افقی نو برای هنر تجسمی ایران
حسین نوروزی پژوهشگر مطالعات هنر درباره هنر تجسمی ایران، یادداشتی به روزنامه ایران ارائه کرد.
گروه فرهنگی -ایران آنلاین: در سپهر پرآشوب هنر معاصر ایران، «آرتفر تهران» طی سالهای اخیر به یکی از مهمترین و جدیترین رویدادهای عرضه و مبادله آثار هنری بدل شده است؛ رویدادی که نه تنها محل نمایش تلاشهای هنرمندان و گالریهاست، بلکه بهمثابه آیینهای از وضعیت اقتصادی، فرهنگی و زیباشناختی جامعه عمل میکند. در دورهای که اقتصاد هنر با نوسانات پیدرپی مواجه است و هنرمند ایرانی بیش از هر زمان دیگری به فضایی رسمی، امن و پایدار برای ارائه و فروش آثار خود نیاز دارد، «آرتفر تهران» به نقطه اتکایی تبدیل شده است که میتواند میان خلق اثر و گردش سرمایه پیوندی تازه برقرار کند.
این رویداد تنها نمایشگاهی از آثار هنری نیست؛ بلکه ساختاری است که میکوشد هنر را از ساحت انزوا بیرون کشیده و آن را در جایگاه واقعی خود در اقتصاد خلاق قرار دهد. اهمیت چنین رویدادهایی زمانی آشکار میشود که به دشواریهای بازار هنر ایران، بویژه در تهران، نگاه کنیم؛ شهری که با وجود تنوع فرهنگی، گستردگی مخاطبان و حضور بیشترین تعداد گالریها در کشور، هنوز از نبود سازوکارهای مالی شفاف، قوانین حمایتی پایدار و زیرساختهای منسجم رنج میبرد.
«آرتفر تهران» در چنین شرایطی نقشی دوگانه دارد: از یک سو چشماندازی امیدوارکننده برای هنرمند فراهم میکند تا آثار خود را بدون واسطههای پیچیده به خریداران معرفی کند و از سوی دیگر برای مجموعهداران، نهادهای هنری، دانشگاهها و سایر بازیگران عرصه هنر بستری فراهم میآورد تا روندهای تازه را شناسایی کنند، استعدادهای نوظهور را بیابند و جایگاه هنر ایران را در نقشه بزرگتر منطقه غرب آسیا دنبال کنند.
کاغذ؛ ستاره پنهان و آشکار هنر امروز
یکی از ویژگیهای برجسته دوره اخیر «آرتفر تهران» تمرکز پررنگ بر آثار مبتنی بر کاغذ است؛ تمرکزی که صرفاً یک انتخاب اجرایی نیست بلکه بیانیهای زیباییشناختی و اقتصادی محسوب میشود. کاغذ نه تنها بستر تاریخی نگارش و ترسیم در فرهنگ ایرانی است، بلکه یکی از اصیلترین مواد اثرپذیر هنرهای بصری به شمار میرود. در این دوره، آثار متنوعی بر پایه کاغذ ارائه شدهاند: از طراحی و نقاشی، چاپ دستی و دیجیتال، پرینتمیکینگ، لیتوگرافی، عکاسی چاپشده روی کاغذ، کلاژ، حجمهای پاپیهماشه تا تجربههای معاصر در هنر حروف و بازیهای بصری. این انتخاب، دلایلی چندگانه دارد: اول قابلیت تولید آثار با هزینه کمتر و امکان عرضه به مخاطبان گستردهتر؛ دوم آزادی و انعطافپذیری برای هنرمند در خلق اثر؛ و سوم شفافیت و بیواسطگی تجربه حسی مخاطب نسبت به اثر هنری. کاغذ در اینجا نه حاشیه، بلکه متن اصلی است و همزمان با فراهم کردن امکان عرضه آثار، به ارزش اقتصادی و زیباشناختی هنر ایرانی افزوده است.
گسترش حضور گالریها؛ نقشه تازه هنر ایران
حضور گسترده گالریهای تهرانی و شهرستانی در «آرتفر تهران»، نشان از شکلگیری یک شبکه ملی هنر دارد. تبریز، شیراز، اصفهان، مشهد، رشت، کرمان، اهواز و دیگر شهرها اکنون سهم واقعی در تولید و عرضه آثار دارند. این تکثر جغرافیایی دو پیام مهم دارد: اول تمرکززدایی واقعی و دوم شکلگیری بازارهای محلی که به بازار ملی متصل میشوند. هنرمندان شهرستانی دیگر مجبور نیستند برای دیدهشدن به پایتخت مهاجرت کنند و شبکهای از گالریها در سراسر کشور ستونهای بازار هنر را تقویت میکند.
