کارشناس مذهبی در گفت‌وگو با «ایران آنلاین»:

ماجرای صلح امام حسن مجتبی (ع) چه بود؟

بهار خسروی

بهار خسروی

فرهنگ

74000
ماجرای صلح امام حسن مجتبی (ع) چه بود؟

حجت‌الاسلام فاطمی نسب گفت: قرارداد صلح میان امام حسن (ع) و معاویه بعد از جنگی صورت گرفت که بر اثر زیاده‌خواهی معاویه و خودداری او از بیعت با امام حسن(ع) به‌عنوان خلیفه مسلمانان روی داد.

حجت‌الاسلام روح اله فاطمی نسب، کارشناس مذهبی و استاد دانشگاه و حوزه در گفت‌وگوی مشروح با خبرنگار فرهنگی ایران آنلاین درباره سیره و ویژگی‌های اخلاقی امام حسن مجتبی (ع) گفت: امام حسن مجتبی(ع) در طول ۳۷ سالی که در کنار امیرمؤمنان (ع) زندگی کرد، فرزندی مطیع، امام شناس، بازوی نیرومند، یار صدیق، امین، باتجربه و سربازی عاشق و فداکار برای پدرش به حساب می‌آمد. در همان دوران کودکی، شخصیت بزرگ امام حسن (ع) برای آن حضرت آشکار و نمایان بود. از امیرمؤمنان(ع) نقل شده که رسول خدا (ص) به ایشان وصیت کردند تا امام حسن (ع) را وصی خود قرار دهد که این خود نشانه‌ای بر منصوص بودن امامت حضرت مجتبی (ع) است.

وی ادامه داد: عمیر بن اسحاق گوید که کسی نزد من (نیکو گفتارتر) از امام حسن (ع) نبود تا آنجا که هرگاه سخن می‌گفت دوست داشتم سخنش به پایان نرسد و سکوت نکند و هرگز کلمه زشتی از او نشنیده‌ام. همچنین امام زین العابدین (ع) درباره ایشان فرموده‌اند که امام حسن (ع) عابدترین، زاهدترین و برترین مردم زمان خود بود.

امام حسن مجتبی (ع) صادق‌ترین مردم بود 

حجت‌الاسلام فاطمی نسب اظهار کرد: در احادیث آمده که امام حسن (ع) از بردباری دارای کرامت و بزرگواری و سخاوت بود. سعه صدرش از همه بیشتر و از نظر اخلاق معتدل‌ترین مردم بود. این شخصیت بزرگوار بخشنده و با کرامت بود و هیچ سائلی را رد نمی‌کرد و امیدواری را ناامید نمی‌گرداند. ایشان از جهت زبان صادق‌ترین مردم و از نظر گفتار فصیح‌ترین آنان بود.

این کارشناس مذهبی بیان کرد: در جنگ صفین وقتی امیر مؤمنان مشاهده کرد که فرزندش امام حسن (ع) شتابان به جنگ با دشمن می‌رود، خطاب به یارانش فرمود: «این جوان را محکم بگیرید تا (کشته شدن) او مرا درهم نشکند؛ زیرا که من در از دست دادن این دو شخص (حسن و حسین)، بخل می‌ورزم تا مبادا نسل رسول خدا (ص) قطع شود». این کلام امام، فصیح‌ترین سخن است؛ به دلیل آنکه فرزند سودمند به انسان سخت نیرو می‌بخشد، به ویژه فرزندی مانند حضرت مجتبی (ع). همچنین امام با جمله «لایهدنی» شدت ناتوانی و ضعف روحی را با از دست دادن چنین فرزندی به طور کنایه بیان می‌کند. امام علی (ع) در این فراز از خطبه اولاً به صورت کنایه شجاعت و شهامت فرزند عزیزش امام حسن(ع) را برای مردم روشن می کند. ثانیاً، آن حضرت می‌خواهد به مردم بفهماند که باید از این شخصیت بزرگ حفاظت کرد.

این استاد دانشگاه و حوزه خاطرنشان کرد: امام حسن (ع) در جنگ جمل در رکاب پدر خود در خط مقدم جبهه می‌جنگید و از یاران دلاور و شجاع علی (ع) سبقت می‌گرفت و بر قلب سپاه دشمن حملات سختی می کرد. پیش از شروع جنگ نیز به دستور پدر، همراه عمار یاسر و چند تن دیگر، وارد کوفه شد و مردم را برای شرکت در این جهاد دعوت کرد. او وقتی وارد کوفه شد که هنوز ابوموسی اشعری، یکی از مهره‌های حکومت عثمان، بر سرکار بود و با حکومت عادلانه امیرمؤمنان مخالفت می‌کرد. با این حال حسن بن علی (ع) توانست به رغم کارشکنی‌های ابوموسی و همدستانش، بیش از نه هزار نفر از مردم شهر کوفه را به میدان جنگ گسیل دارد.

وی افزود: امیرمؤمنان برای بسیج مردم کوفه برای جنگ، باید فردی شجاع و نترس را به سوی آن‌ها می‌فرستاد تا در برابر مخالفت‌ها و دشمنی‌ کسانی همچون ابوموسی سر فرود نیاورد و چه کسی بهتر از امام حسن مجتبی(ع)، این خود نشانه شجاعت حضرت در نزد پدر است.

ماجرای صلح با معاویه چه بود؟ 

حجت‌الاسلام فاطمی نسب درباره ماجرای صلح اظهار کرد: قرارداد صلحی میان امام حسن(ع) و معاویه در سال ۴۱ قمری بسته شد. این توافق‌نامه بعد از جنگی صورت گرفت که بر اثر زیاده‌خواهی معاویه و خودداری او از بیعت با امام حسن(ع) به عنوان خلیفه مسلمانان روی داد. گفته‌اند که خیانت برخی سرداران سپاه امام حسن (ع)، حفظ مصلحت مسلمانان، حفظ جان شیعیان و خطر خوارج از دلایل تن دادن امام حسن(ع) به این صلح بوده است. بنا بر این صلح‌نامه‌، حکومت از امام حسن (ع) به معاویه واگذار می‌گشت. صلح چند شرط داشت که از مهم‌ترین آن‌ها منع معاویه از تعیین جانشین پس از خود، خودداری از توطئه علیه امام حسن(ع) و حفظ جان مسلمانان بود. با این حال، معاویه به هیچ‌یک از شرط‌ها عمل نکرد.

وی ادامه داد: عراقیان خیلی به کندی و بی علاقگی برای جنگ آماده شدند و سپاهی که امام حسن (ع) بسیج نمود، از گروه‌های مختلفی تشکیل می‌شد؛ شیعیان و طرفداران امیر مؤمنان (ع)، خوارج که از هر وسیله‌ای برای جنگ با معاویه استفاده می‌کردند، افراد سودجو و دنیاپرست که به طمع منافع مادی در سپاه امام داخل شده بودند، افراد دو دل و شکاک که شخصیت بزرگی مانند امام حسن (ع) در نظر آنان چندان بر معاویه ترجیح نداشت و بالاخره گروهی که نه به خاطر دین، بلکه ازروی تعصب عشیرگی و صرفابه پیروی از رئیس قبیله خود، برای جنگ حاضر شده بودند. بدین ترتیب سپاه حضرت مجتبی (ع) فاقدیکپارچگی و انسجام لازم جهت مقابله با دشمن نیرومندی چون معاویه بود.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار فرهنگ