کارشناسان در گفتوگو با «ایران» مطرح کردند
پاسخ ایران؛ مشروع و قاطع
بینالملل
61185
پاسخی که تل آویو از تهران میگیرد، هزینه جنگ را برای رهبران تندرو اسرائیل غیرقابل تحمل خواهد کرد.
به گزارش گروه بین الملل ایران آنلاین، پاسخی که تل آویو از تهران میگیرد، هزینه جنگ را برای رهبران تندرو اسرائیل غیرقابل تحمل خواهد کرد. این گزارهای است که این روزها ناظران بینالملل در تبیین تحولات برآمده از حمله تروریستی تل آویو در دمشق مطرح میکنند. قدرت بازدارندگی ایران این بار قرار است در سایه پرتاب موشک و پهپاهای بومی آن به نمایش دربیاید و به مؤلفهای اثرگذار در میدان جنگ تبدیل شود. عابد اکبری، کارشناس مسائل بین الملل و محسن فائضی، تحلیلگر مسائل منطقه در گفتوگو با «ایران» به امکانها و پیامدهای اثرگذار حمله نظامی احتمالی ایران بر وضعیت جنگ جاری و تأثیر و تأثر آن بر موقعیت رو به افول رهبران تل آویو پرداختهاند.
پاسخ ایران مبتنی بر مؤلفههای بینالمللی است
ایران قصد دارد حمله تروریستی رژیم صهیونیستی در دمشق را با یک حمله نظامی مستقیم پاسخ گوید. این واکنش را از منظر حقوق بینالمللی چطور میبینید؟
پاسخ به اقدام رژیم صهیونیستی در قوانین بینالمللی مسیرهایی حقوقی و سیاســــــی دارد که میتواند و باید از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت سوریه پیگیری شود.
اما ابعاد و پیامدهای پاسخ نظامی در بستر مناسبات روابط بینالملل و آن هم در شرایط تحولات مبتنی بر تنش در پی طوفانالاقصی، تنها به تصمیم طرفین و مسائل دیپلماتیک برمیگردد.
نوع اقدام صهیونیستها به گونهای در بالاترین سطح از خطوط قرمز بود که مسأله اکنون در فضای بینالمللی نوع و مشروع بودن پاسخ ایران نیست، مسأله بر نوع و شدت پاسخ و پیامدهای برآمده از واکنش احتمالی جبهه صهیونیستی- امریکایی است.
این پیامدها را ناظر به چه عوامل و تحولاتی میدانید؟
این مسأله به سطح و قدرت واکنش ایران بستگی دارد. محل اقدام و هدف اقدام ایران و همچنین زمان آن، بسیار روی نوع و شدت واکنش احتمالی صهیونیستها تأثیرگذار خواهد بود.
اما باید توجه داشت که برخی تحلیلها و نگرانیها حول تغییر میدان نبرد و تنش از سوی نتانیاهو است. تحلیلی که البته دور از واقعیت نیست. چون پایان تنش در غزه به معنای پایان دولت و کابینه نتانیاهو خواهد بود و او سعی دارد با کشاندن این تنش به مقیاس بزرگتر منطقهای و جنگ در لبنان، همچنان خود را در قدرت نگه دارد تا مانع از پایان عمر سیاسیاش شود.
بنابراین میتوان طرح برخی نگرانیها را که مدعی هستند حمله نظامی ایران علیه اسرائیل، آتش یک جنگ گسترده منطقهای را روشن میکند، متأثر از تلاش برای انداختن توپ جنگ در زمین ایران دانست؟
این گزاره بیشتر از سوی جریانهایی گفته
میشود که سعی دارند جمهوری اسلامی را از پاسخ به رژیم صهیونیستی منصرف کنند و انتقام را یک ماجراجویی غیر قابل کنترل نشان دهند. جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در ۶ ماه گذشته از ۷ اکتبر به این سو نشان دادهاند که به دنبال تنش در منطقه نیستند و منطق رفتاری آنها تنها فشار بر رژیم صهیونیستی و امریکا برای پایان دادن به بزرگترین نسل کشی قرن است. در ۱۹۰ روز اخیر ۳۳ هزار نفر شهید شدهاند و تعداد مفقودین به حدود ۱۲ هزار نفر رسیده است. مفقودینی که بهواسطه حجم بالای آتش در ۶ ماه اخیر و عدم فرصت آواربرداری، همچنان زیر آوار هستند.
