجی را جلب میکند، زیرا حزب کمونیست چین کنترل آهنینی بر سیستمهای اقتصادی، حقوقی و سیاسی کشور دارد.
حتی با اینکه جایگاه دلار آمریکا در اوج نظام پولی بینالمللی به طور فزایندهای شکننده به نظر میرسد، فقدان جایگزینهای مناسب باید مانع از سقوط آن از این جایگاه شود - فعلاً. همانطور که مدتهاست چنین بوده است، این انعطافپذیری کمتر محصول استثناگرایی آمریکایی و بیشتر ناشی از ضعفهای اساسی اقتصادی، سیاسی و نهادی در سایر نقاط جهان است. مگر اینکه این تغییر کند، دلار در وضعیتی بسیار طولانیتر از هر ارزی که به حق باید داشته باشد، باقی خواهد ماند.
سال گذشته، به نظر میرسید که ایالات متحده در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان پناهگاهی برای سرمایهگذاری بینالمللی است. قدرت قابل توجه اقتصاد ایالات متحده نسبت به سایر اقتصادهای بزرگ، به افزایش تقریباً ده درصدی ارزش دلار در پاییز ۲۰۲۴ کمک کرد. اقتصاد و بازار کار تا قبل و بعد از مراسم تحلیف دونالد ترامپ همچنان عملکرد خوبی داشتند. و تورم به تدریج به سمت هدف فدرال رزرو یعنی حدود دو درصد کاهش یافت.
اما از زمان روی کار آمدن ترامپ، او در میان سرمایهگذاران داخلی و خارجی تردید ایجاد کرده است. اعلام «روز آزادی» او در دوم آوریل مبنی بر اعمال تعرفههای سراسری بر همه شرکای تجاری ایالات متحده، تجارت جهانی را مختل و بازارهای مالی را آشفته کرد.
اگرچه کاخ سفید برخی از این تعرفهها را از سطوح اولیه بسیار بالا متوقف یا کاهش داده است، اما این کار آسیب زیادی نیز به اقتصاد ایالات متحده وارد کرده است. عدم قطعیتی که تعرفهها در تجارت بینالمللی ایجاد کردهاند، به چشمانداز رشد برای بقیه سال جاری آسیب رسانده است. این امر به ویژه برای ایالات متحده صادق است، زیرا تعرفهها تقریباً بر تمام تجارت ایالات متحده تأثیر میگذارند. در نتیجه، احتمال بیشتری وجود دارد که دولت فدرال مجبور شود نرخ بهره را در اواخر امسال برای حمایت از اقتصاد کاهش دهد. این به نوبه خود باعث شده است که ارزش دلار تقریباً به سطح سپتامبر 2024 خود، قبل از افزایش ده درصدی آن، بازگردد.
پس از اعلام تعرفههای ترامپ، واکنشها متفاوت بود، به نظر میرسید سرمایهگذاران وحشتزده، نه خزانهداری ایالات متحده یا سایر داراییهای دلاری، بلکه جایگزینهایی مانند اوراق قرضه دولتی ژاپن و طلا را ترجیح میدهند. برخلاف سایر آشفتگیهای اخیر، نرخ بهره بلندمدت ایالات متحده، به ویژه بازده اوراق قرضه ده ساله خزانهداری که به عنوان معیاری برای خودرو، وام مسکن و وامهای تجاری در ایالات متحده عمل میکند، افزایش یافت. علاوه بر این، ارزش دلار در برابر سایر ارزها - که در طول آشفتگیهای گذشته بازارهای مالی ایالات متحده پایدار بود - کاهش یافت.
ترامپ با سیاستهای اقتصادی خود، نه تنها قدرت دلار در بازارهای ارز خارجی، بلکه چارچوب نهادی که زیربنای سلطه بلندمدت این ارز است را نیز به خطر انداخته است. چنین شرایطی نشان میدهد که مطمئناً برای دلار که بیش از یک قرن به عنوان ارز غالب در صدور فاکتور، پرداخت و ذخیره بر امور مالی بینالمللی تسلط داشته، حسابرسی در راه است. اینکه ترامپ ایده جلب همکاری سایر کشورها برای تضعیف دلار - در تلاشی آرزومندانه برای افزایش صادرات ایالات متحده - را مطرح کرده است، تنها بر این خطر تأکید میکند.