عکاسی؛ بازگشت به جسمیت و ماده
در این دوره، عکاسی نه به مثابه رسانهای دیجیتال، بلکه به عنوان مادهای ملموس و فیزیکی حضور دارد. چاپهای کاغذی، پرینتهای محدود، کیفوتونها و روشهایی که جسمیت عکس را برجسته میکنند، نشان میدهند که هنرمندان ایرانی به «شیئیت اثر هنری» بازگشتهاند. این گرایش جهانی، که در غرب آسیا نیز رو به گسترش است، هنر عکاسی را به تجربهای ملموس و اقتصادی بدل کرده است.
مقایسه با آرتفرهای غرب آسیا
برای درک جایگاه «آرتفر تهران»، مقایسه آن با فِیرهای منطقه غرب آسیا ضروری است. استانبول، دبی، دوحه، ابوظبی، مسقط و منامه از مراکز فعال این حوزهاند.
استانبول؛ همسایه فرهنگی و رقیب حرفهای
استانبول میزبان رویدادهایی چون Contemporary Istanbul است که با حضور گالریهای بینالمللی و حمایت نهادهای دولتی و خصوصی، به یکی از مهمترین فِیرهای منطقه بدل شده است. روابط تاریخی و اشتراکات فرهنگی ایران و ترکیه سبب شده که آثار هنرمندان ایرانی مورد استقبال مجموعهداران ترک قرار گیرد. «آرتفر تهران» میتواند از این تجربه برای گسترش تعاملات منطقهای بهرهبرداری کند.
دبی، دوحه، ابوظبی؛ سرمایههای عظیم و بازارهای پویا
کشورهای حوزه خلیج همیشه فارس، بویژه امارات متحده عربی، قطر، عمان و بحرین، با سرمایهگذاریهای کلان، فِیرهای بینالمللی برگزار میکنند. شهرهایی مانند دبی و ابوظبی میزبان Art Dubai و رویدادهای مشابه هستند که توجه جهانیان را به هنر منطقه جلب کرده است. با این وجود، آرتفر تهران مزیتی منحصر به فرد دارد: هویت مستقل فرهنگی، اصالت هنری و تمرکز بر استعدادهای داخلی.
اشتراکات فرهنگی؛ سرمایه ناملموس بازار هنر
ایران، ترکیه و کشورهای حوزه خلیج همیشه فارس در تاریخ، سنتهای صنایع دستی، رنگپردازی و نمادهای بصری اشتراکات فراوانی دارند. این سرمایه فرهنگی به هنرمندان ایرانی اجازه میدهد که در بازارهای منطقه دیده شوند و آثارشان مورد استقبال قرار گیرد. شناخت این پیوستگیها میتواند جایگاه «آرتفر تهران» را به عنوان حلقهای مهم در زنجیره هنر منطقه تثبیت کند.
اقتصاد هنر؛ ضرورتی بیش از پیش
«آرتفر تهران» حلقهای حیاتی در اقتصاد هنر است. این رویداد به هنرمند امکان میدهد آثار خود را مستقیم عرضه کند، با مجموعهداران ارتباط برقرار نماید، دیده شود، سفارش بگیرد و حضور حرفهای خود را تثبیت کند. هر فروش یک موفقیت اقتصادی و هر دیدهشدن یک سرمایه فرهنگی است.
درسها و فرصتها
برای آینده «آرتفر تهران»
۱. تقویت ارتباط با آرتفرهای منطقه غرب آسیا
۲. توسعه بخش بینالمللی با هویت ایرانی و استقلال فرهنگی
۳. حمایت از هنرمندان جوان و مستقل
۴. توجه ویژه به هنرهای مبتنی بر کاغذ بهعنوان محور خلاقیت و اقتصاد هنر
۵. ایجاد بانک اطلاعاتی از مجموعهداران، خریدها و روندهای بازار
راهبردهای پایدار
برای تبدیل «آرتفر تهران» به رویدادی پایدار، تقویت مدیریت حرفهای، تعریف استراتژیهای میانمدت و بلندمدت، زیرساختهای فنی، همکاری با نهادهای فرهنگی منطقه و چهارچوب مالی شفاف ضروری است. تجربه موفق استانبول و دبی نشان داده است که مدیریت برنامهمحور و آیندهنگر میتواند رویداد را به جایگاهی بینالمللی برساند. ونتیجه اینکه «آرتفر تهران» بیش از یک نمایشگاه است؛ تمرینی برای آینده هنر ایران و عرصهای برای توازن میان سنت، خلاقیت و اقتصاد هنر. این رویداد با تکیه بر هویت فرهنگی، توان خلاقه هنرمندان و ظرفیتهای گسترشیابنده بازار داخلی میتواند پلی میان گذشته و آینده باشد؛ پلی که هنرمند ایرانی را به مخاطب منطقهای و جهانی نزدیک میکند و اقتصاد هنر ایران را پایدارتر و حرفهایتر میسازد.
انتهای پیام/