نمایش نیکولا

خاطرات یک زندانی روایت رئیس‌جمهور سابق فرانسه از پشت میله‌های زندان است

فرهنگ

136673
نمایش نیکولا

انتشار کتاب «خاطرات یک زندانی/Journal d’un prisonnier» تازه‌ترین اثر نیکولا سارکوزی/ Nicolas Sarkozy، رئیس‌جمهور پیشین فرانسه، موجی از بحث و تفسیر را نه‌تنها در محافل سیاسی، بلکه در فضای ادبی جهان برانگیخت. این کتاب تجربیات ۲۰ روزه سارکوزی از زندگی پشت میله‌های زندان لاسانته در پاریس است؛ دورانی که به ادعای خودش با نیایش، گفت‌وگو با کشیش و رژیم غذایی ساده گذراند.

راضیه خوئینی-گروه کتاب:  دلیل اصلی محکومیت او دو پرونده قضایی مهم بود. اول: پرونده تأمین مالی غیرقانونی کمپین انتخاباتی‌‌اش از سوی معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی در سال ۲۰۰۷. دوم: محکومیت در دادگاه بدوی در ۲۵ سپتامبر سال‌ جاری به اتهام «تشکیل باند تبهکار» که منجر به صدور حکم 5 سال زندان او شد. این پرونده به سال 2012 و آژانس ارتباطاتی بیگمالیون برمی‌گردد که وظیفه سازماندهی تجمعات متعدد کمپین انتخاباتی او را داشتند. هدف از این مانور، پنهان کردن هزینه‌های هنگفت انتخاباتی او بود. هرچند که سارکوزی به دلیل بالا بودن سن، فقط 20 روز از این 5 سال را به صورت فیزیکی در زندان گذراند و البته دادگاه دیگری برای رسیدگی به تخلفات او برگزار خواهد شد.

این خاطرات سه هفته‌ای را سارکوزی هفتاد ساله در قالب کتابی ۲۱۶ صفحه‌ای نوشت و روز 4 آذر سال ‌جاری منتشر کرد. منتقدان می‌گویند او اهداف بزرگی را با این روایت ساده دنبال می‌کند؛ روایت مردی که خود را نه یک سیاستمدار شکست‌خورده، بلکه انسانی تنها، ‌زخم‌خورده و بی‌دفاع در برابر داوری مردم و دستگاه قضایی می‌بیند. او در این نوشتار، چهره‌ای تازه از خود به نمایش می‌گذارد: مؤمنی رنج‌ کشیده و اصیل که میان واقعیت سیاست و حقیقت درونش سرگردان است. شاید به همین دلیل «خاطرات یک زندانی» تنها یادداشت‌های روزانه‌ یک زندانی نیست، بلکه آیینه‌ای از جدال میان قدرت، وجدان و تنهایی است. همین تضادها سبب شده‌اند انتشار این کتاب به جنجالی‌ترین رویداد سیاسی و ‌ادبی سال فرانسه بدل شود و پژواکش فراتر از مرزها برود و خوانندگان زیادی را درگیر یک پرسش کند:«آیا این اعتراف‌نامه است یا روایت هنرمندانه‌ برای آزادی؟» همین ترکیب متضاد، میدان گسترده‌ای برای تفاسیر گوناگون در رسانه‌ها ایجاد کرده است؛ از نگاه‌های موافق گرفته تا تحلیل‌های کنایه‌آمیز و طنز.
 
تلاش برای تطهیر خود
پاسکال تورنیه، خبرنگار و منتقد ادبی در روزنامه: 
«لَوی/ la vie» بلافاصله به انتشار این کتاب واکنش نشان داد و با برجسته کردن اعتقادات او نوشت:«سارکوزی به محض ورود به سلول ۱۲ مترمربعی‌ ویژه افراد خاص در لاسانته، با نوعی مواجهه درونی روبه‌رو شده و کتابش از همان لحظه آغاز می‌شود. لحظه‌ای که در آن، صدای پای نگهبان و پیچیدن صدای همهمه در محوطه برایش حکم گشودن دروازه‌ای به جهانی تازه را دارد؛ جهانی که او برای اولین‌بار در جایگاه فردی بی‌قدرت می‌ایستد و دعا را به‌عنوان تنها راه مقاومت کشف می‌کند.»

