در مراسم پنجمین سالگرد شهادت شهید سلیمانی؛
رهبر انقلاب: خونهایی که برای دفاع از حرم ریخته شد هدر نرفت/ پیروزی جبهه حق قطعی است
سیاست
84203
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در آستانه پنجمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی، در دیدار خانواده سردار و جمعی از خانوادههای «شهیدان مدافع حرم و شهیدان مقاومت»، با تبیین برخی ویژگیهای شخصیتی و رفتاری حاج قاسم سلیمانی گفتند: باید با درس گرفتن از این خصوصیات در مسیر هدف اصلی مکتب سلیمانی یعنی «تحقق اسلام و قرآن» حرکت کرد.
به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تأکید بر پیروزی دیر یا زود ملت سوریه بر اشغالگران و استمرار مقاومت یمن، فلسطین و لبنان، به تجلیل از شهیدان مدافع حرم پرداختند و گفتند: سلیمانی، ایران را هم حرم میدانست و اگر آن خونهای پاک نبود، امروز از حریم و حرم و هیچیک از عتبات مقدس خبری نبود.
رهبر انقلاب حضور مشتاقانه هزاران زائر از ایران و دیگر کشورها بر مزار شهید سلیمانی را نشانه عزت خدادادی و نتیجه اخلاص او دانستند و گفتند: بفرموده قرآن، عزت فقط در دست خداست که باید این حقیقت معرفتی را درک کرد و در سبک و جهتگیریهای زندگی بکار گرفت.
ایشان سردار سلیمانی را مبارزی بزرگ و رفیق عزیز و صمیمی خود خواندند و پیشقدمی و حضور شجاعانه، سریع و به موقع در میدان را از ویژگیهای بارز سردار نامیدند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به حضور حاج قاسم از اوایل دهه ۸۰ در میدان مبارزه با شرارتهای آمریکا در افغانستان و عراق، افزودند: هدف اصلی آمریکا از اشغال این دو کشور، ایران بود اما آن مرد شریف و صادق بدون ترسیدن از ابّهت ظاهری آمریکا وارد میدان شد و در نهایت، آن اشغالگریها به شکست آمریکا و خنثیشدن آن توطئه بزرگ انجامید.
ایشان با یادآوری پرهیز سردار سلیمانی از بیان یا نگارش جزئیات نقشآفرینی بیبدیل او در آن حوادث گفتند: البته اطلاعات زیادی در این زمینه وجود دارد که باید به صورت اسناد ماندگار در معارف سیاسی کشور درآید و به نسلهای بعد منتقل شود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دفاع جمع معدودی از جوانان بیدفاع و بیسلاح عراقی در حرم امیرمومنان(ع) هنگام حمله اشغالگران آمریکایی، گفتند: سردار با احساس تکلیف، همان اول و بسرعت با آن جوانان ارتباط گرفت و آنان را نجات داد که البته مرجعیت هم در آن مسئله، حرکت فوقالعاده و بسیار مؤثری انجام داد.
ایشان هدف آمریکاییها از اشغال عراق را جانشینی صدام خواندند و گفتند: آمریکاییها آمده بودند که بمانند اما سردار و همراهانش در یک فرایند سخت و پیچیده و طولانی و در یک جنگ ترکیبیِ سیاسی، نظامی، تبلیغاتی و فرهنگی، در مسیر حاکم شدن مردم عراق بر سرنوشت خود نقش اساسی برعهده داشتند.
رهبر انقلاب، شکست توطئه آمریکایی داعش را از دیگر نتایج حضور سریع، به موقع و تعیینکننده حاج قاسم در میدان خواندند و گفتند: در مقابله با تروریسم تکفیری، جوانان عراقی به معنای حقیقی کلمه درخشیدند اما در خنثی شدن آن توطئه که حیات و ممات منطقه به آن وابسته بود، سلیمانی با ابتکار عمل، شهامت، جان برکفی و قدرت، نقشی بینظیر ایفا کرد.
