تازهترین گزارش مرکز آمار ایران از بازار کار در سال گذشته بررسی شد
مسیر متفاوت نظام آموزشی و بازار کار
بازار
101399

مرکز آمار ایران در گزارش تازه خود، از افت نرخ بیکاری در سال گذشته به رقم ۷.۶ درصد خبر داده، اما دادههای ارائه شده نشان میدهد که این کاهش بهواسطه افت نرخ مشارکت اقتصادی رخ داده است؛ شاخصی که سال هاست بازار کار ایران را تحت تأثیر قرار داده و سیاستگذاریهای غلط و ناکارآمد در دهههای گذشته، حالا به شکل بحران در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی نمود یافته و چالش «بیکاری تحصیلکردهها» را به سطحی بالاتر رسانده است.
ایلیا پیرولی، روزنامه نگار_ دولت در پاسخ، توسعه آموزشهای فنی و حرفهای را در دستور کار قرار داده، اما آیا این مُسکن، پاسخگوی درد ساختاری بازار کار خواهد بود؟
حجم ورودی به بازار کار ایران در چهار دهه گذشته بخصوص از نیمه دوم دهه ۸۰ شمسی جوانان دانش آموخته دانشگاهی بودند. اما بازار کار ایران نتوانست به این میزان ورودی پاسخ مثبت بدهد. عدم واکنش مثبت بازار کار به فارغالتحصیلان دانشگاهی و در کنار آن اتخاذ سیاستهای ناهمگون، عاملی شد که در اواخر دهه ۸۰ و در دهه ۹۰ فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار از ادامه روند یافتن شغل ناامید شده و به جمعیت غیر فعالان بازار کار اضافه شوند. بررسیها نشان میدهد که از جمعیت حدود ۳۹ میلیون نفری غیر فعال کشور، بیش از ۵۰ درصد آنها دانش آموخته دانشگاهی بودهاند که حالا در بازار غیررسمی در حال فعالیت هستند.
بررسی دادههای مرکز آمار از بازار کار در سال ۱۴۰۳، گویای این موضوع است که چالش بحران بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی حالا به یک چالش بزرگ تبدیل شده است.
کاهش نرخ مشارکت اقتصادی
یکی از مهمترین نکات گزارش مرکز آمار ایران، کاهش نرخ مشارکت اقتصادی است. بر اساس این گزارش، نرخ مشارکت اقتصادی در سال گذشته با ۰.۳ درصد کاهش به ۴۱ درصد رسیده است. این بدان معناست که بخش کمتری از جمعیت در سن کار، تمایل یا امکان ورود به بازار کار را داشتهاند.
کاهش نرخ بیکاری در سال ۱۴۰۳، تا حدی ناشی از خروج بخشی از جمعیت فعال از بازار کار بوده است. این افراد، به دلایل مختلفی از جمله ناامیدی از یافتن شغل مناسب، عدم تطابق مهارتها با نیازهای بازار کار، یا مشکلات اقتصادی، از جستوجوی کار منصرف شده و از جمعیت فعال خارج شدهاند.
کاهش نرخ مشارکت اقتصادی، زنگ خطری جدی برای بازار کار ایران به شمار میرود. چرا که نشان میدهد بخشی از ظرفیتهای انسانی کشور، به درستی مورد استفاده قرار نمیگیرد و این مسأله، میتواند در بلندمدت، تأثیرات منفی بر رشد اقتصادی و توسعه کشور داشته باشد.در سال گذشه، تعداد شاغلان از جمعیت فعال حدود ۲۶ میلیون و ۸۶۲ هزار نفری کشور، حدود ۲۴ میلیون و ۷۸۹ هزار نفر مشغول به کار بوده که در این سال نسبت به سال ۱۴۰۲، ۲۹۸ هزار نفر به جمعیت آنها اضافه شد.
آژیر قرمز در بازار کار
یکی دیگر از چالشهای مهم بازار کار ایران، بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی است. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، در سال گذشته، ۴۲.۲ درصد از جمعیت بیکاران را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میداد که نسبت به سال ماقبل، ۰.۹ درصد افزایش داشته است.
در سال ۱۴۰۳، حدود ۲ میلیون و ۳۰ هزار از جمعیت ۲۴ میلیون و ۷۸۹ هزار نفری جمعیت فعال کشور، بیکار بوده که حدود ۸۵۷ هزار نفر از آنها را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل دادهاند. این دادهها نشان میدهند که نظام آموزشی و بازار کار ایران نتوانستهاند همگام با نیازهای یکدیگر پیش بروند و بیشتر دانشآموختگان دانشگاهی بیکار هستند. گزارهای که نه تنها باعث هدر رفتن سرمایهگذاریهای انجام شده در آموزش عالی شده است، بلکه به نارضایتی اجتماعی و مهاجرت نخبگان نیز انجامیده است.
