«ایران آنلاین» گزارش می دهد؛
دیپلماسی قطر در دوران گذار نظام بینالملل
بینالملل
80011
گذار در نظام بینالملل که با ظهور چندقطبی شدن، تغییر توازن قوا و تحولات در ساختارهای حکمرانی جهانی همراه است، فرصتها و چالشهای جدیدی را برای دولتهای کوچک همچون قطر به وجود آورده است.
گروه بین الملل ایران آنلاین: گذار در نظام بینالملل که با ظهور چندقطبی شدن، تغییر توازن قوا و تحولات در ساختارهای حکمرانی جهانی همراه است، فرصتها و چالشهای جدیدی را برای دولتهای کوچک همچون قطر به وجود آورده است. قطر، بهعنوان کشوری کوچک با منابع عظیم انرژی و جایگاه راهبردی در منطقه خلیجفارس، به یکی از بازیگران مهم و برجسته در عرصه سیاست بینالملل تبدیل شده است. الگوی دیپلماسی قطر در مواجهه با این دوران گذار، به دلیل ویژگیهای منحصربهفرد آن، توجه بسیاری از تحلیلگران و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این نوشتار به بررسی الگوی دیپلماسی قطر و نحوه واکنش این کشور به تحولات نظام بینالملل در دوران گذار میپردازد و عوامل مؤثر بر موفقیت این دیپلماسی را تحلیل میکند. تبیین مدل دیپلماسی قطر در مواجهه با دوران گذار در نظام بینالملل از چند جنبه حائز اهمیت است: اولاً، قطر از اواخر دهه ۱۹۹۰ بهعنوان یک بازیگر منطقهای و جهانی ظاهر شده است و توانسته چالشهای پیچیده ژئوپلیتیکی را پشت سر بگذارد و حضور خود را در صحنه جهانی پایدار سازد. ثانیاً، مطالعه استراتژیهای قدرت نرم قطر میتواند تجربههای ارزشمندی برای سایر کشورهایی که به دنبال ارتقای برند بینالمللی خود هستند، ارائه دهد. ثالثاً، دیپلماسی قطر پیامدهای مهمی بر پویایی منطقهای، بهویژه در منطقه خلیجفارس، داشته است و تجزیهوتحلیل مدل آن میتواند پویایی قدرت در حال تحول و چالشهای پیشروی کشورهای کوچکتر در خاورمیانه را روشن سازد.
پیشینه سیاست خارجی قطر
سیاست خارجی قطر از زمان استقلال در سال ۱۹۷۱، تغییرات اساسی را تجربه کرده است. در آغاز، دیپلماسی قطر با رویکردی محافظهکارانه شناخته میشد، اما از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۳ تحتتأثیر رهبری جدید (حمد بن خلیفه آل ثانی)، به سمت اتخاذ استراتژیهای قاطعانهتر و چندوجهی سوق یافته است. پس از دستیابی به استقلال از بریتانیا در سال ۱۹۷۱، سیاست خارجی قطر به طور عمده بر تقویت حاکمیت ملی و تأمین امنیت مرزها متمرکز بود. در این دوره، قطر عمدتاً به تقویت روابط خود با کشورهای همسایه عربی و گسترش همکاریهای اقتصادی با کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، اهتمام ورزید. این کشور در تلاش بود تا خود را بهعنوان یک بازیگر مستقل در منطقه خلیجفارس و در چارچوب شورای همکاری خلیجفارس (GCC) معرفی کند. همچنین، در این دوره، سیاست خارجی قطر عمدتاً بهصورت محافظهکارانه و وابسته به عربستان سعودی اتخاذ میشد. بهقدرترسیدن شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی در سال ۱۹۹۵ نقطه عطفی در سیاست خارجی قطر بود. او رویکرد مستقل و قاطعانهتری را اتخاذ کرد که مشخصه آن مشارکت فعال در درگیریهای منطقهای و تمایل به میانجیگری در مناقشات بود. در این دوره، قطر به طور قابلتوجهی در حوزه قدرت نرم سرمایهگذاری کرد، بهویژه از طریق تأسیس شبکه رسانهای الجزیره که این امکان را برای این کشور فراهم آورد تا روایتها در سطح جهان عرب و فراتر از آن را شکل دهد. همچنین، قطر بهعنوان میانجی در