نقش توافق هسته‌ای عربستان و آمریکا در بازآرایی نظام امنیت انرژی هسته‌ای خلیج‌فارس

فرشید فرحناکیان

فرشید فرحناکیان

جهان

133384
نقش توافق هسته‌ای عربستان و آمریکا در بازآرایی نظام امنیت انرژی هسته‌ای خلیج‌فارس

فرشید فرحناکیان، دکترای حقوق نفت و گاز در یادداشتی نوشت: ایالات‌متحده و عربستان سعودی در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۵ با امضای «بیانیه مشترک تکمیل مذاکرات همکاری هسته‌ای غیرنظامی» گامی راهبردی برداشتند که می‌تواند نقطه عطفی در معماری ژئواکونومیک انرژی خاورمیانه باشد. این توافق شامل انتقال فناوری رآکتور، تعهدات طولانی‌مدت در زمینه امنیت، نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای است.

گروه جهان: وزارت انرژی ایالات‌متحده و وزارت انرژی عربستان سعودی در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۵ (۲۸ آبان) با امضای «بیانیه مشترک تکمیل مذاکرات همکاری هسته‌ای غیرنظامی» گامی راهبردی برداشتند که می‌تواند نقطه عطفی در معماری ژئواکونومیک انرژی خاورمیانه باشد. این توافق؛ چهارچوبی بر اساس «بخش ۱۲۳» قانون انرژی اتمی آمریکا در مورد همکاری با سایر ملل، نه‌تنها شامل انتقال فناوری رآکتور، بلکه تعهدات طولانی‌مدت در زمینه امنیت، نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای است.
این همکاری اما درعین‌ حال، محدودیت‌های راهبردی مهمی دارد. در حالی‌ که آمریکا فناوری نیروگاهی صادراتی را منتقل می‌کند، عربستان از ظرفیت غنی‌سازی و بازفرآوری منع شده است؛ موضوعی که پیامدهای عمیقی برای توازن قدرت منطقه‌ای، امنیت سوخت و تعادل ژئوپلیتیک دارد. در واقع، این توافق، عربستان را به دومین کشور عربی (پس از امارات) با برنامه هسته‌ای پیشرفته، اما با وابستگی فنی به آمریکا، تبدیل می‌کند. این توافق هنوز نهایی نشده و باید برای تصویب به کنگره آمریکا ارسال شود که ممکن است چندین ماه طول بکشد.

