گفتوگو با سیدعلی رئیس الساداتی برادر شهید سیدابراهیم رئیسی
همیشه نگران همه بود
سیاست
70313
روایت سید علی رئیس الساداتی به عنوان برادری که تا قبل از شهادت، کسی او را نمیشناخت برای بسیاری عجیب است؛ شاید جایگاه برادران رئیسجمهوران سابق چنین توقعی را از نظر دور میداشت که رئیسجمهور برادری داشته باشد و شناخته نشود.
به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، روایت سید علی رئیس الساداتی به عنوان برادری که تا قبل از شهادت، کسی او را نمی شناخت برای بسیاری عجیب است؛ شاید جایگاه برادران رئیس جمهوران سابق چنین توقعی را از نظر دور می داشت که رئیس جمهور برادری داشته باشد و شناخته نشود. البته تفاوت شهرت «رئیسی عزیز» با نام خانوادگی اصلی که در حقیقت ساده شده آن بود نیز در این امر بی تاثیر نبود و بسیاری از اعضای خانواده رئیس جمهور یا رئیس سابق قوه قضاییه توانسته بودند به راحتی از آثار شهرت مصون بمانند.
گفتوگو با سیدعلی رئیس الساداتی
برادر شهید سیدابراهیم رئیسی
در مورد خانواده شهید آیت الله رئیسی اطلاعات کمی منتشر شده است. لطفاً در این باره برای ما کمی توضیح دهید.
بسم الله الرحمن الرحیم. ایشان فوق العاده به خانواده اهتمام داشتند. مشغله های آقای رئیسی بسیار زیاد بود و گاهی حتی روزهای تعطیل هم به کارهای اداری شان می پرداختند و اگر اقتضا پیدا می شد، جمعه ها هم به بعضی از شهرها و استان ها می رفتند. در اتفاقاتی مثل سیل، زلزله و مسائل دیگر هم حضور پیدا می کردند. هرچند وقت کم داشتند، اما توجه به خانواده برای ایشان مهم بود. تا جایی که می رسیدند و می توانستند به خانواده و فامیل می پرداختند. شیوه های مختلفی در صله رحم هست که مصداقش ممکن است در دید و بازدیدها یا در روضه ها و مجالس عزاداری یا مولودی باشد. ایشان ماهی یک نوبت در منزلش روضه داشت.
آیا این توجه به خانواده در دوران ریاست جمهوری هم ادامه داشت؟
بله، در نزدیک ترین مسجد به محل کارشان مراسم روضه داشتند. بعد یا قبل از نماز مغرب از فامیل و بستگان دعوت می کردند. به این ترتیب صله رحم محقق می شد. سالی دوبار هم روضه برای امام جواد و امام هادی(ع) داشتند که این هم شکلی از صله رحم است. علاوه بر اینکه در عید هر سال هم اطعام داشتند که اقوام و خویشان بتوانند دید و بازدید داشته باشند.
ارتباط شهید آیت الله رئیسی با مردم چگونه بود و چرا همدردی و سوگواری برای ایشان این قدر گسترده و فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران بود؟
بحث اخلاص است. اخلاص ایشان خیلی بالا بود و سعی می کرد تا جایی که قوانین و مقررات اجازه می دهند به خواسته های مردم توجه کند. سفرهای استانی یکی از مصادیق این قضیه است و نامه هایی که مردم پست می کردند یا به دست نزدیکان ایشان می دادند. یکی از راه های مؤثر ارتباطی که ایشان در دوران ریاست جمهوری ایجاد کرده بودند، سیستم تماس های تلفنی بود. از طریق این سیستم، هر وزیر و مسئولی می توانست به طور مستقیم با مردم در ارتباط باشد. علاوه بر برنامه هایی که از سوی مردم ارسال می شد، تماس های تلفنی نیز پاسخ داده و ارجاع می شدند تا پاسخ های مقتضی به آن ها ارائه گردد. این رویکرد یکی از جلوه های بارز توجه و اهتمام ایشان به امور مردم بود.
آخرین باری که ایشان را دیدید، چه زمانی بود؟
اواخر عید، بعد از تعطیلات بود.
