فریدون شهبازیان، آهنگساز و نواپرداز بسیاری از نغمه های آشنای ۵ دهه اخیر موسیقی ایران از میان ما پر کشید
ما از تو تنها شدیم
فرهنگ
85056
آخرین گفتوگوی روزنامه ایران با استاد فریدون شهبازیان به اسفندماه سال ۱۳۹۷ برمیگردد؛ آن زمان که رهبری ارکستر ملی ایران را برعهده داشت و قرار بود بار دیگر با همراهی این ارکستر در جشنواره سیوچهارم موسیقی فجر اجرای برنامه داشته باشد.
به گزارش گروه فرهنگی ایران آنلاین، ارکستری که بودن و فعالیتش دغدغه سالهای فریدون شهبازیان بود و در این گفتوگو تأکید داشت «رپرتوارهای موسیقی ایرانی پرتعداد نیست و نگرانم مبادا در آینده دستمان خالی بماند» اما سرانجام در کمال ناباوری آذرماه ۹۸ خبر استعفای شهبازیان بر خروجی رسانهها قرار گرفت و در این خبر اعلام داشت، «علیه من دسیسه کردند، من هم استعفا دادم» ارکستری که فریدون شهبازیان عاشقانه آن را دوست داشت و هدایتش کرد. البته نام این هنرمند تنها با ارکستر ملی خلاصه نمیشود، فریدون شهبازیان از سالهای خیلی دور با موسیقی عجین بود و فعالیت حرفهایاش در زمینه آهنگسازی را با اشعار حضرت حافظ آغاز کرد و با مجموعه «رباعیات خیام» با صدای استاد شجریان در سال ۵۶ شهرتی روزافزون گرفت و با «کاشفان فروتن شوکران» و دکلمههای زیبای احمد شاملو خلقی جاودانه زد. اگرچه نوای موسیقیاش در آثاری چون «بشنو از نی» با صدای شهرام ناظری و «گریز» نادر گلچین و همچنین «جام تهی» محمدرضا شجریان همچنان شنیدنی است. استاد فریدون شهبازیان پس از تحمل یک دوره بیماری روز گذشته (۲۲ دی ماه ۱۴۰۳) در سن ۸۲ سالگی درگذشت یاد و نامش گرامی.
خالق آثار ماندگار
استاد فرهاد فخرالدینی، آهنگساز و رهبر ارکستر در گفتوگو با «ایران» با عرض تسلیت به خانواده این هنرمند در جملاتی کوتاه بیان کرد: آقای فریدون شهبازیان را از دیرباز میشناسم؛ چه آن زمان که در رادیو همکار بودیم و چه بعد از انقلاب که به مناسبتهای مختلف در جلساتی ملاقاتی داشتم و صحبتهایی شکل گرفت. از آن دوران تا امروز خاطرات خوب و ماندگاری از این هنرمند داشته و دارم و بایستی بگویم، فریدون شهبازیان زحمات بسیاری برای موسیقی ایران کشید و آثار ماندگاری خلق کرد و صد افسوس که این آهنگساز بزرگ دیگر بین ما نیست.
او در ادامه افزود: آخرین دیدارم با آقای شهبازیان کنسرت اخیرم بود که سبب شد دیداری تازه کنیم و از حضورشان بسیار خوشحال شدم. بار دیگر عرض تسلیت دارم به جامعه هنری و همسر و فرزندان ایشان.
مردی متین، موقر و مهربان
استاد پری زنگنه، خواننده پیشکسوت موسیقی ایران به اولین تجربه کاریاش با استاد شهبازیان اشاره کرد و به «ایران» گفت: اولین همکاری من با آقای شهبازیان قطعه «لالایی» بود که قبل از انقلاب اجرا شد، در آن سالها ایشان بسیار معروف بودند و آقای احمدرضا احمدی شاعر مرا به ایشان معرفی کردند که منجر به ساخت این اثر و اولین تجربه کاریام با استاد شد.
