چگونگی مدیریت پیامدهای افتتاح سد پاشدان افغانستان بر خراسان

حامد حکمت‌آرا

حامد حکمت‌آرا

اقتصاد

84487
چگونگی مدیریت پیامدهای افتتاح سد پاشدان افغانستان بر خراسان

حامد حکمت‌آرا پژوهشگر ژئوپلیتیک و دیپلماسی آب دانشگاه تهران

به گزارش گروه اقتصادی ایران آنلاین، حامد حکمت‌آرا در یادداشتی نوشت:  ایران در حوضه‌های آبریز فرامرزی اروندرود، ارس، اترک، هریرود و هیرمند با کشورهای همسایه مشترک است. سد پاشدان که هیأت حاکمه افغانستان اخیراً آبگیری آن را آغاز کرده است، در حوضه هریرود قرار دارد. سد سلما نیز در سال 1395 در همین حوضه توسط طرف افغانستانی افتتاح شده است. این دو سد در بالادست سد دوستی ایران و ترکمنستان قرار دارند که بخشی از آب خراسان و از جمله بخشی از آب آشامیدنی کلانشهر مشهد (دومین شهر بزرگ ایران) را تأمین می‌کنند.
اصول نهادها و توافقنامه‌های بین‌المللی بر منافع مشترک کشورها و ملت‌ها و حصول توافق‌های برد-برد از جمله در زمینه مدیریت منابع آب مشترک تأکید دارند؛ اما وقتی تخطی از عمده این اصول، فاقد هرگونه پیامدهای حقوقی است و سران برخی قدرت‌های بزرگ جهان در راستای تقویت منافع ملی خود، آنها را به راحتی زیرپا می‌گذارند، عملاً دیگر نمی‌توان از سایر دولت‌ها انتظار همکاری واقعی داشت. تا جایی که این روزها برخی دولت‌ها در زمینه منابع آب مشترک از این اصول بین‌المللی و ابزار دیپلماسی آب جهت اتلاف وقت دولت‌های دیگر در جریان مذاکرات آبی و تداوم ساخت و بهره‌برداری از سدها بهره می‌برند.
به طور کلی با رشد روزافزون جمعیت و اهمیت یافتن منابع طبیعی در دسترس و از جمله منابع آب، دولت‌ها دریافته‌اند که امکان بهره‌برداری از این منابع در دو بعد سیاست داخلی (جهت رشد کشاورزی و صنعت و تقویت امنیت غذایی و معیشتی شهروندان) و سیاست خارجی (به عنوان ابزار چانه‌زنی و امتیازگیری و حتی هژمونی‌خواهی منطقه‌ای) وجود دارد. در منطقه خاورمیانه علاوه بر ایران، دو کشور ترکیه و مصر نیز جزء کشورهای بزرگ و مهم منطقه محسوب می‌شوند که در زمینه دیپلماسی آب و مناقشه آبی هم سوابق قابل توجهی دارند.
عمده توافق‌های آبی صورت گرفته در حوضه نیل در سده بیستم به نفع دو کشور پایین‌دستی و قدرتمندتر مصر و سودان (که تا سال 1956 تحت استعمار انگلستان قرار داشت) تمام شده است. با توجه به این پیشینه، اتیوپی بالادستی به اذعان مقامات مصر و اتحادیه عرب اخیراً از سوی اسرائیل (به عنوان رقیب مصر) حمایت مالی و فنی شده و بر همین اساس با نادیده گرفتن توافقنامه‌های آبی قبلی، آبگیری و بهره‌برداری از سد بزرگ النهضه (رنسانس) را از سال 2020 آغاز کرده است. برخلاف حوضه نیل، معدود توافق‌های آبی موجود در حوضه دجله-فرات به نفع ترکیه بالادستی (با قدرت بیشتر) هستند که البته به ادعای دو کشور پایین‌دستی عراق و سوریه، همین توافقنامه‌ها هم در جریان ساخت سدهای بزرگ پروژه آناتولی جنوب‌شرقی (گاپ) نادیده گرفته شده‌اند. بر همین اساس، عامل قدرت دولت‌ها و یا قدرت حامیان آنها در شیوه بهره‌برداری از منابع آب مشترک قابل توجه است.
 شاخص‌ترین توافق ایران در زمینه آب‌های فرامرزی، معاهده 1351 هیرمند بین ایران به عنوان کشور پایین‌دستی (با قدرت بیشتر) و افغانستان بالادستی است. هرچند مقامات وقت ایران بعدها اذعان کردند که معاهده هیرمند، منافع آبی کشورمان را در حالت حداقلی خود تأمین می‌کرد و یکی از اهداف تهران از انعقاد این معاهده، جلوگیری از تبدیل حکومت وقت افغانستان از پادشاهی به کمونیستی بود (حمایت بلوک غرب از افغانستان در جریان انعقاد معاهده هیرمند)؛ ولی بعدها همین معاهده حداقلی هم طی برخی سال‌ها از سوی کابل با ذکر دلایلی از جمله وقوع خشکسالی اجرایی نشد.
حوضه هریرود هم از این قاعده مستثنی نیست و هرچند هنوز هیچ‌گونه توافق آبی بین ایران و افغانستان در این حوضه وجود ندارد؛ اما تجربه آبی کشورهای منطقه و حتی خود ایران نشان می‌دهد در شرایط فعلی که خاورمیانه درگیر بحران‌های عمیق و تغییرات مداوم در میزان قدرت دولت‌هاست و شاهد اتحادیه‌ها یا همکاری‌های پایدار و ریشه‌دار نیستیم، نمی‌توان بر انعقاد یا حتی اجرای این‌گونه توافقنامه‌های محیط زیستی تکیه کرد و امنیت آبی کشور و شهروندان را به آنها وابسته نمود. چون دولت‌ها احتمالاً در صورتی که احساس کنند خللی در قدرت طرف مقابل ایجاد شده یا از سوی قدرت ثالثی حمایت شوند، این توافق‌ها را در راستای تقویت منافع ملی خود و در رقابت با کشورهای همسایه نادیده خواهند گرفت.
با توجه به موارد فوق‌الذکر:
  در بلندمدت می‌توان آرمان مدیریت یکپارچه حوضه‌های آبریز فرامرزی کشور و ایجاد سازمان‌های منطقه‌ای آب‌پایه از جمله در حوضه هریرود را پیگیری کرد؛ تحقق این امر می‌تواند به گره زدن امنیت کشورهای منطقه به یکدیگر در حوزه‌های مختلف و از جمله در زمینه منابع آب و استحکام منطقه‌گرایی در غرب آسیا بینجامد.
 در میان‌مدت بایستی مدیریت بهینه منابع آب موجود و همزمان انتقال آب از دیگر حوضه‌های آبریز داخلی از جمله دریای عمان (به عنوان جایگزین منابع آب فرامرزی در شرایط بحرانی) مدنظر قرار گیرد.
 اما درکوتاه‌مدت باید با استفاده از کانال‌های دیپلماتیک و ظرفیت‌های دولت و همچنین روشنگری‌ها و ارتباطات درون و برون‌مرزی دانشگاهیان و سازمان‌های مردم‌نهاد، جریان متعارف و حیاتی آب به کشور در حوضه هریرود به هر شکل ممکن تداوم یابد تا حیات شهروندان به خطر نیفتد.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار اقتصاد