به منزل شان رفتید؟
خیر. ایشان محبت کردند و به منزل ما تشریف آوردند و حدود یکی دو ساعتی بودند.
یعنی حتی در دوران ریاست جمهوری هم با آن همه مشغله ای که داشتند، ارتباطات خانوادگی را حفظ کرده بودند؟
بله، ارتباط با خانواده و بستگان مانع انجام وظایف اداری ایشان نمی شد. تا حد امکان به خانواده و بستگان توجه داشتند. البته نمی توان انتظار داشت که مانند افراد عادی دید و بازدید کنند. ایشان نیز محدودیت هایی داشتند و نمی توانستند به راحتی مانند دیگران رفت و آمد کنند. این دیدارها نیازمند مقدمات و رعایت شرایط خاصی بود. با این حال، ایشان تلاش می کردند تا حد امکان به دیدار مادر، خواهر و بستگان نزدیک بروند.
والده محترم در مشهد ساکن هستند؟
بله، حدود ده روز پیش از شهادت، برای دیدار با مادرشان به مشهد رفتند. ایشان به دعوت آستان قدس در کنگره امام رضا در مراسمی شرکت کردند. بعد از آن با مادرشان دیدار کردند.
در آخرین دیدارتان چه صحبت هایی بین شما رد و بدل شد؟
ایشان همواره از مشکلات اقوام و دوستان جویا می شدند و می پرسیدند حال فلانی چطور است و آیا مشکل فلانی حل شده است. دغدغه اصلی ایشان رفع مشکلات دیگران بود، البته در حد توان شان. همیشه نگران بودند که آیا مشکلات افراد حل شده یا نه. یک بار یکی از اقوام یا دوستان شان فوت کرده بود و ایشان شماره تماس نداشتند، از من خواستند شماره را بگیرم. سپس با موبایل من تماس گرفتند، تسلیت گفتند و به آنها آرامش بخشیدند.
شهید آیت الله رئیسی مشکلات مردم را از چه زاویه ای دنبال می کردند؟
یکی از مهم ترین ویژگی هایی که مدیران عالی و میانی باید داشته باشند، اخلاص است. آنها باید در حد توان و بضاعت خود برای حل مشکلات مردم تلاش کنند. آقای رئیسی بارها در سخنرانی هایش تأکید کرده بود که مسئولین نباید مردم را پشت در اتاق ها منتظر بگذارند. ممکن است یک مشکل با یک تلفن یا یادداشت حل شود، پس نباید این کارها را به تأخیر انداخت. مدیران باید دغدغه حل مشکلات مردم را داشته باشند و همیشه خود را در جایگاه آنها تصور کنند. آقای رئیسی به سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی پایبند بود، چه در دستگاه قضا، چه در فعالیت های فرهنگی در آستان قدس و چه در ریاست جمهوری.
ایشان جذب حداکثری را به عنوان یک دستورکار داشت و معتقد بود که نباید افراد را به بهانه های مختلف از خود دور کنیم. خداوند در قرآن به پیامبر(ص) می فرماید که با زبان نرم صحبت کن تا افراد جذب شوند؛ بنابراین، اگر با ناراحتی و اخم با مردم برخورد کنیم، آنها دفع می شوند. تا زمانی که مشکلی وجود نداشته باشد، امکان جذب افراد وجود دارد.
اعلام عزای عمومی توسط کشورهای همسایه در فقدان ایشان، نشانه چه چیزی است؟
این اعلام عزای عمومی از سوی کشورهای همسایه یک نعمت است. آیا در تاریخ کشورمان چنین چیزی سابقه داشته است؟ این نشان می دهد که کشورهای همسایه نسبت به رئیس جمهور ما دغدغه دارند و فعالیت های ما را رصد می کنند، همان طور که ما نیز آنها را رصد می کنیم. این شهید بزرگوار واقعاً برای مردم تلاش می کرد و این تلاش ها صرفاً ظاهری نبود، بلکه عملی و واقعی بود.