او در ادامه افزود: «استاد شهبازیان مردی متین، موقر و مهربان بودند و هیچگاه از یادها پاک نخواهد شد. اگرچه سالها از ایشان بیخبر بودم، اما خبر درگذشتشان همچون غمی بزرگ بر قلبم نشست، این غم را به اهالی موسیقی و مردم هنردوست ایران تسلیت میگویم.»
هنرمندی که عاشق بود و عاشق زیست
استاد علیاصغر شاهزیدی صحبت خود را با شعری از ملکالشعرای بهار آغاز میکند:
از ملک هنر حکمگزاران همه رفتند شو
بار سفر بند!
که یاران همه رفتند
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید: چه نشینی؟ که یاران همه رفتند
خون بار بهار از مژه در فرقت احباب
کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند
و بایستی بگویم به مصداق همین شعر، هر کدام از عزیزان که از این دنیا میروند جایگزینی نخواهند داشت؛ حتی سالها بعد.
او در ادامه افزود: من از دهه 50 با آقای شهبازیان آشنا بودم اما از سال 67 همکاریمان بهصورت جدی شکل گرفت و در آلبوم «چرخ گردون» و «سروش آسمانی» همکاری داشتیم. به یاد دارم آخرین اجرایمان سال 96 با ارکستر ملی ایران به رهبری آقای شهبازیان در تالار وحدت تهران بود که با همان ارکستر در عمارت چهلستون اصفهان روی صحنه رفتیم.
باید بگویم فریدون شهبازیان در کار خود بسیار توانا و دقیق بود، گاهی ناامید می شوم و با خود می گویم، بنابراین هیچ امیدی به آینده نیست. با اطمینان میگویم با این اوضاع، شهبازیان دیگری متولد نخواهد شد تا آیندگان شاهد چنین آهنگساز بزرگی باشند، چرا که او با نگاه نوگرایانه، تلاش داشت هم جانب علاقهمندان به موسیقی اصیل را داشته باشد و هم امروزیها را.
ارغنونساز فلک رهزن اهل هنر است
عبدالحسین مختاباد نیز در این باره به «ایران» گفت: «اواخر دهه ۶۰، استاد شهبازیان را در واحد موسیقی حوزه هنری دیدم؛ ایامی که بهشدت درگیر یادگیری و تمرینات بیوقفه موسیقی و آواز بودم. اتاق تمرین من با اتاق اداری که استاد تشریف میآوردند (شاید دو روز در هفته با استاد علی معلم) در جوار هم بود؛ یک روز در حال تمرین با پیانو در اتاقم باز شد و استاد وارد شدند و گفتند، «آفرین … چقدر تو تمرین میکنی… چند ساعته داری میخونی… گفتم خوبه یا بد … فرمودند، اینقدر تمرین مداوم و سخت رو از کسی ندیدم، احسنت… صدای گرم و جذابی داری، قطعاً موفق خواهی شد و سپس چند راهنمایی بینظیر و استادانه» وقتی اولین اثرم «تمنای وصال» به بازار آمد، مرا خواستند و گفتند، «نمیدانستم ذوق آهنگسازی داری، واقعاً این اثر را بسیار جذاب و نیز علمی نوشتی و در تلفیق شعر و موسیقی سنگتمام گذاشتی»؛ روی کاغذی به تحلیل اثر پرداختند و برایم تشویق بینظیری بود که استاد اثرم را پذیرفته بودند؛ همانجا گفتم استاد مایلم اثر بعدیام را با جنابعالی عرضه کنم؛ فرمودند، با افتخار؛ آهنگ دارید یا من بنویسم برای شما؛ گفتم چند ملودی دارم که زحمت تنظیم و تدوینش را شما بفرمایید… همانجا تهیه و تولید اثر «بوی گل (شبانگاهان)» کلید خورد.
سه تصنیف به ایشان دادم، بوی گل؛ فریاد بیقراری و عطش کشتگان … و نیز طرح ارکسترال دیلمان با شعری که در نظر داشتم. همچنین آلبوم «راز و نیاز»و چند تک ترانه را در خدمتشان بودم و از درک و فهم اوج استادیاش درسها گرفتم. استاد ناظر چند اثر دیگر من هم بودند از جمله داغ تنهایی و سفید و سیاه.»
