فعال رسانهای در گفتوگو با «ایران آنلاین»:
تلویزیون؛ قرارگاهی برای شادیآفرینی و مقابله با رسانههای خارجی/ مخاطب باید خود را در قاب رسانه ملی ببیند
فرهنگ
61021
محسن همتی نژاد با بیان اینکه تلویزیون قرارگاهی برای شادیآفرینی و مقابله با رسانههای خارجی است، بر این نکته تاکید کرد که مخاطب باید خود را در قاب رسانه ملی ببیند.
گروه فرهنگی ایران آنلاین: این روزها با روی کار آمدن شبکههای مختلف نمایش خانگی دیگر تلویزیون همچون گذشته در میان مخاطبان یکه تاز نبوده و رقیبان بسیاری بر سر راه خود پیدا کرده است. منطقی است که دیگر همچون گذشته آمار سریالها، برنامهها و فیلمهای سینمایی تلویزیونی بالا نباشد چرا که با سبک زندگی امروزه، مخاطب ترجیح میدهد در رسانه دیگری در ساعت دلخواه خود به تماشای سریال محبوبش بپردازد.
با این حال، تلویزیون بهعنوان یک رسانه ملی باید فعال باشد و بیش از گذشته در جذب مخاطب تمرکز کند و آنها را به پای تماشای سریالها و برنامههای خود برگرداند. اما آنچه بدیهی است به هر علنی تلویزیون با کاهش مخاطب مواجه شده و برای اینکه آمار مخاطب پایینتر نرود باید دنبال راهی بود و برای برون رفت از این چالش می بایست کارشناسان این حوزه ایده های خود را ارائه دهند.
با توجه به اهمیت این موضوع به سراغ محسن همتی نژاد، مستند ساز و فعال رسانهای رفتهایم و با وی به گفتوگو پرداختیم که در مشروح این گفتوگو را در زیر می خوانید.
مصرف رسانهای تغییر کرده است
ایران آنلاین: برخی از آمارها میگویند که مخاطب تلویزیون به نسبت سالهای گذشته کم شده است، علت این امر را چه میدانید؟
این آمار و مشخصات باید دقیق باشد، رنج آماری نباید بدهیم، در مورد چه بخشی از رسانه صحبت میکنیم؟ مصرف رسانهای آن چقدر است؟ چون مصرف رسانهای تغییر کرده و تعریف مخاطب اصیل گذشته عوض شده است. بنابراین تعریف مخاطب از یک زمانی دچار تغییر شد. جامعه آماری و نوع گرفتن آمار مهم است. وقتی آمار را نگاه میکنیم، مثلا میگویند سریالها ۵۷ درصد مخاطب دارد. باید سوال کنیم که تلویزیون میبینید یا خیر، یک درصد میگویند سریال میبینیم خب از این دستهای که گفتند شاید ۲۰ درصد تلویزیون نگاه میکنند و از این درصد ۵۰ درصد آنها سریال میبینند.
چیدمان رسانهای براساس شهرهای بزرگ است
ایران آنلاین: به تغییر کردن مصرف رسانهای مخاطب اشاره کردید، لطفا در این باره توضیح دهید.
مصرف رسانهای مخاطب تغییر پیدا کرده است. مخاطب عجول شده و به گوشیهای هوشمند هم مجهز شده و دیگر نیازی ندارد پای یک سریال بنشیند و تا آخر آن را ببیند. از طرفی سریالهایی که در بستر شبکههای خانگی پخش میشوند هم اقبال خودشان را دارند. رسانه فراگیر صداوسیما را باید رسانه مردمی و عمومی بدانیم که برای همه ذائقهها باید محتوا تولید کند. همچنین باید برای افراد با دسترسیهای مختلف هم محتوا داشته باشند. چون در تلویزیون برای مخاطب انتخاب میشود که چه محتوایی را ببیند.
