علی تکروستا از تجربه ساخت «روایت تشییع» به «ایران» گفت
از خاطرات پاویون ریاستجمهوری تا دلگویههای پیرمرد بیرجندی
فرهنگ
69380
سفر از معراج شهدای تبریز شروع میشود و در مشهدالرضا(ع) به پایان میرسد. همسفر شدن چند روزه با پیکر شهدای خدمت در هواپیمای حامل پیکر شهدا از تهران به قم و سپس مصلای تهران و در نهایت بیرجند و مشهد با ثبت لحظاتی همراه است که کمتر در رسانههای جمعی بازتاب داشته؛ از خاطرات ناشنیده اعضای هیأت دولت در پاویون ریاستجمهوری فرودگاه مهرآباد تا دلگویههای پیرمرد بیرجندی که با چشمانی اشکبار برای خوشامدگویی به آخرین سفر استانی شهید جمهور آمده است.
به گزارش گروه فرهنگی ایران آنلاین، این همسفر شدن آن طور که خودش تأکید دارد، نه سفارش و تکلیف بلکه ادای دین به مردی است که نخستین بار او را در زلزله سرپل ذهاب دیده است. در روزهایی که ابراهیم رئیسی، هنوز رئیسجمهور نشده بود و او هم در مقام صرفاً جهادگر به آنجا رفته بود و نه مستندساز؛ چند سال پیش از آنکه مستند «آقا نعمت» و «برادرم نادعلی» در جشنواره سینما حقیقت و فیلم فجر دیده شود و نام علی تکروستا را در جمع مستندسازان خوشآتیه جا دهد. گرچه دلش میخواست قصه این سفر را از ورزقان شروع کند و از همان لحظاتی که خبر حادثه بالگرد را شنیده بود تصمیم گرفته بود راهی سفر شود، اما روند طولانی نامهنگاریهای مرسوم مجوز این همسفر شدن را به اول خرداد و فرودگاه مهرآباد کشاند. «روایت تشییع» قصه این همسفر شدن است؛ سفری از معراج شهدای تبریز تا حرم امام رضا(ع) و غم مشترکی که مردم ایران را مبتلای خویش کرده است. حاصل تلاش چندروزه علی تکروستا قرار است همزمان با چهلمین روز شهادت ابراهیم رئیسی و هیأت همراه از صدا و سیما پخش شود. به همین بهانه این مستندساز در گفتوگو با «ایران» از مراحل ساخت این مستند گفته است.
مردی شبیه حاج قاسم
علی تکروستا که ساخت مستندهایی چون «بچه شمرون»، «امید یک تالاب» و... را در کارنامه دارد، درباره نخستین دیدارش با سید ابراهیم رئیسی میگوید: «قبل از اینکه رئیسجمهور شوند یک بار در یک سفر جهادی با ایشان بودم، در زلزله سر پل ذهاب. به یکی از قرارگاههای جهادی آمده بودند و آنجا با ایشان آشنا شدم. آن زمان مستندساز نبودم و برای کارهای جهادی رفته بودم.»
او درباره ایده ساخت مستند «روایت تشییع» توضیح میدهد: « از زمانی که خبر حادثه بالگرد، پیش از پیدا شدن پیکرها را شنیدم، تصمیم داشتم در صحنه حاضر باشم و بتوانم لحظات پرچالش اولیه را ثبت کنم تا ماندگار شوند، با پیگیریهای مرکز تولیدات جوان سیمرغ صدا و سیما توانستم از فرودگاه مهرآباد همراه پیکر شهدا باشم. قرار است صحنههای مرتبط با تبریز هم از تیمی که در تبریز حضور داشت به کار اضافه شود؛ یعنی مستند از معراج شهدای تبریز شروع میشود و حرم امام رضا(ع) پایان فیلم است.