مسابقه تا پایین
با این حال، سقوط دلار، چشماندازی که مدتهاست متحدان و دشمنان ایالات متحده را به طور یکسان هیجانزده کرده است، بعید است، اگر سایر کشورها از فرصت برای جایگزینی آن استفاده نکنند. به نظر میرسد که آنها برای انجام این کار آماده نیستند. علیرغم تضعیف موقعیت اقتصادی ایالات متحده توسط ترامپ، داراییهای سرمایهگذاری در سایر اقتصادهای بزرگ، از جمله چین، ژاپن و منطقه یورو، نسبت به داراییهای ایالات متحده جذابیت کمتری دارند.
در برخی موارد، چشمانداز رشد اقتصادی ضعیفتر این کشورها، داراییهای آنها را کمتر جذاب کرده است. از نظر سرمایهگذاران، چین نیز به دلیل محدودیت تحرک سرمایه به داخل و خارج از کشور و عدم استقلال بانک مرکزی چین، با مشکل مواجه است. در همین حال، آشفتگی سیاسی خود اروپا، سوالاتی را در مورد ثبات منطقه یورو مطرح میکند.
جایگاه دلار آمریکا در صدر نظام پولی جهان هرگز تا این حد متزلزل نبوده است. خوشبختانه برای ایالات متحده - و متاسفانه برای منتقدان دلار - به نظر میرسد هیچ رقیبی به اندازه کافی قوی نیست که بتواند جایگاه آن را به زیر بکشد.
اگرچه تغییرات تکنولوژیکی که به پیوند سیستمهای پرداخت کشورهای مختلف با یکدیگر کمک میکنند و همچنین تمایل سرمایهگذاران جهانی به تنوعبخشی، ممکن است نقش دلار را به عنوان ارز پرداخت برای معاملات بینالمللی از بین ببرد، تاکنون شواهد کمی مبنی بر وقوع این امر وجود دارد. دلار همچنان برتری گستردهای نسبت به سایر ارزها دارد.
با این حال، این برتری در حال کاهش است. تاریخ نشان میدهد که نیروهایی که میتوانند تغییر شدیدی در قدرت نسبی مالی و ارزی یک کشور ایجاد کنند، میتوانند به مرور زمان انباشته شوند و تغییر نهایی به سرعت رخ دهد. آسیبی را که ترامپ به چارچوب نهادی ایالات متحده وارد میکند.
دوام دلار به دلیل ضعف دیگران
با توجه به شکنندگی سایر ارزهای ذخیره و تقاضای عظیم برای داراییهای مالی امن در زمان آشفتگی اقتصادی و مالی، نوشتن آگهی ترحیم برای سلطه دلار هنوز زود است. بازار اوراق قرضه دولتی ژاپن مطمئناً عمیق است و به طور گسترده به عنوان بازاری امن در نظر گرفته میشود، همانطور که بازارهای اوراق قرضه در برخی از اقتصادهای اصلی منطقه یورو، مانند اتریش، فرانسه، آلمان و هلند، نیز همینطور هستند. اما هر یک از این جایگزینها با چشمانداز رشد ضعیف یا سیاستهای داخلی آشفته مواجه هستند.
اقتصاد چین بالاخره باید با شکنندگیهای داخلی خود نیز کنار بیاید. فروپاشی بازارهای املاک این کشور همچنان باعث ایجاد تنش میشود. خطرات مالی ناشی از مدل رشد آن، که با وابستگی شدید به سرمایهگذاری ناکارآمد تأمین مالی شده توسط اعتبار بانکی مشخص میشود، برای سرمایهگذاران آشکار شده است. چین همچنین همچنان قادر به کنار آمدن با شبح تورم منفی ناشی از پیشی گرفتن ظرفیت تولید آن از تقاضای مصرفکننده داخلی برای محصولاتش در سالهای اخیر نیست. اعتماد خانوارها و مشاغل خصوصی به سیاستها و مدیریت اقتصادی دولت از بین رفته است. و چین به دلیل چارچوب نهادی ضعیف خود، به سختی اعتماد سرمایهگذاران خارجی را جلب میکند، زیرا حزب کمونیست چین کنترل آهنینی بر سیستمهای اقتصادی، حقوقی و سیاسی کشور دارد.
حتی با اینکه جایگاه دلار آمریکا در اوج نظام پولی بینالمللی به طور فزایندهای شکننده به نظر میرسد، فقدان جایگزینهای مناسب باید مانع از سقوط آن از این جایگاه شود - فعلاً. همانطور که مدتهاست چنین بوده است، این انعطافپذیری کمتر محصول استثناگرایی آمریکایی و بیشتر ناشی از ضعفهای اساسی اقتصادی، سیاسی و نهادی در سایر نقاط جهان است. مگر اینکه این تغییر کند، دلار در وضعیتی بسیار طولانیتر از هر ارزی که به حق باید داشته باشد، باقی خواهد ماند.
انتهای پیام/