«وعده صادق» در خاورمیانه جدید
سیاست
62926
جنگ غزه و اقدامات نظامی متقابل جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی اسرائیل در حال شکل دادن خاورمیانهای جدید است. بیش از ۶ ماه از عملیات طوفان الاقصی که توانست منظومه بازدارندگی اسرائیل را هم از حیث مادی و هم از حیث روانی از هم بپاشد؛ میگذرد.
به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، جنگ غزه و اقدامات نظامی متقابل جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی اسرائیل در حال شکل دادن خاورمیانهای جدید است. بیش از ۶ ماه از عملیات طوفان الاقصی که توانست منظومه بازدارندگی اسرائیل را هم از حیث مادی و هم از حیث روانی از هم بپاشد؛ میگذرد.
اسرائیل در این مدت با چک سفید امضایی که از برخی قدرتهای بینالمللی در دست داشت؛ بیش از ۳۰ هزار نفر از مردم غزه را به شهادت رساند، خانهها، مدارس و حتی بیمارستانها را ویران و تمام قوانین بینالمللی را نقض کرد. با وجود این همه، نتوانست به اهداف راهبردی خود دست پیدا کند. اسرا هنوز آزاد نشدهاند، حماس همچنان در مبارزه است و کوچ اجباری مردم غزه نیز اتفاق نیفتاده است. در مقابل، ایران ۵ قرن پس از جنگ چالدران دوباره حوزه نفوذ خود را از جنوب تا بابالمندب و از غرب تا مدیترانه رسانده است.
توجه داشته باشیم که پس از بحران سوریه، اسرائیل برای جلوگیری از افزایش نفوذ ایران در شامات سعی کرد هزینه حضور ایران را در منطقه بالا ببرد. اسرائیل در دور اخیر این مواجهه آشکارا علیه ایران اقدام کرد و سلسلهای از ترورها را انجام داد که گام آخر آن حمله به ساختمان سفارت ایران در سوریه بود. آنها در تلاش برای طراحی معادلهای بودند که تصور میکردند در قالب آن میتوانند به هر جایی که خواستند حمله کنند و طرف مقابل هم به دلایل و مصالح مختلف پاسخ مستقیمی ندهد. عملیات «وعده صادق» بر هم زننده این معادله خیالی بود.
جمهوری اسلامی ایران در قالب آن عملیات دو هدف نسبتاً متعارض را دنبال کرد؛ نخست آنکه قدرت بازدارندگی خود را ثابت کند و در عین حال وارد جنگ نشود. زیرا وارد جنگ شدن بازی در زمین دشمنی بود که میخواهد از وضعیت بحرانی و قفل شده خود در غزه بگریزد. این دو هدف در اقدام شنبه گذشته ایران تقریباً محقق شد؛ یک نمایش قدرت بزرگ برای اثبات بازیگری ایران بدون تخریب گسترده و پدید آمدن اقدامات غیر قابل کنترل. بنابراین ایران توانست بازیگری بینالمللی خود را تحمیل کند. چه آنکه ایران در دوره کنونی روند قدرتگیری جدیدی را آغاز کرده است.
فراموش نکنیم که قدرت در حوزه سیاست خارجی چند ضلع دارد: رسانه و تبلیغات؛ بعد نظامی و جنبه دیپلماتیک. اگر کشور در سیاست داخلی با شکاف دولت و ملت و چالش روبهرو باشد، سیاست خارجی نمیتواند رو به جلو حرکت کند. بنابراین یکی از پروسههای تبدیل قدرت به اقتدار، ترمیم سیاست داخلی و به وجود آوردن وحدت بین دولت و ملت است.
در سیاست خارجی هم، قدرت چندلایه است. اگر زمانی بیشتر از قدرت سخت صحبت میشد و بعد از قدرت نرم صحبت شد، اکنون مدتهاست از قدرت هوشمند صحبت میشود؛ قدرتی که ترکیبی معقول و منطقی از عناصر قدرت سخت و نرم است و بر این اساس برای تداوم قدرت در خارج از ایران باید به آن لایههای سهگانه نظامی و امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک، و رسانهای و فرهنگی و روایتی توجه شود. البته ما در این عرصه با برخی مشکلات ادراکی، ساختاری و سیاسی مواجه هستیم.
از جمله اینکه عدهای در ایران، معضل فلسطین را نتیجه سیاستهای جمهوری اسلامی میدانند، از جنس برخی روایتسازیهای عمیق و چند لایهای است که در بیرون ساخته میشود. در واقعیت، اشغال فلسطین مربوط به سه دهه قبل از انقلاب اسلامی است. جالب است بدانیم که آقای منصورالسلطنه عدل، رئیس هیأت نمایندگی دولت پادشاهی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، هنگام بررسی قطعنامه تقسیم فلسطین (سال ۱۹۴۷ میلادی)، گفته بود که تقسیم فلسطین، اجاق قومی یهود را روشن نخواهد کرد، بلکه آتشی را شعلهور میکند که فلسطین و کل منطقه و جهان را در خود خواهد سوزاند. ایران در آن زمان جزو گروه اقلیتی بود که در کمیته بررسی وضعیت فلسطین که از سوی مجمع عمومی انتخاب شد، مخالف تقسیم فلسطین بود.
در مقابل جنبش صهیونیستی منطقه را امنیتی کرد و مأموریتش مشغول کردن منطقه در یک فضای معطوف به اشغالگری است. در قالب این مأموریت است که در منطقه ما اولویتهای سیاسی و اقتصادی نظیر توسعه و دموکراسی به درگیریهای فرسایشی نظامی تبدیل شده و کل منطقه با بحران مواجه شده است. پس مشکل منطقه، دشمنی ایران با اسرائیل نیست؛ اما به دلیل ضعف ما در روایتسازی متأسفانه روایتهای دیگری حاکم شده است.
با وجود این، باید گفت که جمهوری اسلامی ایران با انجام عملیات «وعده صادق» گام بلندی در جهت ایجاد نظم و قاعده جدید در برابر اسرائیل و در موازنه کلی قوا در خاورمیانه برداشت. اینکه این قاعده و موازنه جدید تثبیت خواهد شد یا نه با روند تحولات بعدی روشنتر میشود، اما تا همینجا هم میتوان گفت از امروز با یک خاورمیانه جدید روبهرو هستیم. چه آنکه گستردگی پاسخ ایران از لحاظ نظری میتواند زمینهساز ایجاد مشروعیت بینالمللی از سوی قدرتهای جهانی برای پاسخ مستقیم اسرائیل به ایران باشد و به لحاظ عملی، مهار اسرائیل با بروز واقعیت قدرت گسترده دفاعی ایران رقم خورده است.
حسین جابری انصاری معاون اسبق وزارت امور خارجه
انتهای پیام/