تورنیه استدلال می‌کند سارکوزی پیش از ورود به زندان، کتاب زندگینامه «عیسی/ Jésus» نوشته ژان‌کریستین پتی‌فیلز/ Jean-Christian Petitfils را همراه برد؛ چرا که نشانه‌های روشنی از تصمیمی آگاهانه برای بازآفرینی تجربه زندان نه به‌عنوان حادثه‌ای معمولی، بلکه به‌عنوان رویدادی خاص در کتابش دیده می‌شود، مانند آنچه در کتاب عیسی خوانده‌ایم. این انتخاب باعث شده منتقدان بگویند او می‌خواهد خودش را بی‌گناه جلوه بدهد؛ مانند مرد آزاده‌ای که ناعادلانه به صلیب کشیده شد. به همین دلیل لحظات دعا و نیایش خود در زندان را مفصل شرح داده است. این روزنامه‌نگار ادامه می‌دهد:«در فضای رسانه‌ای فرانسه، اعتقادات و الهاماتش در این کتاب به‌سرعت مورد توجه قرار می‌گیرد. سارکوزی بارها از «لطافت تقدیر»، «نشانه‌های کوچک» و «محبت پروردگار آمرزنده» سخن می‌گوید. در روایت او، هر صدای ناگهانی، هر نور ضعیف چراغ و هر لحظه خلوت، معنا و پیامی تازه پیدا می‌کند.»

پاسکال تورنیه توصیف سارکوزی از زندان را در ابتدای کتاب با جزئیاتی حیرت‌انگیز و مضحک برجسته می‌کند. سارکوزی شگفت‌زده است که همه چیز در زندان خاکستری است؛ سلول‌های کوچک، سالن بدنسازی کوچک‌تر و حیاطی که با توری محصور شده. از نظر این روزنامه‌نگار جای تعجب است که رئیس‌جمهور یک کشور هرگز از زندانی که برخی شهروندانش در آنجا محبوس‌اند بازدید نکرده باشد.
 
اعتراف‌نامه متکبرانه با رنگ عوام‌فریبانه
از نگاه برخی منتقدان، این معنویت‌سازی، نه نشانه اعتقادات، بلکه تلاشی حساب ‌شده برای خلق تصویری مسیحایی از خویش است. نلی کاپریلیان در مجله «اینراک/ les Inrocks»، این نشانه‌سازی‌ها را بخشی از استراتژی او برای ساختن قهرمانی بی‌گناه از خودش دانسته که در برابر بی‌عدالتی سر فرود نمی‌آورد.
کاپریلیان، کتاب سارکوزی را سلسله‌ای از یادداشت‌های طولانی و خسته‌کننده از تسویه‌حساب‌ها و مواضع سیاسی نگران‌کننده خواند و نوشت:«از همان ابتدا، نیکولا سارکوزی می‌گوید این کتاب اعتراف‌نامه است. بدون شک، عبارات آن تا حدودی متکبرانه و قدیمی و به سبک نویسندگان قرن هجدهمی همچون ژان ژاک روسو است.»
کاپریلیان یادآور می‌شود سارکوزی هرگز یک کاتولیک سختگیر و معتقد نبوده، اما همیشه از ارجاع به ریشه‌ها و هویت مسیحی خود برای مشروعیت‌بخشی به سیاست‌هایش بهره برده است. این کتاب هم ادامه شیوه قدیمی اوست:«نقل دیدار با روحانی زندان، حضور در عشای ربانی، نیت سفر و زیارت «مکان مقدس بانوی شهر لورد» و اشاره‌های مکرر به ریشه‌های مسیحی فرانسه. کاپریلیان نتیجه می‌گیرد این کتاب بیش از آنکه تأملات فردی باشد، تلاشی برای بازگرداندن مسیحیت به قلب هویت راست‌ها و تطهیر این جناح است؛ دقیقاً در زمانی که راست افراطی با این ابزار، در حال گسترش نفوذ سیاسی خود در فرانسه و اروپاست.»
 
