نوبل ادبیات ۲۰۲۵ به لاسلو کراسناهورکایی نویسنده و فیلمنامه‌نویس مجارستانی تعلق گرفت

صدای رستگاری در عصر ویرانی

فرهنگ

123917
صدای رستگاری در عصر ویرانی

لاسلو کراسناهورکایی/ László Krasznahorkai، نویسنده و فیلمنامه‌نویس مجارستانی به‌خاطر رمان‌های ویران‌شهری (دیستوپیایی) و مالیخولیایی‌اش به‌عنوان وارث سنت تاریک و درخشان ادبیات اروپای مرکزی شناخته می‌شود. او امسال توانست نظر آکادمی سوئد را جلب کرده و جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۵ را از آن خود کند.

راضیه خوئینی - گروه کتاب: این نویسنده که جایگاهی میان کافکا و بکت دارد، با لحنی کاملاً شخصی و نثری بی‌وقفه، سنگین و سرشار از اضطراب می‌نویسد. در دنیای او، جمله‌ها همچون طوفان می‌وزند و هر کلمه گویی می‌خواهد از مرز زبان عبور کند تا حقیقت را در کالبد واقعی‌اش به نمایش بگذارد. کراسناهورکایی که از قلب اروپای شرقی برخاسته، هنوز به وزن واژه و حقیقت ایمان دارد و دهه‌هاست که از پشت دیوار سکوت و انزوا تلاش می‌کند صدای فروپاشی جهان را به گوش همگان برساند.اعضای آکادمی نوبل در بیانیه خود تأکید کردند او به‌خاطر آثار قدرتمند و خیال‌انگیزش که در میانه ترس آخرالزمانی، بار دیگر بر نیروی جاودان هنر تأکید می‌کند شایسته دریافت این جایزه است. کراسناهورکایی از قعر تاریکی‌ها همچنان از روشنایی می‌نویسد و به جست‌وجوی حقیقت می‌پردازد. کراسناهورکایی ۷۱ ساله، بیست‌وسه سال پس از هموطنش ایمره کرتیس برنده جایزه نوبل شد. او در سال ۲۰۱۵ نیز به پاس قدردانی از مجموعه آثارش برنده‌ جایزه بین‌المللی من‌بوکر شده بود.
 
از فقر تا نوبل
لاسلو کراسناهورکایی با نگاهی عمیق و فلسفی به زندگی، داستان‌هایش را از تجربه‌های تلخ و شیرین خود و تأثیر سفرهایش به شرق آسیا الهام می‌گیرد. او در گفت‌وگویی از مواجهه‌اش با خشونت و سختی‌های زندگی می‌گوید و به فقدان «فرهنگ فقر» به عنوان بزرگ‌ترین خلأ جامعه امروز اشاره می‌کند. کراسناهورکایی که به سبک خاص خود و با جملات طولانی و پیوسته می‌نویسد، به چالش‌های نوشتاری‌اش می‌پردازد و معتقد است: «جمله کوتاه‌ مصنوعی است و ما هرگز در زندگی روزمره از آن استفاده نمی‌کنیم.» او با روحیه‌ای هنرمندانه معتقد است هر انسانی تنها یک جمله اصلی در زندگی دارد که به دنبال یافتن و بیان آن است. در داستانش «تانگوی شیطان» با الهام از واقعیت‌های زندگی و شخصیت‌های عمیق، به بررسی ماهیت جهان و نظام‌های اجتماعی می‌پردازد و تأکید می‌کند که با گذشت سال‌ها، هنوز هم تغییر چندانی در ماهیت زندگی انسان‌ها مشاهده نمی‌شود و این معضلی است که باید به آن توجه کرد. لاسلو کراسناهورکایی با نگاهی تیزبین به تحولات اجتماعی و فرهنگی، از ناامیدی‌های خود و چالش‌های پیش روی نویسندگان امروزی سخن می‌گوید و یادآور می‌شود که گاهی اوقات، در لابه‌لای زرق و برق دنیای مدرن، باید به جست‌وجوی عمق و معنا بپردازیم.
 