مناقشات مختلف، از جمله مسئله رژیم صهیونیستی و فلسطین و جنگهای داخلی در لیبی و سوریه، ظاهر شد و بدین ترتیب وجهه دیپلماتیک خود را در صحنه جهانی تقویت کرد. بهار عربی در سال ۲۰۱۱ فرصتها و چالشهایی را برای سیاست خارجی قطر ایجاد کرد. این کشور در ابتدا از شورشها در سراسر منطقه حمایت میکرد و به گروههای مخالف در لیبی و سوریه کمک مالی و نظامی میکرد. بااینحال، این رویکرد منجر به افزایش تنش با کشورهای همسایه، بهویژه عربستان سعودی و امارات شد که حمایت قطر از گروههای اسلامگرا را تهدیدی برای رژیمهای خود میدانستند. بحران خلیجفارس در سال ۲۰۱۷ که در آن عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر محاصره قطر را اعمال کردند، آسیبپذیریهای سیاست خارجی این کشور را برجسته کرد.
چندجانبهگرایی در سیاست خارجی
یکی از راهبردهای دیپلماسی قطر در مواجهه یا دوران گذار در نظام بینالملل، سیاست خارجی چندجانبه آن است که متضمن حفظ روابط متوازن باقدرتهای مختلف منطقهای و جهانی است. این رویکرد به قطر اجازه میدهد تا ضمن به حداکثر رساندن اهرم دیپلماتیک خود، از پیچیدگیهای روابط بینالمللی عبور کند. بهعنوانمثال، قطر روابط قوی با هر دو قدرت غربی مانند ایالات متحده و فرانسه و بازیگران منطقهای از جمله ترکیه و ایران ایجاد کرده است. این اقدام متعادلکننده قطر را قادر میسازد تا خود را بهعنوان میانجی در مناقشات منطقهای قرار دهد و اعتبار و نفوذ دیپلماتیک خود را افزایش دهد. میانجیگری در کنار اعلام بیطرفی، بهعنوان راهبرد اصلی، این امکان را به دوحه داده است تا اعتماد میان طرفهای درگیر را ایجاد کند. قطر علاوه بر ایفای نقش واسطه، سیاست درهای باز به روی بازیگران مختلف و اغلب متضاد را در پیش گرفته است. به طور مثال، دفتر تجار رژیم صهیونیستی در این کشور قرار دارد و همزمان قطر پایگاهی برای رهبران حماس محسوب میشود. موقعیت جغرافیایی این کشور، همراه با موضع نسبتاً بیطرف آن در درگیریهای منطقهای، به آن اجازه داد تا بهعنوان یک واسطه مؤثر عمل کند. قابلذکر است که قطر چندین درگیری مهم را میانجیگری کرده است، از جمله: بحران لبنان (۲۰۰۸): برجستهترین دستاورد قطر در حوزه میانجی گیر به بحران سیاسی لبنان در سال ۲۰۰۸ برمیگردد که توانست خطر آغاز مجدد جنگ داخلی را در لبنان مهار سازد. توافقنامه صلح دارفور (۲۰۱۱): قطر میزبان مذاکراتی بود که جناحهای مختلف را گرد هم آورد و به چارچوبی برای صلح در سودان منجر شد. مذاکرات ایالات متحده و طالبان: قطر خود را بهعنوان یک میانجی در مناقشه افغانستان قرارداد و میزبان مذاکراتی بود که منجر به توافق تاریخی دوحه در سال ۲۰۲۰ شد. ورود قطر به منازعات و بحرانهای منطقهای که نهادهای بزرگ بینالمللی قادر به حل آنها نیستند برای این کشور یک اعتبار بینالمللی حاصل کرده است. همچنین قطر با ارسال کمکهای مالی به کشورهای آسیبدیده مانند سوریه، یمن و فلسطین سعی در ارائه تصویر بازیگری بیطرف و خیرخواه در درگیریهای جهانی دارد. در سالهای اخیر، تلاشهای میانجیگری قطر فراتر از خاورمیانه گسترشیافته است. بهعنوانمثال، مذاکرات بین ایالات متحده و ونزوئلا را تسهیل کرده و در مذاکرات مربوط به درگیری اوکراین شرکت کرده است. شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر تأکید کرده است که میانجیگری در سیاست خارجی قطر باهدف تحکیم وجهه این کشور بهعنوان یک شریک قابلاعتماد بینالمللی باقی خواهد ماند.