با این حساب میتوان تعداد شهدا را حدود ۴۵ هزار نفر تخمین زد. این در حالی است که تعداد شهدای فلسطینی در ۷۰ سال اشغالگری از سال ۱۹۴۸ حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار نفر تخمـــــین زده میشـود.
اتفاقاً این رژیم صهیونیستی است که سعی دارد تنش را به میدانهای دیگر بکشاند، ولی شرایط آن پس از ۷ اکتبر فرصت جنگ منطقهای و گسترده را به این رژیم نخواهد داد. لذا این خط تحلیلی که واکنش ایران منطقه را به جنگ خواهد کشاند دور از منطق و واقعیت است.
ضمن آنکه امریکاییها و بایدن بهواسطه موضوعات دیگری چون انتخابات، جنگ اوکراین و... مایل به تداوم جنگ، تنش و گسترش آن نیستند. در آخر این نکته را هم باید اضافه کرد که نباید در فضای داخلی ایران بر تصمیمگیران سیاسی و نظامی برای گرفتن انتقام و پاسخ به اقدام خبیثانه صهیونیستها فشار وارد ساخت و شروط سازی کرد.
وجه بازدارندگی پاسخگویی احتمالی ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
پاسخ ایران قطعی است اما این پاسخ بر مبنای مجموعهای از شرایط، محدودیــــــــتها و مؤلفههای بینالمللی، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلی اجرا خواهد شد.
ضمن آنکه پاسخ باید در خط تحلیل کلان محور مقاومت یعنی اجبار دشمن به پایان نسل کشی در نوار غزه و پذیرش شروط حماس در آتش بس جانمایی شود نه آنکه به ضد خودش تبدیل شود.
اسرائیل نگران جنگ چندجبههای است
اقدام نامشروع و مغایر حقوق بین الملل در تجاوز رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی به عنوان بخشی از خاک خود در سوریه چگونه قابل تحلیل است؟
اوضاع در غزه آنطور که اسرائیل میخواهد و مدعی است پیش نمیرود. رژیم دچار مشکلات عدیده داخلی است و کابینه نتانیاهو دچار مشکل شده است. اسرائیل با چنین حملههایی در تلاش است تا دست برتر را در برابر محور مقاومت در منطقه به دست آورد و به نوعی بخشی از زخم عمیقی که در ۷ اکتبر دریافت کرده و طی شش ماه درحال چرکین شدن است را التیام بخشد. همچنین میتوان چنین حملههای تروریستیای را به عنوان اقداماتی برای تحریک ایران ارزیابی کنیم تا پس از پاسخ ایران پای امریکایی که در سال انتخابات هر روز به دنبال دور کردن خود از ماجراهای غرب آسیاست را مجدداً به منطقه بکشاند. اسرائیل میخواهد با کشاندن ایالات متحده به جنگ در خاورمیانه برای خود سپر حفاظتی ایجاد کند. این درحالی است که ایالات متحده قدرت و ارادهای برای انجام این کار ندارد و قصد خود از عدم ورود به مناقشه اخیر را به صورت رسمی و غیررسمی به ایران منتقل کرده است. اینکه مقامات امریکایی میگویند در حمله اسرائیل دخالتی نداشتهاند نشان میدهد که درحال حاضر خواهان جنگی گسترده در منطقه نیستند. نکته مهم و قابل توجه دیگر اینکه تحولات غزه اسرائیل را در وضعیت دشوار ناخواستهای در بلندیهای جولان قرار داده است و رژیم صهیونیستی میخواهد با حمله به خاک سوریه و هدف قرار دادن ایران، موقعیت خود را در جولان تضمین کند.
