مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران در گفت و گو با «ایران»:

واگذاری استقلال و پرسپولیس طلایی‌ترین تصمیم رئیس جمهور شهید بود

ورزش

68901
واگذاری استقلال و پرسپولیس طلایی‌ترین تصمیم رئیس جمهور شهید بود

به بهانه هزار روز خدمت دولت سیزدهم و مرور اقدامات رئیس دولت در حوزه ورزش به سراغ مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران رفتیم تا در گپ و گفتی صمیمانه با علی جوادی در خصوص نقش رئیس‌جمهور شهید در حوزه ورزش حرف بزنیم. علی جوادی به‌عنوان نفر شماره یک ورزش استان تهران به اثرگذاری شهید رئیسی در خلق اتفاقات خوب برای ورزش تهران و کشور اشاره و تأکید کرد آقای رئیس‌جمهور علاقه‌مندی بسیاری داشت تا مشکلات اهالی ورزش در کمترین زمان ممکن برطرف شود.

به گزارش گروه ورزشی ایران آنلاین، مرور صحبت‌های ایران ورزشی با علی جوادی در خصوص فعالیت‌های رئیس دولت سیزدهم می‌تواند برای علاقه‌مندان به حوزه ورزش جالب توجه باشد که در ادامه حاصل این گفت‌و‌گو را با هم مرور خواهیم کرد.

در دولت سیزدهم چه اتفاق مهمی در ورزش رقم خورد که قبل از این نیاز بود ولی انجام نشده بود؟
 متأسفانه عمر دولت سیزدهم با شهادت آیت‌الله رئیسی و همراهانشان به‌عنوان شهدای خدمت به سرانجام 4 ساله نرسید. این اتفاق از جهات مختلف قابل تحلیل است؛ دولتی که تمایل به کار و تلاش دارد و می‌خواهد عقب ماندگی‌های پشت میزنشینی را جبران کند، باید در صحنه باشد که ما این موضوع را به خوبی در ورزش استان تهران دیدیم. اگر بخواهیم پروژه‌ها، موضوعات و مسائل ورزش به‌صورت درست، دقیق و سریع شناسایی شود، باید در میدان باشیم. اطلاعات پشت میزی معمولاً با تأخیر و ناقص به دست می‌آید یا اشتباه جمع‌آوری می‌شود ولی شناخت کامل مسائل و چالش‌ها با حضور میدانی محقق می‌شود تا تحلیل مسائل به‌صورت کامل، شفاف و بی‌واسطه و دقیق باشد. همچنین حضور شخص   رئیس‌جمهور یا شخص اول اجرایی کشور در میدان، باعث افزایش انگیزه افراد درگیر در پروژه و سرعت بخشیدن به پایان‌بندی‌ها می‌شود.
پیش از این معمولاً سیاسیون نزدیک به رئیس‌جمهور اقبال این امانتداری را داشتند اما آیت‌الله رئیسی در نشست‌های انتخاباتی خود در واکنش به خواسته قهرمانان و اهالی ورزش اعلام کرده بودند که سکان ورزش را به دست اهلش می‌سپارند که این امانت ابتدا به دست یکی از قهرمانان ورزشی و بعد از آن به یکی از مدیران ورزشی سپرده شد که این خود نشان‌دهنده صداقت ایشان در عمل به وعده‌هایش بود.
من فکر می‌کنم اتفاقات این 3 سال نسبت به قبل در 3 بخش برنامه‌ریزی، نیروی انسانی و زیرساخت‌های ورزشی کاملاً قابل دفاع است. از ابتدای فعالیت ما در دولت سیزدهم حدود 150 پروژه‌ باز روی زمین مانده دولت‌های گذشته پیش روی ما قرار داشت که میانگین پیشرفت این 150 پروژه قبل از ما 20 تا 30 درصد بود. البته در این میان پروژه‌هایی هم بود که پیشرفتش 70 درصد شکل گرفته بود اما بخش عمده‌ای از این پروژه‌ها گرفتار مسابقه‌ای با عنوان کلنگ‌زنی شده بود تا ما در تهران با 150 پروژه باز نیمه تمام رو به رو باشیم که سابقه بعضی از این پروژه‌ها به سال 82 می‌رسید و تنها فونداسیون آن ریخته شده بود اما بعد از 18-17 سال هنوز به سرانجام نرسیده بود. با این اتفاق حجم قابل توجهی از انرژی ما معطوف به تکمیل این پروژه‌ها شد تا بتوانیم با تکمیل آنها سرانه ورزشی استان تهران را افزایش دهیم.