ایشان راهبرد همیشگی سردار در فعالیتهای جهادی را «احیای جبهه مقاومت» دانستند و افزودند: ویژگی بارز سلیمانی این بود که از ظرفیتها و جوانان آماده بکار و نیروهای میهنی سوریه، لبنان و عراق برای احیای مقاومت، به بهترین وجه استفاده میکرد.
رهبر انقلاب با اشاره به فتوای مرجعیت درباره لزوم ایستادگی در مقابل داعش گفتند: هزاران جوان با آن فتوای مهم به میدان آمدند اما سازماندهی و سلاح نداشتند که سردار با کمک مجاهدان بزرگ عراقی بویژه شهید ابومهدی که انسان بسیار بزرگ و با ارزشی بود، آن جوانان را سازماندهی کرد و سلاح و آموزش داد.
ایشان دفاع از حریمهای مقدس را اصل ثابت همه دوران جهاد و مبارزه حاج قاسم برشمردند و گفتند: سردار از ایران هم به عنوان حرم دفاع میکرد که این منطقِ دفاع از حریمها و حرمهای مقدس بسیار مهم و ضروری است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: برای سردار، دفاع از عتبات عالیات، زینبیه، مرقدهای صحابه امیرمومنان در شام و در عراق و بالاخص مسجدالاقصی، اصل مهم بود و به همین علت شهید هنیّه در مراسم تشییع سردار، او را «شهید قدس» نامید.
رهبر انقلاب، خصوصیت بسیار مهم دیگر شهید سلیمانی را تحلیل مسائل کشور با دیدگاه جهانی و پرهیز از نگاه بسته و محدود به مسائل خواندند و گفتند: او معتقد بود که هر حادثه مهمِّ منطقهای و جهانی در مسائل کشور ما نیز تأثیرگذار است و با این نگاه و محاسبه، خطر را از بیرون از مرزها تشخیص میداد و برای پیشگیری و علاج آن اقدام میکرد.
ایشان، ویژگیها و خصوصیات ممتاز شهید سلیمانی را در قالب «مکتب سلیمانی»، قابل بررسی دانستند و افزودند: این مکتب، همان مکتب اسلام و قرآن است که شهید سلیمانی با پایبندی به آن، تبدیل به «شاخص، مرکز و محور» شد و ما نیز اگر همان ایمان و عمل صالح را داشته باشیم، میتوانیم تبدیل به سلیمانی و مشمول لطف الهی شویم.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به مقوله مهم دفاع از حرم که خونهای پاکی به پای آن ریخته شده، گفتند: عدهای از روی «فقدان فهم و شناخت و تحلیل درست» از مسائل، اینگونه تصور و بیان میکنند که با وقوع حوادث اخیر منطقه، خونهای ریخته شده در راه دفاع از حرم، هدر رفته که این تصور و بیان آن، خطا و اشتباهی بزرگ است؛ چرا که اگر مبارزه شجاعانه حاج قاسم و مدافعان حرم نبود امروز خبری از اعتاب مقدسه چه زینبیه و چه حتی کربلا و نجف نبود.
ایشان گفتند: در دورهای، قدری در سامرا غفلت شد و تکفیریها به کمک آمریکا گنبد و ضریح امامان عسگریَین را ویران کردند و اگر جان برکفیِ جوانان مؤمن نبود، سایر اعتاب مقدسه و قبلههای دل مسلمانان نیز به همان سرنوشت اندوهبار دچار میشد اما مدافعان عزیز و سرافراز حرم جلوی دشمن را گرفتند و به او تودهنی زدند.
رهبر انقلاب، حقیقت دفاع از حرم را علاوه بر دفاع از مکانی مقدس، دفاع از صاحب آن مکان و مکتب امامان بزرگوار خواندند و گفتند: در فرهنگ قرآنی هر خونی که هر جا در راه حق و خدا ریخته شود حتی اگر پیروزی حاصل نشود، هدر نمیرود و نزد پرورگار با ارزش است؛ همچنانکه خون جناب حمزه در جنگ احد و بالاتر از همه خون حضرت سیدالشهداء(ع) در کربلا هدر نرفت.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: البته پیروزی هم قطعی است و نباید به این جوله و تحرک کنونی باطل نگاه کرد؛ چرا که اینها که امروز جولان میدهند روزی زیر پای مؤمنین لگدمال خواهند شد.
