نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در خانه سی‌وپنجم؛

کباب داغ، کتاب سرد

فرهنگ

65374
کباب داغ، کتاب سرد

این روزها نمایشگاه کتاب در مصلای تهران مثل سال‌های پیش در حال برگزاری است؛ نمایشگاهی که حتی کمی هم اهل فرهنگ و مطالعه باشید، گذرتان به آن خورده یا خواهد خورد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران آنلاین، این روزها نمایشگاه کتاب در مصلای تهران مثل سال‌های پیش در حال برگزاری است؛ نمایشگاهی که حتی کمی هم اهل فرهنگ و مطالعه باشید، گذرتان به آن خورده یا خواهد خورد. نمایشگاهی که فراز و نشیب‌های بسیاری را پشت سر گذاشته از جابه‌جایی‌های محل برگزاری تا تحریم‌ها و تخلفات و کرونا. نمایشگاهی که مخالفان و موافقان زیادی دارد که البته مخالفانش لزوما مخالفان فرهنگ نیستند، بلکه بسیاری از آنان خود متولیان فرهنگ‌اند و کاربران اصلی کتاب که نقد آنان را در دولتی بودن نمایشگاه می‌توان خلاصه کرد. این نقد این روزها بیشتر آشکار است و آن را می‌توان در تعداد زیاد غرفه‌های دولتی و اقلیت بودن ناشران خصوصی کاملا مشاهده کرد.

رشد ناشران دولتی و وابسته از سال پیش، یعنی دوره سی‌وچهارم نمایشگاه فزاینده بود، آنجا که ناشران خصوصی خود را در موج اپوزیسیون خارج‌نشین انداخته و از آنجا که اهالی فرهنگ و هنر لزوما سیاست‌بازان خوبی نیستند، غرق شده و پا در گل ماندند. با افزایش نرخ ارز و بالتبع گرانی همه‌چیز و هرچیز، کتاب نیز که در اولویت‌های جامعه جایی نداشت روزبه‌روز مهجورتر شد.

 این روزها که سی‌وسومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در حال برگزاری است، مسئولان آمارهای روزانه‌ای را از فروش کتاب چه در بخش مجازی و چه در بخش فیزیکی نمایشگاه ارائه می‌دهند اما قیمت بالای کتاب‌ها و پایین بودن درصد تخفیف بسیاری از ناشران باعث شده که عده زیادی نیز دست خالی یا سبکبار از نمایشگاه بیرون بروند.

یکی از نقدهای واردشده به مسئولان برگزاری نمایشگاه آن است که بن‌های ۷۰۰هزار یا ۸۰۰هزار تومانی برای دانشجویان و اساتید دانشگاه کفاف درصد کمی هم از خرید آنان را نخواهد داد. وقتی قیمت اغلب آثار بیش از ۳۰۰هزار تومان است یا در همین حوالی، چگونه با یک بن ۷۰۰هزار تومانی می‌توان به کتاب‌های دانشگاهی، آن هم برای قشری که درآمدی ندارند مانند دانشجویان، دسترسی ایجاد کرد؟!

 البته که در اقتصاد لاغر نشر نمی‌توان از ناشران انتظار تخفیف بیشتری را داشت، کمااینکه بسیاری از ناشران به‌دلیل هزینه‌های بالای نمایشگاه و سود کم آن هر ساله از جمع شرکت‌کنندگان در نمایشگاه جدا می‌شوند و این روزها که نمایشگاه مجازی هم همزمان برگزار می‌شود، ترجیح می‌دهند که کتاب‌های خود را به‌صورت مجازی به عموم عرضه کنند.

راه‌اندازی نمایشگاه مجازی ازسوی دولت توانست کمک بزرگی علاوه بر ناشران کم‌بضاعت یا شهرستانی به علاقه‌مندان به مطالعه در سراسر کشور و در استان‌های دور و نزدیک باشد. این حرکت با مشارکت شرکت ملی پست بسیار ستودنی است و به نظر می‌رسد اگرچه نه به‌صورت کامل ولی تلاش‌هایی برای تحقق شعار عدالت فرهنگی شده که در جای خود ارزشمند است.

 همینطور استفاده از تکنولوژی در یافتن غرفه‌ها و شارژ تلفن همراه و ون‌هایی پرشماری که بازدیدکنندگان را در نمایشگاه جابه‌جا می‌کنند، همه و همه فعالیت‌هایی در جهت رفاه حال بازدیدکنندگان و سهولت دسترسی به آثار هستند. اینکه سرانجام دولتمردانی یافت شده که در بهار کتاب نیم‌نگاهی به این حوزه مظلوم بیندازند و علاقه‌مندان به آن را اندکی بنوازند، جای شکر و سپاس دارد.

در این میان، گام که به محوطه اطراف شبستان بگذارید با چهره‌ای متفاوت و البته رنگارنگ از خوراکی‌هایی روبه‌رو می‌شوید که به نسبت گرانی در داخل به قیمت و بالطبع کیفیت پایین‌تری دچارند. همین امر هم قشر زیادی از افراد بی‌ربط و ‌بی‌دغدغه را به نمایشگاه می‌کشاند که برای لقمه‌ای ارزان‌تر قدم به محوطه فرهنگی می‌گذارند و ناگزیر سری به غرفه‌های ناشران به‌ویژه ناشران کودک و نوجوان می‌زنند.

این افراد که خوراک مناسبی برای جامعه‌شناسان می‌توانند بود، اغلب به‌دنبال هدیه‌های فرهنگی رایگان هستند؛ کسانی که کتاب 100هزار تومانی را گران می‌دانند ولی یک وعده همبرگر سوخته بی‌کیفیت را 200هزار تومان می‌خرند و احساس شعف و شادی وصف‌ناپذیری از این برد تاریخی خود دارند.

این نمایشگاه با همه ضعف‌ها و قوت‌هایش اگر به‌حق مورد توجه عموم قرار می‌گرفت، می‌توانست دستاوردهایی ماندگارتر از تصور دست‌اندرکاران به همراه بیاورد. بهانه گرانی و تورم اگرچه بهانه‌ای است منطقی ولی نمی‌تواند توجیه‌کننده اقبال اندک به کتاب و نمایشگاه کتاب باشد و تنها می‌تواند وجدان جامعه‌ای فرهیخته‌نما را آرام کند.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار فرهنگ