پتر استانکوف در کتاب آشنایی با اقتصاد سیاسی پوپولیسم موج پوپولیستی متأخر را تحلیل میکند؛
چهرههای گوناگون پوپولیسم
فرهنگ
134332
نخست بد نیست به سراغ چیستی پوپولیسم برویم. گونهای از پوپولیسم، رویکردی سیاسی است که سیاستمدار یا جریان سیاسی با تکیه بر آن میکوشد خود را «صدای واقعی مردم» معرفی کند و در برابر نخبگان یا دستگاه رسمی قرار دهد.
تقی قیصری اردهائی - مترجم کتاب: پوپولیسم معمولاً مسائل پیچیده را ساده جلوه میدهد و با تحریک احساسات جمعی، بر بسیج سریع مردم حساب باز میکند. میتوان چهار حوزه را در میدان نقشآفرینی پوپولیسم تشخیص داد: حوزه فرهنگی، حوزه سیاسی، حوزه اجتماعی و حوزه اقتصادی. برخی دیگر استدلال میکنند که پوپولیسم میتواند بسته به زمینه، جلوههای گوناگون و حتی متناقضی به خود بگیرد.
سویههای متناقض پوپولیسم
در حوزه فرهنگی، پوپولیسم بر «ناسیونالیسم» تکیه میکند. بهادعای پوپولیسم فرهنگی، «مردم واقعی» تنها اهالی «اصیل» دولت-ملت مایند، و مهاجران، مجرمان، اقلیتهای قومی و مذهبی، و نخبگان جهانوطن «بیگانگان» هستند. پوپولیسم فرهنگی در غرب معمولاً ادعای سنتگرایی مسیحی، حاکمیت ملی، و تصویرسازی از مهاجران بهعنوان دشمن دارد. از این رو مخاطب پوپولیسم فرهنگی طیفی از اقشار گوناگون جامعه، بویژه قشر متوسط است. این «ابزارها» بویژه مطلوب نیروهای سیاسی راست افراطی هستند و از آنها برای اثبات اصالت «افتخارات ملی»، «نژاد پاک ونژاد برتر»، «خاک وطن»، «برتری فرهنگی»، و به در آوردن آرای اقشار کمدرآمد جامعه از صندوق رقبا بهره میگیرند. در حوزه سیاسی، پوپولیسم جامعه را به دو گروه «عوام» و «نخبگان» تقسیم میکند و آنها را روبهروی هم قرار میدهد.
این رویکرد، از سوی پوپولیسم راست افراطی بهقصد در هم کوبیدن نخبگان احزاب راست میانه نیز به کار گرفته میشود. آنها چهرهای آشفته از نظام سیاسی کشور ارائه میدهند که کل آن نتیجه حضور حزب رقیب یا جناح رقیب در قدرت اجرایی و قانونگذاری است. نحله راست افراطی پوپولیسم سیاسی بهشدت رادیکال، موعودگرا، و آوانتوریست است. استفاده از همه ابزارها، از دستوری حکومتی (executive order) ظاهراً قانونی تا دستور حکومتی مغایر قانون، اهرمهای قانونگذاری و مقرراتگذاری، و حتی به خیابان کشاندن «مردم» برای حمله به نهادهای حاکمیتی در خدمت هژمونی مطلق نیروی سیاسی در نزد اینان مجاز است. پوپولیسم راست گاه با شعارهای رادیکال سعی در جلب آرای اقشار پایین از صندوق رأی طیف چپ دارند.
پوپولیسم سیاسی چپ/ سوسیالیستی نیز بر تقسیم جامعه به دو قطب و رودررو قرار دادن «مردم» یا گاهی رادیکالتر از آن، یعنی «کارگران و زحمتکشان» در برابر سردمداران نظام «بهرهکشی»، به دنبال جلب آرای آنها در صندوقهای رأی هستند. با خیزش پوپولیسم در دهه اخیر، احزاب چپ میانه، و چپ افراطی نیز با سلاح رقیب به میدان میروند. شعار چپِ تاریخی همواره بر «آگاهی» طبقات فرودست از سازوکار بهرهکشی طبقاتی و حقوق اجتماعی آنها متکی بوده است. امروزه بسیجِ شعاری در جلب آرای رأیدهندهها در دموکراسیهای غربی از طیف راست به طیف چپ نیز سرایت کرده است. گرچه، دستبهدست شدن دولتها بین این جناحها در بستر «قانونی» بازار آزاد، در عمل فرجه چندانی برای طیفهای چپ در پیاده کردن برنامههای جامعهنگر و حمایتی ایجاد نمیکند.