رهبر انقلاب حوادث سالهای اخیر و فعالیتهای نمایان شهید سلیمانی و یاران او از جمله حرکت دفاع از حرم را نشانه سرزندگی، طراوت و ثمربخشی شجره طیبه انقلاب خواندند و گفتند: همچنانکه در دهه ۶۰، جوانان برای جلب رضایت والدین و رفتن به جبهههای جنگ به پای آنها میافتادند، در دهه ۸۰ و ۹۰ نیز جوانانی همچون شهید حججی پای مادر را برای کسب اجازه جهاد میبوسیدند که اینها نشان میدهد جمهوری اسلامی بعد از ۴۶ سال همچنان زنده است.
ایشان با اشاره به آمادگی میلیونها جوان ایرانی برای فدا کردن جان خود در راه دفاع از اسلام، گفتند: مدافعان حرم نشان دادند که با وجود سرمایهگذاریها و هزینههای سنگین بدخواهان، پرچم مقاومت همچنان در اهتزاز است و دشمن نتوانسته و نخواهند توانست پرچم مقاومت را در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و ایران پایین بکشد.
حضرت آیتالله خامنهای، حفظ عوامل اقتدار را برای استمرار ایستادگی و اقتدار ملی هر کشوری ضروری دانستند و گفتند: مجموعه جوانان مؤمن و آماده فداکاری، مهمترین عوامل ثبات و اقتدار یک کشورند و نباید چنین جوانانی را از صحنه خارج کرد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته در کشور ما این موضوع تا حد زیادی مورد توجه است اما کشورهای دیگر هم باید به آن توجه کنند؛ چرا که با خروج جوانان مؤمن و فداکار از عرصه، وضعیتی مشابه سوریه و هرج و مرج و اشغال خاک آن در حمله بیگانگانی همچون امریکا، رژیم صهیونیستی و بعضی کشورهای متعرض دیگر، ایجاد خواهد شد.
ایشان استمرار حضور اشغالگران متجاوز در سوریه را ناممکن دانستند و گفتند: سوریه متعلق به مردم سوریه است و متعرضان به خاک سوریه، بدون تردید روزی در مقابل قدرت جوانان غیور سوری مجبور به عقبنشینی خواهند شد.
رهبر انقلاب با اشاره به ساخت پی در پی پایگاههای آمریکایی در سوریه، گفتند: متجاوز باید از خاک متعلق به یک ملت خارج شود و گرنه او را اخراج میکنند؛ بنابراین پایگاههای آمریکایی هم حتماً در زیر لگد جوانان سوری پایمال خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه پیروزی نهایی از آنِ مؤمنان است، گفتند: لبنان نماد مقاومت است و اگرچه زخم خورده اما خم نشده و در نهایت پیروز خواهد شد همچنانکه یمن نیز نماد مقاومت است و پیروز خواهد بود و انشاءالله دشمنان متجاوز و در رأس آنها آمریکای طمّاع و جنایتکار مجبور خواهند شد دست از سر مردم منطقه بردارند و با ذلت از منطقه خارج شوند.
رهبر انقلاب همچنین در ابتدای بیانات خود، ماه رجب را ماه دعا، عبادت و توسل الی الله خواندند و با اشاره به ادعیه سرشار از مضامین و مفاهیم بلند الهیِ این ماه، افزودند: باید از فرصت رجب برای اتصال دلها، جانها و نیتها به دریای بیکران رحمت الهی استفاده کرد و از خداوند، همت، توان و توفیق بندگی خواست.