جزئیات توافق عربستان و آمریکا
تــوافـق بخش ۱۲۳ 

(Section ۱۲۳ Agreement) که بر اساس «بخش ۱۲۳» قانون انرژی اتمی آمریکا (Atomic Energy Act ۱۹۵۴) در مورد همکاری با سایر ملل تنظیم می‌شود، چهارچوبی قانونی برای همکاری هسته‌ای غیرنظامی بین ایالات‌متحده و شرکای خارجی فراهم می‌کند. این توافق نه‌تنها یک سند تجاری بلکه یک چهارچوب سیاسی و فنی است که بر عدم اشاعه هسته‌ای (Nonproliferation) تمرکز دارد و امکان صادرات فناوری، تجهیزات و مواد هسته‌ای آمریکایی را به عربستان سعودی می‌دهد. در حال حاضر (نوامبر ۲۰۲۵)، دو کشور یک «بیانیه مشترک تکمیل مذاکرات» (Joint Declaration on the Completion of Negotiations on Civil Nuclear Energy Cooperation) امضا کرده‌اند که پیش‌درآمدی بر توافق رسمی ۱۲۳ است؛ اما متن کامل هنوز نهایی نشده و باید برای تصویب به کنگره آمریکا ارسال شود. جزئیات فنی کلیدی مذاکرات اخیر به ترتیب ذیل قابل‌ بررسی است.
(۱) معیارهای عدم اشاعه هسته‌ای (Nonproliferation Criteria): توافق ۱۲۳ باید معیار سختگیرانه عدم اشاعه را رعایت کند؛ که هدف آنها جلوگیری از استفاده دوگانه (Dual-use) فناوری برای اهداف نظامی است. حفاظت از مواد و تجهیزات بدین‌صورت که تمام مواد هسته‌ای منتقل‌شده (مانند اورانیوم غنی‌شده کم یا سوخت راکتور) باید تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) قرار گیرند. عربستان موظف است پروتکل اضافی (Additional Protocol) به توافق پادمانی (Safeguards) را امضا کند که دسترسی گسترده‌تری به تأسیسات هسته‌ای فراهم می‌کند. حقوق رضایت آمریکا (Consent Rights) بدین نحو که ایالات‌متحده حق وتو بر هرگونه بازانتقال (Retransfer)، غنی‌سازی (Enrichment) یا بازفرآوری (Reprocessing) مواد آمریکایی را دارد. در نسخه «استاندارد طلایی» 
(Gold Standard)؛ مشابه توافق با امارات در ۲۰۰۹، عربستان باید صریحاً غنی‌سازی و بازفرآوری را برای همیشه ممنوع اعلام کند. این شرط، اصلی‌ترین چالش فعلی مذاکرات است؛ زیرا عربستان اصرار بر حفظ حق غنی‌سازی داخلی (برای چرخه سوخت کامل) دارد. استفاده صلح‌آمیز بدین وصف که تمام فعالیت‌ها محدود به تولید برق، آب‌شیرین‌کن‌ها و تحقیقات غیرنظامی است. هیچ حمایتی از تولید سلاح هسته‌ای مجاز نیست و عربستان باید به معاهده عدم اشاعه (NPT) پایبند بماند.
(۲) دامنه فنی همکاری 
(Scope of Cooperation): انتقال فناوری و تجهیزات شامل صادرات راکتورهای پیشرفته (مانند AP۱۰۰۰ شرکت وستینگهاوس)، توربین‌ها، سیستم‌های کنترل ایمنی و نرم‌افزارهای شبیه‌سازی می‌باشد. 
هدف، ساخت ۲ تا ۴ نیروگاه هسته‌ای بزرگ (هرکدام ۱ تا ۵/ ۱ گیگاوات) در عربستان تا ۲۰۳۵ است که می‌تواند ۱۵ تا ۲۰ درصد از نیاز برق کشور را تأمین کند. در رابطه با چرخه سوخت 
(Fuel Cycle) عربستان می‌تواند اورانیوم خام (از معادن مانند جبل صاید) استخراج و صادر کند؛ اما غنی‌سازی و فراهم آوردن سوخت باید توسط شرکت‌های آمریکایی (مانند Centrus Energy) انجام شود. این امر به تنوع زنجیره تأمین آمریکا در برابر محدودیت‌های روسی کمک می‌کند؛ اما عربستان را از استقلال کامل در سوخت‌رسانی محروم می‌سازد. جهت ایمنی و امنیت 
(Safety and Security) الزام به رعایت استانداردهای IAEA برای حفاظت فیزیکی (Physical Protection) در برابر سرقت یا حملات و همکاری در آموزش پرسنل سعودی برای عملیات رآکتورها شامل تبادل دانش در زمینه مدل‌سازی حوادث (Accident Modeling) و مدیریت پسماندهای هسته‌ای مقرر می‌گردد.
(۳) فرآیند تصویب و اجرا (Approval and Implementation Process): پس از امضای نهایی توسط رئیس‌جمهوری، توافق برای کنگره ارسال می‌شود. رئیس‌جمهوری باید تأیید کند که توافق «ریسک غیرمنطقی برای امنیت ملی» ایجاد نمی‌کند. کنگره می‌تواند با قطعنامه مشترک آن را رد کند؛ اما سابقه نشان می‌دهد اکثر توافق‌ها (۲۶ مورد فعلی) تصویب می‌شوند. بدون توافق ۱۲۳، همکاری محدود به «مجوزهای ۸۱۰» (Part ۸۱۰ Authorizations) است که فقط فناوری غیرمحرمانه را پوشش می‌دهد. توافق کامل، همکاری فنی عمیق‌تری مانند طراحی رآکتور را مجاز می‌کند. مدت توافق معمولاً ۳۰ ساله با امکان تمدید و شامل مکانیسم‌های بازبینی دوره‌ای برای انطباق با تغییرات IAEA می‌باشد.