تناقضِ بازی سیاست و زندان
ویولت لازار و ونسن مونییه از نشریه  «لزاینراک»؛ نگاه متفاوتی ارائه داده‌اند. بزرگ‌ترین مشکل این کتاب در نمایشی است که نویسنده مدعی نفی آن است؛ بازی ائتلاف با راست افراطی در زیر چتر انکار. وقتی نیکولا سارکوزی از درون زندان برای قدردانی با مارین لوپن، یکی از رهبران جناح راست افراطی (بنیانگذار حزب ملی‌گرا) و نامزد ریاست‌جمهوری سابق تماس می‌گیرد، لوپن از او می‌پرسد:«آیا حاضرید با یکی از جبهه‌های جمهوری‌خواه ائتلاف کنید؟» سارکوزی قاطعانه می‌گوید: «خیر». از نگاه بسیاری تحلیلگران، این «نَه»، بیش از یک موضع سیاسی است و آن را نقطه عطفی در تاریخ جناح راست فرانسه دانسته‌اند. چراکه در سراسر کتاب سارکوزی، تنها جناح راست افراطی سربلند از همه نقدهایش بیرون می‌آید، تا جایی که روزنامه «جی‌دی‌دی/ JDD»، یادداشتی از یکی از دوستان سارکوزی در حمایت از او منتشر می‌کند.
سارکوزی با روایتی صریح از سوی اول‌شخص تلاش می‌کند خودش را مردی مستقل، کمی ساده‌دل، مبارز و شجاع نشان دهد؛ به قول خودش، مردی شرافتمند، فارغ از هر ایدئولوژی که انسان‌ها را صرفاً بر اساس ارزش‌های آنها می‌سنجد. از هر جمله این روایت، بوی فرصت‌طلبی سیاسی به مشام می‌رسد. در بخشی از کتابش نوشته:«توهین به رهبران حزب «تجمع وطنی» در واقع توهین به رأی‌دهندگان آنها و توهین به مردم است. با تحقیر فرانسوی‌ها نمی‌توان فرانسه را فتح کرد. تشکیلات سیاسی من دیگر در موضع قدرت نیستند و دست‌کم در حال حاضر، نمی‌تواند به تنهایی مدعی ترسیم آینده باشد. حتی برای رسیدن به دور دوم انتخابات با دشواری روبه‌رو خواهد بود و برای این صعود تضمینی نیست و مسیر بازسازی طولانی خواهد بود.» 
او کتابش را با اشاره‌ای به امیل زولا و رنج انسان‌ها همچنین یادآوری لورد (مکان زیارتی و مقدس فرانسوی‌ها)، به پایان می‌رساند؛ باز هم سخن از جان‌ باختن در راه وطن و دردمندان. اما رئیس‌جمهور سابق که طعم زندان چشیده، نتیجه می‌گیرد اکنون زندگی‌اش را با نگاهی دیگر و با اعتقادات بیشتر، از سر خواهد گرفت؛ آنچه که دقیقاً در تضاد با روح حاکم بر این کتاب است.
برخی منتقدان می‌پرسند:«اما ماجرای تأمین مالی کمپین ریاست‌جمهوری‌ او توسط قذافی چه می‌شود؟ یعنی همه دروغ بود؟» برخی هم این کتاب را شرح نمرات خوب و بد به دیگران می‌دانند؛ روندی خسته‌کننده با پس‌زمینه یک برنامه سیاسی منجمد‌کننده و هدفمند.
 