از سوی دیگر، پوپولیسم بهمثابه ابزاری در دست قدرتهای سیاسی ماهرانه میتواند از چهرهای به چهره دیگر درآید: از ضدیت با نظام حاکم موجود (anti-establishment) تا پوپولیسم خودکامه (authoritarian). این سویههای متناقض پوپولیسم معاصر، با دوگانهسازی مردم/نخبگان، تقلیل پیچیدگیهای سیاست به اراده واحد مردم، اتکای پررنگ به عاطفه و هیجان جمعی، و در سوی دیگر با برساختن نخبهای بزککرده در هیأت ابرقهرمانی معجزهگر و بینیاز از مشروعیت دوفاکتو یا قانونی، شناخته میشود. در اینجا از پوپولیسم مسلط «غرب» سخن میگوییم، از ترامپ تا حزب استقلال انگلستان (UKIP)، جبهه ملی فرانسه، و جنبش پنجستاره ایتالیا. زیرا پوپولیسم به معنی «مردمخیزی» با خود عنصر «مردم» را یدک میکشد و از این رو با دموکراسی به معنی «مردمسالاری» که «مردم» را در انتخاب سرنوشت خود «آزاد» میبیند قرابت واژگانی دارد: پیوند ایدئولوژیهایی که ریشه در جامعه غرب دارد و دستکم در عصر مدرن بسیاری از متفکران غربی آن را فضیلتی معجزهگون برای رستگاری بشریت قلمداد کردهاند.
بدینسان پوپولیسم در «غرب» و «شمال» از یک سو در واکنش به شکستهای سیاسی ایدئولوژی «لیبرالیسم/نیولیبرالیسم» و برای ترمیم سیمای بلورین آن به میدان میآید. از سوی دیگر اما، پوپولیسم با چهرهای خودکامه برای ارضای اذهان خسته و وازده از سیاستهای نیولیبرالیستی و حمله به ارکان جامعه لیبرال، انتخابات آزاد، و نهادهای اجتماعی، تحقیر نهاد علم، ضدیت با توسعه پایدار، ظاهر میشود. و شگفت آنکه رهبران پوپولیست یکروزدرمیان به هر یک از این گفتمانها متوسل میشوند تا «دال تهی» مطلوبشان را شکل دهند. مظروفی خالی از محتوی، فاقد عمق، دهنپرکن، و پرزرقوبرق، که بهدور از چشم و گوش همان «مردم» در موقعیت مناسب با محتوای مورد نظر آن را پر خواهند کرد.
پوپولیسم با چهرههای گوناگون به میدان میآید. گاه با ظاهر خودکامه و اقتدارگرا برای اکثریت جذبهزده و ناامید از سیاستهای باز اما بینانو آب. گاهی نیز زیر لوای جامعه باز به صحنه میآید تا آرای مردم خسته و نومید از فضای امنیتی و سرکوب را با وعده آزادیهای اجتماعی درو کند.
در صد سال اخیر شاهد دو مقطع زمانی خیزش معنیدار موج پوپولیسم بودهایم. از ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۰ (آستانه جنگ دوم جهانی) و از ۲۰۱۰ تاکنون. از اواخر دهه ۲۰۰۰ آرای پوپولیستهای متکی به سیاستهای خودکامه ابتدا با شیبی آرام و سپس با شیبی بسیار تند رشد کرده است. بسیاری از جامعهشناسان و نیز تحلیلگران اقتصاد سیاسی، این روند را هشداردهنده تلقی کردهاند. شاید به همین دلیل است که بسیاری از صاحبنظرانی که کتابهای «آشنایی با اقتصاد سیاسی پوپولیسم» و «آزادی اقتصادی و رفاه، پیش و پس از بحران» (زیر چاپ) استانکوف را مطالعه کردهاند، بر «بهموقع» بودن انتشار این کتابها تأکید کردهاند. چنین خیزش شتابناکی در آرای پوپولیستها در ذهن بسیاری از تحلیلگران پرسشهای بیپاسخی به جای گذاشته است.