تعداد بیکاران فارغ التحصیل در حالی افزایش یافته که در جمعیت غیرفعال کشور که در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۴۰۲ حدود ۶۰۷هزار نفر به جمعیت آنها اضافه شده و جمعیت آنها را به ۳۸ میلیون و ۵۲۰ هزار نفر رسانده، سهم عمدهای را به خود اختصاص دادهاند.
نبود تناسب در رشتههای تحصیلی دانشگاهی با نیازهای بازار کار، ضعف مهارتهای عملی و کاربردی فارغالتحصیلان، کمبود فرصتهای شغلی مناسب برای فارغالتحصیلان دانشگاهی و وجود تبعیض در بازار کار ۴ عامل مهم و اثرگذار در افزایش سهم جمعیت فارغالتحصیلان بیکار از کل بیکاران بوده است.
گذار به اقتصاد خدماتی
بررسی آمارهای اشتغال در بخشهای مختلف اقتصادی، نشان میدهد که ساختار اشتغال در ایران در حال تغییر است. در سال ۱۴۰۳، بخش خدمات با ۵۲.۷ درصد، بیشترین سهم را در اشتغال داشته است، در حالی که سهم بخش کشاورزی با ۱۳.۹ درصد، کمترین میزان را به خود اختصاص داده است. سهم بخش صنعت ۳۳.۳ درصد است.این تغییر ساختاری، میتواند نشاندهندهگذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد خدماتی باشد. اما در عین حال، نیازمند توجه بیشتر به توسعه بخشهای تولیدی و کشاورزی است. چرا که این بخشها، نقش مهمی در ایجاد ارزش افزوده و تأمین امنیت غذایی کشور دارند.
شاخص؛ NEET هشداری برای آینده
شاخص NEET (جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله نه در حال تحصیل و نه غیرشاغل) یکی از شاخصهای مهم در بررسی وضعیت جوانان یک کشور است.
این شاخص، نشان میدهد که چه تعداد از جوانان در سنین ۱۵ تا ۲۴ سال، نه مشغول تحصیل هستند و نه شغلی دارند.
در سال ۱۴۰۳، شاخص NEET در ایران برابر ۲۴.۳ بوده است. این شاخص اگر چه نسبت به سال ۱۴۰۲، ۱.۳ درصد کاهش یافته اما لزوم توجه بیشتر به آموزشهای فنی و حرفهای و ایجاد فرصتهای شغلی مناسب برای جوانان را یادآور میشود.
در سال ۱۴۰۳، شاغلانی که به صورت پاره وقت یا کمتر از ۴۴ ساعت در هفته فعالیت داشتند، با ۰.۶ درصد کاهش نسبت به سال ۱۴۰۲، به ۷.۶ درصد رسید. در سال ۱۴۰۳ تعداد این نوع شاغلان که به اشتغال ناقص معروف شدهاند به یک میلیون و ۸۷۵ هزار نفر رسیدند.
وضعیت استانها؛ تفاوتهای منطقهای
بررسی آمارهای بازار کار در استانهای مختلف کشور، نشان میدهد که وضعیت اشتغال در استانهای مختلف، یکسان نیست و تفاوتهای منطقهای قابل توجهی در این زمینه وجود دارد. نرخ بیکاری، نرخ مشارکت اقتصادی و سهم اشتغال در بخشهای مختلف اقتصادی، در استانهای مختلف، متفاوت است.
این تفاوتها، نشان میدهد که سیاستهای اشتغالزایی، باید متناسب با شرایط و نیازهای هر منطقه طراحی و اجرا شوند. به عبارت دیگر، نمیتوان با یک نسخه واحد، مشکلات اشتغال در همه استانها را حل کرد.
آمارهای بازار کار در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد تمرکز صرف بر کاهش اسمی نرخ بیکاری، نمیتواند مشکلات ساختاری و عمیق بازار کار ایران را حل کند. بازار کار ایران، نیازمند سیاستهایی است که علاوه بر افزایش نرخ مشارکت اقتصادی، زمینهساز اشتغال پایدار و باکیفیت برای همه اقشار جامعه، بویژه جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی باشند.
توسعه آموزشهای فنی و حرفهای، حمایت از کارآفرینی، بهبود فضای کسبوکار، توسعه بخشهای تولیدی و کشاورزی و برنامهریزی منطقهای برای اشتغالزایی، از جمله مهمترین اقداماتی هستند که میتوانند به بهبود وضعیت اشتغال در کشور کمک کنند.
انتهای پیام/