پژوهشگر اجتماعی در گفتوگو با «ایران آنلاین»:
چند نکته اساسی برای یک ازدواج پایدار/ چه ازدواجهایی به طلاق ختم میشود؟
جامعه
84054
حمیدرضا اشراقی گفت: اکثر ازدواجهایی که به طلاق ختم میشود به این خاطر است که زوجین از لحاظ فرهنگی و اجتماعی اهداف مشترکی را برای زندگی خانوادگی دنبال نمیکنند.
دکتر حمیدرضا اشراقی فعال و پژوهشگر اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایران آنلاین درباره آسیبهای اجتماعی برگرفته از طلاق گفت: در طبیعت انسان این گونه نهادینه شده که از لحاظ جسمی و روحی نیازمند یک پیوند عاطفی با جنس مخالف است. این در فطرت انسانها وجود دارد. ازدواج هم اصلیترین عاملی هست که به این مهم کمک میکند.
وی ادامه داد: انتخاب شریک زندگی به شرایط و مولفههایی نیاز دارد تا به پایداری، رشد و بالندگی انسان در مسیر زندگی کمک میکند. از جمله اینکه این انتخاب باید براساس شرایطی باشد که اساتید جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی از آن بهعنوان هم کفو بودن یاد میکنند. افرادی که باهم قصد ازدواج دارند و میخواهند تشکیل زندگی مشترک بدهند بایستی از شرایطی همسان برخوردار باشند. آنها باید در موضوعات فرهنگی، سطح طبقاتی، فرهنگ خانوادگی و شرایط اقتصادی و ... نزدیکی، همسانی و هم فکری داشته باشند. این هم کفو بودن به پایداری و تعالی بخشی در زندگی زوجین منجر میشود.
این پژوهشگر اجتماعی تاکید کرد: اگر قرار باشد یک ازدواج پایدار بشود، نیازمند پیگیری و پی ریزی مولفههای بسیاری است. یکی از مواردی که باید از طریق اندیشههای اجتماعی و معنوی مورد توجه واقع شود، این است که زوجین برای انتخاب همسر باید ویژگیهای همسان گزینی را مدنظر داشته باشند.
اشراقی با اشاره به آمار بالای طلاق در سالهای اخیر عنوان کرد: اکثر ازدواجهایی که به طلاق ختم میشود به این خاطر است که زوجین از لحاظ فرهنگی و اجتماعی اهداف مشترکی را در زندگی خانوادگی و زناشویی دنبال نمیکنند و این تفاوت فرهنگی منجر به بروز اختلاف میشود. همچنین تفاوت طبقاتی و همسان نبودن از لحاظ شرایط اقتصادی هم در ایجاد اختلاف اثرگذار است. تجربه و آمارها نشان داده که اگر خانوادههای طرفین از لحاظ اقتصادی هم کفو نباشند زوجین در ادامه فرآیند زندگی مشترک با چالشهایی مواجه میشوند که میتواند پدیده نامبارک طلاق را به دنبال داشته باشد.
این فعال اجتماعی با اشاره به تغییر سبک زندگی در چند دهه اخیر بیان کرد: در برخی مواقع با توجه به تغییراتی که در مسیر زندگی رخ میدهد، به خصوص در محیط شهرنشینی،نیازسنجی دقیقی برای ازدواج صورت نمیگیرد و این پیوند منتهی به طلاق میشود. طلاق بر زندگی زوجین، فرزند یا فرزندان و خانوادههای طرفین تاثیر منفی میگذارد. به هرحال، طلاق برای زوجین و خانوادههایشان یک آسیب اجتماعی محسوب میشود. اگر فرزند یا فرزندانی هم از این ازدواج وجود داشته باشد به مراتب آسیبهای اجتماعی عمیقتر و وسیعتری در پیش خواهد بود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: در هنگام طلاق یک شکست اقتصادی در کنار موضوعات عاطفی و روانی برای زوجین اتقاق میافتد. اگر این موضوع در خانوادههایی باشد که علاوه بر زوجین، فرزند یا فرزندانی هم در محیط خانواده وجود دارد به مراتب این آسیب اجتماعی ضریب میخورد. عمدتا فرزندان حاصل از خانواده طلاق نسبت به همسالان خود منزویتر هستند و خیلی زودتر از سایرین برای مواجه با مشکلات زندگی آماده میشوند. در واقع در کودکان طلاق یک خلاء وجودی دیده میشود و آن هم از نبود پدر یا مادر در زندگی روزمره است.
این فعال اجتماعی درباره تاثیر مشاوره قبل ازدواج بیان کرد: در دهههای قبل بزرگترهای خانواده برای ازدواج جوانان کمک کرده و تجربیات خود را به آنها انتقال میدادند. آنها نقش پررنگی در مشاوره آنها داشتند و خلاء نبود تجربه را برای جوانان پر میکردند. اما با تغییر سبک زندگی، خانوادهها به سمت انزواگرایی و غربگرایی رفته و دیگر این فرآیند همانند گذشته نیست.
وی ادامه داد: مراکز مشاوره ازدواج میتواند این نقش و وظیفه هدایتگری و روشنگری را برای انتخاب جوانان بازی کند. زوجینی که قصد ازدواج دارند میتوانند با مراجعه به این مراکز مشاوره بگیرند. حتی استمرار این فرآیند در سالهای اولیه زندگی مشترک، زوجین را به تفاهمهای عمیقتری میرساند تا نهال نوپای زندگی مشترک را بارورتر کرده و در تندبادهای زندگی فعالتر و اثرگذارتر پیش روند.
انتهای پیام/