شباهتها و تفاوتهای استانکوف و لاکلائودر تحلیل پوپولیسم
نمیتوان از پوپولیسم سخن گفت و نگاهی به نظریه ارنستو لاکلائو۱ فیلسوف آرژانتینی نینداخت. یکی از منابع ارزشمند نظری در این حوزه، میتوان کتاب «درباره عقل پوپولیستی»۲ یا درواقع نقد و تحلیل خردِ پوپولیستی لاکلائو را نام برد که به فارسی نیز ترجمه شده است. این کتاب یکی از اثرگذارترین آثار نظری در حوزه سیاست معاصر به شمار میرود. لاکلائو، نظریهپرداز آرژانتینی، در این کتاب تلاش میکند پوپولیسم را نه نوعی انحراف، خطا، یا آسیب سیاسی، بلکه بهعنوان منطقی بنیادین در شکلگیری امر سیاسی توضیح دهد. او با رویکردی پساساختارگرا و با اتکا به نظریه گفتمان، تصویری کاملاً متفاوت از پوپولیسم ارائه میکند که بسیاری از تلقیهای مرسوم را به چالش میکشد.
از دید لاکلائو، هر پروژه سیاسی جمعگرا، ناگزیر پوپولیستی است، زیرا سیاست در لحظههایی شکل میگیرد که گروههای پراکنده اجتماعی حول مطالبه مشترکی گرد هم میآیند و نوعی «مردم» نمادین را شکل میدهند. از نظر او، «مردم» موجودیت از پیش تعیینشدهای نیست، بلکه برساختهای گفتمانی است که از طریق پیوند دادن مطالبات ناهمگون و ایجاد نوعی «زنجیره همارزی» شکل میگیرد. در این فرآیند، پوپولیسم بهعنوان منطقی سیاسی عمل میکند، نه صرفاً به عنوان نوعی سبک رهبری یا استراتژی تبلیغاتی.
در «خردِ پوپولیستی»، مفهوم مشهور «دال تهی» نقش کلیدی دارد. دال تهی نمادی است که بدون داشتن معنایی مشخص، توانایی دربرگرفتن مجموعهای گسترده از مطالبات گوناگون را پیدا میکند. واژههایی مانند «عدالت»، «آزادی»، «ملت»، یا «تغییر» در لحظههای سیاسی میتوانند به دالهای تهی تبدیل شوند. این دالها، به گفته لاکلائو، خلأ معنایی لازم را برای بسیج سیاسی پر میکنند زیرا گروههای مختلف میتوانند معناهای خود را در آن بریزند و حول آن متحد شوند.
لاکلائو در نهایت نتیجه میگیرد که پوپولیسم جنبه اجتنابناپذیری از سیاست دموکراتیک است، زیرا بدون آن هیچ سوژه جمعی شکل نمیگیرد. نقد اصلی او متوجه رویکردهایی است که پوپولیسم را ذاتاً خطرناک، غیرعقلانی، یا دشمن دموکراسی معرفی میکنند. از نگاه او، مسأله این نیست که پوپولیسم «خوب» است یا «بد»، بلکه این است که پوپولیسم چگونه و در چه جهتی به کار گرفته میشود، برای بنیان کردن دموکراسی، یا برای محدود کردن آن.
هرچند یکی از منابع نسبتاً پرتکرار استانکوف، نظریههای لاکلائو است اما نگاه او به پوپولیسم و بویژه پوپولیسم راست افراطی اندکی بدبینانهتر است. نگاهی به فصل پایانی کتاب «آشنایی با اقتصاد سیاسی پوپولیسم» یعنی «با پوپولیسم چه میتوان کرد؟» نشان میدهد از دیدگاه استانکوف «باید کاری در قبال روند رشد شتابنده پوپولیسم کرد» در غیر این صورت «هزینههایی» را بر جوامع تحمیل خواهد کرد. او فصل پایانی کتاب را با این جمله به پایان میرساند: «به شهادتِ تاریخ، خیزابههای پوپولیستی موقتی است. اینکه موج اخیر چه مدت طول خواهد کشید و چه هزینهای در بر خواهد داشت به توانایی ما در آموختن از گذشتهمان بستگی خواهد داشت. »
پتر استانکوف را میتوان با مجموعهای از نقاط قوت علمی و حرفهایش معرفی کرد. او اقتصاددانی است که اقتصاد سیاسی پوپولیسم یکی از حوزههای اصلی تخصصش به شمار میرود. استانکوف در سالهای اخیر پژوهشهای ارزشمندی درباره پیوند میان پوپولیسم، اصلاحات اقتصادی، آزادی اقتصادی و پیآمدهای سیاستگذاری ارائه کرده است. استانکوف فارغالتحصیل مقطع دکترای اقتصاد از بنیاد سرگئی۳ در پراگ و همچنین یک دکترای دیگر در اقتصاد سیاسی است، و اکنون بهعنوان استاد ممتاز در دانشگاه «اقتصاد ملی و جهانی» به کار پژوهش اشتغال دارد.