صدا و سیما از شرق کشور تا غرب کشور یعنی سیستان و بلوچستان که جنوب شرقیترین بخش کشور است تا کردستان و خرمشهر که غربیترین بخش کشور به حساب می آیند، مخاطب دارد. افق اذان مغرب ما چقدر است؟ یک ساعت. یعنی اگر الان وقت اذان در سیستان و بلوچستان باشد یک ساعت بعدش در اهواز اذان میگویند. طلوع و غروب خورشید هم همین گونه است. یعنی ۵ صبح در سیستان و بلوچستان مردم برای رفتن به سرکار بیدار میشوند. در قسمت غرب کشور با یک ساعت تاخیر این امر صورت میگیرد.
ساعت پیک که حداکثر مخاطب پای تلویزیون میآید از ۱۹ تا ۲۳ شب است. برای این ساعت پیک آیا واقعا مصرف محلی همچون سیستان و بلوچستان با اهواز یکسان است؟ در اهواز مردم این ساعت پای تلویزیون هستند؟ نه، ظهر که هوا گرم است مردم در اهواز در خانه هستند و شب به محل کار یا کارهای روزمره و خرید خود میرسند. در تهران ساعت ۱۶ ادارات تعطیل میشوند و غروب به خانه میرسند و بعد از آن پای تلویزیون مینشینند. پس چیدمان رسانهای براساس شهرهای بزرگی مثل تهران است.
مخاطب به برنامههای غیراختصاصی دسترسی دارد
ایران آنلاین: الان هم که مخاطب به رسانههای دیگری چون تلویزیون هم دسترسی دارد.
مخاطب ما الان به خیلی از برنامهها و فیلمها و سریالها که غیراختصاصی تولید و عرضه میشوند، دسترسی دارد. یعنی سریالی که مخاطب نگاه میکند اگر مثلا خارجی باشد و از رسانهای چون تلویزیون پخش میشود مخاطب امکان تماشای آن بدون محدودیت و فیلتر شدهاش را دارد و میتواند چه قبل پخش از تلویزیون و چه بعد از آن این فیلم را ببیند.
ایران آنلاین: با این وجود پخش سریالهای خارجی در رسانه ملی چه مزیتی دارد؟
نکتهای که وجود دارد، این است، وقتی از رسانه ملی سریال خارجی پخش میشود من پدر خانواده دیگر استرس ندارم که الان نوع گفتمان و روابط آن چگونه است. گاهی ترجیح میدهم با وجودی که تلویزیون حتی داستان آن را تغییر میدهد اما بنشینم و در کنار خانواده با خیال راحت تماشا کنم و برایم مزیت است.
مخاطب باید خود را در قاب رسانه ملی ببیند
ایران آنلاین: با توجه به اینکه مخاطبشناسی مهم است، مخاطب چه نیازهایی دارد؟
مخاطبشناسی مهم است. اگر از رسانهایها بپرسیم میگویند مخاطب برای ما در اولویت است، اما در عمل این اتفاق نیفتاده است. چون با توجه به محدودیتها دچار مشکل است. تبلیغات بازرگانی چه ساعتی برای پخش روی آنتن می روند؟ اوج پیک و ساعت پربیننده را برای پخش آگاهی اختصاص می دهند. یعنی با یک تراکم آگهی بازرگانی در این ساعت ها مواجه هستیم. اخبار چطور؟ آن هم همینطور. اینها مواردی است که در چیدمان برنامه رسانهای تاثیرگذار است.
در مورد مقوله جذابیت، مخاطب با توجه به سبک زندگی دنبال این است که وقتی مینشیند و زمان استراحت دارد از تصویری که پخش میشود، کیف کند. ما الان میرویم تلویزیون میخریم و میگوییم کیفیت آن فور کی (۴k) است. اما آیا رسانه ما فور کی پخش میکند؟ نه فقط قاب تلویزیون عوض شده است، کیفیت همان قدیم است. چرا؟ چون وقتی درباره اچ دی حرف میزنیم یعنی باید اجزای صحنه هم اچ دی باشد. نورپرداری و دکوری که ساخته میشود و ... هم باید بر اساس عمق میدان و اچ دی باشد. البته در گفتمان اعلام میشود که تصویر اچ دی است اما عملا اینطور نیست. مواردی که یک تصویر اچ دی باید داشته باشد در آن وجود ندارد.