عده‌ای معتقدند دولت سیزدهم به‌دنبال کار رسانه‌ای بود در صورتی که امروز می‌بینیم انرژی زیادی صرف آواربرداری در بخش‌های زیر ساختی شده است. زمانی که به‌عنوان مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران انتخاب شدید، تصور می‌کردید با چنین شرایطی رو به رو شوید؟
من می‌دانستم کار در ورزش بسیار سخت است، اما برای رسیدن به نتیجه باید تلاش کرد. با این حال از ابتدا می‌دانستم برای کار میدانی قبول مسئولیت کردم نه مسابقه کلنگ‌زنی، اگر قرار به کلنگ‌زنی بود من در طول یک روز 10 پروژه می‌توانستم راه‌اندازی کنم اما ورزش تهران نیاز به چنین اتفاقی نداشت،زیرا نیاز اول ورزش استان تهران کار بود.
 
پس از مانور تبلیغاتی خبری نبود؟
خیر. تعریف پروژه ممکن است کارکرد تبلیغاتی داشته باشد اما بعد از آن تکمیل پروژه مهم است که همه باید برای پایان‌بندی در تکاپو باشند، تازه آنجاست که تعریف بودجه شروع می‌شود؛ کلنگ‌زنی که بودجه‌ای نیاز ندارد و با فرماندار، یک نماینده یا قهرمان می‌شود کلنگ یک مکان را زد، اینکه شاهکار نیست. تکمیل پروژه است که دشوار بوده و تازه باید سراغ سازمان برنامه، خیرین و بودجه بروید.
 با ۱۰۰هزار تومان می‌شود یک مراسم کلنگ‌زنی را برگزار کرد، کلاً یک کلنگ و یک روبان می‌خواهد اما برای تکمیل پروژه میلیاردها تومان پول نیاز است. بنابراین دولت آقای رئیسی به‌دلیل اینکه پروژه‌های جدید را منع کرده بود، دنبال کار تبلیغاتی نبود و به‌دنبال این بود که تعهدات دولت‌های قبل را که به ارث برده بود، تکمیل کند. ما دنبال این بودیم پروژه‌هایی که به‌عنوان یک عارضه جلوی چشم مردم بود و شاید آن را ناکارآمدی نظام می‌دانستند را تکمیل کنیم. آقای رئیسی درصدد این بودند که مردم را با قول‌های رها شده تنها نگذارند.
 
در چنین شرایطی معمولاً مدیران برای عبور از این مقطع  پراسترس ترجیح می‌دهند به سراغ گزینه وعده درمانی بروند.
اداره کل استان تهران باوجود فشارها، یک پروژه جدید در این دولت تعریف نکرد. میانگین افتتاح پروژه‌های ورزشی دولت قبل حدود سالی دو الی سه پروژه بود اما در این دو سال، ۴۷ پروژه ورزشی در تهران افتتاح شده است، یعنی بیشتر از بیست برابر در سال که این آمار نشان‌دهنده یک جهش بزرگ در تکمیل پروژه‌های نیمه تمام است.
البته این را هم عرض کنم که وقتی اداره کل را تحویل گرفتیم ۱5-۱4 استخر کلاً تخریب و تعطیل شده بودند و بسیاری از سالن‌های ورزشی از لحاظ کف‌پوش، تجهیزات، تأسیسات و زیرساخت از بین رفته بود که خدا را شکر مجدداً قابل استفاده شد.
 
نخستین روز که این مسئولیت را برعهده گرفتید تصور می‌کردید با چنین اتفاقاتی رو به رو شوید؟
 به هیچ عنوان. ما دو موضوع مهم در زمینه اماکن ورزشی داشتیم؛ اماکن ورزشی که قبلاً به بهره‌برداری رسیده و در اختیار اداره کل بوده و گزینه دوم، پروژه‌های تعریف شده که روی زمین مانده بود و باید تکمیل می‌شد. در رابطه با مورد دوم 150 پروژه را به مرحله نهایی رساندیم اما یک سری اماکن ورزشی فعال وجود داشت که بسیاری از آنها تعطیل و تخریب شده یا حتی مورد سرقت قرار گرفته بود. یعنی استخری داشتیم که ۵ سال تعطیل بوده وقتی  وارد آن شهرستان می‌شدیم، مردم می‌گفتند ۲ استخر بیشتر نداریم که یکی از آنها هم تعطیل شده است. بسیاری از استخرهای تعطیل شده در همان سال اول افتتاح شد که هیچ اعتباری هم برای تکمیل و تجهیز آنها نداشتیم اما با پیگیری‌ها اعتبار آن تأمین شد و چیزی حدود ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه برد. مکان ورزشی امانت بیت‌المال بوده و باید درست نگهداری شود. وقتی استان تهران خود به خود با کمبود اماکن ورزشی روبه‌رو است و عنوان آخرین استان در سرانه ورزشی کشور را دارد، حداقل یکی از سیاست‌های اصلی نگهداری آنچه داریم، است. اما دیدیم بخشی از آن چیزی هم که وجود داشت تخریب شده و از گردونه خدمت‌رسانی به مردم چه در بحث ورزش همگانی، چه قهرمانی و چه در بحث ورزش تفریحی خارج شده بود.
 