یکی از ویژگی های برجسته شهید آیت الله رئیسی در دوران مسئولیت قوه قضائیه، احتیاط در امر قضا بود. لطفاً در این باره بیشتر توضیح دهید.
بله. آقای رئیسی در منصب قضا همیشه با احتیاط عمل می کرد. در قوه قضائیه دو شیوه وجود دارد: یکی شیوه ستادی و دیگری صف. او در هر دو بخش، چه به عنوان دادستان کل و چه به عنوان معاون اول و رئیس قوه قضائیه، به دقت و احتیاط توجه داشت. به عنوان مثال، پرونده هایی بودند که معاون ایشان درباره آنها نظر داده بود و تصمیم نهایی را به عهده دادستان کل گذاشته بود. اگر آقای رئیسی آن تصمیم ها را امضا می کرد، ممکن بود مجازات های سنگینی برای افراد مرتبط با آن پرونده ها به دنبال داشته باشد و اشتباهات احتمالی می توانست آثار خانوادگی و مشکلات زیادی به وجود آورد.
در دوران مسئولیت ایشان در قوه قضائیه، آیا در امر قضاوت احتیاط می کردند؟
بله، ایشان در امر قضاوت بسیار محتاط بودند. پرونده هایی که نیاز به دقت و بررسی بیشتری داشتند را به قضات ارشد ارجاع می دادند تا مجدداً بررسی شوند و اطمینان حاصل شود که هیچ اشتباهی رخ ندهد. این احتیاط شایسته ایشان بود و اگر این دقت نظر وجود نداشت، عواقب نامعلومی برای چنین پرونده هایی پیش می آمد.
شما همسن و سال حاج آقا هستید؟
من یک سال بزرگ تر هستم.
آیا از دوران کودکی خاطره ای دارید که با ما به اشتراک بگذارید؟
پس از پایان دوران ابتدایی در مدارس مشهد، حاج آقا تصمیم گرفتند طلبه شوند و به قم رفتند تا تحصیلات خود را ادامه دهند. یکی از مدارسی که ایشان در آن تحصیل کردند مدرسه جوادیه بود که توسط مرحوم آقای عابدزاده تأسیس شده بود و به شیوه ای مذهبی اداره می شد. خانواده های مذهبی علاقه داشتند که فرزندان شان در این مدارس تحصیل کنند. پس از پایان دوره ابتدایی، ایشان به مدرسه مرحوم شهید هاشمی نژاد و سپس به مدرسه نواب رفتند و بعد از آن به قم مشرف شدند.
در قم چه کسی از ایشان حمایت می کرد؟
برادر بزرگترمان نقش مهمی در این زمینه داشت و ایشان را همراهی می کرد. پس از فوت پدرمان، یکی از اقوام ما در قم به نام آقا ناصر حسینی که چند ماه پیش فوت شدند، از حاج آقا حمایت کردند و هر زمان که ایشان در قم نیازی داشت، کمک شان می کردند. مرحوم حسینی و خانواده شان تلاش زیادی کردند تا تحصیلات حاج آقا به خوبی پیش برود. بعدها، ایشان تحصیلات خود را در مدرسه خان و مدرسه آیت الله بروجردی ادامه دادند و با آقای مروی، تولیت فعلی آستان قدس رضوی، هم اتاق بودند.
آیا خاطره ای از آقای مروی و شهید آیت الله رئیسی دارید که به ما بگویید؟
آقای مروی نقل می کردند که حاج آقا از ایشان خواسته بودند که بعد از مرگشان جایی در حرم به ایشان اختصاص دهند. آقای مروی پاسخ داده بودند که احتمالاً ایشان زودتر از حاج آقا از دنیا خواهند رفت. اما تقدیر الهی این بود که حاج آقا زودتر به رحمت خدا بروند. آقای مروی مدت طولانی با ایشان هم اتاق بودند و اطلاعات زیادی از ایشان دارند و همچنین سفرهای زیادی با هم داشتند.