نکته دیگر اینکه مخاطب دوست دارد خودش را در رسانه ببیند. بعضا میبینیم که این نکته در رسانه وجود دارد و ما مخاطب را نشان میدهیم. در برخی مسائل ما اشتباه میرویم و درباره بعضی موارد که بهعنوان خبر رادیویی است، تلویزیونی صحبت میکنیم و حواسمان به این نکته نیست. پس مخاطب در عمل خودش را در قاب رسانه نمیتواند ببیند. اینکه تبلور سبک زندگی اجتماعی خودش باشد وجود ندارد. ما سه سبک زندگی را باید در تلویزیون نشان دهیم. سبک زندگی شغلی، اجتماعی و خصوصی.
در رسانه فراگیر ملی میبایست ترویج دهنده سبک زندگی باشیم
ایران آنلاین: عملکردمان برای نشان دادن این سبکها چگونه بوده است؟
سبک زندگی اجتماعی را نشان میدهیم، البته به گونهای که گاهی واقعیت این نیست. مثلا در خیابان و سطح شهر میبینیم که مردم چگونه زندگی میکنند اما در تلویزیون جور دیگری است. در بحث محیط کار هم همین است. اما اینها یک جورایی سعی شده به مدل سبک زندگی اجتماعی و کاری که مردم دارند، نزدیک شود. اما در مورد سبک زندگی خصوصی نتوانستیم به درستی نشان دهیم، البته برخی شبکهها با عنوانهایی این سبک زندگی خصوصی را نشان میدهند.
یک بخش دیگر در مورد فانتزیها و آرزوهای مخاطب است. چه در تلویزیون و چه در رسانهها میبینیم که سبکها شیک است، چیزی که مخاطب میپسندد باید نشان داد. مخاطب گاهی دوست دارد آرزوهایش را در قاب تلویزیون ببیند. یا برخی سریالها خیلی اکشن و ماجرایی پخش میشود و درباره اتفاقاتی که میافتد سعی میشود آسیبهای اجتماعی دیده شود.
در واقعیت کار رسانه این است که آسیبهای اجتماعی را نشان دهد و برجسته کند. مثلا در گذشته صفحات حوادث روزنامه خیلی اقبال داشت و فروش خوبی هم داشت، اما در ضمیر ناخودآگاه مخاطب تاثیراتی همچون ناامنی و استرس داشت. ما در رسانه فراگیر ملی میبایست ترویج دهنده سبک زندگی باشیم. ما درباره آسیبهای اجتماعی همچون طلاق حرف میزنیم اما چقدر درباره ازدواج مناسب صحبت کردهایم؟ شاید صحبت شده باشد اما آن قدر که جریان ساز باشد، اینطور نبوده است.
یک بخش دیگر این است که مخاطب وقتی رسانه را میبیند بهعنوان رسانه ارزشی و با گفتمان انقلاب اسلامی آن را دارای نوسان میداند که خودش نمیداند تکلیفش چیست. برای انتخابات یکجور رفتار میکند، برای ماه رمضان و عید و... برخوردهای متفاوتی دارد. میبینیم که در زمانهای مختلف تناقض دارد. مثلا صبح و بعدازظهر رسانه در یک بلاتکلیفی است و نمیداند چه چیزی میخواهد پخش کند. فلان برنامه یک چیزی میگوید و در خبر چیز دیگری پخش میشود که اینها باهم در نقض هستند و با هم همافزایی ندارند. یک قاب نمیبینیم که یک گفتمان واحد داشته باشد. وقتی قاب گفتمان واحد نداشته باشد در اثرپذیری مخاطب هم اثر میگذارد، یعنی مخاطب هم نمیداند تکلیفش چیست.