این ماجرا در دغدغه‌های خود رئیس‌جمهور هم تأثیر‌گذار بود؟
ما سعی کردیم این موارد را به‌عنوان دغدغه‌ها مطرح نکنیم و در یک سال اول اصلاً کسی متوجه نشد که در حال انجام چه کارهایی هستیم.
 
سلامت مردم موضوع مهمی بود که رئیس‌جمهور شهید در تمام محافل آن را مطرح می‌کردند و اهتمام ویژه‌ای به آن داشتند.
 یکی از اولویت‌های دولت این بود که اگر هزار تومان در ورزش سرمایه‌گذاری کنیم، حداقل ۱۰۰ هزار تومان در سرانه درمان صرفه‌جویی می‌شود. پول‌هایی که صرف موضوع درمان می‌کنیم به خاطر قصورهایی است که در بحث ورزش انجام شده است. متأسفانه فرهنگ مبتنی بر ورزش را توسعه ندادیم و مردم با عادت‌های اشتباه زندگی می‌کنند که همین باعث می‌شود در سنین بالای 60-50 سال با انواع و اقسام عارضه‌ها مواجه شوند.
 
خودتان هم اشاره کردید که کاهش هزینه‌های ورزشی برای استفاده عموم مردم از ورزش، جزو سیاست‌های دولت سیزدهم بوده است. شاید فرد به راحتی حاضر به پرداخت هزینه برای چرخه غذایی و پوشاک باشد ولی وقتی نوبت به ورزش می‌رسد، پایین‌ترین هزینه‌ها را در نظر می‌گیرند. برای کاهش نرخ ورزش همگانی در مناطق برخوردار و غیربرخوردار چه اقداماتی صورت گرفت؟
 ما برای موضوعات ورزش تهران نیاز به درآمدهای ورزشی داریم که خرج سرمایه‌گذاری در توسعه ورزش کنیم، اما برای اینکه‌ هزینه‌های ورزش را کاهش دهیم، همه اماکن ورزشی را در مزایده قرار ندادیم، در صورتی که این موضوع عارضه‌هایی داشت. باوجود اینکه به هزینه‌های واگذاری اماکن ورزشی نیاز داشتیم اما حدود ۱۰۰ مکان ورزشی را برای اولین بار از مزایده خارج کردیم و تمام اماکن ورزشی روستایی را به‌صورت رایگان اهدا کردیم. حدود یک سوم یعنی قریب به ۳۰ درصد اماکن ورزشی را در مناطق کم برخوردار به‌صورت رایگان در اختیار دهیاری‌ها قرار دادیم که این حجم از واگذاری‌ها بی‌سابقه بود.
 
در مناطق حاشیه‌نشین چطور؟
در مناطق حاشیه‌نشین هم همین‌طور بوده است. مثلاً شهرستان بهارستان یکی از شهرستان‌های کم برخوردار بود که اماکن ورزشی را در اختیار این شهرستان گذاشتیم.
 