در بحث ارتباطات خانوادگی و صله رحم، ایشان چگونه عمل می کردند؟
حاج آقا همیشه تلاش می کردند تا در قالب های روضه یا مناسبت های دیگر، سالی دو یا سه بار با خانواده و بستگان دیدار کنند. این یکی از نکات مثبت در زندگی ایشان بود که به صله رحم اهمیت می دادند.
موج تخریب علیه ایشان بسیار بالا بود. حتی رهبر معظم هم به این نکته اشاره کردند. ایشان چگونه با این تخریب ها مواجه می شدند؟ آیا درددل می کردند یا اهمیت نمی دادند؟
اولاً، من هرگز از ایشان غیبت نشنیدم. از دو نفر هرگز غیبت نشنیدم؛ یکی آقای بختیاری، رئیس کمیته امداد، و دیگری مرحوم اخوی. ایشان هیچ وقت علیه کسی حرف نمی زدند یا نقل قول نمی کردند. به توسلات و ذکر مصیبت بسیار اهمیت می دادند و در روضه هایشان مشهود بود. گاهی حتی اگر تعداد کمی از افراد حاضر بودند، به ذکر مصیبت یا زیارت عاشورا می پرداختند. مهم نبود که ده نفر بیایند یا صد نفر؛ هدف این بود که روضه انجام شود و این سنت تا به امروز ادامه دارد. حتی اگر در سفر بودند، مثلاً در مشهد، آنجا روضه برگزار می کردند. در غیاب ایشان، خانواده شان این کار را انجام می دادند و ایشان در پایان مراسم می رسیدند.
توسلات و عدم غیبت چه تاثیری در زندگی و رفتار ایشان داشت؟
توسلات، اخلاص، و عدم غیبت در زندگی ایشان بسیار مهم بود و تأثیرات مثبتی داشت. مردم نیز این ویژگی ها را در ایشان مشاهده می کردند و به همین دلیل، ایشان محبوبیت زیادی داشتند و مراسم عزاداری باشکوهی برایشان برگزار شد. وقتی انسان با خدا عهد ببندد، خدا او را محبوب می کند: «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ». خدا افراد را عزیز می کند.
آیا سخنی دارید که بخواهید به مسئولین عالی و مدیران میانی بگویید؟
توصیه ایشان همیشه این بود که مسئولین باید با مردم باشند، مشکلات آنها را حل کنند و با همدلی و وحدت همراه باشند. این ها رمز پیروزی و موفقیت جامعه است. مقام معظم رهبری نیز همواره بر این نکات تأکید می کنند. مشکل مملکت مشکل همه است و همدلی و وحدت باید محور کار مسئولین باشد. اختلاف سلیقه و مسائل سیاسی جای خود را دارد، اما گره گشایی از مشکلات مردم نباید فراموش شود. امیدوارم که مسئولین در دولت جدید این را سرلوحه کار خود قرار دهند که حداکثر تلاششان را برای کاهش مشکلات مردم انجام دهند. همه ما باید نسبت به حل مشکلات مردم دغدغه داشته باشیم. این شیوه نتایج مثبتی دارد. آنچه از شهید دکتر رئیسی به جا مانده، یک میراث گرانبها برای کشورداری و دولت داری است که نشان می دهد چگونه باید با مردم برخورد کرد و مشکلاتشان را حل کرد.
در پایان، آیا نکته ای دارید که می خواهید اضافه کنید؟
از خداوند می خواهم به خانواده ایشان، به ویژه دختران و همسرشان، صبر جمیل عنایت کند تا بتوانند این فقدان را تحمل کنند.
اهتمام اصلی ایشان رفع مشکلات دیگران بود
ایشان همواره از مشکلات اقوام و دوستان جویا میشدند و میپرسیدند حال فلانی چطور است و آیا مشکل فلانی حل شده است. دغدغه اصلی ایشان رفع مشکلات دیگران بود، البته در حد توانشان. همیشه نگران بودند که آیا مشکلات افراد حل شده یا نه. یک بار یکی از اقوام یا دوستانشان فوت کرده بود و ایشان شماره تماس نداشتند، از من خواستند شماره را بگیرم. سپس با موبایل من تماس گرفتند، تسلیت گفتند و به آنها آرامش بخشیدند
انتهای پیام/