حق مشروع ایران در پاسخگویی به این حملات از چه جهت سبب نگرانی رژیم صهیونیستی شده است؟
چند روز پیش سایت امریکایی دیلی بیست در مقالهای با اشاره به وحشت ایجاد شده در میان اسرائیلیها پس از تهدید ایران، به نگرانی جدی ارتش اسرائیل و تقویت ناوگان دفاع هوایی ارتش رژیم اشاره کرده و عنوان داشت ارتش رژیم مرخصی سربازان را در یگانهای رزمی لغو میکند. درحالیکه برخی غیرنظامیان بنابر گزارشها درحال انبار کردن کالاها و جمعآوری پول نقد هستند. بانک مرکزی اسرائیل هم توصیه کرده که نهادهای مالی خود را برای برداشتهای سنگین اسکناس از خودپردازها توسط اسرائیلیها آماده کنند، زیرا ترس و وحشت مردم سرزمینهای اشغالی را فرا گرفته است.
بیشتر از نگرانی نسبت به نوع واکنش ایران، اسرائیل از جنگ غیرمنتظره چندجبههای ایران نگران است که به یک باره از سوی تهران، سوریه، لبنان و غزه انجام بگیرد؛ حرکتی که در صورت واکنش اسرائیل نسبت به اقدام جمهوری اسلامی بشدت متصور است و این موضوع عمق نگرانی را در بین حاکمان اسرائیلی بیشتر کرده و به نظر میرسد که هر روز گستردهتر میشود چراکه چنین اقدامی به طور قطع منجربه فروپاشی کامل اسرائیل خواهد شد.
اگر چنانچه رژیم صهیونیستی بعد از حرکت تلافیجویانه ایران، بر اقدامات تجاوزکارانه خود اصرار ورزد آن وقت چه کارهایی میتوان انجام داد؟
سازمان ملل با سیاست صرفاً مشاهده خود، طی شش ماه گذشته یکبار دیگر ناکارآمدی و ضعفهای بنیادین خود به عنوان نهادی صلحساز را نمایان کرد. اما در این بین کشورهای متحد رژیم و بویژه متحدین اروپایی صهیونیستها بهرغم اینکه دارای اهرمهایی برای سوق دادن اسرائیل به سمت کاهش تنشها در منطقه هستند اما اقدام قابل اعتنایی انجام ندادهاند. در همین ارتباط چند روز پیش فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور فلسطین عنوان داشت، «اتحادیه اروپا برای جلوگیری از جنایات جنگی در نوار غزه باید روابط تجاری خود را با اسرائیل متوقف کند.»
اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری اسرائیل است که ۲۸.۸ درصد از تجارت اسرائیل را در سال ۲۰۲۲ به خود اختصاص داد.محدود واکنشهای برخی از کشورها با مخالفت سایر کشورها در اروپا مواجه شده است. ابتکار مشترک اسپانیا و ایرلند برای بازنگری در توافق تجارتی اتحادیه اروپا با اسرائیل و حتی تعلیق جزئی این توافق به دلیل جنگ اسرائیل در غزه، با مخالفت متحدان اروپایی اسرائیل همچون آلمان، جمهوری چک، ایتالیا و اتریش مواجه شد.
شرکای اروپایی صهیونیستها باید بدانند که تسریع تنش و ادامه یاغیگری صهیونیستها و پیامدهای ناامنکننده این اقدامات در غرب آسیا، آنها را هم در بر خواهد گرفت و قطعاً معادله پیش روی، یک معادله با یک طرف برنده و یک طرف بازنده نخواهد بود و پیامدهای این اقدامات سطح وسیعتری را در برگرفته و به طور قطع تنشها، اروپاییها را هم از همراهی و سکوت در برابر جنایات رژیم پشیمان خواهد کرد.
انتهای پیام/