 از گیولا تا جهان تاریک و فلسفی
کراسناهورکایی، ۵ ژانویه ۱۹۵۴ در شهر کوچک گیولا در مجارستان به دنیا آمد. در روزگاری پر از کنترل و سانسور بزرگ شد، اما با ذهن بازی که داشت از همان آغاز به سوی بی‌نهایت پرتاب می‌شد. تحصیلاتش را در رشته‌های حقوق و ادبیات مجارستان در دانشگاه بوداپست به پایان رساند، خیلی زود از ساختارهای رسمی گریخت و نوشتن را چون نوعی مقاومت در برابر نظم‌های تحمیلی آغاز کرد. دوران اولیه کاری او با ناتوانی‌اش در سفر مشخص می‌شد (پلیس مخفی گذرنامه‌اش را مصادره کرد) و بیشتر رمان‌هایش مانند رمان «مالیخولیای مقاومت» حس خفگی تقریباً غیرقابل تحملی را منتقل می‌کنند. پس از سقوط پرده آهنین (فروپاشی دیوار برلین)، او سبکی یافت که خود را در آثاری مانند «سیوبو در زیر- Seiobo There Below» نشان داد، که عمیقاً با هنر و فلسفه آسیایی، بویژه بودیسم، درگیر می‌شود. رمان اخیر او «هرشت ۰۷۷۶۹- Herscht ۰۷۷۶۹» 
باخ را در مقابل نئونازیسم آلمانی قرار می‌دهد. داستانی که او به تازگی در «ییل ریویو» باعنوان «فرشته‌ای از بالای سر ما گذشت- An Angel Passed Above Us» منتشر کرده است، سنگرهای گل‌آلود جنگ در اوکراین را با وعده‌های وهم‌آلود جهانی شدن فناوری در تضاد قرار می‌دهد. از آخرین آثارش «کارهای کوچک برای یک کاخ: Spadework for a Palace» است که در سال ۲۰۲۴ توسط انتشارات کامبوراکیس منتشر شد؛ رمانی که بسیاری آن را واپسین مرحله از تأملات فلسفی و زیبایی‌شناختی او بر ماهیت جنون، ایمان و زوال می‌دانند.
کراسناهورکایی از همان اولین رمانش، «تانگوی شیطان- Sátántangó» که داستانی تیره از زندگی در روستاهای فروپاشیده مجارستان است، نشان داد  قصد ندارد به داستانی ساده بسنده کند. او جهانی را خلق کرد که در آن فروپاشی نه حادثه‌ای بیرونی، بلکه وضعیتی همیشگی برای وجود است. این رمان که سال ۱۹۸۵ منتشر شد، چند دهه بعد به کارگردانی «بلا تار- Béla Tar» فیلمساز مجارستانی در قالب فیلمی هفت‌ساعته و سیاه‌وسفید روی پرده رفت و هنوز از نگاه بسیاری از روشنفکران اروپایی و کارشناسان ادبی، یک اثر پیچیده و آخرالزمانی در سینمای مدرن شناخته می‌شود. این رمان، اثری پست‌مدرنیستی است و از دیدگاه‌های مختلف روایت می‌شود. ساختار فصل‌های کتاب شبیه رقص تانگو با شش گام به جلو و سپس شش گام به عقب تنظیم شده است. هر فصل کتاب یک پاراگراف طولانی بدون نقطه و خط فاصله است. خود کراسناهورکایی گفته «تانگوی شیطان» را از تجربه‌ای کابوس‌وار در مزرعه‌ای در حومه بوداپست از مردی ناشناس الهام گرفته است. او بعدها گفت: «نه صحنه، بلکه جوّ و ماهیت آن اتفاق بود که مرا به نوشتن واداشت. احساس کردم باید درباره خود جهان بنویسم، نه فقط درباره مجارستان».
از جمله فیلمنامه‌هایی که به قلم کراسناهورکایی نوشته شده «تبهکاری-Damnation» است که در سال ۱۹۸۸ توسط بلا تار کارگردانی شد. از دیگر فیلمنامه‌هایش می‌توان به «مردی از لندن-The Man from London» سال ۲۰۰۷؛ «اسب تورینThe Turin Horse –» 
سال ۲۰۱۱ و «هارمونی‌های ورکمایستر- Werckmeister Harmonies» سال ۲۰۰۰ اشاره کرد که همگی به کارگردانی بلا تار ساخته شده‌اند.
 
