گفت‌وگو به‌جای تقابل

محمد عطریانفر

محمد عطریانفر

سیاست

138259
گفت‌وگو به‌جای تقابل

محمد عطریانفر_  عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی در یادداشتی نوشت: اعتراضاتی که در یکی دو روز اخیر در بازار تهران رخ داد با واکنشی متفاوت از سوی رئیس‌ دولت چهاردهم و دستوراو به وزیر کشورهمراه شد.

ایران آنلاین: مسعود پزشکیان در اولین واکنش خود، اصل این تجمع را به رسمیت شناخت و وزیر کشور نیز دستور داد با نمایندگان معترضان گفت‌وگو شود. چنین رویکردی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران کمتر سابقه داشته و بیشتر به الگوهایی شبیه است که در جوامع متمدن برای مدیریت اعتراضات اجتماعی به کار گرفته می‌شود. جایی که معترضان نمایندگانی معرفی می‌کنند و دولت تلاش می‌کند از مسیر گفت‌وگو تنش را کاهش دهد. همین تفاوت پرسش‌هایی را درباره درستی و کارآمدی این اقدام برانگیخته است.
برای داوری منصفانه درباره این اعتراضات، ابتدا باید به زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی آن توجه کرد. جامعه در شرایطی به سر می‌برد که بحران‌های معیشتی فشار‌هایی بر مردم وارد کرده است. کاهش مستمر قدرت خرید، ناتوانی در پیش‌بینی وضعیت اقتصادی فردا، کوچک‌تر شدن سبد معیشت و نگرانی دائمی نسبت به آینده، فضایی از التهاب و نگرانی ایجاد کرده است.
با این حال در کنار به رسمیت شناختن اصل حق اعتراض، باید به شیوه بروز آن نیز توجه کرد. پرسش مهم این است که آیا اعتراضات ناگهانی، خودجوش و بدون اطلاع‌رسانی یا گفت‌وگوی قبلی با مقامات مسئول، بهترین و مؤثرترین مسیر است یا خیر. می‌توان استدلال کرد که جریان‌های معترض، پیش از آنکه صدای فریاد خود را به کف خیابان‌ها بکشانند، بهتر است ابتدا با مسئولان ذی‌ربط گفت‌و‌گو و خواسته‌هایشان را به شکل شفاف مطرح کنند. پس از آن، در صورت بی‌پاسخ ماندن مطالبات، حضور در عرصه عمومی و جلب توجه افکار عمومی می‌تواند مشروعیت و اثرگذاری بیشتری داشته باشد. این نکته‌ای است که جای تأمل و توقف دارد و می‌تواند به سامان‌مندتر شدن اعتراضات کمک کند.
مسأله دیگری که در دل این اعتراضات مطرح می‌شود، مرز میان اعتراض صنفی و معیشتی با شعارهای ساختارشکنانه علیه نظام است. طبیعی است که چنین شعارهایی از سوی هیچ جریان مسئول و دلسوزی مورد تأیید نبوده و محل ایراد جدی است. بنابراین اعتراض به وضعیت اقتصادی و معیشتی، اگر با مطالبات مشخص و در چهارچوب‌های قانونی بیان شود، می‌تواند شنیده شود اما عبور از این چهارچوب‌ها نه‌تنها به حل مسأله کمکی نمی‌کند، بلکه مسیر گفت‌وگو را نیز مسدود می‌سازد.
در این میان، اقدام رئیس‌ جمهوری در به رسمیت شناختن اصل اعتراض و پیشقدم شدن برای گفت‌و‌گو از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. همین که دولت حاضر می‌شود نمایندگان معترضین را بپذیرد و پای گفت‌وگو بنشیند، نشان می‌دهد که برای مطالبات قانونی معترضین ارزش و اهمیت قائل است. این رویکرد، اقدامی نسبتاً بکر و کم‌سابقه در فضای سیاسی کشور محسوب می‌شود و از این جهت می‌توان آن را نشانه‌ای از حساسیت دولت چهاردهم نسبت به مطالبات جامعه دانست و به آن احترام گذاشت.
با این حال پرسش اساسی این است که آیا دولت باید منتظر بماند تا چنین حوادثی رخ دهد و سپس واکنش نشان دهد؟ به نظر می‌رسد پاسخ منفی است. در شرایطی که معیشت مردم روزبه‌روز دشوارتر می‌شود و قدرت خرید آنان کاهش می‌یابد، انتظار می‌رود قوه مجریه پیش از بروز اعتراضات، از طریق نهادهای رسانه‌ای و تبلیغی خود با مردم وارد گفت‌وگو شود. ارتباط مستمر، شفاف و روزمره با جامعه، طرح دغدغه‌ها و ارائه پاسخ‌های روشن می‌تواند هم از حجم اعتراضات بکاهد و هم بخشی از جامعه را قانع کند. هرچند همواره گروهی باقی خواهند ماند که قانع نشوند.
در این راستا نقش سخنگوی دولت اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند و در شرایط بحرانی شاید لازم باشد ساعت‌ها گفت‌وگو انجام شده، جلسات متعدد برگزار شود و نتایج این گفت‌وگوها به‌صورت منسجم و شفاف به جامعه ارائه شود. چنین رویکردی می‌تواند بخشی از شکاف میان دولت و مردم را ترمیم کند و نشان دهد که شنیدن صدای جامعه، نه یک واکنش مقطعی، بلکه یک سیاست پایدار است.

 


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار سیاست