رادیو، تلویزیون و بستر فضای مجازی باید یکسانسازی شود
ایران آنلاین: با وجود این بلاتکلیفی الان هم که رسانه ملی رقیبهای بسیاری دارد.
ما در رسانه رقیبهای داخلی و خارجی داریم. خارجی مثل ماهوارهها و داخلی مثل شبکههای داخلی تلویزیون مثلا شبکه یک سیما با دو سیما رقیب هستند. همه شبکههای سیما باهم فیلم سینمایی پخش میکنند یا برنامه نوع دیگری را دارند. تقریبا یک فرم و یکدست در ساعتهایی جلو میروند و ساعاتی هست که هیچ چیزی برای پخش ندارند. یک ساعتهایی برنامه جُنگ دارند و ساعتی ترکیبی پخش میکنند. این رسانه برای مخاطب است یا نه؟ چه اتفاقی دارد میافتد؟ خیلی دچار سردرگمی هستیم.
در بحث رقیبهای دیگر گاهی رسانه میخواهد خودش را با شبکه نمایش خانگی همگام کند. یعنی هم خودش را اداره کند هم رسانههای نمایش خانگی و در هر رسانه متفاوت را ممیزی میکند. خودش دچار تناقض است، افرادی که در مورد آن صحبت میکنند هم دچار تناقض میشوند. باید حتما در این مورد فکری شود و این در یک حکمرانی رسانهای برنامههای تلویزیونی میگنجد.
یا بخش دیگر استفاده از رسانههای مکمل است. رادیو و تلویزیون کجا مکمل هم هستند؟ الان در تلوبیون گروکشی میشود، حتما باید آگهی اول را ببینی تا اجازه دیدن داشته باشی. این درآمدزایی است و این روی اقتصاد رسانه تاثیر میگذارد. سلیقه رسانه با کاربرش رفیق نیست. علیرغم اینکه آمار میدهند و میگویند بازدید کننده در بستر فضای مجازی برای یک سریال داشتهایم، اما این برمیگردد به نوع دسترسی مخاطب و نوع اینکه مصرف رسانی مخاطب چه اتفاقی برایش افتاده است. اصلا مخاطب دوست دارد آن ساعت که پخش میشود نبیند و برود دانلود کند ساعت دیگری ببیند و این جزو مزیتهای رسانه است. اما از رسانه مکمل ما نباید غافل شویم. رادیو، تلویزیون و بستر فضای مجازی باید یکسان سازی شود.
هیچ جای دنیا رسانهای نمیآید شبکهاش را به یک بلوغی برساند و بگذارد کنار. به طور مثال، شبکه تهران تا یک جایی رشد کرد و بالا آمد یکدفعه رسانه تهران حذف شد و قرار شد محلی شود. شما یک بستر را رشد دادی، بزرگ کردی و بعد کنار میرود!
تلویزیون؛ قرارگاهی برای شادیآفرینی و مقابله با رسانههای خارجی
ایران آنلاین: میگویند رسانهها ماموریت محورند، در ماموریت محوری چقدر موفق بودهایم؟
قبلا رسانهها ماموریت محور تلقی میشدند، شبکهای مثل آموزش، شبکه سه و شبکه جوان، خانواده بود و ... اما واقعا با اصالت خود یکی هستند؟ فیلم بزرگسال برای شبکه کودک و نوجوان پخش میشود، البته شاید دلیل و استدلال و ماموریتی پشت آن باشد که ما ندانیم اما همان یک برنامه هم برای آن شبکه زیاد است. یعنی باید در بستر خودش باشد و بگذاریم بچهها کودکی کنند. همه شبکهها نمیتوانند همه ماموریتها را داشته باشند باید متناسب با مخاطب خودشان باشند. اگر مخاطب برایت مهم است باید متناسب با مخاطب باشد و اگر ماموریت شبکه برایت مهم است براساس ماموریت شبکه باشد. وقتی همه اینها را جمع میکنیم، میبینیم مخاطب رسانه را پس میزند و رها میکند. مخاطب میگوید من دنبال این نیستم، میخواهم محتوایی را ببینم که سرگرم شوم یا اینکه بتوانم آموزش ببینم.