او در کنار فعالیت پژوهشی، تجربه تدریس گسترده در حوزههایی مانند اقتصاد نهادگرا، اقتصاد توسعه، اقتصاد سیاسی، اقتصاد پولی، و روششناسی پژوهش دارد. بخشی از این نقش آموزشی در قالب فعالیت او در دانشگاه رویال هالووی لندن نیز ادامه یافته است. استانکوف از سال ۲۰۱۸ تا کنون بهعنوان مدرس ارشد و مسئول آموزش گروه اقتصاد رویال هالووی با این دانشگاه همکاری میکند. همچنین استانکوف از بنیانگذاران مرکز تحقیقات در انستیتو آموزش اقتصاد۴ دانشگاه رویال هالووی است که نقش مهمی در تدوین و تألیف برنامههای نوآورانه آموزشی دارد.
در حوزه پژوهش، استانکوف کارنامهای متنوع و پربار دارد. آثار او موضوعاتی همچون اصلاحات بازار، پیآمدهای بهکارگیری شاخص «بهبود فضای کسبوکار۵» بانک جهانی، بهرهوری شرکتها، بحرانهای مالی، آزادی اقتصادی، و رفاه اجتماعی را دربرمیگیرد. ترکیب این ویژگیها -یعنی عمق نظری، پژوهشهای بینالمللی، تجربه تدریس، نوآوری آموزشی، و توجه به پیوند میان اقتصاد و سیاست- پتر استانکوف را به یکی از چهرههای قابلتوجه اقتصاد معاصر در حوزه اقتصاد سیاسی و مطالعات اصلاحات اقتصادی تبدیل کرده است.
کتاب «آزادی اقتصادی و رفاه پیش و پس از بحران» استانکوف نیز همچون کتاب «آشنایی با اقتصاد سیاسی پوپولیسم» غنی از شواهد عینی، آمارهای تطبیقی از مراکز معتبر جهانی، و بررسی عمیق سیاستهای اقتصادی مطرح در دهههای اخیر است. مخاطب هر دو کتاب طیفی از پژوهشگران دانشگاهی، سیاستگذاران و اقتصاددانان حاکمیتی، دانشجویان، و کنشگران سیاسی و اقتصادی در بخش خصوصی است. ترجمه این کتاب نیز به همین قلم مراحل پیش از چاپ خود را میگذراند. اغراق نیست اگر بگوییم شناخت این پدیده سیاسی-اقتصادی و سازوکارهای اجتماعی آن یکی از ضرورتهای جوامع امروزی است. احتمالاً طیف دانشجویان یا فعالان اقتصادی برای تکمیل سری مطالعاتی خود در این حوزه به سراغ کتاب مختصر و مفید «اقتصاد سیاسی» سارا کامین۶ نیز خواهد رفت که بهزودی منتشر میشود. درواقع شاید بتوان گفت کتاب سارا کامین که «نگاه مجملی است به موضوعی مفصل» نوعی پیشنیاز برای مطالعه هر کتاب دیگری با موضوع اقتصاد سیاسی یا اندیشه اقتصادی است.
پینوشت:
[۱] - Ernesto Laclau
[۲]- عنوان ترجمه دیگری از این کتاب «پوپولیسم، در باب عقل پوپولیستی» است
[۳] - Center for Economic Research and Graduate Education - Economics Institute (CERGE-EI)
[۴] - Centre for Research in Economics Education (CREEd)
[۵] - Ease of Doing Business Index
[۶] - Sarah Comyn
انتهای پیام/