در این دیدار، خانواده سردار سلیمانی، جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم، خانواده شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان در سال گذشته، خانواده شهدای مراسم تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی در سال ۹۸ و شماری از خانواده مجروحان و شهدای حوادث اخیر لبنان حضور داشتند.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
این ایستادگیها، این اقتدار ملی در هر کشوری، یک عواملی دارد. این عوامل را باید حفظ کرد. از اشتباهات بزرگ در بعضی از کشورها این است که عوامل ثبات و اقتدار را از عرصه و صحنه خارج میکنند.
مجموعهی جوانهای مؤمنی که حاضرند جانشان را فدا کنند، اینها مهمترین عوامل اقتدار یک ملّتند. اینها را نباید از صحنه خارج کرد. این هم درس است برای ما.
خب، بحمداللّه اینجا که تا حدود زیادی تأمین است. بعضی کشورهای دیگر هم بایست به این نکته توجه کنند. باید بدانند که عوامل ثباتشان چیست.
وقتی آنها را خارج میکنند، همین اتفاق میافتد که در بعضی از کشورها اتفاق افتاد در منطقه. عوامل ثبات را، عوامل اقتدار را بیرون میکنند، میشود سوریه، میشود هرج و مرج، میشود تصرف خاک.
شهید سلیمانی به عنوان شخص خود، به عنوان یک انسان در درجهی بعد مطرح است. آنی که مطرح است، به عنوان عضو یک مکتب، راهرو یک راه به سمت یک هدف، این مطرح است. این خصوصیات را شهید سلیمانی به عنوان یک مکتب دارا بود و دنبال میکرد و احساس وظیفه میکرد که حالا به آن میگوییم مکتب سلیمانی. مکتب اسلام است. مکتب قرآن است. و او به این مکتب پایبند بود، به او عمل میکرد.
شد شاخص، شد محور، شد مرکز. ما هم اگر همان ایمان را، همان عمل را، هم عمل صالح را داشته باشیم، ما هم میشویم سلیمانی. هر کدام از ما هم دارای همین پایبندی به این راه باشیم، ما هم مشمول همان لطف الهی میشویم.
دفاع از حرم یک عنوانی است که در ایران در بین مردم ما و جامعهی ما آنچنان جا افتاد که بهترین جانهای ما آماده شدند که برای آن بروند و خودشان را فدا کنند. خونهای پاکی ریخته شد و جانهای عزیزی در این راه داده شده برای دفاع از حرم.
یک عدهای از روی عدم تحلیل درست، عدم فهم درست و عدم شناخت لازم از مسائل، تصور میکنند و به زبان میآورند و شاید ترویج میکنند که با حوادث اخیر منطقه، خونهایی که در راه دفاع از حرم ریخته شد، هدر رفت. این خطای بزرگ، این اشتباه بزرگ را اینها میکنند.
خونها هدر نرفت. اگر این جانها نمیرفتند، این مبارزه انجام نمیگرفت. این حاج قاسم سلیمانی در کوهها و بیابانهای این منطقه با آن شهامت حرکت نمیکرد و دنبال خودش نمیکشاند. امروز از این اعتاب مقدسه خبری نبود. این را مطمئن باشید؛ نه فقط از زینبیه خبری نبود، از کربلا هم خبری نبود.
دلیلش سامرا است؛ در مورد سامرا یک مقدار غفلت شد. شما دیدید گنبد عسکریین(علیهماالسلام) را ویران کردند و ضریحشان را شکستند. چه کسانی؟ همان تکفیریها با کمک آمریکاییها.
همه جا همینطور میشد. اگر چنانچه این دفاع انجام نمیگرفت، سرنوشت این اعتاب مقدس، این قبلههای دل مردم مسلمان، سرنوشت همان گنبد تخریب شدهی عسکریین(علیهماالسلام) میشد.
این را هم بدانیم ما که اساساً در قرآن، در فرهنگ قرآنی، هر خونی که در راه خدا ریخته بشود، بجا ریخته شده، هدر نمیرود. هیچ خونی هدر نمیرود.
حتی اگر چنانچه پیروزی حاصل نشود، خونی که ریخته شد هدر نمیرود. خون جناب حمزه در احد ریخته شد، هدر رفت؟ نه. بالاتر از همه، خون سیدالشهداء(سلام اللّه علیه) در کربلا ریخته شد، هدر رفت؟ نه.