تعریف رسانهها در دنیا این بوده که رسانه تفریحی، سرگرمی و آموزشی باشد. مقام معظم رهبری این را تغییر دادند و گفتند رسانه براساس دین، امید، اخلاق و آگاهی باشد. در این افق نوشتند که باید قرارگاهی باشد برای شادیآفرینی و مقابله با رسانههای خارجی. چقدر موفق بودهایم؟ اینکه بگوییم شبکه خارجی من و تو تعطیل شده پس ما موفق بودهایم، درست است؟ نه، نمیتوانیم بگوییم. اینها جمع میشود روی هم و مخاطب خودش را عقب میکشد. پس نمیتوان از مخاطب گله کرد که چرا رسانه ملی را نگاه نمیکنی چون من آن چیزی که لازم داشته را به آنها ندادهام. در حرف و کلام گفتیم اما در عمل این اتفاق نیفتاده است. وقتی اتفاق نیفتاده مخاطب هم یواش یواش کوچ میکند. کوچ کردن مخاطب راحت است اما جمع کردن مخاطب ذره ذره است. یعنی چندین سال سعی کردی مخاطب را جمع کنی اما یکدفعه از دست میدهی.
کسانی را به میدان رسانه وارد کردیم که شاید مرد این میدان نباشند
ایران آنلاین: بهعنوان کارشناس این حوزه اگر بخواهید چند مورد از مشکلات تلویزیون را بگویید که با شناخت چنین مسائلی چالشهای رسانه ملی رفع میشود، به چه مواردی اشاره میکنید؟
اختلافات. الان در نوروز گفتند که رسانه سلبریتیها را آورده و مبالغ کلانی هم اعلام شد که به آنها پرداخت شده است. این قضیه تکذیب هم نشد که این مبالغ پرداخت شده یا نه. از طرفی گفتند افراد سرمایه گذار یا اسپانسر این پولها را دادند و به ما ارتباطی ندارد. پس مرجعیت رسانه کجاست؟ وقتی به یک برنامهای ایکس تومان میدهی و به یک برنامهای رقم پایینتر اختصاص میدهی، این عملا سازندگان برنامه را کوچ میدهد. آنها به سمتی میروند که پول بیشتری باشد و بیشتر اغنا شوند.
نکته دیگر اینکه نباید سازندگان را از دست بدهی، از دست دادن نیرویی که روی آن سرمایه گذاری شده، خوب نیست. نیروی کارآمد ذره ذره به دست میآید و برای هرکدام از آنها که در رسانه کار میکنند میلیاردها تومان هزینه شده است، این افراد به رشد و بلوغی رسیدهاند اما در این زمان شما آنها را کنار میگذاری و توجه نمیکنی و انگیزههایشان را میگیری.
در چند سال اخیر چند درصد از افرادی که با تجربه بودند کنار رفتند؟ هرکدام به یک بهانهای.
شما با شعارهایی وارد کار شدی و میبینی در عمل با چیز دیگری رو به رو میشوی. همه روی کاغذ پیروز میدان هستند اما در صحنه نبرد باید میدان را دست آنهایی بدهی که کار کرده باشند. کار را باید دست آدمهای رسانهای داد. افراد رسانه تجربههای مختلفی کردهاند. از دهه اول انقلاب مو سپید کردند و تجربه به دست آوردند و این تجارب ارزشمند است اما شما این تجارب را کنار گذاشته و میدان را از آنها گرفتهای و کسانی را به میدان رسانه وارد کردی که شاید مرد این میدان نباشند. این به خود رسانه آسیب میزند. ما هم درون رسانهای مشکل داریم و هم برون رسانهای.
فقط با شعار نمیشود برنامه ساخت
ایران آنلاین: همین مسائل روی هم رفته باعث میشود که برخی از مخاطبان حاضر باشند هزینه کنند، اشتراک از شبکه نمایش خانگی بخرند و سریالهایش را ببینند اما تمایلی به دیدن سریالهای تلویریونی نداشته باشند.