نثری به مثابه فوران ذهن
نثر کراسناهورکایی دشوار است؛ چرا که از جمله‌هایی بلند که گاه تا چند صفحه‌ ادامه می‌یابد بهره می‌برد، بی‌وقفه و بی‌نقطه، چنانکه گویی خودِ آگاهی انسانی در حال گفتن است. در آثارش، زبان به ابزار نمایش ویرانی بدل می‌شود. این نثرِ طوفانی در عین سختی، سرشار از موسیقی درونی است. به همین دلیل منتقدان، آن را «نثر آخرالزمانی» نامیده‌اند؛ واژه‌هایی که همچون ناقوس، زوال را خبر می‌دهند. در رمان‌هایش، همیشه نشانی از ویرانی و زوال هست، اما در دل همین تاریکی، نوعی ایمان پنهان نیز وجود دارد؛ ایمانی که از هستی‌شناسی او نشأت می‌گیرد. در «مالیخولیای مقاومت- The Melancholy of Resistance» شهری کوچک در انتظار فاجعه‌ای نامعلوم است. روایت در شهری ناآرام اتفاق می‌افتد که در آن یک سیرک مرموز، که فقط لاشه یک نهنگ را به نمایش می‌گذارد و نه چیز دیگری، به فضایی آخرالزمانی دامن می‌زند. مردم با دیدن جسد نهنگ در هراس و هیاهو فرو می‌روند. این رمان، تمثیلی از سقوط اخلاقی و معنوی تمدن غرب است؛ چرا که در زمانی نوشته شده که بلوک شرق دستخوش ناآرامی‌های اجتماعی بزرگی بود و یک تمثیل سیاسی است.در اثر «جنگ و جنگ - War and War» کارمندی معمولی پس از کشف نسخه‌ای باستانی از یک دست‌نوشته، دیوانه‌وار در پی جاودان کردن آن در اینترنت است. این وسواس، در حقیقت استعاره‌ای است از عطش انسان برای معنا در دنیایی که معنایش را از دست داده است. و در «بازگشت بارون ونکهایم- Baron Wenckheim’s Homecoming» نویسنده قهرمان پیری را به زادگاهش بازمی‌گرداند تا نشان دهد هیچ بازگشتی ممکن نیست؛ چرا که وطن، خود به ویرانه‌ای بدل شده است.
 
 مقاومت مقابل جهان در حال فروپاشی
همان‌گونه که در رمان «تعقیب هومر-Chasing Homer» می‌بینیم: مردی بی‌نام در سواحل آدریاتیک از دست تعقیب‌کنندگانی ناشناس می‌گریزد. این فرار، بازتابی از وضعیت انسان مدرن است که در دنیای بی‌پناهی، به جست‌وجوی معنایی دست‌نیافتنی برخاسته است. ترجمه‌ فارسی این اثر با برگردان نیکزاد نورپناه توسط انتشارات خوب در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.در رمان تأمل‌برانگیز «سیوبو در زیر- Seiobo There Below»، نویسنده مسیر را از تاریکی به سوی نور می‌برد. در این اثر، او با الهام از اسطوره شرقی و بودایی، از مفهوم زیبایی به عنوان شکلی از ایمان سخن می‌گوید. هر فصل از کتاب در گوشه‌ای از جهان می‌گذرد: کیوتو، بوداپست، ونیز، مادرید… و در هرکدام، انسانی با لحظه‌ای از تجلی زیبایی روبه‌رو می‌شود. کراسناهورکایی در این اثر در کالبد یک فیلسوف و شاعر فرو رفته و می‌نویسد: «زیبایی همان لحظه‌ای است که جهان برای یک لحظه، از فروپاشی بازمی‌ایستد.»

میراث بدبین عاشق
کراسناهورکایی را گاه «نویسنده ناامیدی» خوانده‌اند، اما در عمق تاریکی آثارش، نوعی ایمان به پایداری و جاودانگی روح انسان موج می‌زند. او در پایان یکی از گفت‌وگو‌هایش گفته بود: «من بدبینم، اما ایمان دارم که زیبایی، حتی در لحظه‌ای کوتاه، می‌تواند جهان را از ویرانی نجات دهد.» شاید همین جمله بهترین توصیف از فلسفه و جهان‌بینی او باشد: نویسنده‌ای که به زوال می‌نگرد، اما در همان نگاه، ایمان را می‌جوید. او صدای نسلی ا‌ست که از میان فروپاشی گذشته، هنوز می‌پرسد: آیا می‌توان معنا را دوباره نوشت؟در سال‌های اخیر، آثار متعددی از این نویسنده به فارسی ترجمه شده‌اند. «تانگوی شیطان» با دو ترجمه از سپند ساعدی (نشر نگاه) و زهرا وثوقی (هنر پارینه)، باعث آشنایی مخاطبان فارسی زبان با کراسناهورکایی شده است. «تعقیب هومر- Chasing Homer» و «آخرین گرگ-The Last Wolf»، هر دو با ترجمه نیکزاد نورپناه منتشر شده‌اند؛ اولی از سوی نشر خوب و دومی با نشر ثالث. همچنین کتاب کوتاه، اما درخشان «حیوان درون-Animalinside»، که او در همکاری با هنرمند تصویرگر مایکل بروخ نوشت، با ترجمه نورپناه از سوی نشر نظر و «مالیخولیای مقاومت- The Melancholy of Resistance» با ترجمه علی معصومی و نشر ژرف در دسترس قرار دارد.


انتهای پیام/
دیدگاه ها