پروژه از پیش تنظیم‌شده
لازار و مونییه همچنین سرعت عجیب انتشار این کتاب را زیر سوال برده‌اند:«تنها بیست روز پس از آزادی سارکوزی، کتاب ۲۱۶ صفحه‌ای او، در تیراژی عجیب منتشر شد. سارکوزی روزی هفت تا هشت ساعت دائم می‌نوشته و هنگام ملاقات‌ها یادداشت‌ها را لای پرونده‌ها می‌گذاشته و به وکلایش می‌داده. این سرعت انتشار باعث شده به او لقب «نویسنده ابرصوت» بدهند. این کتاب در واقع پروژه‌ای از پیش تنظیم‌شده برای بازنویسی ماجرای سارکوزی است؛ پیش از آنکه دادگاه و رسانه‌ها روایت دیگری بنویسند.
سیلوین چازو در روزنامه «لیبراسیون/ Libération» با نگاهی طنز و گزنده، بخش دیگری از روایت را برجسته کرد:«شکایت‌های سارکوزی از تشک سفت زندان، نور کم، سروصدای مداوم و نبودن آرامش، نوعی طنز تاریخی است.» چازو می‌نویسد:«سارکوزی زمانی که وزیرکشور بود، زندانبان‌ها را به سختگیری بیشتر سوق می‌داد و در سخنانش از «سخت‌تر شدن شرایط بازداشت‌ها و زندان‌ها» می‌گفت. حالا او که روزگاری زندانیان را «نازپرورده» می‌نامید، از سفتی تشک‌های زندان و سکوت دست‌نیافتنی آن می‌نالد. سارکوزی بالاخره فهمید زندان، هتل نیست.
در روایتی دیگر یکی از منتقدان نوشته:«این کتاب فراتر از تجربه شخصی، شبیه دفترچه حساب‌کشی سارکوزی از دشمنانش و تمجید از دوستانش است. جهان او به دو بخش خلاصه شده: کسانی که با او موافقند و دشمنانش. در این تقسیم‌بندی، امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فعلی فرانسه بیش از همه مورد سرزنش قرار می‌گیرد. سارکوزی نوشته:«چهار روز پیش از به زندان افتادنم، به الیزه رفتم و با مکرون دیدار کردم، اما احساس کردم این دیدار ادای وظیفه‌ای اداری است، نه یک حمایت سیاسی». او همچنین تصمیم مکرون برای انحلال مجلس را هوس توصیف کرده و این دیدار را نقطه پایان دوستی‌شان.
 