یکی از شانس‌های بزرگی که ورزش ایران حداقل در دولت سیزدهم از آن برخوردار شد، داشتن رئیس‌جمهور پیگیر در زمینه مسائل ورزشی از جمله معیشت، مسکن و اتفاقات پیرامون حوزه ورزش و قهرمانان بود.
 در ادوار مختلف هیچ رئیس‌جمهوری در وزارت ورزش حاضر نشده بود اما آیت‌الله رئیسی حضور پیدا کردند و در جلسه‌ای ۴ ساعته طرح آمایش ورزش را مطرح کردند.
 رفتار رئیس‌جمهور با ورزشکاران یک اتفاق ویژه برای جامعه ورزش بود.
 برخورد رؤسای جمهور قبلی با رفتار آیت‌الله رئیسی سنجیده می‌شود و می‌بینیم که در کمتر از یک سال، دو بار مراسم تجلیل از قهرمانان برگزار شد، همچنین  حضورشان در وزارت ورزش که قبل از این بی‌سابقه بود. ایشان ابتدا یک بازدیدی از خود وزارت ورزش داشتند و بعد از دیدار و گفتمان خودمانی با کارکنان وزارت، طی یک جلسه‌ای چند ساعته جمیع نظام مسائل ورزش را بررسی کرده و جلسه‌ای آنلاین را با مدیران کل در شورای عالی ورزش برگزار کردند که همه نشان‌دهنده اهتمام ویژه ایشان به ورزش بود. از این به بعد هر عزیزی که به‌عنوان رئیس‌جمهور منتخب مردم انتخاب بشود، این رفتار رئیس‌جمهور شهید را باید سرلوحه خود قرار دهد که چنین نگاه ویژه‌ای به ورزش داشتند. ایشان حتی در ادبیات خود اعلام کرده بودند که ورزشکاران از اقشار مختلف جامعه هستند و باید توجه ویژه‌ای به آنها بشود که این صحبت‌ها باعث خوشحالی تمامی افراد در بدنه ورزش شد.
 وقتی رهبر معظم انقلاب فرمودند که ایران قوی، ورزش قوی هم می‌خواهد، مجموعه حمایت‌های دستگاه‌های ناظر را فراخواندند تا بتوانند این دستور را محقق بکنند. این چنین رفتاری خیلی انگیزه و تحرک به جامعه ورزش داد. ایشان به‌صورت ویژه پیگیر موضوع اشتغال و مسکن ورزشکاران و حتی ازدواج جوانان بودند که بدنه وزارت ورزش را بسیار خوشحال و امیدوار کرد.
 
از ۲دهه قبل بحث خصوصی‌سازی باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس به‌عنوان سرمایه‌های استان تهران مطرح شده بود اما اتفاقی نیفتاد تا اینکه در دولت سیزدهم گره کور خصوصی‌سازی این دو باشگاه هم با پیگیری ویژه رئیس‌جمهور به سرانجام رسید. این اتفاق را چطور می‌بینید؟
 وعده خصوصی‌سازی این دو باشگاه از دولت ششم شروع شد و پروند‌ه‌اش تا دولت سیزدهم چرخید و جلو آمد. در هیچ کدام از نشست‌ها و مناظره‌های انتخاباتی ندیده بودم که این موضوع جزو وعده‌های دولت سیزدهم باشد اما چون از خواسته‌های جامعه فوتبالدوست کشور بود، بررسی شد و هاشمی در جلسه‌ای خدا را گواه گرفت که اگر خود آیت‌الله رئیسی پشت این جریان نبود، خصوصی‌سازی این دو باشگاه به سرانجام نمی‌رسید و مثل قبل فقط وعده‌هایش داده می‌شد. واگذاری سهام این دو باشگاه واقعاً کار بسیار بزرگی بود.
 
از این واگذاری می‌شود به‌عنوان طلایی‌ترین میراث دولت سیزدهم نام برد؟
حتماً طلایی‌ترین است. وقتی 6 دولت نمی‌توانند این کار را انجام بدهند، پس با یک ابر پروژه در حوزه ورزش روبه‌رو هستیم. در موضوع نظام ورزش کشور وقتی موضوعی حدوداً بیست و‌ اندی سال روی زمین می‌ماند و در دولت سیزدهم کمتر از یکی، دوسال اتفاق می‌افتد، به نظر من می‌شود از آن به‌عنوان یکی از طلایی‌ترین دستاوردهای این دولت نام برد. نه فقط۸۰ میلیون ایرانی که بسیاری از ایرانیان مقیم خارج هم منتظر این اتفاق بودند که در دولت سیزدهم با حمایت‌ها و پیگیری‌های شخص آیت‌الله رئیسی اتفاق افتاد.
 
