برخی از اهالی موسیقی ایرانی نوعی نگاه بالا به پایین به موسیقی پاپ دارند

فرهنگ

77842
برخی از اهالی موسیقی ایرانی نوعی نگاه بالا به پایین به موسیقی پاپ دارند

قطع به یقین در بین فعالان موسیقی پاپ هم آنقدر هنرمند درجه یک وجود دارد که به همان اندازه در موسیقی ایرانی. این نگاه که حکما و عقلا موسیقی ایرانی(سنتی) بالاتر باشند یا نباشند قیاسی نادرست است.

به گزارش گروه فرهنگی ایران آنلاین، این یک حقیقت است که برخی از اهالی موسیقی ایرانی نوعی نگاه بالا به پایین به موسیقی پاپ دارند. نگاهی که البته قیاسی مع‌الفارق است و نمی‌توان این دو بخش را در طول هم قرار داد، به دلایل بی‌شمار!

اما در موسیقی ایرانی به دلیل ساختار تمام آکوستیک و ملزومات فراگیری ردیف چه در بخش سازی چه آوازی که هرکدام نیازمند تلاش چندین ساله است، اگر بخواهیم به سطح قابل قبولی در استانداردهای این ژانر موسیقی برسیم باید یا آواز را در خود پخته کنیم یا ساز را. به این ملزومات، نگرش نوین به موسیقی ایرانی را نیز باید افزود و آشنایی نوازنده و آهنگساز با سطحی از دانش ارکستراسیون، کنترپون و هارمونی و فرم تا بتوان آثاری با کمپوزیسیون امروزی اما بر مبنای اصول آفرید.

مجموعه‌ای از این مهارت‌ها طی سالیان باعث می‌شود هنرمند این ژانر به این شهود برسد که دسته‌ای از مهارت‌ها را کسب کرده و در این مسیر می‌تواند به سمت آفرینش، کشف و شهود و بداهه پیشرفت کند اما تا همینجا نیز یک هنرمند ساختارمند و دارای فن و دانش است.

هنرمند موسیقی ایرانی همین موارد بالا را با هنرمند موسیقی پاپ مقایسه می‌کند و اینچنین تلقی می‌کند که سطح خود و ژانرش از موسیقی پاپ بالاتر است که البته در مجموع می‌توان اذعان کرد که از نظر مهارت‌های هنری در مجموع و به صورت گزینشی از هم سطح خود در موسیقی پاپ بالاتر محسوب شود.

برای نمونه، نوازنده ساز سنتور جدای از دشواری‌های فراگیری این ساز، از همان ابتدا با مسئله کوک ساز مواجه می‌شود و باید در این مسیر علاوه بر توانمندسازی خود در نوازندگی، گوش شنیداری موسیقایی خود را نیز ارتقا بخشد. او به تدریج با زیر و بم و کوکی و ناکوکی سیم‌های سنتور آشنا می‌شود و به تدریج و با تمرین و آزمون و خطا، ناکوکی‌ها را متوجه و ساز را به کوک می‌رساند. اما مثلا در ساز کیبورد یا ارگ اینچنین مشکلی وجود ندارد و نوازنده در مسیری هموار و بدون اینکه نیاز به درک جزییات در مقیاس ریز فواصل سنت و کما در کوک داشته باشد کارش را با سازش پیش می‌برد.

البته در موسیقی پاپ سازهایی مانند پیانو هم حضور دارد که اغلب نوازندگان متوسط به بالا هم برای کوک سازشان به نوازندگان و متخصصین سطح بالاتر می‌سپارند. برخی سازها مثل الکتریک گیتار یا ویلن هم که به ترتیب شش و چهار سیم دارند خیلی مهارت پیچیده‌ای برای کوک کردن نیاز نخواهند داشت اما به غایت دارای دشواری‌های تکنیکی در نوازندگی هستند. که البته طرح این مباحث برای روشن شدن و جا افتادن اصل مطلب است که در بخش پیش رو مطرح می‌شود.

قطع به یقین در بین فعالین موسیقی پاپ هم آنقدر هنرمند درجه یک وجود دارد که به همان اندازه در موسیقی ایرانی! این نگاه که حکما و عقلا موسیقی ایرانی بالاتر باشد یا نباشد قیاسی نادرست است.

اما مسئله مورد نظر این یادداشت، پدیده‌ای‌ست که روز به روز بیشتر در بین هنرمندان تازه‌کار و آماتور موسیقی ایرانی به چشم می‌خورد، همین تلقی که موسیقی ایرانی فاخر و سطح بالا است باعث شده برخی از این نوآموزان به محض ورود به موسیقی ایرانی، این ژانر هنری را تافته‌ای جدا بافته و منزه از هر عیب و ایرادی بدانند و باز هم مشکل کار اینجا نیست بلکه نگاهی است که به آن آلوده شده‌اند و دیدگاه تحقیرآمیزشان به موسیقی پاپ است و خود را کلا از موسیقی و هنرمندان پاپ والاتر و بالاتر می‌انگارند، کما اینکه خیلی از این هنرمندان هنوز در اول راه هستند و نمی‌توانند آوازی را به درستی اجرا کرده یا ساز خود را به درستی کوک کنند اما نگاه بالا به پایین‌شان اولین آسیب را به خودشان خواهد زد که در سطح فراگیری و تلاششان دافعه ایجاد می‌کند. و اینکه چشمان خود را بجز موسیقی ایرانی به دیگر ژانرها و ساحت‌های بی‌کران موسیقی می‌بندند. همین امر باعث نگاه دوگماتیک و یک سو نگر نه در ذهن بلکه در آفرینش‌های آتی‌شان خواهد شد.

ضمن اینکه در این خصوص برخی از فقدان اطلاعات رنج می‌برند و نگرش مخدوشی از موسیقی‌های غیر ایرانی دارند. همین موسیقی پاپ که در درون خود هم شاهکار دارد هم کار ضعیف، دارای ارکانی در هارمونی و ساختار است که بخش اعظمی از آن و حتی موسیقی جز متاثر از آثار بزرگان کلاسیک جهان نظیر «پرلودهای باخ» است. این قوانین هارمونتیک کنترپوئنتیک به مرور زمان و به فراخور حس و حال هنرمندان موسیقی پاپ باعث غنای این ژانر شده‌اند. به همین دلیل، این ژانر هم قابلیت‌های خود را دارد.

با این وجود،موسیقی پاپ به سبب ماهیت پاپیولار بودنش، از نظر تنوع فرم و محتوا همواره بی‌پروا دست به هر تجربه‌ای میزند و قابلیت کاربردپذیری و تسهیل‌سازی این نوع موسیقی باعث شده که هنرمندانی با سابقه و مهارت اندک و حتی غیرمرتبط با این ژانر موسیقی، به شهرت و نام و نانی برسند اما این را نمی‌توان به مثابه موسیقی پاپ و کلیت این ژانر گذاشت بلکه ماهیت این موسیقی باعث جسارت بیشتری در آزمون و خطاها شده است.

بی‌شک، هنرمند اگر در مسیر تعالی و پیشرفت قرار بگیرد و به این دیدگاه ایمان داشته باشد، در هر ژانری، در هر هنری و در هر کاری به نقطه کمال خواهد رسید. در این شرایط، بافت اکثریتی جامعه مخاطب که همواره بهترین‌ها را انتخاب می‌کند، هم می‌تواند از «بوی عیدی» فرهاد لذت ببرد هم «آواز چهارگاه» شجریان.


انتهای پیام/
منبع: ایرنا
دیدگاه ها
آخرین اخبار فرهنگ