حمایت از راست افراطی
سارکوزی در کتابش به صراحت نوشته:«راست افراطی تهدیدی برای جمهوریت نیست و حذف آن اشتباه است. این خط فکریِ از بین بردن سد روانی میان راست میانه‌ و راست افراطی را رسانه‌های وینسنت بولور سال‌هاست که دنبال می‌کنند. بولور چهره‌ شناخته شده راست افراطی و نامزد ریاست‌جمهوری فرانسه است و نکته مهم درباره این کتاب ناشر آن است. زیرا انتشارات «فایار» بخشی از امپراتوری رسانه‌ای بولور است.
ابراز نارضایتی دائمی سارکوزی از دستگاه قضایی فرانسه نیز در صفحه‌های مختلف این کتاب جلب توجه می‌کند. او قضات را هیأت‌های «بی‌چهره و غیر‌پاسخگو» می‌نامد که در پی «ویران کردن زندگی او» هستند. او مدام با جملاتی با رنگ‌وبوی خطابه بر «بی‌گناهی کامل» خود تأکید می‌کند. مانند: «تا آخرین نفس می‌جنگم». سارکوزی لحظه‌های تلخی را روایت می‌کند:«ناتوانی از تماشای آسمان، دلتنگی برای برگ‌ریزان پاییز، بودن در زندان خاکستری‌‌». این تصویرسازی‌های ادبی، منتقدانی مثل سیلوین چازو در روزنامه «لیبراسیون» را به ستوه آورده است:«گویا سارکوزی تصمیم گرفته رنج کوتاهش را با تقلید از نویسندگان بزرگ؛ با تعابیری شاعرانه و فلسفی بیاراید تا آن را حماسی جلوه دهد. سارکوزی با جملات فلسفی، زندان را به صحرا تشبیه کرده؛ زیبا، اما بیش از حد حساب‌ شده و نمایشی!» چازو واکنش‌ها به انتشار این کتاب را دوگانه توصیف کرده:«بسیاری از هوادارانش از رأی‌دهندگان حزب محافظه‌کار و راست میانه، با شور فراوان از مقاومت و شجاعت او سخن می‌گویند و حکم علیه او را سندی از بی‌عدالتی قضایی می‌دانند. در مراسم امضای کتاب «خاطرات یک زندانی»، لنزهای دوربین‌ها صف‌های طولانی را به تصویر کشیده‌اند و مردم هزاران پیام حمایت برای او ارسال کرده‌اند. اما منتقدانش نیز پرشمار و گاهی خشن هستند و کتاب سارکوزی را نوعی خودشیفتگی بی‌پایان می‌دانند. برخی نیز با طنز گفته‌اند این خاطرات به‌زودی همراه ظرف‌های ماست در سوپرمارکت‌ها برای تبلیغات توزیع می‌شوند.»
 
اسطوره‌سازی با نقاب رسانه‌ای
قدرت رسانه‌های ونسان بولوره را نیز نباید نادیده گرفت؛ تبلیغات سنگین برای این کتاب، دعوت‌ پی‌درپی سارکوزی به برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی تحت مالکیت بولوره و لحن گویندگان این رسانه‌ها، همگی حاکی از تلاشی سازمان‌یافته برای بازسازی چهره خدشه‌دار رئیس‌جمهور پیشین است. در این فضای دوگانه، برخی تحلیلگران نوشته‌اند زندان برای سارکوزی بیش از آنکه مجازات باشد، فرصتی برای قهرمان‌سازی از خودش با هدف بازگشت به عرصه قدرت و سیاست است.
با کنار هم گذاشتن همه روایت‌ها از «لوموند» گرفته تا «لیبراسیون»، از تحلیل سیاسی لزاینراک تا برداشت‌های رسانه‌های طرفدار سارکوزی؛ می‌توان به این جمع‌بندی رسید که «خاطرات یک زندانی» کتابی درباره زندان نیست بلکه تلاش برای ساختن چهره‌ای مظلوم، معتقد، مقاوم و درعین‌ حال قربانی یک توطئه است. این کتاب سیاسی است، درباره بازطراحی جناح راست افراطی فرانسه، درباره فاصله گرفتن از مکرون، درباره کنترل کردن نگاه‌ها و روایت‌های مردمی، درباره دادگاهی که پیش روست و آینده‌ای که سارکوزی هنوز به آن امید دارد. چه از مسیر سیاست و چه از طریق ادبیات، نیکولا سارکوزی شخصیتی غیرقابل حذف در صحنه عمومی فرانسه است. پس از کتاب «زمان طوفان‌ها»، او حالا با «خاطرات یک زندانی» نه به‌عنوان قهرمان، بلکه به‌عنوان راوی یک سقوط انسانی، در صدر خبرها قرار گرفته است. یکی از هواداران او در جشن امضای کتابش در کتابفروشی لامارتین گفت:«ممکن است درباره‌ سارکوزی انتقادات و قضاوت‌هایی داشته باشیم، اما هرگز نمی‌توان از خواندن کتابش دست کشید.»

 

Le journal d'un prisonnier

 نویسنده: Nicolas Sarkozy
نیکولا سارکوزی
  انتشارات : Faryard
 تعداد صفحات : 216 صفحه
 قیمت: 20,90 یورو


انتهای پیام/
دیدگاه ها