داستان این همسفری از طریق شخص اول روایت میشود و من تمام چیزهایی که دیدم و حس و حالی را که تجربه کردم روایت میکنم.» تکروستا که تجربه ساخت مستند «بزرگترین بدرقه جهان» روایتی از بدرقه بینظیر شهید قاسم سلیمانی و شهدای مقاومت در کربلا، تهران، مشهد و کرمان را نیز در کارنامه دارد، درباره نزدیکی جنس حس و حال مردم در این دو واقعه توضیح میدهد: «هم حاج قاسم و هم آقای رئیسی از جنس مردم بودند به همین خاطر مراسم وداعشان چنین با همراهی مردم و باشکوه بود. حضور مردم به خاطر نگاه متفاوت آنها به مردم بود. یک جورهایی شاید آقای رئیسی مرد سیاست بود، اما فراجناحی بود. اتفاقات بعد از شهادت ایشان و صحبتهایی که از جناحهای مختلف درباره ایشان نقل شد نشان میدهد چقدر نگاهشان فراجناحی بود و برای مردم تلاش میکرد.
این دغدغه مردم در کنار آن تواضع و اخلاص قطعاً مورد پسند مردم واقع میشود. شاید در برخی جاها رویکرد مدیران و مسئولان در دورههای مختلف طوری بوده که بین آنها و مردم فاصله ایجاد شده است اما شهید رئیسی و حاج قاسم این طور نبودند، از مردم فاصله نگرفتند و همین اتفاق باعث استقبال بینظیر مردم در تشییع آنها بود.»
تعز من تشاء
او در پاسخ به این سؤال که عموماً در مستندهای گزارشگونه تلویزیون از مراسمهای ویژه از جمله انتخابات، راهپیمایی 22 بهمن و... شاهد نمایش تصاویر بخشی از جامعه هستیم که در روزهای عادی با ممیزی مواجه میشوند، از تجربه و مشاهده عینی خود از حضور طیفهای مختلف جامعه در مراسم شهدای خدمت میگوید: «واقعاً تمام طیفها آمده بودند. جمعهایی که تا دیروز پشت سر رئیسجمهور جور دیگری صحبت میکردند حالا شرمگین بودند و به نیکی از ایشان یاد میکردند. این بدبینی و بدگوییها هم به خاطر سیاهنماییهایی است که در همه ابعاد اتفاق میافتد. جوی ایجاد شده که آدمها، خوبها را هم نمیبینند. این هم خواست خدا بود که با شهادت، عزتی به آیتالله رئیسی بدهد که همه طیفها در مراسم وداعش بیایند. من خودم بواقع طیفهای مختلف را در مراسم دیدم. به قول یکی از بچهها که قبل از مراسم تشییع استوری گذاشته بود «فردا قطعاً خیلیها خواهند آمد و خیلیها قرار است برای حلالیت بیایند» خیلیها که تا دیروز ساز ناکوک میزدند روز تشییع آمده بودند. از برکات شهادت شهدای خدمت همین بود که دلها را به هم نزدیک کرد و همدلی شکل گرفت.»