خونی که در راه حق ریخته میشود، هدر نمیرود. قرآن هم ناطق به این معناست. قرآن میفرماید: «وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیما». فرق نمیکند چه پیروز بشوید، چه کشته بشوید، شکست بخورید، پیروز نشوید. نفس این حرکت پیش خدا ارزش دارد، این جهاد پیش خدای متعال ارزش دارد، اهمیت دارد.
و البته پیروزی هم قطعی است. حالا به این جولان باطل نگاه نکنید، بدانید اینهایی که امروز جولان میدهند، یک روز زیر پای مؤمنین لگدمال خواهند شد.
نگاه شهید سلیمانی به مسائل کشور یک نگاه بسته و محدود نبود. این خیلی مهم است. مسائل کشور را با دیدگاه جهانی و بینالمللی نگاه میکرد و میسنجید. یعنی چه؟ یعنی معتقد بود که هر حادثهای در منطقه بلکه در جهان، حوادث مهم اتفاق بیفتد، یک انعکاسی در داخل کشور دارد، در مسائل کشور تأثیر میگذارد.
مسائل کشور را آن مقداری که به او مربوط بود، یک چیزهایی به ایشان مربوط نبود، مسائل اقتصادی به شهید سلیمانی مربوط نبود، در مسائلی که به او مربوط بود، تأثیر حوادث جهانی را میدید، میشناخت، محاسبه میکرد و به سراغ آنها میرفت. خطر را از بیرون از مرزها تشخیص میداد و به فکر علاج بود. این همان تعلیم اسلام است که خطر را از پیش تشخیص بدهد انسان. امیرالمؤمنین فرمود که من با لاییلایی خوابم نمیبرد. با لالایی دشمن بیخیال نمیشوم، خوابم نمیبرد.
راهبرد همیشگی شهید سلیمانی در این فعالیتهای جهادیاش عبارت بود از اینکه جبههی مقاومت را احیا کند. یعنی چه؟ یعنی از ظرفیتها و جوانهای آماده به کار خود آن کشورها استفاده کند که این کار را به بهترین وجهی انجام داد. نیروهای میهنی هر کشور را هر جا که وارد میشد مثل عراق یک جور، سوریه یک جور، لبنان یک جور، نیروهای خود آن محل را که آماده به کار بودند بسیج میکرد.
خب در عراق مثلاً مرجعیت فتوا داد یا حکم کرد در مقابل داعش که باید جوانها، مردم باید بیایند بایستند. خیلی خب، هزاران جوان عازم شدند، اما هزاران جوان بدون سازماندهی، بدون سلاح، بدون آموزش چه کار میتوانند بکنند؟ چه کسی اینها را سازماندهی کرد؟ چه کسی به اینها سلاح داد؟ چه کسی آنها را آموزشهای کوتاهمدت داد؟ شهید سلیمانی، با همکاری دوستان عراقی، شهید ابومهدی.
شهید ابومهدی را دستکم نگیرید، خیلی مرد بزرگی بود، خیلی انسان با ارزشی بود. در کنار شهید سلیمانی و دیگرانی که بحمداللّه بعضیشان زنده هستند، بعضی هم به شهادت رسیدند. این نیروها را شهید سلیمانی کشید وسط میدان. این هم یکی از خصوصیات این شهید بود که اینها درس است. یعنی از ظرفیتهای موجود برای کار بزرگ بهترین استفاده را کردن، بلد بودن این کار و همتگماشتن بر این کار. این کار شهید سلیمانی بود.
از همان اول جمعی از جوانان جمع معدودی از جوانها در نجف در مقابل نیروهای خارجی که حمله کرده بودند به عراق، به شهرهای عراق ــ به نجف، به کربلا، به کاظمین، بغداد، جاهای دیگر ــ در صحن مطهر امیرالمؤمنین سنگر گرفته بودند، بیپناه؛ نه سلاح درستی، نه حتی غذای درستی، سلیمانی از اینجا احساس تکلیف کرد. شروع کرد ارتباط با اینها برقرار کردن، کمکشان کرد، نجاتشان داد. البته یک حرکت خیلی خوبی هم و بسیار مؤثری هم مرجعیت در آن وقت کرد که آن هم فوقالعاده مهم بود، مؤثر بود. اول سلیمانی وارد میدان شد.
