بحران آب و مدیریت جمعیت در ایران
مجید سیاری، کارشناس ارشد منابع آب در یادداشتی نوشت: در گذشته میگفتیم کشور ما در یک منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته اما در حال حاضر باید بگوییم خشک و فرا خشک شده است. زیرا چند سالی است که حجم بارندگیها کمتر از متوسط شده است و این توالی کاهش بارندگیها زیر متوسط اثر آن از کمتر بودن بارندگی شدیدتر است. به طوری که ممکن است یک یا دو سال زیر نرمال باشد اما بعد از آن بارشی تا اندازه نرمال را داشته باشیم.
گروه اقتصادی: اما زمانی که چند سال پشت سر هم بارش زیر نرمال را تجربه کنید اثر خشکسالی تشدید میشود. بنابراین اغلب منابع تحت تأثیر آن قرار میگیرد. امسال در کل کشور میزان بارندگی حدود نصف مقدار متوسط بود و با وجود اینکه وارد پاییز شدیم خیلی از استانها بارندگی نیز نداشتند. از سوی دیگر در حال حاضر با دو پدیده کاهش بارش و افزایش جمعیت مواجه هستیم که این جمیعت نه تنها نیازمند آب شرب است بلکه به غذا نیز نیازمند است که همین امر میزان مصرف آب در کشور را افزایش میدهد.
با شرایطی که در حال حاضر در کشور داریم از نظر ظرفیت آبی بر اساس محاسباتی، ما برای جمعیتی حدود 45 میلیون نفر ظرفیت آبی داریم و آن نیز در شرایطی است که بتوانیم مصرف آن را به صورت دقیقی مدیریت کنیم. بنابراین زمانی که جمعیت بیش از دو برابر ظرفیت آبی کشور مستقر شده است. دیگر منابع جدیدی برای اتکا وجود ندارد. سدها و چاهها همه به چرخه مصرف وارد شدهاند و دیگر آبی برای تولید تازه وجود ندارد. در نتیجه تکلیف ما روشن است باید از رشد تقاضا جلوگیری کنیم. علاوه بر آن باید مدیریت مصرف، مدیریت تقاضا و افزایش بهرهوری که سه راهکار اصلی هستند را در رأس اقدامات خود قرار دهیم. یعنی باید رشد جمعیت کنترل شود. برخی میگویند هرم سنی جمعیت باید اصلاح شود، اما در حال حاضر مشکل اصلی اندازه جمعیت است. بسیاری از کشورها مهاجران جوان و تحصیلکرده جذب میکنند، در حالی که ما نه تنها این فرصت را از دست دادهایم بلکه شاهد ورود اتباع به مناطق خشک و نیمه خشک هستیم که سربار منابع آب نیز شدهاند. در واقع اغلب این افراد در مناطقی همچون کرمان، خراسان، یزد و تهران سکونت میکنند که همه این شهرها با بحران آب مواجه هستند. بنابراین یکی از اقدامات ضروری، رسیدگی به اتباع غیرقانونی و جلوگیری از رشد جمعیت است. همچنین باید آمایش جمعیت به گونهای باشد که استقرار جمعیت متناسب با ظرفیت حوضههای آبریز انجام شود.
یکی از مشکلاتی که در تهران وجود دارد این است که هر روز خانهها تخریب و دوباره ساخته میشوند و در عمل شهر به کارگاه ساختمانی تبدیل شده است. این در حالی است که تهران هیچ ظرفیت پذیرش جمعیت جدید ندارد و به یک تله تمرکزی بدل شده است که حتی از نظر پدافندی نیز خطرناک است. اما مسئولان باید به این بیندیشند که آیا میتوانند آب شرب مورد نیاز ساکنان این کلانشهر را تأمین کنند یا خیر؟
علاوه بر آن در بخش مدیریت مصرف، هنوز شاهد رفتارهای نادرست هستیم به طوری که هنوز هم شهروندانی را میبینیم که شیلنگ به دست اقدام به شستن ماشینها و خیابانها میکنند و یا در زمان استحمام و مسواک زدن شیر آب را باز میگذارند. این در حالی است که آب شرب بسیار گرانقیمت و ارزشمند است و مشترکان باید این امر را درک کنند. در حال حاضر کشاورزان شمال، دشت هراز، شهریار، پاییندست سد کرج و ورامین حقابه خود را از دست دادهاند تا آب به تهران منتقل شود، اما این آب گرانقیمت بیمحابا مصرف میشود. میزان بهرهوری نیز مسألهای کلیدی است. درحال حاضر در کشور ما میزان بهرهوری آب برای محصولات کشاورزی، کمتر از نصف نرم جهانی است. باید کشت فضای باز به گلخانهها و کشت هیدروپونیک منتقل شود. در گلخانهها با حداقل آب، محصول بیشتری تولید میشود و هم غذا تأمین میشود و هم مصرف آب، کود و سم کاهش مییابد. همچنین ورود شویندهها به سفرههای آب کمتر خواهد شد. بنابراین اگر مدیریت تقاضا، مدیریت مصرف و افزایش بهرهوری در دستور کار قرار نگیرد، کشور با تهدید جدی در حوزه آب و امنیتزیستی روبهرو خواهد شد.
انتهای پیام/