معماری هسته‌ای مدیریت‌شده
یکی از جنبه‌های مهم این توافق، حذف کامل غنی‌سازی و بازفرآوری اورانیوم از قلمرو سعودی است. در بیانیه انرژی آمریکا، تأکید شده که این توافق «تعهد محکم به عدم اشاعه» دارد و همکاری باید در چهارچوب استانداردهای بین‌المللی نظارتی و ایمنی انجام شود. اگر چنین تعهدی در متن نهایی گنجانده شود، این به معنای آن خواهد بود که عربستان می‌تواند برق هسته‌ای تولید کند؛ اما نمی‌تواند چرخه سوخت ملی خود را بسازد. این همان الگوی «هسته‌ای شدن بدون استقلال چرخه سوخت» است که برخی آن را مدلی کنترل‌شده می‌دانند؛ مدلی که آمریکا آن را برای حفظ تأثیر استراتژیک در منطقه ترجیح می‌دهد.
در سطح منطقه‌ای، این توافق می‌تواند به ایجاد «معماری هسته‌ای مدیریت‌شده در خلیج‌فارس» کمک کند؛ جایی که کشورهای منطقه با دسترسی به انرژی هسته‌ای، تحت نظارت بین‌المللی باقی بمانند و چرخه سوخت مستقل نداشته باشند. این مدل می‌تواند به آمریکا امکان دهد نفوذ فناوری‌ خود را در منطقه گسترش دهد بدون اینکه ریسک اشاعه هسته‌ای را به‌طور کامل پذیرفته باشد.
این توافق ژئوپلیتیک تأثیرات مهمی بر توازن قدرت در خاورمیانه دارد. اول آنکه با مشارکت آمریکا در پروژه‌های هسته‌ای عربستان، نفوذ فناورانه واشنگتن در منطقه بیشتر تقویت می‌شود. این می‌تواند به معنای محدود شدن نفوذ رقبا مانند چین یا روسیه در بازار انرژی هسته‌ای خلیج‌فارس باشد.
دوم، این مدل همکاری می‌تواند تبدیل به الگوی منطقه‌ای شود. سعودی که به توافق ۱۲۳ تن داده، ممکن است به الگویی برای سایر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس تبدیل شود؛ کشورهایی که خواهان انرژی هسته‌ای‌اند اما ممکن است از چرخه سوخت مستقل صرف‌نظر کنند؛ در ازای فناوری، سرمایه و تضمین عدم اشاعه.
سوم، این توافق به موقعیت ایران نیز بازخورد مهمی دارد. در حالی‌ که عربستان هسته‌ای شدن را تجربه می‌کند، عدم دسترسی به چرخه سوخت مستقل باعث می‌شود ایران همچنان یکی از معدود کشورهایی باشد که توانایی کافی در چرخه کامل سوخت دارد. این وضعیت می‌تواند به تهران اهرم راهبردی مهمی در مذاکرات منطقه‌ای و بین‌المللی بدهد. عربستان می‌خواهد مانند توافق با امارات، شرط «مقایسه با همسایگان» 
(Parity Clause) را حفظ  کند؛ یعنی اگر ایران غنی‌سازی کند، عربستان هم حق داشته باشد. آمریکا اما بر «استاندارد طلایی» اصرار دارد تا از مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه جلوگیری کند.

 روشن‌ساز کلام
اگر این توافق ۱۲۳ به‌طور کامل اجرایی شود، ما شاهد شکل‌گیری یک «نظام امنیت انرژی هسته‌ای نوین در خلیج‌فارس» خواهیم بود: یک معماری مدیریت‌شده که در آن آمریکا بازیگر فناوری مرکزی است و عربستان مصرف‌کننده استراتژیک اورانیوم. درعین‌ حال، امکان توسعه تدریجی ظرفیت داخلی اورانیوم سعودی وجود دارد؛ اما در چهارچوبی که آمریکایی‌ها بخش حساس چرخه سوخت را در کنترل دارند. در بلندمدت، این مدل می‌تواند به یک «استراتژی مقاوم‌سازی زنجیره تأمین انرژی» تبدیل شود: عربستان نقش تأمین‌کننده کلیدی اورانیوم را ایفا می‌کند، آمریکا فناوری و بازار را فراهم می‌کند و نظم هسته‌ای منطقه در یک چهارچوب عدم اشاعه حفظ می‌شود.
پیاده‌سازی این چشم‌انداز اما با مخاطراتی نیز همراه است: از هزینه پروژه‌های هسته‌ای تا تضمین پایداری مالی؛ از پذیرش نظارت آژانس بین‌المللی تا مدیریت پسماند. موفقیت این توافق بستگی به تعادل دقیق میان منافع اقتصادی و نگرانی‌های امنیتی دارد.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار جهان