ایجاد زیرساخت‌ها نیاز بسیار ضروری و مهم در استان تهران است که مورد توجه بسیاری از منتقدان، ‌کارشناسان و‌اهالی ورزش قرار گرفت. ما با مجموعه‌ای پیر، سالخورده و فرسوده به نام استادیوم آزادی روبه‌رو هستیم که همه اتفاقات و رویدادهای مهم تا به امروز در این ورزشگاه برگزار شده است. یکی از اتفاقاتی که شخص شما با پیگیری‌های خاص از طریق وزارت ورزش و شرکت توسعه و تجهیز به آن پرداختید، بازسازی ورزشگاه تختی است. این اتفاق بدون حمایت دولت، شدنی بود؟
اگر بخش نظام قوانین ما حمایت از بخش خصوصی را نه در گفتار که در قوانین عملی کند، بسیاری از اماکن ورزشی ما به سرعت احیا و فعال خواهد شد. متأسفانه موانع قانونی وجود دارد و باید از یکی از واحدهای حوزه کارشناسی گلایه کنم که حدود 7 ماه طول کشید تا پاسخ بدهند. ما برای ورزشگاه تختی سرمایه‌گذار پیدا کردیم و تصمیم داشتیم این ورزشگاه را به یک پکیج تفریحی، ورزشی، قهرمانی و خانوادگی تبدیل کنیم. یعنی هر زمان که می‌خواهیم مسابقاتی در سطح بین‌المللی برگزار کنیم، مجموعه تختی این قابلیت را داشته باشد و جدا از آن هم یک مجموعه جذاب ورزشی-خانوادگی باشد.
 سرمایه‌گذار در این زمینه اعلام آمادگی کرد اما هفت ماه طول کشید تا یکی از واحد‌های کارشناسی، جواب کارشناسی  به ما بدهد و همچنان هم این موضوع روی زمین مانده است. البته در آن بسته بخش‌های مختلفی را احیا کرده‌ایم؛ مثلاً باوجود اینکه برای استادیوم فوتبال ورزشگاه تختی اعتبار خاصی نداشتیم، اما حدود ۱۰۰ میلیارد در آن هزینه کردیم و کل زیرساخت و تأسیساتش عوض شده و چمنش کاشته شد.
 ۲۴ سال پرونده ورزشگاه تختی روی زمین مانده که خوشبختانه در دولت سیزدهم این گره هم باز شد و دومین اتفاق خوب در زمینه تکمیل یک ابرپروژه افتاد که جا دارد از شهردار محترم و کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر نیز تقدیر و تشکر کنم. راجع به استادیوم فوتبال باید بگویم که یک مخزن بتنی با 330 متر مکعب آنجا احداث شد و تأمین آب و تأسیسات مربوط به آن هم انجام گرفت. همچنین  سیستم صوت و سیستم نور بعد از حدود 20 سال تعویض شد. اسکوربورد ورزشگاه هم که تجهیزاتش معیوب و مفقود شده بود، بعد از 15-14 سال دوباره راه‌اندازی شد. تنها معضل ما برای برگزاری مسابقات در تختی فقط پیست تارتان است، این پیست با‌وجود اینکه جزو واجبات برگزاری مسابقات فوتبال نیست، برای اینکه تصویر خوبی از استادیوم تختی داشته باشیم باید بعد از 16-15 سال تعمیر شود. در این بخش جا دارد از پیمانکارانی تشکر کنم که با وجود عدم تأمین اعتبارات، پای تعهدات خود ماندند تا استادیوم فوتبال مجموعه ورزشی تختی برای فصل آینده قابل استفاده باشد.
 
یعنی در فصل بیست و چهارم می‌توانیم مسابقات رسمی را در استادیوم تختی بدون هیچ مشکلی برگزار کنیم؟
 اگر پیست تارتان عوض شود، مسابقات در استادیوم تختی قابل برگزاری است. این موضوع یعنی جهاد، اینکه پول نداشته باشی ولی 100 میلیارد تومان کار کنی.
 
ایستگاه مترو ورزشگاه تختی هم افتتاح خواهد شد؟
در جریان زمان‌بندی شهرداری نیستم اما به سرعت در حال تلاش هستند تا بزودی افتتاح شود.
 