او در ادامه افزود: استاد فریدون شهبازیان از جمله موسیقیدانان توانمند و برجسته موسیقی ایران بودند که در دو بعد ملی و بینالمللی از فهم و دانشی عمیق برخوردار بودند و باید ایشان را یکی از شاگردان بایسته مکتب روحالله خالقی دانست.
فهم عمیق و دقیق از ردیف ایرانی؛ درک و علم واقعی از آیتمهای موسیقی غربی (تئوری؛ هارمونی؛ کنترپوان؛ ارکستراسیون…)؛ دانش عمیق در نوازندگی ساز ویولن؛ احاطه عمیق به ادبیات ایرانی و نیز مدخل پیچیده تلفیق شعر و موسیقی از استاد شهبازیان شخصیتی ممتاز و حتی متمایز در میان سایر موسیقیدانان ایران ساخته بود. استاد در تنظیم و ارکستراسیون صاحب سبک و مکتب ویژه خود بودند که هر کس آثار او را دنبال کند طعم و تمبر و مهر فریدون شهبازیان را براحتی درک میکند و از دیگران تمیز میدهد و اهل نظر میدانند که این امری بسیار پیچیده در عالم موسیقی است.
بلاشک قدر و اجر و ارج استاد فریدون شهبازیان در ایران ناشناخته ماند و همانند هزاران هزار اندیشمند و هنرمند و نخبه ساکن این خاک بلاخیز، خون خوردند و خامشی گزیدند. سالها بود که در اوج پختگی و توانمندی کسی سراغی از او نجست؛ از توانمندیها و دانش بیبدیل استاد میشد بهرهها جست. اما صد افسوس که این رسم مألوف و معمول زندگی بزرگان در این مملکت شده است:
ارغنونساز فلک رهزن اهل هنر است
چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم
حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما
بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم
کارگردان موسیقی
حسامالدین سراج هم در گفتوگو با «ایران» بیان کرد: فریدون شهبازیان عزیز؛ نوازنده ویولن، آهنگساز و یکی از برترین موزیسینهای دوران معاصر بود. بسیاری از کارهایی که با صدای خوانندهای بزرگ و ارکسترهای قوی میشنویم، توسط این استاد ارزشمند ضبط شده است. به حق باید گفت که استاد فریدون شهبازیان در کار خود کارگردانی میکرد و به تعبیری نظارت ضبط ایشان به فرم کارگردانی بود و در زمان انجام کار، حال و هوای نوازنده و خواننده را در نظر میگرفت. جای استاد شهبازیان که خاطرات بسیار زیبای فرهنگی و هنری برای مردم عزیز ایران به عنوان میراثی گرانبها به یادگار گذاشتند، خالی خواهد ماند. یاد این استاد جلیلالقدر گرامی و راهشان پر رهرو باد.
شصت سال زندگی عاشقانه با موسیقی
حمیدرضا نوربخش، خواننده و مدیرعامل انجمن موسیقی ایران نیز در این باره گفت: «فریدون شهبازیان یکی از برجستهترین موسیقیدانان و آهنگسازان کشور ما در حدود شصت سال گذشته بود. استاد شهبازیان از همان دوران جوانی، برجستگی و شاخصبودن خود را در عرصه موسیقی بهخوبی نشان داد و در رادیو آثار برجستهای را اجرا کرد که از جمله آنها میتوان به برنامه رادیویی گلها در دهه پنجاه اشاره کرد؛ در واقع باید بگویم استاد شهبازیان یکی از ارکان اصلی این برنامه در کنار امیرهوشنگ ابتهاج به عنوان مدیر تولید حضور داشتند و آثار شاخصی را با خوانندگان مختلف از جمله روانشاد نادر گلچین، استاد محمدرضا شجریان و خوانندگان دیگر اجرا کرده و همچنین در ژانرها و گونههای مختلف موسیقی، چه سنتی و چه پاپ و کلاسیک آثار گوناگونی را در نهایت خوشذوقی از خود به یادگار گذاشتند که مردم در نسلهای مختلف آنها را زمزمه کرده و خواهند کرد.