آمریکاییها نیامده بودند که در عراق صدام را بردارند خودشان هم بروند. آمده بودند صدام را بردارند خودشان به جای او بنشینند. اول یک حاکم نظامی را یک ژنرال نظامی را بر عراق حاکم کردند اول کار. بعد دیدند خیلی زشت است این، او را برداشتند یک فرد سیاسی را به نام «برمر» را گذاشتند. آن کسی که موجب شد که این شخص دوم برداشته بشود و در یک فرایند سخت و پیچیده و طولانی عراق به دست خود عراقیها بیفتد و خودشان حاکمان خودشان را انتخاب کنند در آن نقطهی اصلی شهید سلیمانی بود.
بعد از مدتی نوبت داعش رسید آمریکاییها بعد از آنی که دیدند در عراق و بقیهی جاها در آن ناحیه مستقیم به صرفهشان نیست دخالت کنند، داعش را به وجود آوردند. این را دیگر خود آمریکاییها اعتراف کردند، داعش را آنها به وجود آوردند. آن کسی که وارد میدان شد در مقابل داعش ایستاد، باز شهید سلیمانی بود. جوانهای عراقی درخشیدند، جوانهای عراقی به معنای واقعی کلمه در این قضیه درخشیدند؛ لکن نقش شهید سلیمانی نقش حیاتی بود. اگر او نبود نمیشد.
از اوائل دههی ۸۰ که شرارتهای نظامی آمریکا در منطقهی ما شروع شد در افغانستان و عراق که رسماً آمریکا وارد میدان شد و شرارت کرد، حقیقتاً از همان اولِ کار، شهید سلیمانی وارد میدان شد. به خطر نیندیشید، به ابّهت دشمن فکر نکرد.
آنها البته هدف اصلیشان ایران بود، حملهی به افغانستان در شرق ایران، حملهی به عراق در غرب ایران هر کدام با یک بهانهای. صورت قضیه این بود، باطن قضیه این بود که ایران اسلامی و ملت ایران از دو طرف محاصره بشوند، هدف این بود. وقتی آن دو حمله خنثی شد طبعاً دشمن به نتیجه نرسید.
شهید سلیمانی از همان اول وارد میدان شد، نقش این مرد شریف و صادق در این جهاد یک نقش بیبدیلی است. خودش که نه میگفت، نه مینوشت، گمان نمیکنم هم کس دیگری این خصوصیات و این ریزهکاریها را توانسته باشد بنویسد و بماند. که این یکی از چیزهای مایهی تأسف است. البته معلومات زیاد است در این زمینه، اطلاعاتی که هست پیش ما، پیش دیگران خیلی هست اما باید اینها بماند در معارف سیاسی کشور ما، باید اینها بماند، اینها باید سند بشود، نسلهای بعد بفهمند.
خدای متعال نشان داد که عزت دست اوست. این عزت است که مردم از راههای دور، گاهی از کشورهای دیگر راه میافتند سر سال شهادت سلیمانی برای اینکه به مقبرهی او، به مرقد او برسند، مرقد او را زیارت کنند، برایش فاتحه بخوانند، این عزت نیست؟ عزت این است.
وقتی برای خدا کار میکنید، خدا هم این جور جواب میدهد. این در دنیاست. حالا مقاماتش در عالم رحمت الهی و نعمت الهی که برای ما قابل تصور هم نیست، اما پاداش دنیویاش این است که ملاحظه میکنید، این مرقد اوست، هزاران نفر، هزاران هزاران نفر راه میافتند میروند مرقد او را زیارت کنند. این عزت را خدا میدهد. وقتی با اخلاص کار کردیم، خدا هم این جور جواب میدهد.
انتهای پیام/