این اتفاقات را که کنار هم می‌گذاریم می‌بینیم برخلاف مطالبات عمومی در سطح کشور، یک ورزشگاه مجهز که با استانداردهای جهانی همخوانی داشته باشد وجود ندارد که این مسأله به‌عنوان یک مطالبه مورد توجه دولت و آیت‌الله رئیسی قرار گرفت که در ادامه ایشان دستور احداث ورزشگاه بزرگ تهران را دادند، اتفاقاتی که در طول فعالیت هیچ کدام از مدیران و دولت‌های قبلی رقم نخورد. به همین واسطه تخریب‌ها، بداخلاقی‌ها و هجمه‌های رسانه‌ای شروع شد که آنجا اصلاً کار کارشناسی صورت نگرفته است. این اتفاق را در ادامه رنسانس ورزش ایران در دولت سیزدهم چطور می‌بینید؟
 گاهی برای اینکه عده‌ای ضعف خود را بپوشانند دست به تخریب می‌زنند. ما برای ساخت یک بچه سوله حتماً باید آزمایش خاک و بتن در مسیر گسل انجام دهیم؛ حالا چه برسد به یک ابرپروژه. زمان را نباید صرف پاسخگویی به این فضاسازی و جوسازی رسانه‌ای کرد چرا که در این صورت زمان هدر می‌رود و این پروژه دوباره روی زمین می‌ماند. بنابراین به جای اینکه انرژی و وقت خود را صرف موضوعات حاشیه‌ای کنیم، بهتر است روی اصل موضوع متمرکز شویم تا کار به نتیجه برسد.
حتماً دوستان شرکت توسعه و تجهیز همه چیز را در نظر گرفته‌اند تا با کمترین هزینه، بهترین و شیک‌ترین مجموعه ورزشی را ایجاد کنند. راجع به بازسازی ورزشگاه آزادی هم باید اذعان کنم که برای پیگیری اعتبارات حاصل از مصوبات سفرهای استانی، به سازمان برنامه و بودجه کشور زیاد مراجعه می‌کنم. در همین راستا وقتی با مسئول مصوبات سفرهای استانی صحبت کردم ایشان گفتند که رئیس جمهور دستور ویژه دادند که این مجموعه جدید ورزشی باید به صورت ویژه حمایت شود، همچنین  باید به نگه‌داشت و بازسازی استادیوم آزادی هم توجه کنیم. اینکه یک‌دفعه سکوها و چمن ورزشگاه بازسازی و زیبا‌سازی شد به همین پیگیری‌ها در دولت سیزدهم برمی‌گردد.

اگر بخواهید فعالیت‌های ورزشی دولت سیزدهم و توجه ویژه آیت‌الله رئیسی را در یک جمله خلاصه کنید، چه می‌گویید؟
 رئیس‌جمهوری  با عِرق ورزشی و شناخت دقیق از ظرفیت ورزش کشور. ایشان متوجه شدند که ورزش تا چه اندازه می‌تواند در نشاط اجتماعی تأثیرگذار باشد و عمق حمایت‌هایشان به اندازه درک عمیق‌شان از این موضوع بود.
 
 شاید برای عده‌ای که دغدغه مسائل اقتصادی اولویت دارد، چندان اهمیتی نداشته باشد که ما چند پروژه افتتاح کردیم یا چقدر برای توسعه نشاط اجتماعی وسلامت جامعه اقدامات ورزشی انجام دادیم. شما نه به‌عنوان مدیرکل ورزش استان تهران بلکه به‌عنوان آقای علی جوادی که یک فرد ورزشی بوده و سابقه داوری نیز داشته‌اید، نگاهتان به‌عنوان یک شهروند و توقع‌تان از رئیس جمهور، نگاه ویژه به ورزش بود یا نه؟
 ما بدون نگاه سیاسی باید ببینیم در چه دولت‌هایی چه اتفاق‌هایی برای ورزش افتاده است. من فکر می‌کنم به جز دولت آقای رئیسی، دولت نهم هم به ورزش اهتمام ویژه‌ای داشت. «توسعه ساخت اماکن ورزشی» دولت نهم واقعاً به ورزش کمک کرد. بیشتر افتخار‌آفرینی‌ها در زمانی بود که دولت نهم از ورزش حمایت کرد، البته با فاصله دولت سیزدهم به دلایلی که عرض کردم از آن جلوتر است. بعد از ترکیب سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان توقعات از وزارت ورزش و جوانان بالا رفت اما دولت سیزدهم به ترکیب حرکتی، جهش داد که آن هم به خاطر شخص خود رئیس جمهور بود.
 
 در این مدت به شما توصیه یا فشار سیاسی وارد شد که به این شرط این کار را انجام می‌دهیم که شما فلانی را به نوعی درگیر پروژه‌ای کنید یا از این دست سفارش‌هایی که مرسوم دولت‌های قبل است؟
شما خودتان می‌گویید که مرسوم است! وقتی مرسوم است یعنی هست اما مهم این بوده که روش مقابله ما با این موضوعِ مرسوم چیست. ما به هیچ عنوان زیر فشار این موضوع مرسوم نرفتیم.
 
