تهران؛ کانون همگرایی منطقهای درباره کابل
محمدحسین معصومزاده، پژوهشگر اندیشکده حکمرانی شریف در یادداشتی نوشت: روز یکشنبه، ۲۳ آذرماه، تهران بار دیگر به نقطه ثقل دیپلماسی منطقهای تبدیل شد. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران میزبان نشستی بود که در آن نمایندگان ویژه کشورهای همسایه افغانستان بهعلاوه روسیه گرد هم آمدند تا درباره یکی از پیچیدهترین پروندههای امنیتی و سیاسی اوراسیا، یعنی آینده افغانستان رایزنی کنند.
گروه دیپلماسی: حضور نمایندگان عالیرتبه از چین، روسیه، پاکستان، ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در تهران، پیامی واضح داشت: منطقه به این درک رسیده که نسخههای وارداتی برای امنیت، تاریخ انقضای خود را نشان دادهاند و اکنون نوبت به آزمودن راهحلهای بومی رسیده است. با این حال، غیبت هیأت حاکمه موقت افغانستان (طالبان) در این نشست، پرسشهایی جدی را درباره چشمانداز تعامل کابل با همسایگانش ایجاد کرد.
گذار از امنیت وارداتی به امنیت درونزا
محور اصلی گفتمان حاکم بر نشست تهران، عبور از پارادایم مداخلات فرامنطقهای بود. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در این نشست بر این نکته کلیدی دست گذاشت که امنیت، توسعه و رفاه در افغانستان بهصورت مستقیم با منافع تمامی همسایگان گره خورده است. استدلال تهران بر این پایه استوار است که تجربه دو دهه حضور نظامی ناتو و ایالات متحده، نهتنها ثبات را به ارمغان نیاورد، بلکه با خروجی شتابزده، خلأ امنیتی خطرناکی را ایجاد کرد.
دیپلماتهای ارشد حاضر در تهران بر این باورند که همسایگان، طبیعیترین و قابلاعتمادترین مسیر برای حل بحرانهای افغانستان هستند. این رویکرد که میتوان آن را تلاش برای ایجاد یک «معماری امنیتی منطقهای» نامید، بر اساس اشتراکات تاریخی، فرهنگی و پیوندهای اقتصادی بنا شده است.
برخلاف نسخههای غربی که عمدتاً رویکردی امنیتی-نظامی داشتند، نگاه همسایگان که در تهران تبلور یافت، ترکیبی از دغدغههای امنیتی و فرصتهای ژئواکونومیک است. ایران تلاش دارد با فعالسازی ظرفیتهای ترانزیتی و اتصال آسیای مرکزی به آبهای جنوبی از مسیر افغانستان و ایران، امنیت را با توسعه اقتصادی گره بزند؛ راهبردی که در آن افغانستان حلقهای حیاتی در زنجیره ارزش منطقهای – و نه یک تهدید- دیده میشود.
ارجحیت رابطه دوجانبه با تهران بر سازوکارهای منطقه ای برای کابل
یکی از نقاط مورد توجه نشست تهران، عدم حضور نمایندگان حکومت سرپرست افغانستان بود. با وجود دعوت رسمی، وزارت خارجه طالبان در توجیه عدم حضور در این نشست مدعی شد که روابطشان با ایران در بهترین سطح تاریخی قرار دارد و نیازی به حضور در این نشست خاص نمیدیدند.
با اینکه روایت طالبان از این غیبت، بر ارجحیت روابط دوجانبه فعال با تهران بر سازوکارهای دیگر متمرکز است. با این حال، این رویکرد را میتوان نشانهای از عدم آمادگی طالبان برای پذیرش قواعد بازی چندجانبه دانست. غیبت در نشستی که در آن قدرتهایی نظیر چین و روسیه حضور دارند.
مدیریت تنش در نوار شرقی
نشست تهران در شرایطی برگزار شد که تنشها میان اسلامآباد و کابل به نقطه جوش نزدیک شده است. مرزهای طولانی مشترک میان ایران، پاکستان و افغانستان، هرگونه بیثباتی در این مثلث را به یک تهدید امنیت ملی برای همه طرفها تبدیل میکند. سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران به صراحت اشاره کرد که هرگونه تنش میان همسایگان شرقی، لاجرم تهران را نیز متأثر میسازد.