دیپلماسی انرژی؛ تقویت موقعیت جهانی از طریق منابع گازی
قطر با بهرهگیری از منابع عظیم گازی و سرمایهگذاریهای کلان در بخش انرژی، توانسته است رشد اقتصادی قابلتوجهی را تجربه کند و به یکی از کشورهای با بالاترین درآمد سرانه در جهان تبدیل شود. این کشور با تأسیس و گسترش زیرساختهای انرژی، بهویژه در زمینه گاز طبیعی، به یک بازیگر برجسته در بازار انرژی جهانی تبدیل شده است. این موقعیت، به قطر امکان داده است تا از این منابع برای تقویت روابط اقتصادی خود با کشورهای مختلف بهرهبرداری کند و نفوذ خود را در سطح جهانی گسترش دهد. این استراتژی عمدتاً توسط ذخایر عظیم گاز طبیعی کشور، بهویژه از میدان شمالی که یکی از بزرگترین میادین گازی در جهان است، هدایت میشود. از زمان کشف این میدان در سال ۱۹۷۰، قطر از منابع انرژی خود برای ایجاد مشارکتهای استراتژیک و حفظ موقعیت خود در بازارهای جهانی انرژی استفاده کرده است. قطر بهعنوان یک تولیدکننده پیشرو در گاز طبیعی مایع (LNG) ظاهر شده است که تقریباً یکچهارم صادرات جهانی LNG را به خود اختصاص داده است. قطر همچنین اقدام به سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی و جدیدترین فناوریهای خود برای بهبود کارایی و پایداری کرده است. این سرمایهگذاری با اهداف مشخص شده در چشمانداز ملی ۲۰۳۰ مطابقت دارد که هدف آن تنوعبخشیدن به اقتصاد و کاهش اتکا به درآمدهای هیدروکربنی است. قطر با تقویت بخش انرژی خود نهتنها آینده اقتصادی خود را تضمین میکند، بلکه روابط دیپلماتیک خود را از طریق همکاری انرژی با کشورهای مختلف تقویت میکند. این کشور قراردادهای بلندمدتی با کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی که مصرفکنندگان قابلتوجه LNG هستند، منعقد کرده است. علاوه بر این، در حال بررسی بازارهای جدید در آسیا و آفریقا برای گسترش دامنه و نفوذ خود است.