یعنی هیچ اتفاقی نیفتاد که برایتان شرط بگذارند که شما چراغ سبزی نشان دهید؟ شاید یک نمونه‌اش تعویض رئیس هیأت فوتبال استان تهران باشد که بعد از سال‌ها شما دست به تغییر زدید.
 ببینید ما واقعاً به جمع‌بندی می‌رسیم. البته آن تصمیم براساس قوانین، تصمیمی بود که هم بنده و هم فدراسیون باید به جمع‌بندی می‌رسیدیم که در نهایت منتج به استعفای رئیس وقت شد چون اگر استعفا داده نمی‌شد حتماً اقدامات قانونی طبق آیین‌نامه اساسنامه فوتبال صورت می‌گرفت و ابزار آن فعال شده بود. فوتبال تهران هنوز گرفتاری‌های خود را دارد که نسبت به گذشته کمتر شده است اما هنوز با شرایط مطلوب فاصله داریم. بنده باید در پیشگاه خداوند از نمایندگان شهرستان‌های استان تهران و هم نمایندگان تهران تشکر کنم که هر موقع به آنان مراجعه کردم یا کمکی خواستم از محل اعتبارات و ظرفیت‌هایی که در اختیار دارند، از ورزش تهران حمایت کردند. به جز یکی، دو مورد نگاه سیاسی از نمایندگان دیگر چیزی ندیدم. واقعاً هر وقت برای رفع مشکلی‌ از دردهای ورزش استان تهران مراجعه کردیم، بلافاصله کمک می‌کردند، تماس می‌گرفتند، مکاتبه می‌کردند واعتباراتی که خواهش می‌کردیم را تأمین می‌کردند که در نهایت منتج به این شد که میانگین رشد ۲ یا ۳ پروژه در سال را به ۴۷ پروژه در سال رساندیم.
 