از این منظر، نشست تهران کارکردی فراتر از صدور بیانیه داشت و به بستری برای میانجیگری غیررسمی و مدیریت بحران تبدیل شد. حضور نماینده ویژه نخستوزیر پاکستان در تهران نشان داد که اسلامآباد نیز با وجود اختلافات، به ظرفیت دیپلماتیک ایران برای مهار تنشها امیدوار است. ایران که خود میزبان میلیونها مهاجر افغانستانی است و هزینههای گزافی برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر و تروریسم میپردازد، نمیتواند نسبت به شعلهور شدن درگیریهای نظامی در مرزهای شرقی خود بیتفاوت باشد. تلاش برای ایجاد اجماع منطقهای، راهکاری پیشگیرانه برای جلوگیری از تبدیل شدن رقابتهای مرزی به جنگهای نیابتی جدید است.
اقتصاد به مثابه پیشران امنیت
بخش مهمی از مذاکرات در تهران، حول محور اقتصاد و اتصالات زیرساختی چرخید. نگاه تهران و همسایگان آسیای مرکزی این است که تنها راه پایدارسازی امنیت در افغانستان، ادغام این کشور در پروژههای کلان اقتصادی است. توسعه کریدورهای ترانزیتی، خطوط ریلی و تبادلات انرژی، میتواند منافع گروههای مختلف در افغانستان را با ثبات منطقهای همراستا کند.
عراقچی در سخنان خود بر این نکته تأکید کرد که جایگاه ژئواکونومیک افغانستان، آن را در مرکز شبکههای ارتباطی قرار داده است. اما تحقق این پتانسیل نیازمند ثباتی است که جز با همکاری جمعی همسایگان حاصل نمیشود. حضور ازبکستان و ترکمنستان در این نشست، نشاندهنده علاقه آسیای مرکزی به بازگشایی مسیرهای تجاری جنوب است، مسیری که از خاک افغانستان و سپس ایران میگذرد. اما همه این طرحها با یک پیششرط بزرگ مواجهاند: تضمین امنیت و وجود یک دولت مسئول در کابل که به تعهدات بینالمللی پایبند باشد.
آزمونی برای دیپلماسی همسایگی
نشست نمایندگان ویژه در تهران را باید گامی رو به جلو در جهت تثبیت دکترین «راهحلهای منطقهای برای مشکلات منطقهای» دانست. ایران با برگزاری این نشست نشان داد که علیرغم چالشها و حتی بدعهدیها (مانند مسأله حقابه)، همچنان مسیر گفتوگو و تعامل چندجانبه را بر تقابل ترجیح میدهد.
پیام تهران به کابل و سایر بازیگران مشخص بود: امنیت کالا نیست که از خارج وارد شود، بلکه محصولی است که باید با مشارکت همگانی در منطقه تولید شود. غیبت طالبان، اگرچه یک کاستی برای این نشست محسوب میشد، اما نتوانست اراده همسایگان برای هماهنگی بیشتر را متوقف کند. کشورهایی مانند چین، روسیه و جمهوریهای آسیای مرکزی با حضور خود در تهران، مهر تأییدی بر نقش اساسی ایران در معادلات افغانستان زدند.
اکنون توپ در زمین کابل است. هیأت حاکمه افغانستان باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد همچنان در انزوای نسبی و با تکیه بر روابط دوجانبه محدود حرکت کند، یا با پذیرش دعوت همسایگان و حضور در چنین فرمتهایی، گامی عملی به سوی مسئولیتپذیری بینالمللی و بهرهبرداری از فرصتهای اقتصادی منطقه بردارد.
آنچه مسلم است، صبر استراتژیک همسایگان بیپایان نیست و تداوم بیثباتی یا عدم همکاری، میتواند هزینههای سنگینی را بر اقتصاد و امنیت شکننده افغانستان تحمیل کند. تهران با میزبانی این نشست، چراغ راهنمایی را روشن کرد تا مسیر گذار از بحران به ثبات، نه از واشنگتن یا اروپا، بلکه از پایتختهای منطقه بگذرد.
انتهای پیام/