بله. مخاطب وقتی پول میدهد سعی میکند از همه امکانات بهره بگیرد. آن شبکه هم میگوید مخاطبم پول داده و باید محتواهایی تولید کنم که مخاطب پسند باشد. این تعاملی دو طرفه است. کسی که تولیدمحتوا میکند باید مخاطب برایش دارای اهمیت باشد و مخاطبی که هزینه کرده برای وقت و پولی که داده ارزش قائل میشود. برای همین انتخابی میکند که برایش درست است.
ما در رسانه ملی باید همه طیفها را در نظر بگیریم. همه طیفها و ذائقهها در آن باشند. به دست آوردن همه ذائقهها بسیار سخت است و البته افراد کار بلد میخواهد. با گروهی باید برنامه سازی کرد که اعضای آن افرادی کار بلد باشند. فقط با شعار نمیشود برنامه ساخت. روی کاغذ همه پیروز میدان هستند.
ضرورت حفظ نیروهای قدیمی تلویزیون بعد از بازنشستگی
ایران آنلاین: چیکار کنیم که برای تلویزیون مخاطبشناسی کنیم و مخاطب تلویزیون افزایش پیدا کند؟
کار را دست افراد کار بلد باید داد. شعار زدگی نکنیم. کار را دست اهلش بدهیم و سرمایههایی که داریم را باید نگه داریم. من جای رئیس تلویزیون بودم نیروهای قدیمی تلویزیون را بازنشسته نمیکردم. چون تجربه میکنند و بعد از بازنشستگی تجربه را برمیدارند و به بیرون از تلویزیون میبرند، البته که حق دارند و حقشان است این کار را بکنند.
خیلی از نیروهایی که در رسانه کار کردند تصویربرداری را در آزمون و خطا یادگرفتند اما در ادامه تجربه خود را در بیرون از سازمان به کار می گیرند. چه کسانی همین برنامههایی که در شبکه نمایش خانگی تصویربرداری میشود و کلی طرفدار دارد را میسازند؟ بچههای رسانه ملی هستند. البته جزو افتخارات است که آنها میسازند اما چرا رسانه این آنها را برای خودش نگه نمیدارد؟ کارگر ساده شهری را در سن بازنشستگی هم تا ۳۵ سال نگه میدارند اما در رسانه تا فرد ۴۵ ساله میشود، بازنشسته و از دسترس سازمان خارج می شود.
ما در دین، مکتب و آیین خود استاد شاگردی را داریم
ایران آنلاین: خب این در تضاد با جوان گرایی نیست؟
ما در دین، مکتب و آیین خود استاد شاگردی را داریم. نیروهایی که قبلا در رسانه آمدند با استاد شاگردی یاد گرفتند. اول که آمدند دوربین دستشان ندادند تا فیلمبرداری کنند اول دستیار تصویربردار بودند، بعد تصویربردار و ...
همان اول نیامدند میکروفون دستشان بدهند و گزارشگر و گوینده بشوند. بخش به بخش و پله به پله جلو رفتند. وقتی به یک جایی رسیدند قدر آن میکروفون را دانستند. بله جوانان باید بیایند و از یک جایی شروع کنند. شما به یک نیروی نظامی درجه بالایی بدهی، آیا همان اول قدردان است؟
همه افرادی که میروند کوهنوردی کوهنورد نیستند، برخی مثلا با بالگرد رفتهاند. در مسیر کوهنوردی باید سختی کشید تا صعود کنی و موقع پایین آمدن هم باید زبالههای خودت را هم بیاوری. افراد رسانه هم باید همینگونه عمل کنند. باید پله به پله مراحل را طی کنند تا به یک جایی برسند و این گونه است که قدر رسانه را میدانند، قدر مخاطب را میفهمند و برنامههای خوب را تولید خواهند کرد.
انتهای پیام/