این استاد ارجمند از ابتدای خانه موسیقی جزو کسانی بودند که فعالیت خود را در کانون آهگسازان آغاز کردند، عضو فعال شورایعالی و نیز عضو هیأتمدیره کانون آهنگسازان بودند و از آنجایی که بشدت دغدغه صنفی داشتند، حتی در دو سال اخیر نیز هفتهای دو تا سهبار در کانون آهنگسازان حضور داشتند... قلب ایشان برای موسیقی این کشور میتپید و همیشه در پی رفع مشکلات این حوزه بودند. فریدون شهبازی انسانی والا و اثرگذار بودند که دغدغهای جز رفع مسائل و مشکلات نداشتند و نبودشان غم بزرگی را بر قلب علاقهمندان و دوستداران هنر نشاند.
معلم موسیقی
سالار عقیلی هم با عرض تسلیت در گفتوگو با «ایران» گفت: متأسفانه بار دیگر شاهد از دست دادن یکی دیگر از نخبگان، بزرگان و چهرههای شاخص موسیقی کشور بودیم که از این بابت بسیار متأسف و متأثر هستم. همانطور که میدانید من آثار بسیاری را با ایشان کار کرده بودم که آخرین آن کاری بود برای جام جهانی روسیه که با ارکستر ملی ایران به روسیه رفتیم و در آنجا دو اجرا داشتیم که میتوان گفت تقریباً جزو آخرین کارهای استاد بود که آن را خواندم و کنسرتهای بسیار زیادی را همراه با استاد شهبازیان هم در داخل و هم خارج از کشور اجرا کردیم که خاطرات بسیار ماندگاری را برای من به همراه داشتند که باعث شد به تجربیات زندگی من اضافه شود.
او در ادامه افزود: استاد شهبازیان از نظر اخلاق، منش، رفتار و مهربانی بسیار زبانزد بود، درسهای بسیاری از ایشان آموختم و باید بگویم از درگذشت ایشان بسیار غمگین و متأسف هستم.
متولیان موسیقی، گنجینههای موسیقی را دریابید
این خواننده به کارهای شهبازیان با خوانندگان اشاره و بیان کرد: آثار بسیار و ماندگاری از فریدون شهبازیان باقی مانده که هر یک به نوبه خود شنیدنی است، به طور مثال کارهایی که با سرکار خانم سیمین غانم انجام داده بود و نیز رباعیات خیام که با استاد شجریان منتشر شد. در واقع با نگاه به آثار اجرا شده ایشان متوجه خواهید شد درون هر کدام از این آثار آرامش خاصی است که نشأت گرفته از آرامش درونی خود استاد شهبازیان است و کاملاً ملموس و مشهود هستند. نکته دیگر اینکه، ایشان هیچگاه دنبال هیایو و به رخ کشیدن خود نبودند و همیشه و حتی تا روزهای پایانی عمرشان با عشق موسیقی را دنبال کردند و با وجود کسالت با عشق در برنامهها حاضر شده و حتی قبل از تمام نوازندهها در تالار رودکی برای تمرین حاضر میشدند. این نکته بسیار مهمی است که تا آخرین لحظه عمر خود عاشق شغلت باشی مانند استاد ایرج که با وجود گذشت 97 سال ازعمرشان، عاشقانه موسیقی را دنبال میکنند. ماندن در جایگاهی که عشق توست مسأله مهمی است که پایانش به تولید آثار فاخر، ارزشمند و تأثیرگذار ختم میشود.
سخن پایانیام با متولیان موسیقی کشورمان است و این نکته را تأکید میکنم که گنجینههای موسیقی را قبل از اینکه بروند، دریابند، به آنها بها بدهند و برای آنها بزرگداشت برگزار کنند؛ عزیزانی که شاید انگشتشمار باشند و باید حضورشان را غنیمت شمرد.
ندا سیجانی
روزنامهنگار
انتهای پیام/