بازگشت داوطلبانه، شکست نیست

ورزش

136654
بازگشت داوطلبانه، شکست نیست

علیرضا فارسی- استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی در روزنامه ایران: ورزشکارانی که مهاجرت می‌کنند عموماً در میدان رقابت جهانی با محدودیت‌های ساختاری، نابرابری‌های اقتصادی و انسداد مسیرهای حرفه‌ای در کشور مبدأ روبه‌رو هستند.

ایران آنلاین: این شرایط، مهاجرت را به‌عنوان راهبردی عقلانی برای دستیابی به امکانات حرفه‌ای و تحقق هویت موفق ورزشی مطرح می‌کند. با این حال، ورود به میدان ورزشی کشور مقصد، غالباً با چالش‌های هویتی، فشارهای روانی و رقابت شدید همراه است و پیامدهای بازگشت به کشور مبدأ نیز ابعاد اجتماعی و روانی ویژه‌ای دارد. از منظر جامعه‌شناسی، مهاجرت ورزشکاران تنها حاصل تصمیم فردی نیست، بلکه بازتابی از نابرابری‌های نهادی، اقتصادی و نمادین است. کشورهای مقصد، بویژه اروپایی، به‌عنوان «مرکز» با تمرکز امکانات حرفه‌ای، زیرساخت‌های پیشرفته و مشروعیت نمادین، نقش جذب‌کننده استعدادهای ورزشی را ایفا می‌کنند، در حالی که کشورهای مبدأ، مانند ایران با محدودیت منابع، ضعف زیرساخت‌ها و فرصت‌های محدود بین‌المللی، در حفظ و پرورش پایدار ورزشکاران با چالش همراه هستند.

مهاجرت ورزشکاران، واکنشی عقلانی به این محدودیت‌هاست و هدف آن افزایش سرمایه حرفه‌ای، اقتصادی و نمادین است. بازگشت به کشور مبدأ، اغلب نه به‌عنوان شکست، بلکه به‌عنوان کنشی معناجویانه برای بازسازی هویت تثبیت‌شده، امنیت اجتماعی و جایگاه حرفه‌ای قابل پیش‌بینی تفسیر می‌شود. از دیدگاه روان‌شناسی، مهاجرت و بازگشت ورزشکاران با تعارضات هویتی و روانی عمیقی همراه است. نظریه آدلر بر مفاهیمی مانند «احساس حقارت»، «تلاش برای برتری»، «علاقه اجتماعی» و «سبک زندگی» تأکید دارد. مهاجرت می‌تواند جبران افراطی احساس حقارت ناشی از محدودیت‌های مبدأ باشد، اما در محیط جدید، ورزشکاران ممکن است با حقارت مضاعف فرهنگی، زبانی و اخلاقی مواجه شوند. 
این وضعیت انگیزه‌ای برای بازگشت و بازسازی هویت فردی و جمعی ایجاد می‌کند. نظریه ویکتور فرانکل و مفهوم «اراده معطوف به معنا» نیز توضیح می‌دهد که ورزشکاران در غربت ممکن است به تجربه «رنج فاقد معنا» دچار شوند و بازگشت به وطن را به‌عنوان فرصتی برای خلق معنا و خدمت به جامعه خود انتخاب کنند. همچنین نظریه دلبستگی به مکان و مدل SIMIC نشان می‌دهد که وابستگی عاطفی و هویتی به وطن و گسست از هویت اجتماعی در کشور مقصد، بازگشت را به گزینه‌ای جذاب تبدیل می‌کند. 
مهاجرت و بازگشت ورزشکاران نخبه، فرآیندی پیچیده است که هم تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی و اقتصادی قرار دارد و هم ریشه در انگیزه‌ها و نیازهای روان‌شناختی ورزشکاران دارد. بازگشت داوطلبانه نباید به‌عنوان شکست تعبیر شود، بلکه نشانه تلاش برای بازیابی هویت، معنا و تعلق اجتماعی است. سیاست‌گذاری مؤثر و حمایت روان‌شناختی می‌تواند نقش مهمی در کاهش مهاجرت نخبگان و حفظ سرمایه انسانی کشور ایفا کند.  بنابر این لازم است موضوعات زیر به‌عنوان راهکار عملیاتی شود ۱- ارزیابی علائم حاد اضطراب، افسردگی و خودآسیب‌رسانی ۲- تأمین نیازهای فوری (امنیت، مسکن) ۳- گوش‌دادن فعال بدون قضاوت اعتباربخشی به احساسات ۴- اتصال به منابع حمایتی ۵- مدیریت انتظارات واقع‌بینانه ۶- برنامه‌های مونیتورینگ و حمایت همتایان ۷- پرهیز از سیاسی‌سازی بازگشت و ایجاد فضای امن روانی ۸- جلوگیری از بهره‌برداری تبلیغاتی.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار ورزش