از خاطرات پاویون ریاستجمهوری تا دلگویههای مردمی
تکروستا تأکید دارد، «روایت تشییع» مستندی مشاهدهگر است و او چیزی را که مشاهده کرده، به تصویر کشیده و با نگاه جستوجوگرانه تنها به یک مراسم تشییع صرف بسنده نکرده است. او درباره تفاوت آن چیزی که در مسیر ساخت این مستند و همراهی مردم تجربه کرده و آنچه در رسانههای رسمی از جمله صداوسیما بازتاب داشته، توضیح میدهد: «در رسانهها بیشتر روی عظمت تشییع تمرکز کردیم و کمتر به جزئیات پرداختیم. تصاویر هوایی و استقبال را نشان دادیم. گاهی باید به جزئیات پرداخت، به حس و حال مردمی که دلی در این مراسم شرکت کردند و دیالوگهای ماندگاری با صاحب مراسم داشتند. مثل پیرمردی که در بیرجند با ناله و گریه میگفت «آقای رئیسی، آخرین سفر استانی مبارک» یا فردی که با اشک و زاری فریاد میزد: «امام رضا قراره براتون مهمون بیاد، هواشو داشته باش.» در این مستند به جزئیات مراسم و حس و حال حاضران و گفت و شنودهای دلیشان پرداختیم. خدا را شاکرم که توانستم در چنین موقعیتی قرار بگیرم اما کاش به مستندسازها اعتماد شود و بتوانند با حضور در موقعیتهای مشابه انعکاسهای خوبی از جزئیات داشته باشند. من از فرودگاه مهرآباد و از پاویون ریاستجمهوری همراه وزرا و مسئولان بودم. کلی خاطرات ناب با حس و حالی متفاوت در آنجا نقل شد. این اتفاق یکبار میافتد و باید برای ثبت در تاریخ ضبط شود. باید به مستندسازها اعتماد شود. در این مراسم دیالوگها و خاطراتی شنیدم که تا به حال نقل نشده است.
مثلاً یکی از وزرا با گریه و زاری میگفت «به من گفت به فلانی زنگ بزن حالش را بپرس. گفتم این آدم که دو روز پیش در فلان رسانه به شما بدوبیراه گفته، ولی آقای رئیسی باز هم در جواب گفت مشکلی نیست، شما زنگ بزنید و حال ایشان را بپرسید. سلام من را به ایشان برسانید.» همین خاطره مؤید نگاه فراجناحی شهید رئیسی بود. این دیالوگها در مراسمهای خصوصیتر گفته میشود و چقدر خوب است که برای شخصیتپردازی شهدا اجازه داده شود اینها به تصویر کشیده شود.»
ادای دین به رئیسجمهور مردمی
تک روستا در پاسخ به این سؤال که ساخت این مستند تا چه میزان بر مبنای انجام تکلیف و سفارش بوده و چقدر برآمده از خواسته دلی و ادای دین شخصی است، میگوید: «من «آقا نعمت» را ساختم که در سینماها اکران شد و همچنین «برادرم نادعلی» که در جشنواره فیلم فجر حضور داشت. به عنوان علی تکروستا آثاری دارم که در جشنواره فیلم فجر و حقیقت حضور داشتند. قصدم از بیان این سابقه این نیست که برای خودم جایگاهی قائل باشم. میخواهم بگویم تنها عشق و ارادت است که دوربین به دست گرفتم و پشت تریلی و بالای تریلی و پشت کامیون دویدم. ساخت این مستند را برای خودم وظیفه و ادای دین میدانم. شاید در جامعه هنری برخی ساخت چنین آثاری را نپسندند و در محیطهای هنری، امتیاز منفی به حساب بیاید چون متأسفانه آنقدر فضا را آلوده کردهاند که یک هنرمند با احتیاط وارد این مباحث میشود تا مورد هجمه قرار نگیرد.
من با عشق و اراده، دوربین به دست پشت تریلی از این استان به آن استان رفتم فقط برای ادای دین به این شخصیت بزرگوار که تواضع و مردمی بودنش نیاز به تکرار و یادآوری ندارد. حضور در جایگاههای بزرگی چون تولیت آستان قدس رضوی، ریاست قوه قضائیه، ریاست جمهوری هیچکدام، تغییری در منش و اخلاق شهید رئیسی ایجاد نکرد.»
تکروستا درباره آخرین وضعیت ساخت مستند «روایت تشییع» میگوید: «مرحله نریشننویسی و تدوین همزمان را پشت سر میگذارد و قرار است به مناسبت چهلمین روز شهادت آیتالله رئیسی روی آنتن برود. این مستند از محصولات تولیدات جوان مرکز سیمرغ صدا و سیماست و لازم است از روابط عمومی نهاد ریاستجمهوری بابت همکاری و همراهیشان تشکر کنم.»
انتهای پیام/