بزرگترین حسرتی که در این مدت بر دلتان مانده و نتوانستید انجام دهید، چه بوده است؟
 قطعاً همیشه بهتر از آن چیزی که هستیم، می‌توانیم باشیم. آن مرز کمال‌طلبی انسان خود به خود ناشی و منشأ گرفته از روح بی‌انتهای خداوند است که در کالبد انسان‌ها دمیده. ما هر چه خود را موفق بدانیم باز فکر می‌کنیم بهتر از آن هم می‌توانستیم باشیم. بنده فکر می‌کنم در خصوص مجموعه ورزشی تختی می‌توانستیم بهتر از آنچه هستیم باشیم. البته تمام تلاشم را کردم و حتی یک اردوی بازدیدی با نمایندگان هم گذاشته و روز و ساعتش را هم مشخص کرده بودم اما به‌دلیل جلسه‌ای که برای نمایندگان پیش آمد، این تور لغو شد. شاید اگر این تور بازدیدی برای مجموعه ورزشی تختی با ۳۰ نماینده تهران برگزار می‌شد، مجموعه ورزشی تختی یک آزادی دیگری در کنار مجموعه ورزشی آزادی بود، صرفاً برای اینکه بار بزرگی را از دوش مجموعه ورزشی آزادی برداریم و مردم شرق تهران را خوشحال کنیم. البته دوستان واقف هستند تا آنجا که در توان و رمق بنده بود از لحاظ وقت، ارتباطات، تلاش، تفکر، تدبر و مصلحت کار کردم که حتماً بهتر از این هم می‌توانستیم باشیم.
یکی از حسرت‌های اصلی که بر دلم مانده است که البته هنوز در تلاش هستم و به نتیجه نرسیده است ، تعدیل وضعیت نیروهای هیأتی استان تهران است. بنده بسیار امیدوارم تا زمانی که مدیرکل هستم بتوانم این معضل بزرگ تعدیل وضعیت نیروهای هیأتی استان تهران را انجام دهم. قول و قرارهایی را با نمایندگان تهران گذاشتیم که ان‌شاءالله این اتفاق خواهد افتاد و از معاونت توسعه مدیریت وزارت ورزش و اداره کل امور اداری مدیریت ورزش دکتر فیروزی و سرکار خانم نورالهی تشکر می‌کنم که واقعاً در این موضوع  پیگیر هستند. به شرط مساعدت سازمان امور استخدامی، اگر این اتفاق بیفتد، پسامد آن افزایش انگیزه ۳۰۰ الی ۴۰۰ نفر نیروهای هیأتی در استان تهران است که باعث آزاد شدن ظرفیت ورزش و منابع مالی حاصل از درآمد اماکن‌ ورزشی برای توسعه و رشد ورزش است. یک اتفاق خوبی که بنده از بابت آن خوشحالم که در این دولت در خصوص ورزش افتاد، حمایت از قهرمانان استان تهران بود که بسیاری از قهرمانان در دفتر بنده حضور پیدا می‌کنند و می‌گویند آقای جوادی ۱۸ الی ۲۰ سال قهرمان استان تهران بوده‌ام اما تا به حال دفتر مدیرکل را ندیده بودم. فقط در زمان شما ۵ بار به‌عنوان تجلیل یا در محضر استاندار یا نماینده مجلس حضور پیدا کردم. تلاش ما حداکثری خواهد بود که نمایندگان تهرانی بتوانند حضوری درخشان و افتخارآفرین در المپیک پاریس داشته باشند. بنده از این بابت که به گفته خود قهرمانان حجم حمایت‌ها از قهرمانان ورزشی نسبت به قبل بهتر شده است، خوشحالم.
خاطره شیرین و به یادماندنی از شهید رئیسی دارید؟
 ماه رمضان سال گذشته بود که دیدار قهرمانان با رئیس جمهور در نهاد ریاست جمهوری را داشتیم. ساعت ۴ بعدازظهر بود که تا صندلی‌ها را چیدند، یکدفعه بارندگی شد. از آنجایی که نشست در فضای باز بود، همه فکر کردند جلسه لغو می‌شود اما رئیس‌جمهور گفت: نه نه! همه با هم پیاده به سوی مسجد نهاد برویم! رئیس‌جمهور بسیار خودمانی با ورزشکاران در مسجد نهاد یک جا نشستند و تا اذان مغرب با ورزشکاران صحبت کردند. با وجود جلسه دیگری که داشتند به همراهان خود فرمودند خواهشاً آن جلسه با تعویق برگزار شود، چون صحبت برخی ورزشکاران باقی مانده است. دختران و پسران قهرمان حضور پیدا کردند و مسائل‌شان را مطرح کردند و بعد از نماز بر سر همان سفره‌ای نشستند که ما نشسته بودیم و با قهرمانان افطاری میل کردند.
از گفت‌و‌گوی دو نفره قهرمانان یا گپ و گفت خود چیزی به یاد دارید؟
 بنده گپ اختصاصی با رئیس جمهور نداشتم اما ورزشکاران استان تهران منجمله علی داوودی قهرمان وزنه‌برداری که الحمدلله سهمیه المپیک پاریس را گرفت با آیت‌الله رئیسی صحبت کرد و یکی از دغدغه‌هایشان حمایت از طرح مسکن ورزشکاران بود که ایشان پیگیری کردند. بعد از جلسه برخی ورزشکاران می‌گفتند ما رئیس جمهور‌های دیگر را هم دیده‌ایم و این جلسه فرق می‌کرد. واقعاً جلسه آنقدر خودمانی و بی‌تکلف بود که آیت‌الله رئیسی در کنار قهرمانان بر سر یک سفره نشستند و از همان نان و پنیری که بقیه خوردند، میل کردند. دیدم که همچنان که افطاری میل می‌کردند ورزشکاران از محافظین اجازه می‌گرفتند و به محضر ایشان می‌آمدند تا موضوعات و دغدغه‌هایشان را مطرح کنند. یکی از ورزشکاران از ته سفره اشاره کرد که یک دقیقه با شما کار دارم و ایشان اجازه داد که به جلو بیاید، مشکل او را شنید و آن را حل کرد.
 
دوست دارید از سید مهدی موسوی سرتیم محافظت از رئیس‌جمهور که ایشان هم از جودوکاران با اخلاق کشور بودند، یادی کنیم؟
 باید از سید مهدی موسوی قهرمان با اخلاق ورزشی با اخلاص که سر تیم محافظت رئیس‌جمهور بودند هم یاد کنم. ایشان جودوکار بودند و جزو قهرمانان جودوی استان تهران محسوب می‌شدند و ایام خوبی با ایشان داشتم که در خلوتم همیشه از منش و اخلاق و مردمی بودن ایشان یاد می‌کنم. ایشان خود را فدای ملت کردند. خاطره‌ای که از ایشان به یاد دارم این است زمانی که رئیس جمهور در کهگیلویه و  بویراحمد حضور پیدا کردند، سید مهدی یک لباس قشقایی بر تن کرده بودند که آیت‌الله رئیسی به ایشان گفتند سید مبارک باشد، خیلی بهت می‌آید. ایشان هم به زبان بومی رئیس‌جمهور را مورد عنایت قرار دادند. تا لحظه آخر کسی نمی‌دانست ایشان قهرمان جودوی کشور است، یادشان گرامی.

منبع: روزنامه ایران


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار ورزش