دیپلماسی فرهنگی؛ تأثیرات رسانهای، فرهنگی و آموزشی
قطر در چند سال اخیر با استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی فرهنگی، توانسته است خود را بهعنوان بازیگر مهم منطقهای مطرح نماید. قطر در تلاش برای ارائه یک تصویر مثبت بینالمللی از خود بهعنوان یک دولتی توسعهیافته، مدرن و بیطرفی که مبتنی بر ارزشها و هنجارهای بینالمللی است. شبکه ماهوارهای الجزیره بهعنوان منبع پرنفوذ و قدرت نرم این کشور بهحساب میآید این شبکه ابزاری برای مصونیتسازی قطر در حوزه سیاست خارجی محسوب میشود که بهکرات مورد انتقاد شرکای منطقهای و بینالمللی قرار گرفته است. بهطوری که یکی از شروط ازسرگیری روابط با قطر توسط دولتهای تحت رهبری عربستان در سال ۲۰۱۷، تعطیلی الجزیره اعلام شده بود. قطر همچنین در راستای دیپلماسی فرهنگی سرمایهگذاریهای زیادی در توسعه زیرساختهای فرهنگی انجام داده است. تأسیس مؤسساتی مانند موزه هنرهای اسلامی و سازمان موزه قطر نشاندهنده تعهد آن به نمایش میراثفرهنگی و تقویت تبادل فرهنگی است. این ابتکارات نهتنها تاریخ غنی قطر را برجسته میکند، بلکه آن را بهعنوان یک مرکز فرهنگی در خاورمیانه قرار میدهد و توجه و تعامل جهانی را به خود جلب میکند. دیپلماسی آموزشی قطر بهعنوان یکی از جنبههای راهبردی دیپلماسی فرهنگی این کشور به شمار میآید. قطر با همکاری با دانشگاههای معتبر جهانی نظیر دانشگاه ویل کرنل (Weill Cornell Medicine-Qatar) به ارتقای چشمانداز آموزشی خود پرداخته است. هدف از این همکاریها، ایجاد اقتصادی مبتنی بر دانش و ترویج تحقیق و نوآوری است که به تقویت بیشتر نقش قطر بهعنوان مرکز آموزشی برجسته در منطقه کمک میکند.
چالشهای پیشروی دیپلماسی دوحه در دوران گذار نظام بینالملل
دیپلماسی قطر با تغییراتی از جمله افزایش رقابت میان قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده و چین و کاهش تأثیر نهادهای بینالمللی در نظام بینالملل مواجه است. در این دوران گذار نظام بینالملل، کشورهای کوچک مانند قطر باید رقابت قدرتهای بزرگ را مدیریت کرده و درعینحال حاکمیت و خودمختاری استراتژیک خود را حفظ کنند. با تغییر ساختارهای حکمرانی جهانی، قطر باید به طور مداوم استراتژیهای دیپلماتیک خود را تطبیق دهد تا جایگاه خود را در عرصه جهانی حفظ کند. این چالشها پیچیدگیهای دیپلماتیک قطر را در این دوران گذار نشان میدهند. هر یک از این عوامل نیاز به مدیریت دقیق دارند تا قطر بهعنوان یک بازیگر دیپلماتیک و اقتصادی در مواجهه با تغییرات در منظر بینالمللی موفقیت خود را ادامه دهد. از جمله این چالشها میتوان به وابستگی قطر به تضمینهای امنیتی خارجی اشاره کرد. باوجود تلاشهای دیپلماتیک فعال قطر، این کشور همچنان به تضمینهای امنیتی خارجی، بهویژه از سوی ایالات متحده، وابسته است. تغییرات در سیاست خارجی ایالات متحده یا چارچوبهای امنیتی منطقهای ممکن است دیپلماسی قطر را آسیبپذیر کند. نوسانات بازار انرژی و تنوع اقتصادی از دیگر چالشهای پیشروی قطر است. اقتصاد قطر که بهشدت به صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) وابسته است، با چالشهایی از جمله نوسانات بازار انرژی جهانی روبروست. انتقال به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و تلاشهای جهانی برای کاهش انتشار کربن، تهدیدی برای اقتصاد قطر محسوب میشود. چرا که اقتصاد این کشور تا حد زیادی به صادرات نفت و گاز طبیعی وابسته است. با کاهش تقاضای جهانی برای سوختهای فسیلی، قطر ممکن است با چالشهای جدی در حفظ درآمدهای حاصل از انرژی مواجه شود. این تهدید نهتنها شامل کاهش درآمدهای نفتی و گازی میشود، بلکه میتواند تأثیرات منفی بر سرمایهگذاریهای خارجی و ثبات مالی کشور نیز داشته باشد. به همین دلیل، قطر تلاشهای خود را برای تنوعبخشی به اقتصاد و سرمایهگذاری در پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای نوین افزایش داده است تا وابستگی خود به سوختهای فسیلی را کاهش دهد.
رستم ضیائی
کارشناس اندیشکده دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع)
انتهای پیام/